تهاجم و ظهور مجدد طالبان به افغانستان و واکنش کشورهای پیرامونی

0 224

همزمان با خروج نیروهای آمریکائی وناتو از افغانستان اوجگیری تحرکات و قدرت نمائی طالبان ،دولتهای محلی و محافل سیاسی منطقه و جهان را نگران کرده است. این تحولات موجب ایجاد لرزشها وتکانه های کم سابقه ای در منطقه غرب آسیا و آسیای مرکزی شده است . علاوه  بر خط تسرّی امواج و جریانات تمامیت خواه  و تروریستی طالبان درمناطق و کشورهای پیرامونی و ایجاد رعب و هراس در بین مردم، رهبران سیاسی و اجتماعی کل منطقه نگران تحمیل هزینه های مالی سنگین و کمر شکنی هستدکه برای مقابله با این پدیده شوم ، در ابعاد نظامی و امنیتی و سیاسی و رسانه ای باید تامین شود . این مساله در حالیست که بسیاری از این کشورها در فراهم آوردن این هزینه ها عاجزند . در این خصوص ، حسب داده های یک پژوهش جامع  ، توسط دانشگاه  براون،حضور بلند مدت و بیش از ۲۰ ساله آمریکا در افغانستان بالغ بر ۳/۲ تریلیون دلار هزینه داشته است. واین غیر از خسارت هائی است که به مردم افغانستان وارد آمده است. به دلیل این نگرانیهاست که کشورهای همسایه افغانستان اعم از پاکستان و ایران و چین و هند و کشورهای آسیای مرکزی در حال مطالعه این مساله اند که حفظ امنیت و ثبات ،آنهم در شرایطی که طالبان مجددا در حال قدرت گیریست ، تا چه اندازه برای آنها هزینه بدنبال خواهد داشت. این مسائل در حالیست که طالبان در بیانیه های خود بصراحت گفته اند که برای رسیدن به پیروزی مبارزه خواهند کرد.علاوه بر آن مساله خود خواهی و تمامیت طلبی ،جوهره  سیاسی طالبان است. گرچه در تهاجم جاری ،طالبان مثل تهاجم دو دهه قبل بدنبال ایجاد امارت اسلامی است، اما تعریف طالبان از صلح در آشوبهای جاری بازهم مثل مورد قبل اینست که سایر افغانها باید تسلیم رهبری این گروه شوند. از سوئی دیگر مردم افغانستان از توافق دوحه بین طالبان و آمریکا ،حظّی نبرده اند، چرا که باگذشت بیش از یکسال از امضاء توافق بین طالبان و زلمای خلیل زاد فرستاده آمریکا،طالبان روابط خودرا با القاعده قطع نکرده اند . مساله  فوق موجب تقویت این تحلیل قرار گرفته است که تنها آمریکا و طالبان از این توافق بهره مند شده اند. از جمله کامیابی های آمریکا از این توافق خروج امن نیروهای آن کشور از افغانستان و عدم واکنش جدی واشنکتن به مراودات طالبان و القاعده است. این امر در حالیست که مقامات ارشد نظامی و امنیّتی آمریکا وقوف کامل دارند که القاعده بستر عمده اعتقادی ومالی طالبان و دیگر جریانات  افراطی وتروریستی است. بعنوان نمونه ،«لوید آستین» وزیر دفاع آمریکا به گنگره گفته است « القاعده  توانائی آنرا دارد که ظرف ۲ سال حملات تروریستی بین المللی خود را با اتکاء به ظرفیت هائی که در افغانستان دارد بازیابی کند.» بهرحال علیرغم قول و قرارهای ظاهری آمریکا،تحولات جاری  مبیّن آنست که واشنگتن در مقابل تاخت و تازها وکشور گشائی های جاری طالبان در افغانستان و تعاملات و روابط پشت پرده این گروه با القاعده چشم فرو بسته است. صاحب نظران امور افغانستان برحسب برخی امارات و اشارات به  این باور رسیده اند که طالبان علاقه ای به صلح ندارند . از جمله این امارات،قول حمایت آمیز  آمریکا به دولت افغانستان ،طی سفر اخیر اشرف غنی به واشنگتن بود. علیرغم این قول و قرار، طالبان بطور جسورانه ای با خودروهای نظامی بسیار مدرن و ابزارهای جنگی آمریکائی ،شهر به شهر در افغانستان مشغول نبرد وستیزه جوئی با دولت افغانستان است. فی الواقع ،قول بایدن شبیه همان چیزی بود که رئیس جمهور وقت آمریکا هنگام بیرون کشیدن نیروهای آن کشور در سال ۲۰۱۱ به دولت عراق داد.  این عقب نشینی ،با ظهور داعش وموفقیّت های چشم گیر و برق آسای آن در گستره وسیعی از خاک عراق دنبال شد.

با توجه به مطالب فوق،برخی کارشناسان به این باور رسیده اند که آمریکا در حال پیاده  سازی و تکرار سناریوی سوریه یا لیبی در افغانستان است. ۲۰ سال قبل آمریکا به افغانستان  لشگر کشید تا با اصطلاح طالبان را ریشه کن کند، اما پس از دو دهه ،طالبان بار دیگربه افغانستان برگشته  است که  نامشان از فهرست گروههای تروریستی حذف شده و با  توجه به مذاکراتی که با آمریکا داشته اند به نوعی برای  خود مشروعیّت سیاسی کسب کرده اند! اکنون  تنها نیروهائی که عملا در مقابل طالبان  قرار دارند نیروهای امنیتی و نظامی افغانستان اند. گرچه این نیروها بدلیل قطع کمکهای آمریکا بویژه پوشش های هوائی نظامی آمریکا و فساد دستگاههای دولتی نسبت به گذشته تضعیف شده اند اما باز هم بدلیل نفرت عمومی مردم افغانستان از طالبان ،در حال مقاومت اند، اما بنظر نمیرسد پایداری آنها طولانی باشد .به همین دلائل است که برخی رسانه ها از علایق مردان و حتی زنانی نام برده اند که خواهان مبارزه علیه طالبان اند، ولو آنکه  در برخی موارد بنظر میرسد که این تحرکات به نوعی تشویق غیر مستقیم دولت برای تقویت نیروهای نظامی است . از جمله تحرکات مردمی ، تقابل اسماعیل خان و فرزند احمد شاه مسعود با طالبان است.در صحنه میدانی ، پیشروی طالبان و سقوط یا دست به  دست شدن شهرها مویّد جاری بودن در گیری ها بین طالبان و نیروهای دولتی و صبغه پررنگتر طالبان،داستان تکراری یکی دو ماه اخیرست. در حالی که دولت برای مقابله با طالبان بدنبال یار گیری بیشتری از مردم است که در بین طالبان هم گزارش هائی مبنی بر حضور نیروهای غیر بومی بگوش میرسد. از جمله این اخبار بومی نبودن نیروهائی است که در شمال افغانستان می جنگند. اخبار متواتری وجود دارد که  این نیروها نه تنها بومی نیستند بلکه طالبان هم نیستند ، در کنار  این مسائل ،سقوط برخی از شهرهای مهم درمرزهای افغانستان با  ایران و چین تکان دهنده است . ازجمله این  مناطق ،کنترل گذرگاه مهم اسلام قلعه و مرزهای مشترک افغانستان و چین است . این مساله علامت خطرناکی است و  بدین معناست که طالبان در حال تصرّف گلوگاههاو راههای ارتباطی افغانستان با جهان اند.سقوط این گذرگاهها موید عزم و اراده قدرتهای غربی برای بستر سازی  جهت ورود جریانات افراطی به کشورهای همسایه  بویژه ایران و چین و روسیه و هند است. از این رو آگاهی از نقش و اهداف این کشورها در قبال مساله طالبان و افغانستان  ضروری بنظر میرسد. در این خصوص پاکستان از جمله کشورهائی است که در ایجاد و تقویت و آموزش طالبان نقشی کلیدی بعهده داشته است. در این خصوص ، حمایت از طالبان تنها  از سوی نهادهای امنیتی ، نظامی و سیاسی نبوده  است . در پاکستان همه احزاب سیاسی  و مذهبی ،اعم از لیبرال و غیر لیبرال خود را موظف به حمایت از طالبان میدانند.

مابه ازاء این حمایتها از طالبان توسط پاکستان،کمکها و حمایت های سیاسی واشنگتن از اسلام آباد بوده است. از زمان تهاجم شوروی سابق به  افغانستان تاکنون ،آمریکا در تقویت بنیه نظامی و تسلیحاتی پاکستان و مدرن سازی تسلیحات این کشور نقش بسیار پررنگی بعهده داشته است. از این رو عنصر طالبان در روابط بین اسلام آباد- واشنگتن صاحب نقش بوده است. علاوه برآن ، در سالهای تهاجم شوروی به  افغانستان ، آمریکا بنحوی در قبال برنامه هسته ای پاکستان  غمض عین کرد. اما در شرایط حاضر بنظر میرسد یکی از مامویت های طالبان در پاکستان،بی ثبات سازی در این کشور است تا تحت عنوان نگرانی جهانی از برنامه هسته ای پاکستان، سازمان جاسوسی آمریکا زرادخانه هسته ای پاکستان  را تحت کنترل خود در آورد . مقامات  سیاسی و امنیتی اسلام  آباد نیز به این مساله وقوف کامل دارند. موضعگیری دولت این کشور مبنی بر اینکه طالبان پاکستان توسط «سیا» مدیریت میشود ،اشاره ای غیر مستقیم به این مساله است. خروج سریع نیروهای نظامی آمریکا نیز امتیازی برای  پاکستان بود تا اسلام آباد امتیاز سازماندهی مجدد جریان طالبان  افغانستان را در دست گیرد. مهمترین اهداف و مطامع پاکستان در افغانستان  عبارتند از: جلوگیری از روند رو به رشد نفوذ هند در افغانستان با استفاده نیروی طالبان ، جلوگیری ازطرح مجدد ادعای ارضی افغانستان ( مساله دیورند) در حاکمیت سیاسی کابل ،تلاش برای کسب مشروعیت رسمی برای طالبان در محافل جهانی و متقابلا تحمیل خواسته ها و منافع راهبردی خود بر طالبان. داشتن دست برتر اسلام آباد در آسیای میانه نسبت به هند ،کمرنگ کردن نفوذ دهلی نو در افغانستان و متمتع شدن از منابع انرژی آسیای میانه. روسیه نیز نگران سرازیر شدن خشونت و درگیریها به داخل خاک متحدانش در آسیای مرکزیست.از این  رو پوتین در تماس تلفنی با همتایان خود در دوشنبه و تاشکند تحولات جاری در افغانستان را بررسی کرد.وزیر خارجه  روسیه  هم تاکید کرده است که کشورش هر کاری لازم باشد، ازجمله  استفاده  از پایگاه نظامی خود در مرزتاجیکستان و افغانستان  انجام خواهد داد تا مانع از دست اندازی متجاوزان به متحدانمان شود. بهمین دلائل بسیاری از صاحب نظران میگویند که اوضاع جاری در افغانستان و منطقه برای روسیه یک تهدید است نه فرصت . حسب اظهارات « آندری کازانشف» عضو مدرسه عالی  اقتصاد مسکو بنظر میرسد روسیه برخی  اقدامات لازم را برای مقابله  با بحران احتمالی توسط طالبان انجام داده است . اخیرالذکر به یک وبسایت خبری گفته است : « پایگاه ۲۰۱ روسیه در تاجیکستان و قرقیزستان دقیقا برای مقابله با چنین اوضاعی در افغانستان تاسیس شده است.» یک تحلیل گر دیگر روسیه گفته است پیشروی طالبان در شمال ممکن است موجب شود که جنگجویانی چون القاعده ،داعش ،جنبش اسلامی ازبکستان و…. وارد تاجیکستان شوند و در آنجا مبادرت به سازماندهی مخفیانه نمایند. برغم مسائل فوق ، اوضاع جاری آنهم با فقدان حضور ناتو، چشم انداز ژئوپلتیک خوبی برای بسیاری از بازیگران خارجی دارد. بنظر «آندری سرنکو» کارشناس مسائل افغانستان ،روسیه  میتواند از این  وضعیت برای بازسازی اعتبار بلوک  امنیّتی خود یعنی سازمان پیمان امنیت جمعی استفاده و نشان دهدکه حاضر است از اعضاء این سازمان مثل تاجیکستان دفاع کند. بهرحال اوضاع افغانستان بشدت موجب دلپریشی مسکوست.در این خصوص شاهد موضعگیری  « دمیتری لیسلیوف» مجری سر شناس تلویزیون روسیه موید بخشی از این نگرانیها باشد. وی اخیرا طی اظهاراتی که از شبکه روسیه پخش شد گفته است: «شکی نیست که جنگ در  آنجا تمام نشده و در آینده نیز فقط بدتر خواهد شد…. از این به بعد هیچ چیزی مانع انتشار تروریسم در منطقه نخواهد شد و این مشکل روسیه هم خواهد بود. برغم مسائل فوق روسیه در صدد است تا با طالبان روابط راهبردی  برقرار کند وضمن حمایت  همه جانبه  از آن  گروه ،هم به سلطه نظامی ناتو و آمریکا بر منطقه پایان دهد و هم با استفاده از قدرت طالبان به مصاف تهدید هائی چون داعش برودکه مستقیم و غیر مستقیم امنیت و نفوذ منطقه ای مسکو را هدف قرار داده است.

استان سین کیانگ پاشنه آشیل پکن در برابر تروریستهای  طالبان و آسیای  مرکزیست.تصرف مرز مشترک افغانستان با منطقه سین کیانگ موید این نگرانیهای پکن است .در این خصوص منطقه شمال شرقی واخان بدخشان که حدود ۹۵ کیلومتر مرز مشترک با چین دارد به تصرف طالبان  در آمده است . از این  رو شاید آمریکا به منظور مقابله با نفوذ و سلطه چین در جنوب آسیا، از طریق انگلیس ،برنامه جدید اسلام آباد برای افغانستان را استمزاج و سرکوب سیاسی- امنیتی افغانستان را  به پاکستان واگذار کند . از آنجا که بزرگترین اولویت غرب و حتی هند در مرحله  کنونی  مهار خطر چینی ها و محاصره  این کشور در منطقه و جهان  است  بعید نیست که بار دیگر افغانها قربانی  یک معامله بزرگ شوند و به منظور منحرف کردن رویکرد پاکستان در قبال چین ،سرنوشت آنها در سبد اراده این کشور گذاشته شود.

دولت ترکیه نیز با توجه به توسعه طلبی های خود در صدد نفوذ و حضور بیشتر  در افغانستان،با  عنایت به اوضاع و احوال این کشور است. آنکارا بتازگی مدعی شده است که با هماهنگی آمریکا در افغانستان می ماند تا امنیت داخلی فرودگاه کابل و مصونیت پروازهای بین المللی را برای دیپلماتها و مقامات در سفر به آن شهر بعهده بگیرد، موضعی که  با واکنش تند طالبان مواجه شد.اهداف ترکیه از این موضع در ابعاد منطقه ای ،عمدتا برای داشتن پایگاه نظامی در افغانستان و در ابعاد داخلی برای تقویت دولت آنکاراست تا وانمود کند که ترکیه  هم مثل آمریکا و دیگر قدرتها در کشورهای  مختلف پایگاه نظامی دارد . از سوئی دیگر باتوجه به وجود اقوام ترک تبار در افغانستان این موضع مورد اقبال بخش های زیادی از مردم ترکیه مواجه میشود. افزون بر اینها دولت ترکیه برای دلجوئی ازآمریکا وناتو ،بطور خود خواسته می خواهد در راستای اهداف قدرتها و ناتو کاری انجام دهد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.