اشاره : دکتر محمد باقر غفرانی استاد و بنیانگذار دانشکده مهندسی انرژی دردانشگاه صنعتی شریف است که ضمنا در مسائل اسلامی نیز صاحب اندیشه و نظر است.
در آمد
در ابتدای فصل سوم کتاب ( اسلام و ساختار نظام سیاسی امامت ) آمده است :
“بحث امامت امروز برای اندیشه ورزان و انها که درد دین دارند و نگران سرنوشت این امت و دین ومکتب اند ، از جدی ترین ، فوری ترین و اساسی ترین مسایل علمی و اجتماعی و سیاسی جهان اسلام است …….بنا براین، شناخت سیاسی نظام امامت -که جمهوری اسلامی می کوشد خود را به آن نزدیک کند – برای روشنفکران مسلمان جهان امروز به صورت یک تکلیف اجتماعی ، مسئولیت سیاسی و یک رسالت تاریخی در آمده است ” [۲] .
گزاره های بالا به دو نکته مهم اشاره دارد ، که می تواند معیار هایی برای ارزیابی و نقد کتاب نیز محسوب شود :
اول، آنکه بحث امامت از مهمترین ، فوری ترین و اساسی ترین مسایل علمی جهان اسلام است و ورود به این بحث یک تکلیف اجتماعی، مسئولیت سیاسی و یک رسالت تاریخی روشنفکران زمان است.
دوم، اینکه شناخت سیاسی نظام امامت برای جمهوری اسلامی ایران -که می کوشد خود را به آن نزدیک کند- اهمیت و فوریت دو چندان دارد.
براین اساس ، ازکتابی با عنوان پرجاذبه ” امامت و جامعه امروز ” دو انتظار می رود :
- ارایه یک نظریه جامع و روزآمد در مورد نظام سیاسی امامت، برای مخاطبان جهان اسلام، و بویژه جهان تشییع؛
- ارزیابی بالغ بر چهار دهه تجربه پیاده سازی نمونه ای از نظام سیاسی امامت در جمهوری اسلامی ایران.
اگرچه کتاب به نحو مبسوطی به هر دو موضوع پرداخته است ، اما به همان اندازه که موضوع اول در کتاب جامعیت دارد و با دقت و موشکافی همیشگی سایر آثار پژوهشگر، مورد بررسی قرارگرفته و در این فرآیند دیدگاههای کاملا نو آورانه و بی نظیری ارایه شده است ( که بارز ترین آن تحلیل پدیده ظهور دجال و سفیانی در آخر الزمان است) ، موضوع دوم به اجمال مورد تحلیل قرار گرفته و برای بسیاری از سوالهای اساسی در این زمینه نظریه و یا پاسخی ارایه نشده و یا اینکه از آن به اجمال و اشاره عبور شده است.
نگارنده این یادداشت ، نه پیشینه و تجربه نقد کتاب دارد و نه صلاحیت علمی و تخصصی ورود به مطالب متنوع کتاب ارزشمند و پر محتوایی چون” امامت و جهان امروز” را . انگیزه اصلی نگارنده ادای دینی است، در حد بضاعت، نسبت به جناب استاد دکتر محمد حسن زورق، که از آثار مکتوب ایشان بسیار آموخته و بهره برده ام و نظر لطفی است که نسبت به نگارنده داشته و با اهدای کتا ب جدید شان منت را بر من تمام کرده اند. همچنین امتثال امری است برای ارایه بازخوردی از طرف یک خواننده غیر متخصص، به موضوع کتاب .
- تاملی در تقسیم بندی ادوار تاریخ
اولین موضوع نوآورانه کتاب ( در فصل اول) ، تقسیم بندی تاریخ ، از نظر ارتباط با خدا است :
” در یک تقسیم بندی کلی ، تاریخ بشر از نظر ارتباط انسان با خدا دو روز بیشتر نیست : روز اول نبوت است ، که سپیده دمش با آدم آغاز شد و در شامگاهش پیامبر خاتم ظهور کرد … . روز دوم که سپیده دم آن با هجرت پیامبر خاتم به مدینه آغاز شد روز امامت است که و تا پایان تاریخ ادامه خواهد یافت . روز سوم قیامت است” [۳]
دوران های دو گانه نبوت و امامت سپس در فصل هفتم کتاب ( پایان و آغاز تاریخ ) ، به دوره های فرعی تر تفکیک شد است . عصر نبوت به سه زیر دوره: عصر نبوت های قومی و منطقه ای؛ نبوت های جهانی[۴] ؛ و عصر نبی خاتم ؛ و عصر امامت، به : برزخ صغیر، نخستین امام، برزخ کبیر، تداوم غیبت کبری؛ و عصر ظهور ، تقسیم شده است. چهره های شاخص، ویژگیها و بازه زمانی هر دوره، در بندها ۳و۴ فصل هفتم شرح شده و در جدولی ( ص ۶- ۲۸۵ ) خلاصه شده است . برای ارزیابی بهتر تقسیم بندی پیشنهادی کتاب، جدول یاد شده به صورت نمودار ۱ زیر باز سازی و ساده سازی شده است ( با حذف ستونهای ملاحظات و بازه زمانی).
نکاتی که در بررسی اولیه تقسیم بندی دوران های تاریخی ( جدول بالا ) به نظر می رسد به شرح زیر است :
- بین تقسیم بندی متن کتاب و جدول صفحات۶- ۲۸۵ ، انسجام کافی مشاهده نمی شود. در حالیکه نمودار۱ با تقسیم بندی کلی تاریخ به دو عصر نبوت و عصر امامت ( بند های ۳-۳ و ۳-۴ از زیر فصل ۳ ) هماهنگ است ، در متن کتاب برای عصر ظهور، زیر فصل مستقلی ( زیر فصل ۴ ) با عنوان : عصر ظهور و آغاز تاریخ ، در نظر گرفته شده است ( با بندهای سه گانه ۴-۱- ظهور صغری،۴-۲- ظهور کبری و۴-۳- فرا ظهور ). تقسیم بندی متن کتاب بیشتر استقلال و همترازی عصر ظهور با عصر های نبوت و امامت را به ذهن متبادر می کند، و نه لحاظ کردن عصر ظهور به عنوان زیر مجموعه ای از عصر امامت را .
- دوره ” ظهور صغری” ، که در کتاب به تفصیل مورد بحث های نو آورانه قرار گرفته است، در دوره ” غیبت کبری” و قبل از دوره “ظهور کبری” اتفاق می افتد و به عبارت دقیق تر، ظاهر می شود . بنا براین به نظر می رسد جایگاه واقعی آن در تقسیم بندی ادوار تاریخی، زیر مجمو عه ای از دوره “غیبت کبری” باشد.
- تردیدی وجود ندارد که ، در دوران های مختلف ارتباط انسان و خدا ، نقطه عطف هایی ( در گذار از یک عصر به عصر دیگر ) وجود دارد که با یک سری تحولات بنیادی در فرآیند ارتباط همراه است[۵]. گذشته از گذار از نبوت های قومی و منطقه ای به جهانی ( ظهور پیامبران اولوالعزم ) ، خاتمیت نبوت در پیامبر اسلام ، یکی از مهمترین نقطه عطف های تاریخی است، که در کتاب مورد نظر نیز مورد توجه قرار گرفته است . اما به نظر می رسد دو نقطه عطف مهم دیگر : گذار به دوران غیبت کبری؛ و گذار به عصر ظهور، به اندازه کافی عیان نشده است ، که دلیل این امر در نوع تقسیم بندی دوران طولانی امامت، نهفته است . به نظر نگارنده این یادداشت :
- با توجه به اینکه کتاب به عصمت عترت پیامبر خاتم (ص) باوردارد[۶] ، دوران امامت ( قبل از عصر ظهور) ، به دو دوره فرعی : ۱- عصر امامت معصوم ؛ و ۲- عصر امامت غیر معصوم ، قابل طیقه بندی است. گذار از دوره امامت معصوم به امامت غیر معصوم ( آغاز غیبت کبری) با تحولات بنیادی در ارتباط مردم با خدا همراه است ، که آنرا از دوران امامت معصوم متمایز می کند. همچنانکه خاتمیت نبوت نقطه عطفی برای گذار ار دوران نبوت به امامت محسوب می شود، خاتمیت امامت معصوم نیز ، نقطه عطف مهم دیگری است که شرایط جدیدی را – در دوران غیبت کبری – برای امت و امامت رقم می زند. حداقل ضرورت چنین تفکیکی در این واقعیت آشکار نهفته است که ما ، که از درک دوران نبوت محروم بوده ایم و هنوز توفیق درک دوران ظهور را نیز نیافته ایم[۷] ، در دوران طولانی غیبت کبری به سر می بریم ( که بیش از هزار سال است ادامه دارد ، پایان آن نیز از علم ما خارج است و در مقایسه با دوران حدود۲۵۰ ساله امامت معصوم ، بسیار طولانی تر) و برایمان مهم است نسبت به شرایط و ویژگی های این دوران، آگاهی داشته باشیم .
- همچنین عصر ظهور – حضرت مهدی – نسبت به عصر غیبت کبری، با تحول جهشی در علم و عقلانیت بشر همراه خواهد بود که از آن به معجزه ظهور یاد می شود[۸] و درک کامل آن برای مردم در دوران غیبت کبری، میسر نیست .
در نمودار ۲ زیر تلاش شده است این نقطه های عطف، در تاریخ ارتباط انسان و خدا ، برجسته شود ( با رنگ آبی) . در این طرح ، پیش فرض کتاب، در تقسیم تاریخ ارتباط انسان با خدا در دو روز ( نبوت و امامت ) ، حفظ شده است . اما اگر محدودیتی در تقسیم بندی نظری دوران های تاریخی نداشته باشیم و آن را قرادادی محسوب کنیم ، می توان این دوران ها را به چهار روز نیز تقسیم کرد :
روز اول : عصر نبوت ، از آدم تا خاتم
روز دوم : عصر امامت معصوم ، از خاتمیت نبوت ، تا خاتمیت امامت معصوم ( غیبت کبری)
روز سوم : عصر امامت غیر معصوم ، از غیبت کبری تا ظهور مهدی ( عصر کنونی ما )
روز چهارم : عصر ظهور ( ظهور مجدد و پایانی امامت معصوم ) ، از ظهور مهدی تا آخرالزمان
به نظر نگارنده این یادداشت، تقسیم بندی چهار گانه بالا [۹] ، می تواند به درک شیعی ما از تاریخ ارتباط انسان با خدا ، و شرایط و ویژگی های دوران غیبت ( به ویژه از نظر رابطه امت – امامت) ، بیشتر کمک کند.
tتاملی در نظریه اسلام و ساختار نظام سیاسی امامت، در عصر امامت غیر معصوم ( غیبت کبرا)
با وجود آنکه مخاطب کلی کتاب جهان اسلام و مشخصا “روشنفکران مسلمان جهان امروز “ معرفی شده است، بدون تردید جهان تشیّع – و به ویژه جمهوری اسلامی ایران که مدعی پیشگامی و سردمداری آن است- از مخاطبان اصلی بحث نظام سیاسی امامت محسوب می شود. افزون بر این، با توجه به اینکه ما اکنون در عصر غیبت کبری و امامت غیر معصوم به سر می بریم، مبانی نظری ساختار نظام سیاسی امامت در این دوران ، برای روشنفکران مسلمان جهان تشیّع اهمیت دو چندان پیدا می کند و چنانکه در مقدمه این یادداشت آمد، انتظار می رفت این مبحث در کتاب مورد موشکافی و توجه ویژه قرار می گرفت .
در فصل پنچم کتاب ( با عنوان اسلام و ساختار نظام سیاسی امامت، که در ۱۶ زیر فصل تنظیم شده است) ، زیر فصل ۱۳ ( امامت و سلطنت در تاریخ اسلام ) عمدتا به عصر امامت معصوم ( از آغاز امامت پیامبر در هجرت به مدینه ، تا غیبت صغرا ) اختصاص یافته است و در زیر فصل ۱۴ ( خط سیر امامت در تاریخ ) ، موضوع ” امامت در عصر غیبت کبرا ” در بند ۱۴-۳ مورد بحث اجمالی قرار گرفته است[۱۰] . گزیده مطالب عمده ای که در زیر فصل یاد شده به آن پرداخته شده است چنین است :
- در عصر غیبت صغرا ، امکان دسترسی به امام معصوم از طریق نایبان خاص او وجود داشت …..ولی در عصر غیبت کبری نه امکان دسترسی به امام وجود دارد و نه امکان دسترسی به نایبان خاص او . در چنین شرایطی اگر در یک حوزه کوچک جغرافیایی، نظیر ایران ، بخش کوچکی از امت اسلام ….به خود آگاهی و خداآگاهی برسند و بخواهند نظام امامت را در حوزه جغرافیایی خود ( مثلا قلمرو ایران ) و در میان خود ( ملت ایران ) بر قرار کنند چه باید بکنند ؟
دراین صورت باید به مسئولیتهای امت در برابر امام توجه کنیم که عبارتند از : شناخت امام ؛ پیروی از امام ؛ معرفی امام ؛ دفاع از امام ؛ الگو قرار دادن امام ؛ اقامه امامت امام و تحکیم و تقویت آن ؛ و شرکت در چرخه های تصمیم گیری مشورتی و شورایی به رهبری او [۱۱]…..
- ……ولی مساله این است که در زمان غیبت کبری ، که امکان دسترسی به امام معصوم وجود ندارد ، – یا باید – فریضه اقامه نظام امامت باید نادیده گرفته شود ، یا باید رهبر غیر معصوم را شناخت و از او پیروی کرد و او را به مردم شناساند و از او دفاع کرد و او را الگوی عملی خود قرار داد و نظام نوینی را به رهبری او اقامه کرد و در تحکیم و تقویت آن کوشید و با رهبری او در چرخه های تصمیم گیری مشورتی و شورایی آن مشارکت جست ؟[۱۲]
- فلسفه ضرورت شناخت امام و پیروی از او و بنای نظام سیاسی امامت به رهبری او ” شایسته سالاری ” در جهان بینی توحیدی است ……. بر اساس همین فلسفه است که در یک حوزه جغرافیایی محدود در عصر غیبت کبری ، اگر مردم به خود آگاهی و خدا آگاهی رسیدند و یک امت کوچک را به وجود آوردند و توانایی تاسیس یک نظام سیاسی را نیز برای خود داشتند ، باید رهبری غیر معصوم جامعه خود را بشناسند و به رهبری او در حوزه جغرافیایی خود نظام ولایت فقیه را ، که الهام گرفته از امامت است ، پایه گذاری کنند ……. [۱۳]
مطالب یاد شده ارزشمند و دقیق است، اما بسیار کلی و اجمالی است و به نظر نمی رسد تمام آن چیزی باشد که انتظار می رود در یک نظریه جامع ساختار نظام سیاسی امامت، می باید برای عصر امامت غیر معصوم ( غیبت کبرا -که جهان امروز در آن به سر می برد) مطرح و موشکافی می شد؛ و به سوالهای بعضا بنیادین روشنفکران جهان اسلام، به ویژه جهان تشییع، پاسخ می داد.
به نظر نگارنده این یادد اشت، برخی سوالهای بنیادین در زمینه نظام سیاسی امامت در عصر غیبت، که در کتاب به آنها پرداخته نشده است[۱۴]، به شرح زیر است :
- قابلیت تعمیم شرایط و الزامهای عصر پیامبر و امامت معصوم ، به عصر امامت غیر معصوم ؟
- الگو برداری نظام سیاسی امامت غیر معصوم ، از سیره امامت معصوم
- مبانی مشروعیت نظام سیاسی امامت غیر معصوم
- امامت غیر معصوم در حوزه جغرافیایی خاص
- شرایط تداوم نظام امامت غیر معصوم
- بررسی اثربخشی و کارآمدی تجربه انقلاب ایران ، در پیاده سازی نظام امامت غیر معصوم
منابع و مراجع
-
کتاب: فلسفه سیاست، ص ۱۱۵ ، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمنى (ره)
۲) شورا و بیعت ، کتاب: حقوق و سیاست در قرآن، صفحه ۲۸۵، آیت الله مصباح یزدى
۳) نقدى بر کتاب نظریه هاى دولت در فقه شیعه ، حمزه على وحیدى منش
۴) نظریه دولت در فقه شیعه ، مجله کتاب نقد، شماره های ۱۳- ۸ ، علیرضا پیروزمند
۵) نظریههاى بدیل «ولایت فقیه» ، کتاب نظام معقول، ص ۱۷۳ ، علیرضا پیروزمند
-
کتاب فلسفه سیاست ، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمنى (ره)
۷) انتصاب یا انتخاب ، مجله علوم سیاسى، شماره ۵ ، محمد جواد ارسطا
۸) ولایت و محجوریت ، کتاب ذکرى، ص ۸۹ ؛ محمد جواد ارسطا
۹) سیرى در مبانى ولایت فقیه۱ ؛ مجله حکومت اسلامی شماره ۱ ؛ آیه الله عبدالله جوادى آملى
- سیرى در مبانى ولایت فقیه۲ ؛ مجله حکومت اسلامی شماره ۲ ؛ آیه الله عبدالله جوادى آملى
- ولایت فقیه در حکومت اسلامی، جلد اول، سید محمد حسین حسینی تهرانی، انتشارات علامه طباطبایی،مشهد، ۱۳۸۱
- ولایت فقیه در حکومت اسلامی، جلد دوم، سید محمد حسین حسینی تهرانی، انتشارات علامه طباطبایی ،مشهد، ۱۳۸۱
- ولایت فقیه ، آیه الله عبدالله جوادى آملى ، مرکز نشر اسراء ،قم ، ۱۳۸۷ .
- نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه ( برگرفته از مباحث استاد محمد تقی مصباح یزدی ) ، محمد مهدی نادری قمی ، موسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی ، قم ، ۱۳۷۹ .
- حکمت حکومت فقیه ، حسن ممدوحی ، مرکز انتشارات ئفتر تبلیغات اسلامی ،قم ، ۱۳۸۰
- حکومت ولایی ، محسن کدیور
[۱] کتاب امامت و جهان امروز ، دکتر محمد حسن زورق ، انتشارات سوره مهر ، ۱۳۹۸
[۲] – همان ، ص ۱۰۷ و ۱۰۸
[۳] – همان ، ص ۳۶
[۴] – به نظر می رسد در عصر نبوت های جهانی ، نبوت های قومی و منطقه ای نیز وجود داشته اند ( از جمله انبیای بنی اسرائیل ، که در قرآن نیز به آن اشاره شده است ) . شاید عنوان “عصر نبوت های منطقه ای و جهانی” برای این عصر مناسبتر باشد .
[۵] – که در بند ۳ این یاد داشت به اجمال مورد بحث قرار می گیرد .
[۶] – با تعریف دقیقی که از عصمت ارایه شده است ( ص ۱۰۱-۹۸)
[۷] – علاوه بر فَقدِ نَبی، به فَقدِ امام معصوم نیز دچاریم .
[۸] – جهش عقلانیت و علم ، معجزه ظهور ” محمد باقر غفرانی ، نشریه شریف ، اردیبهشت ۱۳۹۹ .
[۹] – که شاید با ایام چهار گانه توسعه زمین در قرآن ( فی ستته ایام ، با لحاظ کردن ایام دوگانه خلقت آسمان ) تناظر داشته باشد ! ؟
[۱۰] – همان، ۲۰۲-۲۰۰
[۱۱] – همان ، ۲۰۱
[۱۲] – همان ، ۲۰۱
[۱۳] – همان ، ۲۰۱
[۱۴] – در آثار ارزشمند استاد محمد حسن زورق ، و کتاب حاضر ، از نمودار و جدول ، برای ساده سازی ، مقایسه و درک بهتر خواننده از بسیاری از مطالب پیچیده نظری و تاریخی، استفاده گسترده ای شده است . جا داشت در کتاب حاضر نیز شرایط و الزامهای عصر امامت معصوم و امامت غیر معصوم ( عصر غیبت کبرا) در جدول و یا نمودار مناسبی مورد بررسی ای مقایسه ای و تطبیقی قرار می گرفت ؛ دریغ که نشده است .