با توجه به نقش و اهمیت دیپلماسی آب در جلوگیری از تنشهای آبی و در هم تنیدگیِ آن با توسعۀ پایدار و رفاه و امنیت کشورهای ساحلی، این پرسش مطرح است که دیپلماسی آب در حوضه کُر-ارس (به عنوان یکی از مناطق حساس ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک جهان) از چه مؤلفههایی تأثیر میپذیرد و اتخاذ دیپلماسی آب موفق در این حوضه و کشورهای ساحلیِ آن مستلزم چه ملاحظاتی است. در این مقاله، به مؤلفههای بسیار متنوعِ اثرگذار بر دیپلماسی آب در حوضۀ کُر-ارس میپردازیم. برخی از مؤلفهها (مانندِ توافقنامههای آبی گذشته یا برخورداری از ذخایر آبی نسبتاً فراوان) قبل و بعد از فروپاشی شوروی به همکاریهای آبی دوام و قوام میبخشد، اما برخی دیگر (مانندِ ورود بازیگران فرامنطقهای به پروژههای آبی یا شکل نگرفتن رژیم آبی منطقهای در دورۀ پساشوروی) نگرانیها و تردیدهایی دربارۀ استمرار این روند ایجاد میکند. این نگرانیها بر اهمیت دیپلماسی آب میافزاید.
مقدمه، طرح مسئله
ثابت بودن حجم منابع آب شیرین جهان و افزایش نیازهای مصرفی به دلایل مختلف (مانندِ رشد جمعیت و رشد صنعت) شکافی بین عرضه و تقاضای آب شیرین در جهان رقم زدهاست که ابعاد آن بهتدریج در مناطق و کشورهای مختلف-بهخصوص، در مناطق خشک و نیمهخشک-نمایان میشود. این شکاف نیاز به استفاده از آبهای مشترک را افزایش میدهد و متعاقب آن، نگرانیهایی در خصوص امکان بروز اختلاف و درگیری بین کشورهای ساحلی ایجاد میکند. دیپلماسی آب در پاسخ به این نگرانیها وارد عمل میشود و با بهرهگیری از دانشهای مختلف مربوط به آب، تلاش میکند (ضمن کمک به کشورهای ساحلی برای بهرهبرداری از حوضههای آبی مشترک در جهت تحقق اهداف توسعۀ پایدار) از بروز تضاد و اختلاف میان کشورها جلوگیری کند.
در این میان، حوضۀ کُر-ارس یکی از حوضههای آبی مشترک است که در یک منطقۀ ژئوپلتیک و ژئواسترتژیک حساس جاری است. بعد از سقوط شوروی سابق و ظهور سه کشور جدیدِ گرجستان، ارمنستان، و جمهوری آذربایجان، هنوز یک رژیم آبی منطقهای شکل نگرفتهاست، و این بر نگرانیهای موجود میافزاید.
پرسش این است که دیپلماسی آب در قفقاز جنوبی و در حوضۀ کُر-ارس از چه مؤلفههایی اثر میپذیرد، و این مؤلفهها در همۀ کشورهای ساحلی یکسان و مشترک است یا متفاوت. برای پاسخ به این پرسش، ابتدا باید حوضۀ آبی کُر-ارس و سپس دیپلماسی آب و قابلیتهای آن را شناخت.
حوضۀ کُر-ارس در یک نگاه
کُر-ارس یک حوضۀ بینالمللی به مساحتِ بیش از ۱۹۰٫۱۱۰ کیلومتر مربع است؛ ۶۵ درصدِ آن در جنوب قفقاز (۳۱٫۵ درصد در آذربایجان، ۱۸٫۲ درصد در گرجستان، و ۱۵٫۷ درصد در ارمنستان)، ۱۹٫۵ درصد در ایران، و ۱۵٫۱ درصد در ترکیه قرار دارد (AQuastat 2009, Lehner et al. 2008). کُر و ارس به ترتیب ۶۶ و ۳۴ درصد به جریان آب کمک میکنند، و این حوضه ۱۰ درصدِ آب ورودی به دریای خزر را تشکیل میدهد. بیش از ۱۰ هزار رودخانه، شامل بسیاری از رودخانههای کمعمق، در حوضه وجود دارد (UNDP-GEF 2007, 9).
کُر پُرآب ترین رودخانۀ قفقاز و شریان حیاتی آن به شمار میرود. این رود از ارتفاع ۲۷۴۰متری رشتهکوه قیزلجادیک در شمال شرقی ترکیه سرچشمه میگیرد اما در مسیر خود به شرق، از نواحی گذریِ عمدتاً کوهستانی تغذیه میشود-چنان که دِبی متوسط سالانۀ رود از ترکیه تا مرز گرجستان حدود ۳۰ متر مکعب بر ثانیه، در تفلیس (گرجستان) ۲۰۵ متر مکعب بر ثانیه، و در مصب ۵۷۵ متر مکعب بر ثانیه است (احمدیان ۱۳۸۱، ۷۳).
منابع آب کُر بهترتیب ۳۶ درصد ذوب شدن برف، ۳۰ درصد سفرههای زیرزمینی، ۲۰ درصد باران، و ۱۴ درصد آب شدن یخچالهاست. ۵۸-۶۴ درصدِ جریان سالانۀ آب به بهار، ۱۹-۲۲ درصد به تابستان و پاییز، و ۱۷-۲۰ درصد به زمستان تعلق دارد (UNDP-GEF 2007, 7).
ارس از کوههای بینگُل (هزار برکه) در جنوب شهر ارزِروم (ترکیه) سرچشمه میگیرد، با شاخۀ دیگری که از کوههای واردینسکیِ قفقاز سرچشمه میگیرد تلاقی میکند، پس از عبور از ارتفاعات جنوب قارص به شمال کوههای آرارات میرسد، و از این مسیر وارد جلگۀ ایروان (ارمنستان) میشود. ارس، پس از پیوستن به آرپاچای در بهرامتپه، مرز مشترک ایران با ارمنستان و آذربایجان را شکل میدهد (پاکنژاد متکی، فرجیراد ۱۳۸۹، ۹۲).
ارس رودخانهای بینالمللی به طول ۴۴۰ کیلومتر بین ارمنستان و آذربایجان در شمال و ایران و ترکیه در جنوب است (بریتانیکا). این رودخانه، در مسیر ۱۰۷۲ کیلومتریِ خود، از ۱۶۰ رودخانۀ بزرگ و کوچک تغذیه میشود. نخجوان، مگری، آخچیچای، ماکوچای، حاجیلر، قطورچای، و دورهرود از شاخههای مهمّ ارس هستند (اردبیلی اصل، آقایی ۱۳۸۶). حدود ۶۸ درصد از آب مصرفی حوضۀ آبریز ارس از آبهای سطحی تأمین میشود (مولوی و همکاران ۱۳۹۵، ۲۱۹-۳۰۰). ارس قبل از اینکه به کُر برسد تقسیم میشود، و یک شاخۀ آن مستقیماً به دریای خزر سرازیر میشود (UNDP-GEF 2007, 9).
آمار نشان می دهد که در ۲۵ سال گذشته، منابع آبیِ در دسترس کشورهای این حوضه پیوسته کاهش یافتهاست، و همزمان، تمایل این کشورها برای به دست آوردن آب برای مصارف مختلف (کشاورزی، صنعتی، بهداشتی، شهری، و آشامیدنی) افزایش یافتهاست (محمدعلیپور، طالبیان ۱۳۹۶، ۲۳۶).
دیپلماسی آب، کلید حلّ منازعات آبی
با اینکه دیپلماسی قدمت طولانی دارد و شاید بتوان آن را در تاریخ بشر همزاد سیاست دانست، دیپلماسی آب عمر کوتاهی دارد و در پیِ بحران جهانی آب ظهور کردهاست. دیپلماسی آب به صورت دوجانبه و چندجانبه دربارۀ موضوعات مربوط به آب در میان دولتها به کار بسته میشود: گفتوگو برای مصالحه میان دولتهایی با منافع متضاد که از یک حوضۀ آبی مشترک سهم دارند (حفنی ۲۰۱۱، ۱۳).
دیپلماسی آب توانایی کشورهای ذینفع در مدیریت آبهای مشترک برای کسب یک وضعیت پایدار سیاسی و استفادۀ پایدار از منابع آب مرزی و بینالمللی بدون تنش یا درگیری بین طرفهای صاحب حقّابه است (محمودی، حکمتآرا ۱۳۹۸، ۲۰۲؛ پاپلی یزدی، وثوق ۱۳۹۰، ۱۸).
در دیپلماسی آب، از جابهجاییِ پارادایم صحبت میشود. در این تغییر پارادیم، منافع دولتها بازتعریف میشود و همکاری مشترک ملاک سیاستگذاری قرار میگیرد (بذرپور ۱۳۹۶).
دیپلماسی آب دانشی چندوجهی است و به مطالعۀ ابعاد سیاسی، اجتماعی، و زیستمحیطی مسئلۀ آب میپردازد (بنیحبیب، دولتآبادی ۱۳۹۶، ۲۶۱؛ کِحل ۲۰۱۱، ۲۱۹).
دیپلماسی آب مؤلفههای مختلفی دارد و دیپلماسی اقتصاد عمومی و فرهنگ، دیپلماسی اقتصادی، دیپلماسی سازمانهای مردمنهاد، دیپلماسی رسمی، دیپلماسی نهادهای بینالمللی، دیپلماسی پنهان، دیپلماسی آموزشی، دیپلماسی محیط زیست، و دیپلماسی رسانه اجزای آن است (صفوی ۸/۱۲/۱۳۹۶).
دیپلماسـی آب نـه تنهـا رودخانههای مـرزی بلکـه مرزهـای جوّی و مـرز آب مجـازی را مدّ نظر قرار میدهد (وطنفدا ۲۴/۸/۱۳۹۵).
دیپلماسی آب میتواند با چند دیپلماسی دیگر-از جمله، دیپلماسی فاجعه، دیپلماسی پیشگیرانه، و دیپلماسی سبز، که همگی در چارچوب دیپلماسی زیستمحیطی قرار دارند-هم ارتباط پیدا کند (بنیحبیب، دولتآبادی ۱۳۹۶، ۲۵۹).
دیپلماسی آب با توجه به ماهیت خود الزامات متعددی میطلبد. به لحاظ شکلی، دیپلماسی آب به تلفیق چند دیدگاه نیاز دارد. این نوع دیپلماسی حلّ مشکلات منابع مشترک آب را مستلزم همکاری متخصصان آبشناسی، مهندسان، سیاستمداران، اقتصاددانان، جامعهشناسان، و همۀ ذینفعان میداند-تا درک درستی از ماهیت چندوجهی مطالبات و اختلافات آب ارائه شود. دیپلماسی آب، با نگاه به شرایط اقلیمی، میخواهد اهمیت آبشناسی را در سیاستگذاری یادآوری کند.
به لحاظ روش، مطالعۀ دیپلماسی آب، همانند مدیریت یکپارچۀ منابع آب، مستلزم رهیافت کُلگرا و همکاری سیاسی بیسابقهای است که از اوایل دهۀ ۱۹۹۰ به عنوان پارادایمِ در حال تکامل جدید معرفی میشود و مأموریت جدیدی را در عرصۀ آب دنبال میکند. با توجه به اینکه از دیپلماسی آب به ابزار راهبردی مدیریت یکپارچۀ منابع آب تعبیر میشود، چنین مأموریتی را میتوان برای دیپلماسی آب نیز قائل شد. در مجموع، دیپلماسی آب تنها یک مفهوم نظری نیست بلکه یک اقدام و فرآیند اساسی و ضروری است که نسلهای فعلی و آتی را برای دسترسی پایدار به منابع حیاتی توانا میسازد (حفنی ۲۰۱۱، ۱۱).
اجرای دیپلماسی آب مستلزم ساز و کارهایی است؛ از همه مهمتر، وجود افرادی آشنا به فنون دیپلماتیک و برخورداری از ویژگیهای فردی و شخصیتی در این زمینه است. دیپلماسی آب نوعی ترکیب هنر مذاکره و مدیریت منابع آب و مستلزم آموزش به تصمیمسازان، مذاکرهکنندگان، و تصمیمگیران است (بنیحبیب، دولتآبادی ۱۳۹۶، ۲۷۸).
مؤلفههای اثرگذار بر سیاست کشورهای ساحلی حوضۀ کُر-ارس:
کشورهای حوضۀ کُر-ارس را به لحاظ سابقه در دیپلماسی آب و متغیرهای اثرگذار بر آن میتوان به دو گروهِ پیش و پس از سقوط شوروی تقسیم کرد. ایران و ترکیه در گروه نخست و سه کشور تازهتأسیسِ گرجستان، جمهوری آذربایجان، و ارمنستان در گروه دوم قرار میگیرند.
کشورهایی که از پیش از سقوط شوروی تاکنون حضور دارند:
ترکیه
سیاست و دیپلماسی آب ترکیه تحت تأثیر مؤلفههایی مانند این موارد است: افزایش تدریجی شکاف بین عرضه و تقاضا و نزدیکی به مرز بحران، توافقنامههای مرزی و آبی، ورود فعال به عرصۀ آبهای مشترک با محوریت وزارت امور خارجه، گره زدن توسعۀ ملی به حوضههای فرامرزی، تحولات کلان بینالمللی، برخورداری توأمان از موقعیت بالادستی و پاییندستی در حوضۀ رودخانهای، در هم تنیدگیِ مسائل آبی و غیرِ آبی، میزان نزدیکی یا دوری به اتحادیۀ اروپا، و امتناع از پذیرش قوانین بینالمللی.
× افزایش تدریجی شکاف بین عرضه و تقاضا و زنگ خطر نزدیکی به مرز بحران. آبهای در دسترس ترکیه اکنون حدود ۱۱۲ میلیارد متر مکعب تخمین زده میشود، و سرانۀ آبی آن به ۱۷۰۰ متر مکعب میرسد (ییلماز، کوچ ۲۰۱۵، ۱۵۹-۱۶۰)-البته، در برخی منابع تُرکی، سرانۀ آبی این کشور ۱۵۰۰ متر مکعب اعلام میشود. طبق پیشبینیها، این عدد در سال ۲۰۳۰ م. به ۱۱۰۰ و در سال ۲۰۴۰ م. به ۷۰۰ متر مکعب کاهش خواهد یافت (همشهری آنلاین ۱۳۹۷). پیشبینی میشود میزان روانآب سطحی سالانه در ترکیه تا پایان قرن حاضر بین ۲۶-۵۷ درصد کاهش یابد (میانآبادی، امینی ۱۳۹۸، ۷۹).
در عین حال، تقاضا برای آب در همۀ بخشها روند افزایشی دارد. جمعیت ترکیه از ۲۸ میلیون نفر در دهۀ ۱۹۶۰ م. به ۶۸ میلیون نفر در سال ۲۰۰۰ م. رسید، و این افزایش سرانۀ آب را از ۴۰۰۰ به ۱۵۰۰ متر مکعب کاهش داد (بایرام و همکاران ۲۰۱۴، ۷۱؛ دوغدی، ساگناک ۲۰۰۸).
کلّ مصرف آب در ترکیه در سالهای ۱۹۹۰، ۱۹۹۷، و ۲۰۰۰ م. بهترتیب برابر با ۳۰٫۶۰۰، ۳۵٫۶۴۵، و ۴۲٫۰۰۰ میلیون متر مکعب بودهاست، و پیشبینی میشود این عدد در سال ۲۰۳۰ م. به ۱۱۰٫۰۰۰ میلیون متر مکعب برسد (ییلماز، کوچ ۲۰۱۵، ۱۶۱).
× ورود فعال به عرصۀ آبهای مشترک با محوریت وزارت خارجه. از همان زمان تأسیس جمهوری ترکیه، ظرفیتسازی از منابع آب این کشور برای تأمین انرژی و جبران نبودِ انرژی فسیلی در دستور کار مقامات این کشور بودهاست. به طور مشخص، از اوایل دهۀ ۱۹۸۰ م.، با برنامهریزی و ساخت مجموعهای از سدها روی دجله و فرات در طرحِ موسوم به گاپ، آب به یک سوژه در سیاست خارجی ترکیه تبدیل شد. اکنون، وزارت امور خارجه اصلی ترین نهاد متولی تدوین و اجرای سیاست آب ترکیه در حوزۀ فرامرزی است (کیبار اوغلو ۲۰۱۴، ۳-۴).
× توافقنامههای مرزی و آبی. تلاشهای اولیۀ دیپلماسی آبِ ترکیه با انعقاد توافقنامههای مرزی همراه بود (که توافقنامههای آب را نیز در بر میگرفت). از اوایل دهۀ ۱۹۲۰ م. تا اواخر دهۀ ۱۹۵۰ م.، ترکیه معاهدات دوجانبۀ مختلفی امضا کرد که بیشتر شامل تحدید حدود و استفاده از رودخانههای مرزی بود (کیبار اوغلو ۲۰۱۴، ۲؛ شومان، کرامر ۲۰۱۱).
پروتکل استفادۀ مفید از آبهای مرزی در سال ۱۹۲۷ م. میان ترکیه و شوروی دربارۀ رودخانههای آرپاچای و ارس و پروتکل استفادۀ مشترک از آبهای ساریسو و قرهسو بین ایران و ترکیه در سال ۱۹۵۵ م. از جملۀ این توافقات به شمار میرود. در مورد آرپاچای، ارس، و قرهسو، تقسیم مساوی آب معیار قرار گرفتهاست؛ در مورد ساریسو، ترکیه متعهد شدهاست که تحت هر شرایطی، ۱٫۸ متر مکعب بر ثانیه از آب رودخانه را به سوی ایران رها کند (یاکار ۲۰۱۳، ۶۳-۶۴).
مفادّ پروتکل سال ۱۹۶۴ م. بین ترکیه و شوروی دربارۀ ساخت سدّ مشترک آرپاچای (مانند پروتکل ۱۹۲۷ م.) متضمن آن است که آبهای مرزی بین طرفین بهتساوی تقسیم شود، طرفین در استفاده از سهم آب خود برای کشاورزی آزاد باشند، و در مناطق متعلق به خود نیروگاه برقآبی احداث کنند. این پروتکل همچنین به مقادیر مصرف در پاییندست سد تا مرز ایران، هزینههای ساخت سد، جبران خسارت وارده به زمینهای اطراف، و تشکیل کمیسیون مشترک برای ساخت سد میپردازد (کیبار اوغلو ۲۰۱۴، ۲).
پروتکل ۱۹۶۴ م. بعدتر با توافقنامۀ همکاری در زمینۀ ساخت سد روی رودخانۀ مرزی آرپاچای دنبال شد، که در سال ۱۹۷۳ م. امضا و در سال ۱۹۷۵ م. لازمالاجرا شد. این توافقنامه در تعیین مقررات مربوط به سرشاخههای فرامرزی نقش اساسی دارد و شاملِ جلوگیری از تغییر و جابهجایی در بستر رودخانههای آرپاچای و چوروحی و پوزوف و جاکسو و ایجاد تسهیلات مشترک برای تنظیم منابع آب است (یاکار ۲۰۱۳، ۶۴).
× گره زدن توسعۀ ملی به حوضههای فرامرزی. آبهای فرامرزی برای ترکیه اهمیت بسیاری دارد. از ۱۴۳ میلیارد متر مکعب منابع بالقوۀ آب این کشور، ۴۰ درصد از حوضۀ رودخانههای مرزی تأمین میشود-حدود ۲۸درصدِ آن به رودخانههای دجله و فرات مربوط است (یاکار ۲۰۱۳، ۵۹-۶۰). ۲۲ درصد از طول خطوط مرزی ترکیه با همسایگانش (یونان، بلغارستان، گرجستان، ارمنستان، آذربایجان، ایران، عراق، و سوریه) را رودخانههای فرامرزی شکل میدهند، و مساحت کلّ زهکشی رودخانههای فرامرزی ترکیه ۲۵۶ هزار کیلومتر مربع (معادلِ یک سومِ مساحت این کشور) است. میانگین ظرفیت آب این رودخانهها در داخل ترکیه ۷۰ میلیارد متر مکعب در سال است، که معادل ۳۰ درصد از کلّ ظرفیت آب این کشور است. حوضۀ دو رودخانۀ دجله و فرات، با اینکه تنها یکی از ۲۶ حوضۀ آبی ترکیه است، ۲۰ درصد از زمینهای قابل کِشت و تقریباً یک سوم از آبهای سطحی این کشور را شکل میدهد.
از اواخر دهۀ ۱۹۷۰ م.، دولتهای حاکم در ترکیه، به طور مستمر، سیاست راهبردی توسعۀ کامل منابع آب و زمین را در حوضۀ دجله و فرات (با هدف به حداقل رساندن وابستگی اقتصاد ملی به واردات نفت) و همچنین گسترش طرحهای آبیاری را (با هدف ترویج صنایع کشاورزی برای کاهش بیکاری و توسعۀ منطقهای) دنبال کردهاند (کیبار اوغلو ۲۰۱۴، ۲-۳).
× تحولات کلان بینالمللی. با فروپاشی نظام دوقطبی، مرزبندیهای جدیدی بین ترکیه و کشورهای تازهاستقلالیافته صورت گرفت، که با توجه به اصل جانشینی دولتها و تغییر رژیم آب، دیپلماسی آب ترکیه را با چالشهای جدیدی مواجه کرد. پیش از فروپاشی شوروی، توافقنامههای آبی و مرزی دوجانبه به ترکیه و شوروی محدود میشد، اما بعد از فروپاشی شوروی، ترکیه یکباره با چند کشور تازهتأسیس همسایه شد.
اکنون، رودخانۀ کُر پس از خروج از ترکیه ابتدا به گرجستان و سپس جمهوری آذربایجان وارد میشود و در خاک این کشور به ارس میپیوندد و در نهایت به دریای خزر میریزد. رودخانۀ ارس نیز پس از خروج از خاک ترکیه بهترتیب مرز طبیعی ترکیه-ارمنستان، ترکیه-نخجوان، نخجوان-ایران، ارمنستان-ایران، و نهایتاً ایران-آذربایجان را شکل میدهد.
آرپاچای و ساریسو از شاخههای مهمّ ارس هستند، و ترکیه در آرپاچای با ارمنستان و در ساریسو با ایران شریک است. هر دو شاخۀ کُر-ارس از ترکیه سرچشمه میگیرد، و کُرحدود ۲۱۰ کیلومتر و ارس ۳۰۰ کیلومتر از مسیر خود را در خاک ترکیه میپیمایند (یاکار ۲۰۱۳، ۵۹-۶۰).
× برخورداری توأمان از موقعیت بالادستی و پاییندستی در حوضۀ رودخانهای. ترکیه درحوضۀ رودخانههای چوروح، کُر-ارس، و دجله-فرات در موقعیت بالادستی و در حوضۀ رودخانههای مریس و اورونتِس در موقعیت پاییندستی قرار دارد. بعد از فروپاشی شوروی، گرجستان در پاییندست رودخانههای چوروح و کُر-ارس قرار گرفت. اکنون، ترکیه در حوضۀ چوروح با گرجستان، در حوضۀ مریس با بلغارستان و یونان، و در حوضۀ کُر-ارس با گرجستان، ارمنستان، آذربایجان، و ایران مشترک است. از ویژگیهای ترکیه در مورد آبهای فرامرزی این است که با همسایگان مختلفی در اروپا، قفقاز، و خاورِمیانه مواجه است (یاکار ۲۰۱۳، ۲-۴، ۹۴).
× در هم تنیدگیِ مسائل آبی و غیرِ آبی. یکی دیگر از مسائلی که دیپلماسی آب ترکیه را پیچیده میسازد و در عین حال دامنۀ آن را گسترش میدهد ارتباط دیپلماسی آب با مسائل غیرِ آبی است.
تقریباً در همۀ حوضههای رودخانههای فرامرزی ترکیه، برخی مسائل سیاسی غیرِ آبی میان این کشور و دولتهای همسایه وجود دارد که همکاری را مختل میکند. برای مثال، بعد از آغاز عملیات اجرایی پروژۀ عظیم گاپ در ترکیه در مسیر رودخانههای دجله و فرات-که طبعاً، نگرانیهایی برای کشورهای پاییندست (مانندِ سوریه و عراق) ایجاد میکرد-سوریه پذیرای عبدالله اوجلان، رهبر گروه جداییطلب پ.ک.ک شد. این پروژه در مناطق کُردنشین اجرا میشد، و هدف آن کمک به توسعۀ این مناطق و از بین بردن زمینههای جذب نیرو توسط گروه پ.ک.ک بود. در واقع، اجرای پروژۀ گاپ نه تنها امنیت آبی سوریه و عراق بلکه پ.ک.ک را نیز تهدید میکرد. عراق درآن زمان درگیر جنگ با ایران بود؛ بنابراین، سوریه در مقابله با خطر پروژۀ گاپ از عراق پیش افتاده بود.
در نهایت، سوریه، با توسل به این عامل فشار و برقراری ارتباط میان دو موضوع بهظاهر متفاوت، در نهایت توانست در جولای ۱۹۸۷ م. یک قرارداد همکاری اقتصادی-امنیتی با ترکیه در دمشق امضا کند. بر اساس مفادّ این قرارداد، سوریه متعهد شد پایگاههای پ.ک.ک را در داخل سوریه برچیند و به چریکهای پ.ک.ک اجازه ندهد از خاک کشورش به ترکیه حمله کنند، و ترکیه موافقت کرد که سهم آب سوریه از فرات کمتر از ۵۰۰ متر مکعب بر ثانیه نباشد (قریشی و همکاران ۱۳۹۸، ۲۴۹).
این قرارداد زمینه را برای امضای توافقنامۀ امنیتی آدنا در سال ۱۹۸۹ م. فراهم کرد. پس از این توافقنامه، سوریه حمایت از پ.ک.ک را متوقف و عبد الله اوجلان را اخراج کرد. توافقنامۀ امنیتی آدنا زمینه را برای اجرای توافقنامۀ تجاری میان دو کشور در ۲۲ دسامبر ۲۰۰۴ م. فراهم کرد. طبق این توافق تجاری، سوریه حاکمیت ترکیه را بر استان مورد اختلافِ هاتای پذیرفت، و بدین ترتیب، زمینه برای حلّ اختلافات دو کشور در حوضۀ رودخانۀ اورونتِس فراهم شد-که در آن، بر خلاف رودخانههای دجله و فرات، ترکیه در پاییندست و سوریه در بالادست قرار دارد.
دو کشور برای ایجاد سدّ مشترک دوستی بر مسیر رودخانۀ اورونتِس توافق کردند. مراسم کلنگزنی پروژه در سال ۲۰۰۶ م. انجام شد، اما با آغاز ناآرامیها در سوریه در سال ۲۰۱۱ م.، عملیات احداث سد ابتدا در سوریه و سپس در ترکیه متوقف شد (یاکار ۲۰۱۳، ۹۷).
× دوری یا نزدیکی به اتحادیۀ اروپا. با اینکه ترکیه هنوز به عضویت اتحادیۀ اروپا درنیامدهاست و پارلمان اروپا در سال ۲۰۱۸ م. مصوبهای غیرِ الزامآور دربارۀ توقف مذاکرات پیوستن ترکیه به اتحادیۀ اروپا تصویب کردهاست، از زمان ارائۀ درخواست رسمی ترکیه برای پیوستن به اتحادیۀ اروپا (۱۴ آوریل ۱۹۸۷ م.) و بهویژه بعد از شناسایی رسمی ترکیه به عنوان نامزد عضویت (۱۲ دسامبر ۱۹۹۹ م.)، در سیاست ترکیه در داخل و خارج دربارۀ آبهای مشترک تحولات قابلِ توجهی مشاهده میشود.
از آنجا که عضویت ترکیه در اتحادیۀ اروپا مستلزم حلّ اختلافات مربوط به آبهای مرزی با همسایگان بر اساس توافقنامۀ ۱۹۹۲ م. هلسینکی است، روابط آبی ترکیه درحوضههای فرامرزی از زمان آغاز همسوییاش با حقوق محیط زیست اتحادیۀ اروپا (دسامبر ۲۰۰۹ م.) تا حدودی بهبود یافتهاست (یاکار ۲۰۱۳، ۹۸). به این ترتیب، بازسازی سیاست آب ترکیه مرهون ارتباط با اتحادیۀ اروپاست.
ترکیه، با هماهنگسازی قوانین داخلی خود با اتحادیۀ اروپا در زمینۀ آب و محیط زیست، دربارۀ حفاظت از آبهای فرامرزی و مدیریت آن به قوانین بینالمللی اِعمال نظام چندحاکمیتی در حوضه نزدیک میشود-مصداق آن را میتوان در قراردادهای ۲۰۰۹ م. ترکیه با سوریه و عراق مشاهده کرد (کیبار اوغلو ۲۰۱۴، ۵-۱۲؛ سومر ۲۰۱۳).
بررسیها نشان میدهد که در مقاطعی که ترکیه به عضویت در اتحادیۀ اروپا امیدوار بود، در حلّ مسائل آب با کشورهای پاییندست رودخانههای دجله و فرات (بهخصوص، سوریه) انعطاف نشان داد، و روابط دو کشور (در زمینۀ حلّ اختلافات آب و همکاریهای تجاری و اقتصادی) دچار تحول شد؛ اما بعد از آنکه ترکیه از این اتحادیه ناامید شد، از ناآرامیهای داخلی در سوریه برای گسترش حوزۀ نفوذ خود در شمال سوریه استفاده کرد. بنابراین، در ورای سیاستهای مداخلهگرانۀ ترکیه در قبال ناامنیهای سوریه، اهداف سلطۀ آب نیز نهفتهاست.
× امتناع از تصویب کنوانسیون ۱۹۹۷ م. سازمان ملل. کنوانسیون ۱۹۹۷ م. سازمان ملل در مورد استفادههای غیرِ کشتیرانی از مسیر آبهای بینالمللی به طورخاص بر منابع مشترک آب تمرکز دارد. این کنوانسیون دو اصل اساسیِ «استفادۀ عادلانه و معقول» و «الزام به عدم آسیب قابلِ توجه به همسایگان» را برای هدایت رفتارها در مورد منابع مشترک آب تنظیم کردهاست (حفنی ۲۰۱۱، ۵۹). در این میان، ترکیه تفسیری خاص از «بهرهبرداری منصفانه» و «عدم آسیب» دارد و معتقد است که نیازها بهتر از حقوق به تحقق «بهرهبرداری منصفانه» کمک میکند (کیبار اوغلو ۲۰۱۴، ۶-۱۰).
ترکیه، بعد از ارائۀ دومین پیشنویس مجمع عمومی سازمان ملل دربارۀ استفادۀ غیرِ کشتیرانی از آبراههای بینالمللی در سال ۱۹۹۴ م.، پیشنهاد کرد که مادۀ ۷ این سند (دربارۀ الزام به عدم وارد کردن خسارت) از کنوانسیون حذف شود؛ علاوه بر این، مقامات دولت ترکیه با گنجاندن مادۀ ۳۳ (در خصوص حلوفصل اختلافات) مخالفت و تأکید کردند که این مسئله به صلاحدید دولتها واگذار شود (کیبار اوغلو ۲۰۱۴، ۱۰).
در مجموع، دیپلماسی آب ترکیه در دهۀ ۹۰ م. و در خلال بررسی پیشنویسهای قانون بینالمللی آب (۱۹۹۴ و ۱۹۹۷ م.) بر حمایت از منافع کشورهای فرادست متمرکز بود (و ترکیه به همین دلیل از امضای کنوانسیون ۱۹۹۷ م. خودداری کرد)، اما بعد از اینکه این کشور نامزدی رسمی خود را برای عضویت در اتحادیۀ اروپا دریافت کرد، به همسانسازی قوانین داخلی خود با قوانین آب اتحادیۀ اروپا اقدام کرد. بازنگری احتمالی ترکیه در کنوانسیون ۱۹۹۷ م. نیز به این بستگی خواهد داشت که تا چه حد در اتحادیۀ اروپا پذیرفته شود.
ایران
دیپلماسی آب ایران به اندازۀ ترکیه سازمانیافته و نهادینه نیست، و بهرهبرداری از آبهای مرزی و فرامرزی بیشتر در وزارت نیرو مدیریت میشود تا در وزارت امور خارجه. ابعاد شکلدهندۀ دیپلماسی آب ایران در قفقاز جنوبی و در حوضۀ کُر-ارس عبارتاند از: قرار گرفتن در آستانۀ بحران آب، برخورداری از مرزهای زمینی طولانی و حوضههای آبی مشترک، در هم تنیدگیِ مسائل آبی و غیرِ آبی، برخورداری از توافقنامههای آب دوجانبه، و طرحهای واردات آب از قفقاز برای نجات دریاچۀ ارومیه.
× قرار گرفتن در آستانۀ بحران آب. طبق آمار موجود، سرانۀ آب (که از شاخصهای مهمّ تعیین وضعیت آب هر کشور است) در ایران طیّ دههها و سالهای اخیر روند نزولی پیدا کرده و به مرز هشدار رسیدهاست. متوسط آب شیرین قابل دسترس برای هر ایرانی در سالهای ۱۳۳۰، ۱۳۴۰، ۱۳۵۷، ۱۳۶۷، ۱۳۷۶، ۱۳۸۰، و ۱۳۹۵ بهترتیب ۷۰۰۰، ۶۵۰۰، ۳۴۰۰، ۲۵۰۰، ۲۱۰۰، ۱۸۰۰، و ۱۴۵۰ متر مکعب بودهاست و پیش بینی میشود در سال ۱۴۰۰ به ۱۲۰۰-۱۳۰۰ و در سال ۱۴۱۰ به کمتر از ۱۰۰۰ متر مکعب تنزل یابد (شوریان ۱۳۹۵، ۲؛ آزادبخت، نوروزی ۱۳۸۷، ۱۳۸؛ اسلامی، رحیمی ۱۳۹۷، ۴۱۶؛ سازمان برنامه ۱۳۹۷، ۲۹). با این آمار، طبق نظر فالکن مارک، از متخصصان بینالمللی آب، ایران از مرحلۀ تنش عبور کرده و به مرحلۀ کمبود رسیدهاست. (وی سرانۀ ۱۷۰۰ متر مکعب در سال را شاخص تنش و سرانۀ ۱۰۰۰ متر مکعب در سال را شاخص کمبود معرفی کردهاست.)
طبق شاخص کمیسیون توسعۀ پایدار سازمان ملل، هرگاه میزان برداشت آب یک کشور بیش از ۴۰ درصدِ کلّ منابع آب تجدیدپذیر آن کشور باشد، آن کشور با بحران شدید آب مواجه است؛ بنابراین، ایران، با توجه به اینکه در سال ۲۰۱۳ م. حدود ۷۲٫۶ درصدِ کلّ آب تجدیدپذیر خود را مصرف کردهاست، در وضعیت بحران شدید آبی قرار دارد. ایران باید بتواند تا سال ۲۰۲۵ م. ۱۱۲ درصد به منابع آب قابلِ استحصال خود بیفزاید. این مقدار رشد، با توجه به امکانات موجود، ناممکن به نظر میرسد (سازمان برنامه ۱۳۹۷، ۳۹-۴۱؛ ببران ۱۳۸۷).
× برخورداری از مرزهای زمینی طولانی و حوضههای آبی مشترک. اهمیت دیپلماسی آب در سیاست خارجی ایران در قبال همسایگانش با توجه به مرزهای طولانی ایران با همسایگان و مشترک بودن در حوضههای آبریز فرامرزی آشکار میشود: فرات-دجله با عراق و ترکیه، کُر-ارس با ترکیه و ارمنستان و جمهوری آذربایجان، اترک با ترکمنستان، قرهقوم با ترکمنستان و افغانستان، پترگان-خواف با افغانستان، هامون و هیرمند با افغانستان و پاکستان، و هامون-مشکیل و رابچ-باهوکلات با پاکستان (دهشیری، حکمتآرا ۱۳۹۷، ۵۹۹-۶۰۰).
ایران، با داشتن ۱۵ همسایه، پس از روسیه و چین دارندۀ بیشترین همسایه در دنیاست و با همۀ آنها مرز مشترک آبی دارد. از ۸۷۵۵ کیلومتر مرز ایران با کشورهای همسایه، نزدیک به ۲۲ درصدِ طول مرزها را ۲۶ رودخانۀ کوچک و بزرگ مرزی شکل میدهند (میانآبادی ۱۳۹۲، ۲۰۵). میزان وابستگی کلّ ایران به آبهای فرامرزی حدود هفت درصد است، اما این وابستگی در برخی نقاط بسیار بیشتر است و مثلاً در دشت مغان به ۸۰ درصد میرسد (آزادبخت، نوروزی ۱۳۸۷، ۱۴۹).
تجربیات دیپلماسی آب در ایران نمایانگرِ آن است که هر وقت این کشور با همسایگان خود روابط سیاسی مناسبی داشتهاست، مسئلۀ بهرهبرداری از آبهای مشترک نیز تحت تأثیر این روابط قرار گرفته و پیشرفتهایی در این امر حاصل شدهاست؛ و در مواقعی که اختلافات سیاسی وجود داشته، اختلافات آبی نیز در پیِ آن ایجاد شدهاست (دهشیری، حکمتآرا ۱۳۹۷، ۶۱۳).
× در هم تنیدگیِ مسائل آبی و غیرِ آبی. ایران تاکنون مشکل خاصّی از بابت آب در حوضۀ کُر-ارس نداشتهاست؛ اما موقعیت ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک قفقاز و ارتباط این موضوع با سیاست آب در منطقه، خواهناخواه، مشکلات و دغدغههایی برای ایران به همراه خواهد داشت. تغییرات ژئوپلتیک در قفقاز جنوبی زمینهساز افزایش تهدیدهای سیاسی و نظامی علیه امنیت ملی ایران است. اکنون، ایران از جانب قفقاز با گسترهای از تهدیدهای سیاسی و نظامی مواجه شده که متنوعتر و گستردهتر از قبل است. قفقاز جنوبی عرصۀ رقابت است؛ و بازیگران آن، اعم از قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای، با جمهوری اسلامی ایران در تضادّ ماهیت و منفعت هستند. در این تضاد و رقابت، آنان خواستار تضعیف، مهار، و حذف ایراناند و میخواهند معادلات را در قالب سیاستِ همه چیز بدون ایران شکل دهند (جعفری ولدانی و همکاران ۱۳۹۴، ۱۵۲-۱۵۸).
× برخورداری از توافقنامههای آبی دوجانبه. یکی از مهمترین تکیهگاههای ایران برای جلوگیری از تنش آبی با همسایگان برخورداری از توافقنامههای دوجانبهای است که چارچوب و قدرت مانور دیپلماسی آب را شکل میدهند. در حوضۀ کُر-ارس، اولین توافق دوجانبه میان ایران و شوروی سابق دربارۀ ارس صورت گرفت، که بر اصل مناصفه میان دو طرف مبتنی بود. بعد از سقوط شوروی، این توافقنامه (بر اساس اصل جانشینی دولتها) به جمهوری آذربایجان و ارمنستان واگذار شد، و این دو کشور طرفهای اصلی ایران در مورد استفاده از آب ارس شدند.
تاکنون، چهار سدّ مشترک روی ارس احداث شدهاست-سدهای ارس و میلمغان به قبل و سدهای خداآفرین و قیز قلعهسی به بعد از سقوط شوروی مربوط میشوند. از زمان احداث سدها تاکنون، نزدیک به ۵۰ نشست سالانه میان ایران و شوروی سابق یا جمهوری آذربایجان برگزار شدهاست، و این نشاندهندۀ استمرار همکاریها میان دو طرف بهرغم تغییر نظامهای سیاسی و تحولات ژئوپلتیک بودهاست (وطنفدا ۱۳۹۵).
× طرحهای واردات آب از قفقاز برای نجات دریاچۀ ارومیه. در سالهای اخیر، تمایل و تلاش ایران برای بهره برداری از حوضۀ کُر-ارس افزایش یافتهاست. این مسئله میتواند دیپلماسی آب ایران را در این حوضه دچار تحول اساسی کند. تا پیش از این، بهرهبرداری ایران تنها به حوضۀ ارس محدود میشد؛ اما بعد از آنکه دریاچۀ ارومیه در ایران رو به خشکی رفت، تلاشهای گسترده و طرحهای متنوعی برای نجات آن در دستور کار قرار گرفت، که از جملۀ آنها، انتقال آب مازاد از کشورهای گرجستان و ارمنستان یا دریاچۀ وان (ترکیه) به این دریاچه است.
چند سال پیش، عضو وقت کمیسیون صنایع و نمایندۀ وقت مردم شبستر در مجلس شورای اسلامی اعلام کرد که مطالعات انتقال آب از رودخانۀ کُر در گرجستان و سدّ سوان در ارمنستان در ازای انتقال نفت و گاز از ایران انجام شده، و اجرای این طرح توجیهپذیر است. در عین حال، از یک عضو کمیتۀ نجات دریاچۀ ارومیه شنیده شد که با توجه به اینکه دریاچۀ ارومیه ۱۲۰۰ متر بالاتر از دریاهای آزاد قرار دارد، اجرای این طرحها نیازمند مقایسۀ دقیق ارتفاع آب سدّ سوان با آب دریاچۀ ارومیه است. وی افزوده بود که انتقال آب از دریاچۀ وان ترکیه، با توجه به اینکه این دریاچه ۲۰۰ متر بالاتر از دریاچۀ ارومیه است، راحتتر است و به پمپاژ کم نیاز دارد (خبرگزاری مهر ۱۳۹۴).
ابَرطرح انتقال آب ارس نیز، برای نجات دریاچۀ ارومیه همزمان با تأمین آب شرب و کشاورزی مناطقی که در مسیر انتقال آب قرار دارند، در دست اقدام است. بخشی از عملیات اجرایی این طرح انجام شدهاست، و تلاش برای تأمین مالی اجرای بخش باقیماندۀ طرح ادامه دارد (ایرنا ۱۳۹۹).
به نتیجه رسیدن این طرح قطعاً در تأمین بخشی از نیازهای آبی منطقه و افزایش آب دریاچۀ ارومیه مؤثر خواهد بود اما وابستگی ایران را به رودخانۀ مرزی ارس و اهمیت دیپلماسی آب را در این حوضه افزایش خواهد داد.
کشورهای نوظهور حوضۀ کُر-ارس: عوامل و متغیرهای مشترک
گرجستان، جمهوری آذربایجان، و ارمنستان سه کشوری هستند که بعد از سقوط شوروی از دل آن تولد یافته و به شرکای حوضۀ کُر-ارس تبدیل شدهاند. برخی از عوامل و متغیرهایی که سیاست آب این کشورها را تحت تأثیر قرار میدهد بین آنها مشترکاند، و برخی دیگر خاص و منحصربهفرد هستند.
این کشورها سالها تحت حکومت شوروی بوده و بعد از آن در شرایط ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک مشابهی قرار گرفتهاند؛ بنابراین، بسیاری از مؤلفههای اثرگذار بر سیاست و دیپلماسی آب در آنها مشترکاند. از جملۀ مؤلفههای مشترک میتوان به این موارد اشاره کرد: در هم تنیدگیِ مسائل آبی و غیرِ آبی، وجود بحرانهای فعال و خاموش، اتکا به قدرتهای خارجی برای تأمین امنیت، شکل نگرفتن رژیم آبی جدید بعد از فروپاشی شوروی، و ورود بازیگران فرامنطقهای به قفقاز.
× در هم تنیدگیِ مسائل آبی و غیرِ آبی. بیشتر عوامل و متغیرهایی که در دیپلماسی آب حوضۀ کُر-ارس نقشآفرینی میکند یا در بافت جغرافیایی و ژئوپلتیک منطقه ریشه دارد یا میراث باقیمانده از دوران شوروی یا حاصل سقوط آن است. این عوامل در یک شبکۀ به هم پیوسته عمل میکنند.
تهدیدهایی که کشورهای مستقلّ منطقۀ قفقاز احساس میکنند بیشتر حاصل درگیریهای قومی و مرزبندیهایی است که در دورۀ شوروی صورت گرفتهاست (کلانتری، حکمتآرا ۱۳۹۹، ۲۸۷۱). در قفقاز جنوبی، انواع گوناگونی از اختلافات مرزی وجود دارد که ناشی از مرزهای تحمیلی باقیمانده از شوروی سابق است: قومیتهایی که بهاجبار از یکدیگر جدا شدهاند تحت لوای حکومتهای جدا از هم به سر میبرند (جعفری ولدانی و همکاران ۱۳۹۴، ۱۴۷).
قفقاز در مرز دو تمدن اسلامی و مسیحی و سه فرهنگ روسی، تُرکی، و ایرانی قرار گرفتهاست. در قفقاز، بیش از ۵۰ گروه قومی و زبانی و پیروان سه دینِ اسلام ، مسیحیت، و یهودیت در منطقهای به وسعت حدود یک چهارمِ مساحت ایران زندگی میکنند. با توجه به این، هانتینگتون در کتابِ برخورد تمدنها این منطقه را «روی خطّ برخورد تمدنها» دانستهاست (کولایی ۱۳۸۹، ۷۶).
× وجود بحرانهای فعال و خاموش. یک نمونۀ بارزِ منازعۀ قومی و سرزمینی در حوضۀ کُر-ارس بحران قرهباغ است. این بحران، که همکاریهای منطقهای و آبی را نیز تحت تأثیر قرار دادهاست، میراث و حاصل سقوط شوروی است. در دوران حکومت شـوروی، نـزاع جمهـوری ارمنـستان و جمهـوری آذربایجان بر سر منطقۀ قرهباغ از حد اعتراضات گاه و بیگاه طرفین فراتر نرفـت، و ایـن بـه خـاطر اقتدار آهنین مسکو در آن دوران بود.
با انجام اصلاحات توسط گورباچف، فضا برای طرح خواستههـای قدیمی دربارۀ قرهباغ باز شد. از ابتدای سال ۱۹۸۸ م.، بهتدریج اختلاف بین ارامنـه و آذریها در جنوب قفقاز آشکار شد. پارلمان قرهباغ در ۱۲ ژوئن ۱۹۸۸ م. به جدایی کامل قرهبـاغ از جمهـوری آذربایجان و پیوستن آن به ارمنستان رأی داد. در جنگی که در سالهای ۱۹۹۲-۱۹۹۴ م. درگرفت، حدود ۲۰ درصد از خاک جمهوری آذربایجان به اِشغال ارمنستان درآمد، و جنگ به آوارگی یک میلیون تَن از مردم آذربایجان انجامید (خیری ۱۳۹۷، ۱۰۲؛ میتویان ۲۰۱۷، ۱).
در مقابل، جمهوری آذربایجان در درگیریهایی که در سال ۲۰۲۰ م. روی داد، با بهرهگیری از شرایط بینالمللی و منطقهای، توانست بخشهای وسیعی از اراضی اِشغالی خود را در خارجِ منطقۀ قرهباغ آزاد کند و با استقبال از طرح نُهمادهای روسیه، بر آن مهر تأیید بزند. البته، این بحران در منطقه حکم آتش زیر خاکستر را دارد و امکان دارد باز در فرصت مناسب دیگری شعلهور شود.
از دیگر بحرانهای قومیتی خاموش در قفقاز میتوان به آبخازیا و اوستیای جنوبی اشاره کرد که خواستار استقلال از گرجستان هستند. ارامنۀ منطقۀ جاواختی گرجستان نیز خواستار روابط بیشتر با ارمنستان هستند. افزوده شدن این مناقشهها به مناقشۀ قرهباغِ کوهستانی سبب شده که همۀ کشورهای مستقلّ منطقۀ قفقاز به نحوی درگیر اختلافهای سیاسی شوند (کلانتری، حکمتآرا ۱۳۹۹، ۲۸۷۰؛ ویتیچ، ماس ۲۰۰۹).
× اتکا به قدرتهای خارجی برای تأمین امنیت. ضعفهای ژئوپلتیک جمهوریهای قفقاز آنها را با هراس دائمی از تهدیدهای داخلی و خارجی علیه امنیتشان مواجه کردهاست، و این مسئله در سیاست خارجی آنها کاملاً آشکار است. آذربایجان و گرجستان به غرب و ارمنستان (بهخصوص، بر سر موضوع قرهباغ) به روسیه تکیه کردهاند. این سه جمهوری قفقاز، در کنار گرایشهایی که به غرب یا روسیه دارند، سعی میکنند بین غرب و شرق برای تأمین منافع و رفع ضعفهای خود موازنه ایجاد کنند. البته، حضور و رقابت قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای در کشورهای تازه استقلالیافته نیز عامل تداوم و تشدید تنشها و ایجاد تهدیدهای تازه است (جعفری ولدانی و همکاران ۱۳۹۴، ۱۴۷-۱۵۴).
× شکل نگرفتن رژیم آبی جدید بعد از فروپاشی شوروی. با وجود معتبر بودن توافقنامههای دوجانبۀ باقیمانده از دوران شوروی سابق و امضای توافقنامههای دوجانبۀ جدید میان کشورهای این حوضه و ورود برخی از آنها به توافقنامههای بینالمللی، هنوز هیچ توافق جامعی در زمینۀ تعیین سهم کشورها از آبهای مشترک، نظارت بر کیفیت منابع آب، و جلوگیری از آلودگی آب بین کشورهای منطقه صورت نگرفتهاست.
اکنون، مشکل اصلی در زمینۀ آب در قفقاز جنوبی همین نبودِ مدیریت مشترک است (کلانتری، حکمتآرا ۱۳۹۹، ۲۸۷۰). تاکنون، هیچ توافقی بین پنج کشور ساحلی حوضۀ کُر-ارس صورت نگرفتهاست، و با توجه به درگیریهای سیاسی، بعید به نظر میرسد که توافقی با مشارکت همۀ کشورهای ساحلی حاصل شود (یاکار ۲۰۱۳، ۶۵).
× ورود بازیگران فرامنطقهای به عرصۀ آب در قفقاز. در فقدان توافق جامع منطقهای دربارۀ آبهای مشترک، زمینۀ ورود بازیگران فرامنطقهای به عرصۀ آب فراهم شدهاست. عوامل ثابت ژئوپلتیک برای خودِ کشورهای منطقه عامل ضعفاند، اما همین عوامل برای قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای عامل جذب به شمار میروند (جعفری ولدانی و همکاران ۱۳۹۴، ۱۴۷). آمریکا، سازمان ملل، اتحادیۀ اروپا، آلمان، و ناتو از جمله بازیگران جهانی هستند که پروژههای مربوط به کُر-ارس را تصویب، اجرا، و تأمین مالی میکنند.
از جمله این طرحها میتوان به طرح مدیریت آب قفقاز جنوبی با محوریت آژانس توسعۀ بینالمللی آمریکا، طرح نظارت رودخانهای قفقاز جنوبی با همکاری سازمان همکاری و توسعۀ اقتصادی و سازمان پیمان آتلانتیک شمالی، و طرح کاهش فروسایش فرامرزی در حوضۀ رودخانهای کُر-ارس توسط مرکز منطقهای براتیسلاویِ برنامۀ توسعۀ ملل متحد و همکاری تسهیلات جهانی محیط زیست اشاره کرد (کلانتری، حکمتآرا ۱۳۹۹، ۲۸۷۵-۲۸۷۷).
حذف ایران و ترکیه از اغلب این پروژهها قابل تأمل است. تقریباً همه تنها در پیِ همکاری بین ارمنستان و گرجستان و آذربایجان هستند، و ایران و ترکیه فقط در تأمین بودجۀ پروژۀ UNDP-GEF حضور دارند (یاکار ۲۰۱۳، ۶۵).
کشورهای نوظهور حوضۀ کُر-ارس: عوامل و متغیرهای خاص
هریک از کشورهای حوزۀ قفقاز جنوبی، با توجه به نوع سیاست خارجی که در پیش گرفتهاند و شرایط خاص و متفاوتی که در حوزههای آبی و اقتصادی دارند، از دیپلماسی آب نسبتاً متفاوتی پیروی میکنند.
ارمنستان
دیپلماسی آب ارمنستان، در کنار تأثیرپذیری از عوامل و مؤلفههای مشترک منطقهای و فرامنطقهای، از برخی عوامل خاصّ داخلی هم تأثیر میپذیرد، که از جملۀ آنها میتوان به این موارد اشاره کرد: برخورداری از منابع آب کافی در عین نگرانیهای پیشِ رو، اتخاذ سیاست خارجی چندبُرداری و منعطف، گام گذاشتن در مسیر مدیریت حوضه (با اصلاح قوانین داخلی و همراهی با قوانین بینالمللی)، و امضای توافقنامههای آب دوجانبه با همسایگان.
× برخورداری از منابع آب کافی در عین نگرانیهای پیشِ رو. ارمنستان تنها کشور قفقاز جنوبی است که ۱۰۰ درصدِ مساحت آن در حوضۀ کُر-ارس واقع شدهاست (۷۶ درصد در حوضۀ کُر و ۲۴ درصد در حوضۀ ارس). میانگین بارش سالانه در ارمنستان ۵۶۲ میلیمتر و سرانۀ منابع آب تجدیدپذیر ۲۶۲۲ متر مکعب است (کلانتری، حکمتآرا ۱۳۹۹، ۲۸۷۱- ۲۸۷۲؛ فائو ۲۰۱۷؛ سازمان ملل ۲۰۱۷).
طیّ سالهای ۱۹۵۳ تا ۲۰۱۲ م.، جریان رودخانهها به مخزن آخوریان ۲۴ درصد کاهش یافتهاست. با کاهش حجم آب و افزایش دما، امکان دارد کیفیت آب نیز آسیب ببیند. با تغییرات آب و هوایی، عرضۀ آب در رودخانههای فرامرزی نیز کاهش مییابد. پیشبینی میشود تا پایان قرن حاضر، ۴۵-۶۵ درصد از جریان آب در حوضۀ خرامی-دِبِد بین ارمنستان و گرجستان و ۵۹-۷۲ درصدِ جریان آب در حوضۀ اگستیو بین ارمنستان و آذربایجان کاهش یابد (یو و همکاران ۲۰۱۵، ۲۱- ۴۱؛ وزارت حفاظت طبیعی ارمنستان ۲۰۱۰؛ UNDP 2011). اوضاع در حوضۀ ارس بهمراتب دشوارتر ارزیابی میشود. بیشترین دمای هوا در ارمنستان، بیش از ۴۲ درجۀ سانتیگراد، در درۀ رود ارس اتفاق میافتد (امیراحمدیان ۱۳۸۱، ۲۱۲).
× اتخاذ سیاست خارجی چندوَجهی و منعطف. سیاست و دیپلماسی آب ارمنستان تا حدود زیادی متأثر از سیاست خارجی چندبُرداری و فعال این کشور است، که از آن به عنوان یکی از نقاط قوّت این کشور نام برده میشود. ارمنستان سیاست رسمی خود را در عرصۀ بینالمللی با عنوانِ سیاست تکمیل متقابـل پی گرفتهاست.
این کشور، در چارچوب این ایده، با ناتو در قالب برنامۀ مـشارکت بـرای صلح همکاری دارد، در کنار روسیه عضوِ پیمان امنیت دسـتهجمعـی اسـت، در شـورای صلح اروپا و سازمان تجـارت جهـانی حضور دارد، و یکی از همـسایگان جدیـد اتحادیـۀ اروپـاست (کــولایی ۱۳۸۹، ۳۸۲-۳۸۳). ارمنــستان از دوم ژانویــۀ ۲۰۱۵ م. عــضو اتحادیــۀ اقتــصادی اوراسیا است؛ همچنین، ارمنـستان و اتحادیـــۀ اروپـــا توافقنامـــۀ مـــشارکت جـــامع و پیـــشرفته را در سال ۲۰۱۷ م. امـــضا کردهاند (کولایی، حسینی تقیآبادی ۱۳۹۸، ۱۷۳- ۱۷۴).
به این ترتیب، ارمنستان، ضمن اینکه در معادلات منطقهای در کنار روسیه قرار دارد، از پروژههای آب که به وسیلۀ آژانسهای مختلف وابسته به ناتو، اتحادیۀ اروپا، آمریکا، یا سازمان ملل در حوضۀ کُر-ارس اجرا میشود استقبال و در آنها فعالانه مشارکت میکند و در واقع یک پای اصلی این طرحها و پروژهها به شمار میرود.
× گام گذاشتن در مسیر مدیریت حوضه با اصلاح قوانین داخلی و همراهی با قوانین بینالمللی. ارمنستان هنوز کنوانسیونهای آبهای فرامرزی را امضا نکردهاست؛ اما قانون آب این کشور-که در سال ۱۹۹۲ م. به تصویب رسید و در سال ۲۰۰۲ م. با توجه به دستورالعملهای چارچوب آب اتحادیۀ اروپا اصلاح شد-مسائل مربوط به آبهای فرامرزی را هم در نظر گرفتهاست.
در سال ۲۰۰۲ م.، کمیسیون جمهوری ارمنستان در زمینۀ منابع آب فرامرزی تأسیس شد. این کمیسیون، که توسط رئیس آژانس مدیریت منابع آب ارمنستان هدایت میشود، همراه با کمیسیونهای مربوط و مشابه کشورهای همسایه، مسائل مربوط به استفاده و حفاظت از منابع آب فرامرزی را مورد توجه قرار میدهد.
قانون آب ارمنستان همچنین اصول و گامهای اولیه برای مدیریت حوضۀ رودخانه را معیّن کردهاست، که گامی بسیار مهم در مدیریت آبهای سطحی محسوب میشود (کلانتری، حکمتآرا ۱۳۹۹، ۲۸۷۴؛ فائو ۲۰۰۸-۲، ۵-۷). علاوه بر این، ارمنستان پروتکل ارزیابی استراتژیک محیط زیست را تصویب کردهاست (سازمان همکاری اقتصادی و توسعه ۲۰۱۴، ۱۲-۱۶).
× توافقنامههای آبی دوجانبه با همسایگان. در فقدان مدیریت یکپارچۀ حوضه، دیپلماسی آب ارمنستان، مانند سایر کشورهای منطقه، عمدتاً بر تنظیم توافقنامههای دوجانبه متمرکز است.
در پی سقوط شوروی، ارمنستان و ایران توافق کردند که به طور مساوی از آب ارس برداشت کنند. ترکیه و ارمنستان نیز، بر اساس موافقتنامۀ ۱۹۲۷ م. بین شوروی و ترکیه، توافق کردند که به طور برابر، سالانه ۷۹۰ میلیون متر مکعب از رودخانۀ ارس و ۱٫۳۰۰ میلیون متر مکعب از رودخانۀ آخوریان برداشت کنند. در سال ۲۰۰۴ م.، کمیسیونی دربارۀ نحوۀ استفادۀ مشترک از سدّ مخزنی آخوریان بین ترکیه و ارمنستان تأسیس شد.
ارمنستان همچنین توافقنامههای دوجانبهای با جمهوری آذربایجان و گرجستان امضا کردهاست که خارج از چارچوب توافقنامههای به جا مانده از شوروی سابق تنظیم شدهاند. طبق این توافقات، در حوضۀ کُر، سالانه حدود ۸۵۰ میلیون متر مکعب آب رودخانۀ دِبت از ارمنستان به گرجستان وارد میشود. همچنین، با وجود ادامۀ مناقشۀ قرهباغ، احکام مربوط به استفاده از آب رودخانههای وروتان، آرپا، تاووش، و آغستافا بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان به تصویب رسیدهاست (کلانتری، حکمتآرا ۱۳۹۹، ۲۸۷۲-۲۸۷۵).
این نشان میدهد که آب میتواند وسیلهای برای همکاری حتی بین کشورهای متخاصم باشد. البته، در صورت حلّ مناقشۀ قرهباغ، میتوان به گسترش این همکاریها امید بست.
گرجستان
دیپلماسی آب گرجستان تحت تأثیر متغیرهایی همچون برخورداری از منابع آب فراوان، توافقنامههای آب به جا مانده از دوران شوروی سابق، تمایل به انعقاد قراردادهای دوجانبۀ جدید با کشورهای همسایه، تمایل به عضویت در اتحادیۀ اروپا و همسانسازی قوانین محیط زیست و آب، ورود فعالانۀ اعضای ناتو به پروژههای آب، و چالشهای احتمالیِ ناشی از حرکتهای جداییطلبانه قرار دارد. بهتازگی، طرح انتقال آب از گرجستان به ایران برای نجات دریاچۀ ارومیه هم از سوی مسئولان ایرانی مطرح شده، که هنوز در مرحلۀ ایدهپردازی و گفتوگو قرار دارد.
× برخورداری از منابع آبی فراوان. گرجستان از معدود کشورهای پُرآب جهان و منطقۀ قفقاز است، و این ویژگی قدرت مانور این کشور را در حوزۀ دیپلماسی آب بالا میبرد. گرجستان، با ۱۰۲۶ میلیمتر بارش سالانه و ۱۵٫۸۷۵ متر مکعب سرانۀ آب تجدیدپذیر در سال، بیشترین منابع آب را بین کشورهای قفقاز در اختیار دارد (کلانتری، حکمتآرا ۱۳۹۹، ۲۸۷۰-۲۸۷۳).
گرجستان ۲۶ هزار رودخانه دارد؛ ۱۸ هزارِ آن به حوضۀ دریای سیاه و غرب گرجستان و هشت هزارِ دیگر به حوزۀ دریای خزر و شرق گرجستان تعلق دارد. رودخانههای حوزۀ دریای سیاه و غرب گرجستان پُرآبترند و حدود ۷۵ درصد از کلّ منابع آب سطحی و تجدیدپذیر-به میزان ۴۲٫۵ میلیارد متر مکعب در سال-به این حوضه تعلق دارد، حال آنکه ۱۴٫۴ میلیارد متر مکعب به حوضۀ دریای خزر و شرق گرجستان مربوط میشود.
کلّ جریان سالانۀ رودخانهها در گرجستان حدود ۶۱ میلیارد متر مکعب است، که ۸٫۳ میلیارد متر مکعبِ آن از مناطق بالادست (در ترکیه و ارمنستان) و ۵۲٫۷ میلیارد متر مکعب دیگر از داخل کشور سرچشمه میگیرد. در گرجستان، همچنین ۷۳۴ یخچال با مساحت بیش از ۵۱۱ کیلومتر مربع وجود دارد که ۳۰ میلیارد متر مکعب آب را ذخیره میکنند و سالانه به طور متوسط پنج درصدِ بارش یا ۱٫۵ میلیارد متر مکعب از چرخۀ آبی را تشکیل میدهند (NDP-GEF 2013, 10; GE-MEPNR 2009). به لحاظ مکانی، گرجستان هم دارای موقعیت بالادستی و هم پاییندستی در سواحل رودخانههاست: آب از جمهوریهای ترکیه و ارمنستان به گرجستان وارد میشود، و آبی که از گرجستان خارج میشود یا به طور مستقیم به دریای سیاه یا از طریق روسیه یا جمهوری آذربایجان به دریای خزر میریزد (تاخیلوا ۲۰۱۵، ۹).
× توافقنامههای آبی به جا مانده از دوران شوروی سابق. این توافقنامهها در مواردی چارچوب دیپلماسی آب گرجستان را مشخص میکند.
بر اساس توافقنامه ای که در سال ۱۹۲۵ م. بین ترکیه و شوروی امضا شد، نیمی از میانگین جریان سالانۀ رودخانۀ چوروخ به هریک از دو کشور تخصیص مییابد. اکنون، گرجستان، به عنوان جانشین شوروی، علاوه بر تقسیم برابرِ آب در این حوضه، خواهان پنج میلیون متر مکعب سهم از رسوبات شنی است که درآمد آن برای این کشور اهمیت بالایی دارد. با توجه به اینکه ترکیه قصد دارد ۱۱ سد روی رودخانۀ چوروخ بسازد، گرجستان میخواهد آن توافقنامه به گونهای بازنگری شود که علاوه بر تسهیم آب، به تسهیم رسوبات بین دو کشور نیز بپردازد. چوروخ یک رودخانۀ فرامرزی است که بخش اصلی آن از ترکیه سرچشمه میگیرد. حجم آبی که از طریق رودخانۀ چوروخ از ترکیه به گرجستان وارد میشود ۶٫۳۰۰ میلیون متر مکعب تخمین زده میشود.
در حوضۀ دریای خزر، رودخانۀ کُر-و زیر شاخهاش، پوسوف-که از ترکیه وارد گرجستان میشوند بهترتیب سالانه ۹۱۰ و ۲۵۰ میلیون متر مکعب آب وارد گرجستان میکنند. شاخه جنوبی کُر، که از ارمنستان سرچشمه میگیرد، سالانه ۸۹۰ میلیون متر مکعب آب وارد این رودخانه میکند (کلانتری، حکمتآرا ۱۳۹۹، ۲۸۷۳-۲۸۷۴).
× میل به انعقاد توافقنامههای جدید دوجانبۀ آب با همسایگان. گرجستان بعد از استقلال به سوی همکاریهای دوجانبه در زمینۀ آب با همسایگان گام برداشتهاست-این همکاریها بیشتر رنگ و بوی زیستمحیطی دارد. طیّ سالهای ۱۹۹۷-۱۹۹۸ م.، گرجستان در زمینۀ حفاظت محیط زیست و همکاری در ایجاد مناطق حفاظتشدۀ ویژه در داخل زیستبومهای فرامرزی توافقنامههایی را با جمهوری آذربایجان و ارمنستان به تصویب رساند.
در سال ۲۰۰۴ م.، در پی توافق ضمنی جمهوری آذربایجان و گرجستان دربارۀ وضعیت زیستمحیطی رودخانۀ کُر، فعالیت کمیسیون بینِ دولتی همکاری اقتصادی جمهوری آذربایجان و گرجستان آغاز شد. این کمیسیون، علاوه بر وظایف اصلی در حوزۀ اقتصاد، بر وضعیت زیستمحیطی آبهای فرامرزی (شامل ارزیابی آلودگی رودخانۀ کُر و لایروبی مشترک این رودخانه) هم نظارت میکند. در سال ۱۹۹۹ م.، گرجستان توافقنامۀ مشابهی را با ارمنستان امضا کرد.
بهتازگی، اجرای برنامۀ حفاظت طبیعت زیستی قفقاز جنوبی، به عنوان بخشی از ابتکار قفقاز، توسط وزارت همکاری و توسعۀ آلمان آغاز شدهاست. این برنامه هر سه کشور قفقاز جنوبی را پوشش میدهد و حفاظت و استفادۀ متعادل از منابع آب را در منطقه تسهیل میکند.
به رغم تمایلی که گرجستان به اجرای قوانین اروپایی و بینالمللی دربارۀ آب و محیط زیست از خود نشان میدهد، ۶۰ درصد از روانآبها و فاضلابهای گرجستان به حوضۀ کُر-ارس میریزد! (کلانتری، حکمتآرا ۱۳۹۹، ۲۸۷۱-۲۸۷۵؛ ونر، کامپانا ۲۰۱۰).
× تمایل به عضویت در اتحادیۀ اروپا و همسانسازی قوانین زیستمحیطی و آبی. گرجستان، با تأثیرپذیری از سیاستهای اروپایی، مؤلفۀ آب را در چارچوب کلان اقتصادی و نیز از زاویۀ زیستمحیطی دنبال و آن را در توافقنامههای دوجانبه اِعمال میکند. طرح مـشارکت شـرقی، کـه بخشی از سیاسـت همـسایگیِ اتحادیۀ اروپا محسوب میشود، اندکی پس از جنگ گرجستان و روسـیه در سـال ۲۰۰۸ م. در آن کشور آغاز شد. در قالـبِ سیاست همسایگی، گرجـستان و اتحادیـۀ اروپـا یک موافقتنامـۀ همکـاری امـضا کردهانـد کـه اصلاح ساختار قـضایی، اصلاح نهادهای دولتی، حقوق بشر، همکاریهـای اقتـصادی، حفاظـت از محـیط زیـست، و امور فرهنگی از مهمترین دستاوردهای آن بودهاست (نیکنامی، اعتصامی ۱۳۹۵، ۱۷۳).
در مجموع، گرجستان کنوانسیونهای بینالمللی بیشتری را نسبت به جمهوری آذربایجان و ارمنستان امضا کردهاست و در حال تصویب کنوانسیون ۱۹۹۲ م. هلسینکی است (کلانتری، حکمتآرا ۱۳۹۹، ۲۸۷۴؛ کامپانا و همکاران ۲۰۰۸، ۱۶۲-۱۶۳).
× ورود فعالانۀ اعضای ناتو به پروژههای آب گرجستان. نهادهای غربی، اعم از آمریکایی و اروپایی، برای حضور در جنوب قفقاز از دروازۀ گرجستان، در پروژههای آب فعالانه مشارکت میکنند. برای مثال، آژانس توسعۀ بینالمللی آمریکا در سالهای ۲۰۰۴-۲۰۰۸ م. طرح راهبردی قفقاز-گرجستان را اجرا کرد، که هدف اصلیِ آن اطمینان یافتن از تداوم حمایت از طرح مدیریت آب قفقاز جنوبی (به عنوان یک رکن در اعتمادسازی و ادامۀ گفتوگو بین سه کشور) اعلام شدهاست (کلانتری، حکمتآرا ۱۳۹۹، ۲۸۷۵؛ آژانس توسعۀ بینالمللی آمریکا ۲۰۰۶).
محدود شدن بیشتر این طرحها به کشورهای نوظهور و کنار گذاشتن اجباری ایران و ترکیه از بیشتر این طرحها نشان میدهد که مجریان آنها میخواهند آب را به اهرمی برای همکاری و همگرایی سه کشور تازه استقلالیافتۀ قفقاز و تقویت نفوذ و حضور خود در این کشورها و در عین حال به محملی برای واگرایی علیه ایران و ترکیه تبدیل کنند.
× چالشهای احتمالیِ ناشی از حرکتهای جداییطلبانه. گرجستان بعد از استقلال در پیِ حرکتهای جداییطلبانه در آبخازیا و اوستیای جنوبی با روسیه درگیری نظامی پیدا کرد. این مناقشه در سال ۲۰۰۸ م. به جنگ تمامعیار دولت وقت گرجستان و متحدان غربی آن در ناتو با جداییطلبان تحت حمایت روسیه در آبخازیا و اوستیای جنوبی انجامید.
مشابه همین تمایلات جداییطلبانه در یکی از مناطق آبخیز این کشور، یعنی منطقۀ ارمنینشین جاواختی، وجود دارد. منطقۀ جاواختی رودخانهها و دریاچههای زیادی دارد. از میان منابع آب مشترک در منطقۀ جاواختی، رودخانه کُر و زیرشاخههای آن تحت پوشش شبکۀ نظارت آب-هواشناسی (هیدرومتئورولوژیک) قرار گرفتهاست و کیفیت آب این رودخانه کنترل میشود؛ اما با توجه به اینکه ارامنۀ جاواختی (به عنوان ساکنان عمدۀ منطقه) خواستار روابط بهتر با ارمنستان و استقلال بیشتر هستند، تالابهای فرامرزی این منطقه-که بین ترکیه، گرجستان، و ارمنستان مشترکاند-پایۀ بروز مشکلاتی در روابط گرجستان با ارمنستان و ترکیه شدهاند؛ به همین دلیل، همکاری گرجستان با این دو کشور در زمینۀ منابع آب مشترک منطقۀ جاواختی با مشکلاتی روبهروست (کلانتری، حکمتآرا ۱۳۹۹، ۲۸۷۳-۲۸۷۴).
× طرح انتقال آب گرجستان به ایران برای نجات دریاچۀ ارومیه. در چند سال اخیر، موضوع انتقال آب از گرجستان به ایران برای نجات دریاچۀ ارومیه (در ازای فروش گاز تعرفهای به این کشور) از سوی مسئولان ایرانی مطرح شدهاست. اگر این طرح عملی شود، میتواند به آبهای جاری در گرجستان اهمیت و ابعاد اقتصادی ببخشد و این کشور را به صادرکنندۀ آب تبدیل کند، و در عین حال، وابستگی گرجستان را به گاز وارداتی از جمهوری آذربایجان و روسیه کاهش دهد.
در مقابل، این طرح وابستگی ایران را به آب وارداتی افزایش و ضریب امنیتی آن را کاهش میدهد. گرجستان یکی از کشورهای حوضۀ بینالمللی کُر-ارس محسوب میشود. اگر ایران، به عنوان یک عضو دیگر این حوضه، بخواهد برای آب وارداتی مابهازایی بپردازد، شاید ناچار شود این امتیاز را به سایر کشورهای این حوضه هم عطا کند، و حتی امکان دارد دیگر کشورهای فرادَست ایران در سایر حوضهها (از جمله، افغانستان) نیز به فکر دریافت چنین امتیازی بیفتند.
جمهوری آذربایجان
از مؤلفههای اثرگذار بر سیاست و دیپلماسی آب جمهوری آذربایجان، میتوان به این موارد اشاره کرد: قرار گرفتن در پاییندست حوضۀ کُر-ارس، توافقهای دوجانبۀ آب با همسایگان همزمان با همراهی با کنوانسیونهای بینالمللی، و در هم تنیدگیِ بحران قرهباغ با هیدروپلتیک آذربایجان اشاره کرد.
× قرار گرفتن در پاییندست حوضۀ کُر-ارس. شاید بتوان گفت مهمترین متغیری که سیاست و دیپلماسی آب جمهوری آذربایجان را تحت تأثیر قرار میدهد موقعیت این کشور در پاییندستِ رودخانههای کُر-ارس است، که بخش عمدۀ منابع آب این کشور را تأمین میکنند. آذربایجان ۸۶٫۶۰۰ کیلومتر مربع وسعت دارد. نزدیک به نیمی از این مقدار، یعنی ۳۴٫۵۶۰ کیلومتر مربع، در حوضۀ کُر-ارس قرار دارد (UNDP/GEF 2013, 19 ؛ بانک جهانی ۲۰۱۲؛ فائو ۲۰۰۹). ۷۰-۷۲ درصد از آبهای شیرین آذربایجان از خارجِ کشور سرچشمه میگیرد، و این وضعیت این کشور را به لحاظ کمّی و کیفی و زمانبندی جریان آب از سوی کشورهای فرادَست آسیبپذیر میکند (حسینوا ۲۰۱۵، ۳۱).
برآورد میشود که حجم سالانۀ جریان آب فرامرزی ورودی به جمهوری آذربایجان ۲۵٫۰۳۸ میلیون متر مکعب باشد. از این میزان، ۱۱٫۰۹۱ میلیون متر مکعب از گرجستان، ۷٫۵۰۰ میلیون متر مکعب از ایران، و ۵٫۰۹۷ میلیون متر مکعب از ارمنستان جریان مییابد. دِبی رودخانۀ سامور، که بخشی از مرز این کشور با روسیه را شکل میدهد، سالانه ۲٫۰۳۶ میلیون متر مکعب تخمین زده میشود-طبق توافق دو طرف، نیمی از این رقم سهم جمهوری آذربایجان است (کلانتری، حکمتآرا ۱۳۹۹، ۲۸۷۲).
دادههای موجود از افزایش تدریجی دما در آذربایجان و به تبعِ آن کاهش بارش در این کشورحکایت دارد. از سال ۱۹۶۰ تا ۲۰۰۰ م.، دمای این کشور به طور میانگین سالانه ۰٫۵۲ درجۀ سانتیگراد افزایش یافتهاست، و بارش سالانۀ باران را ۹٫۸ درصد (در مواردی، حتی تا ۱۷ درصد) کاهش دادهاست (NDP/GEF 2013, 85, 156).
× توافقهای دوجانبۀ آب با همسایگان، همزمان با همراهی با کنوانسیونهای بینالمللی. وابستگی به آبهای فرامرزی و آلودگیهای ناشی از آن موجب شدهاست که جمهوری آذربایجان در زمینۀ پذیرش کنوانسیونهای بینالمللی دربارۀ آبهای فرامرزی و توافق آبی با همسایگان-بهخصوص، در زمینۀ نظارت بر کیفیت آب-پیشگام شود.
آذربایجان تنها کشور جنوب قفقاز است که قرارداد کنوانسیون حفظ و استفاده از مسیر آبهای مرزی و دریاچههای بینالمللی (کنوانسیون هلسینکی) را امضا کردهاست (گزارش آب سازمان ملل ۲۰۱۲، ۱۷) و خواستار آن است که ارمنستان و گرجستان هم این کنوانسیون را تصویب کنند. جمهوری آذربایجان از ۱۹۹۱ م. با همسایگان خود سه توافقنامه دربارۀ رودخانههای فرامرزی امضا کردهاست: با ایران دربارۀ رودخانۀ ارس، با روسیه دربارۀ رودخانۀ سامور، و با گرجستان دربارۀ دریاچۀ گندار؛ اما دربارۀ رودخانۀ کُر، به عنوان مهمترین رودخانۀ قفقاز، توافقی حاصل نشدهاست.
همانطور که پیشتر گفته شد، طیّ سالهای ۱۹۹۷-۱۹۹۸ م.، توافقی بین جمهوری آذربایجان و گرجستان در زمینۀ ایجاد مناطق حفاظتشدۀ ویژه در زیستبومهای فرامرزی حاصل شد (کلانتری، حکمتآرا ۱۳۹۹، ۲۸۷۴-۲۸۷۵).
× در هم تنیدگیِ بحران قرهباغ با سیاست آب آذربایجان. حلّ تنشها در حوضۀ رودخانۀ کُر-ارس بهشدت به حلّ مسئلۀ قرهباغ کوهستانی بستگی دارد. پایگاه دادههای دانشگاه ایالتی اورِگان (آمریکا) نشان میدهد بیشتر وقایعی که طیّ سالهای ۱۹۹۱-۲۰۰۳ م. در حوضۀ کُر-ارس روی دادهاست با مناقشۀ قرهباغ ارتباط دارد (سلیمانووا ۲۰۱۸، ۱۰-۱۱). حدود ۸۳٫۴ درصد از کلّ آبهای جمهوری خودخواندۀ قرهباغ از منطقۀ کَلبجر تأمین میشود، که سرچشمۀ رودخانههای ترتر و خاچن است (کلانتری، حکمتآرا ۱۳۹۹، ۲۸۷۳). کَلبجر رودخانۀ وروتان را تغذیه میکند که به دریاچۀ سوان میریزد، و ۸۰ درصدِ منابع آب ارمنستان از آن تأمین میشود (سلیمانووا ۲۰۱۸، ۱۲).
حلّ مناقشۀ قرهباغ میتواند تولید ناخالص داخلی را در ارمنستان تا سه درصد و در جمهوری آذربایجان تا ۲٫۴ درصد افزایش دهد (ساحا و همکاران ۲۰۱۸، ۲-۳). با توجه به آزادسازی مناطق اِشغالی جمهوری آذربایجان (از جمله، کَلبجر)، میتوان در انتظار یک توافق جدید بین دو طرف در مورد آب بود.
در درگیری اخیر، آرایش نظامی آذربایجان به گونهای بود که خود را در جبهۀ شمالی به سدّ ماداگیز و در جبهۀ جنوبی به سدّ ارس برساند (عبداللهی ۱۳۹۹). این تحولات با هیدروپلتیک ترکیه و اسرائیل نیز، که در جنگ اخیر در کنار آذربایجان بودند، به طور معناداری سازگار است.
به نظر میرسد ترکیه، بعد از اجرای پروژۀ عظیم گاپ در مسیر رودخانههای دجله و فرات، در پیِ اجرای پروژۀ مشابهی در مسیر رودخانههای کُر-ارس و دیگر رودخانههای مرزی (مانندِ چوروخ) است. اسرائیل نیز، به دلیل کِشت فراسَرزمینی در منطقۀ بیلهسوار جمهوری آذربایجان و به قصد اِعمال فشار آبی بر ایران، در پیِ استفادۀ بیشتر جمهوری آذربایجان از آب ارس است.
نتیجهگیری
استفاده از دیپلماسی برای حلوفصل منازعات آبی یا پیشگیری از این منازعات سابقۀ طولانی دارد. در حوضۀ کُر-ارس، انعقاد توافقنامههای آب میان کشورهای این حوضه (ایران ، ترکیه، و شوروی سابق) سابقه داشتهاست، و این توافقنامهها هنوز اعتبار خود را در شکل دادن به دیپلماسی آب در شرایط جدید حفظ کردهاند.
در عین حال، دیپلماسی آب در دورۀ پساشوروی ویژگیهای جدیدی دارد که به اهمیت آن میافزاید:
(۱) اساساً، مفهومِ دیپلماسی آب متحول و گسترده شده و ابعاد چندوجهی پیدا کردهاست. این مفهوم از یک سو با توسعۀ پایدار و مدیریت یکپارچۀ منابع آب و حوضه و از سوی دیگر با علوم مختلفی که با آب سر و کار دارند ارتباط تنگاتنگ پیدا کردهاست. برای رسیدن به هدف، باید از این ظرفیتها بهرهبرداری کرد.
(۲) بعد از فروپاشی شوروی، توافقنامههای آبی گذشته (طبق اصل جانشینی دولتها) به کشورهای تازه استقلالیافتۀ گرجستان، ارمنستان، و جمهوری آذربایجان تفویض شده و نظم گذشته استمرار یافتهاست؛ اما با توجه به اینکه تعداد اعضای ساحلی کُر-ارس از سه به پنج کشور افزایش یافته، تشکیل رژیم آبی جدید ضروری است، و دیپلماسی آب میتواند در این زمینه نقش اساسی ایفا کند.
(۳) با وجود برخی مؤلفههای مشترک در شکل دادن به دیپلماسی آب، هریک از کشورهای حوضه با توجه به موقعیت و وضعیت آب خود و برنامههای توسعه که در پیش گرفتهاند یا نوع سیاست خارجی که اتخاذ کردهاند از مؤلفههای خاصّی تأثیر میپذیرند که مانع از اتخاذ دیپلماسی واحد در منطقه میشود، اما با بهرهگیری از دیپلماسی آب، میتوان بر نقاط اشتراک افزود و از افتراقها کاست و تهدیدهای ناشی از چالشهای آب را به فرصتهای همکاری تبدیل کرد.
(۴) علاوه بر ورود قدرتهای فرامنطقهای به پروژههای آبی قفقاز جنوبی، در جریان جنگ اخیر قرهباغ، ابعاد دیگری از هیدروپلتیک بازیگران آشکار شد: جمهوری آذربایجان خود را در جبهههای شمالی و جنوبی بهسرعت به مناطق آبخیز رساند، و ترکیه و اسرائیل نیز از این جنگ برای پیشبرد اهداف هیدروپلتیک خود استفاده کردند.
منابع
× اسفندیاری درآباد، فریبا و دیگران. ۱۳۹۲٫ «آشکارسازی آماری تأثیر پدیدۀ گرمایش جهانی بر ناهنجاریهای دِبی حوضۀ رودخانۀ ارس.» پژوهشهای ژئومورفولوژی کمّی ۴ (۱): ۴۳-۶۰٫
× «احیای دریاچۀ ارومیه با واردات آب: بررسی موقعیت گرجستان و ترکیه.» ۱۳۹۴٫ www.mehrnews.com.
× اردبیلی اصل، بهرام، لیلا آقایی. ۱۳۸۶٫ «بررسی دادههای بارندگی در حوضۀ آبریز سدّ ارس با استفاده از آرشیودادههای سایت ناسا.» سومین کنگرۀ ملی مهندسی عمران (تبریز).
× آزادبخت، بهرام، غلامرضا نوروزی. ۱۳۸۷٫ جغرافیای آبهای ایران. تهران: انتشارات سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح.
× اسلامی، روحالله، احمد رحیمی. ۱۳۹۷٫ «سیاستگذاری و بحران آب در ایران.» فصلنامۀ سیاستهای راهبردی و کلان ۳ (۷): ۴۱۰-۴۳۴٫
× بذرپور، فرزانه. ۱۳۹۶٫ «دیپلماسی آب و مسئلۀ هیرمند.» www.bbc.com.
× بنیحبیب، محمدابراهیم، نرگس دولتآبادی. ۱۳۹۶٫ «ظرفیتسازی سیاسی برای دیپلماسی آب و محیط زیست جهت حلّ معضل ریزگردها.» فصلنامۀ علوم اجتماعی ۷۷ (۲۶): ۲۴۵-۲۸۵٫
× «تکاپو برای تکمیل طرح انتقال هفتسالۀ انتقال آب ارس به تبریز.» www.irna.ir.
× دهشیری، محمدرضا، حامد حکمتآرا. ۱۳۹۷٫ «دیپلماسی آب ایران در قبال همسایگان.» فصلنامۀ سیاستهای راهبردی و کلان ۲۴ (۶): ۵۹۷-۶۱۶٫
× ستاری، محمدتقی. ۱۳۹۶٫ بررسی اثرات منطقهای پروژههای توسعۀ منابع آب ترکیه (مطالعۀ موردی پروژۀ گاپ و سدّ ایلیسو). مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری.
× سینایی، وحید، جواد جمالی. ۱۳۹۷٫ «دیپلماسی اقتصادی ایران در افغانستان و اختلافات آبی دو کشور با کاربست رویکرد اقتصاد نهادگرا.» فصلنامۀ مطالعات راهبردی سیاستگذاری عمومی ۲۸ (۸): ۶۹-۹۳٫
× شوریان، مجتبی. ۱۳۹۵٫ مدیریت جامع منابع آب، راهکار حلّ پایدار بحران آب. npps.ir.
× جعفری ولدانی، اصغر و دیگران. ۱۳۹۴٫ «تغییرات ژئوپلتیکی قفقاز و تأثیر عوامل ثابت ژئوپلتیکیِ حاصل از آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران.» فصلنامۀ آفاق امنیت ۸ (۲۸): ۱۳۵-۱۶۰٫
× خسرویپور، بهمن و دیگران. ۱۳۹۷٫ «بحران آب و خشکسالی، چالشها و راهکارها.» دوماهنامۀ علمی-تخصصی-پژوهشی در هنر و علوم انسانی (۴) ۳: ۷۹-۹۱٫
× خیری، مصطفی. ۱۳۹۷٫ «روسیه و مناقشۀ قرهباغ.» فصلنامۀ آسیای مرکز ی و قفقاز (۲۴) ۱۰۲: ۹۷-۱۲۳٫
× صفوی، رحیم. ۱۳۹۶٫ «سیاست ایران در دیپلماسی آب تعامل و برقراری صلح و امنیت منطقهای است.» www.irna.ir.
× «طرحی با عنوان انتقال آب از ارمنستان و گرجستان به دریاچۀ ارومیه نداریم.» ۱۳۹۴٫ iraneconomist.com/fa، ۲۵ مرداد.
× عبدالکریم حسین، ایمن. ۲۰۱۸٫ «شراکت در آبراه های بینالمللی در پرتو حقوق بینالملل.» www.bayancenter.org/fa.
× عبداللهی، طاها. ۱۳۹۹٫ «جنگ بر سر آب در قفقاز جنوبی.» iswnews.com.
× عراقچی، سید عباس. ۱۳۹۳٫ «دیپلماسی آب از منازعه تا همکاری.» سیاست جهانی ۴ (۳): ۹۱-۱۱۹٫
× عطایی، فرهاد. ۱۳۹۰٫ «ایران و کشورهای قفقاز جنوبی». مطالعات اوراسیای مرکزی ۵ (۱۰): ۱۱۹-۱۳۶٫
× قریشی، سیده زهرا و دیگران (۱۳۹۸).«نقش قدرت در دیپلماسی آب.» تحقیقات منابع آب ایران، ۲/۱۵: ۲۴۲-۲۶۴٫
× قیصری، نورالله، مهناز گودرزی. ۱۳۸۸٫ «روابط ایران و ارمنستان، فرصتها و موانع». مطالعات اوراسیای مرکزی ۳ (۲): ۱۲۱-۱۴۴٫
× کلانتری، جلال، حامد حکمتآرا. ۱۳۹۹٫ «دیپلماسی آب و اختلافهای آبی در منطقۀ قفقاز جنوبی.» مطالعات علوم محیط زیست ۵ (۳): ۲۸۶۹-۲۸۷۹٫
× کولایی، الهه، سید مهدی حسینی تقیآباد. ۱۳۹۸٫ «دیپلماسی علمی ایران در روابط با ارمنستان.» فصلنامۀ آسیای مرکزی و قفقاز ۲۵ (۱۰۸): ۱۷۳-۱۷۴٫
× کوزهگر کالجی، ولی. ۱۳۹۷٫ «چشمانداز روابط ایران و کشورهای قفقاز جنوبی در سال ۱۳۹۷٫» www.iras.ir، ۲۵ فروردین.
× کولایی، الهه. ۱۳۸۹٫ «جمهوری اسلامی ایران و ژئوپلتیک قفقاز جنوبی.» فصلنامۀ ژئوپلتیک ۶ (الف): ۷۵-۱۱۱٫
× مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری. ۱۳۹۵٫ «بررسـی چالشهای هیدروپلتیـک ایـران و لـزوم دیپلماسـی آب در حـلّ تنشهای سیاسـی-آبی.» www.css.ir.
× مرکز پژوهشهای توسعه و آیندهنگری سازمان برنامه و بودجۀ کشور. ۱۳۹۷٫ «بررسی تأثیرات برنامههای تنظیم آب کشورهای همسایه در حوضههای مشترک مرزی بر ایران.» waterhouse.ir.
× محمودی، سید علی، حامد حکمت آرا. ۱۳۹۸٫ «دیپلماسی آب و اختلافات آبی در منطقۀ آسیای مرکزی». مطالعات اوراسیای مرکزی ۱ (۱۲): ۱۹۹-۲۱۸٫
× میانآبادی، حجت، اعظم امینی. ۱۳۹۸٫ «در هم تنیدگیِ آب، سیاست، و محیط زیست در حوضۀ آبریز دجله و فرات». فصلنامۀ بینالمللی ژئوپلتیک ۲ (۱۵): ۵۴-۸۶٫
× میانآبادی، حجت. ۱۳۹۲٫ «ملاحظات سیاسی و امنیتی و حقوقی در مدیریت رودخانههای مرزی». پژوهشهای روابط بینالملل ۹ (۱): ۲۰۳-۲۳۵٫
× میرسنجری، میرمهرداد. ۱۳۹۶٫ «هیدروپلتیک ترکیه و بحرانهای محیط زیستی ایران و خاورمیانه.» peace-ipsc.org/fa.
× نیکنامی، رکسانا، مسعود اعتصامی. ۱۳۹۵٫ «آسیبشناسی رژیم همکاری اتحادیۀ اروپا و گرجستان در قالبِ موافقتنامۀ همکاری.» فصلنامۀ آسیای مرکزی و قفقاز ۲۲ (۹۵): ۱۷۳-۲۰۶٫
× میرطاهر، سید رضا. ۱۳۹۷٫ «تیرِ خلاص به عضویت ترکیه در اتحادیۀ اروپا.» www.iribnews.ir، ۶ اسفند.
× «وضعیت احداث سد توسط کشور ارمنستان طیّ سالهای اخیر.» ۱۳۹۹٫ economic.mfa.ir، ۱۳ تیرماه.
× Bayram, T et al. 2014. “The Past, Present, and Future of Water Resources in Turkey.” Journal of the Institute of Natural & Applied Sciences 19 (1-2): 70-74.
× Campana, M. E. et al. 2012. “Hydrostrategy, Hydropolitics, and Security in the Kura-Araks Basin of the South Caucasus; Universities Council on Water Resources.” Journal of Contemporary Water Reserch & Education 149 (12): 22-32.
× Encyclopedia Britannica.
× Food and Agriculture Organization. 2017. “Water Resource.” www.fao.org/aquastat/en.
× ESCWA&BGR. 2013). “Inventory of Shared Water Resources in Western Asia.” www.unescwa.org.
× “Forecasting Water Wars in the Caucasus.” ۲۰۱۶٫ www.glimpsefromtheglobe.com, 4 April.
× Hefny, M. A. 2011. “Water Diplomacy: A Tool for Enhancing Water Peace and Sustainability in the Arab Region.” www.unesco.org.
× Huseynova, H. 2015. Water-Energy Nexus and TransBoundary Water Management as Part of Integrated Water Resource Management in Azerbaijan. Tbilisi: Konrad-Adenauer-Stiftung (KAS).
× Iyob, B. 2010. “Resilience and Adaptability of Transboundary Rivers: the Principle of Equitable Distribution of Benefits and the Institutional Capacity of the Nile Basin.” PhD Thesis. Oregon State University.
× Kehl, Jenny, R. 2011. “Hydro-Political Complexes and Asymmetrical Power Conflict: Cooperation and Governance of International River Systems.” Journal of World Systems Research.
× Kibaroglu, A. 2014.” An Analysis of Turkey’s Water Diplomacy and Its Evolving Position Vis-à-vis International Water Law.” Water International 40 (1): 153-167.
× Rees, G. 2010. “The Role of Power and Institutions in Hydrodiplomacy: Does Realism or Neo-liberal Institutionalism Offer a Stronger Theoretical Basis for Analysing Inter-state Cooperation Over Water Security?” M.Sc. Thesis. University of London.
× Saha, D. 2018. “The Economic Effect of a Resolution of the Nagorno-Karabakh Conflict on Armenia and Azerbaijan.” berlin-economics.com, 15 June.
× Suleimenova, Z. 2018. “Water Security in Central Asia and Caucasus: A key to Peace and Sustainable Development.” www.unescap.org.
× UNDP/GEF 2007. “Kura-Aras River Basin Transboundary Diagnostic Analysis.” www.ais.unwater.org.
× UNDP/GEF. 2013. “Transboundary Diagnostic Analysis for the Kura-Aras River Basin.” www.ge.undp.org.
× UNDP Project Document. 2010. “Reducing Transboundary Degradation in the Kura-Aras Basin.” iwlearn.net.
× UNDP/GEF. 2014. “Reducing Transboundary Degradation in the Kura-Aras River Basin.” erc.undp.org.
× United Nations and Organisation for Economic Cooperation and Development. 2014. Integrated Water Resources Management in Eastern Europe, the Caucasus and Central Asia.
× UN Water. 2018. The United Nations World Water Development Report: Nature-Based Solutions for Water. Paris: UNESCO.
× Warner, J. 2004. “Mind the Gap-Working with Buzan: the Illisu Dam as a Security Issue.” London: SOAS Water Issues Study Group, School of Oriental and African Studies.
× Wolf, A. T. 2007. “Freshwater Trans-Boundary Dispute Database.” Oregon State University.
× Yakar, F. 2013. “Turkey’s Transboundary Water Policy: Dominance of the Realist Paradigm.” M.Sc. in Middle-East Studies. Middle East Technical Univetsity.
× Yilmaz, E; Koc, C. 2015. “Evaluation of Water Resources Management in Turkey.” www.uaiasi.ro, 20 March.
× Yu, W. et al. 2015. “Toward Integrated Water Resources Management in Armenia.” www.researchgate.net.