دکتر علیرضا قزوه: جایگاه شهریار در شعر فارسی پاکستان بی بدیل است

0 312

در مورد سید احمد حسینی با تخلص شهریار از کشور پاکستان بگویم که من نخستین بار ایشان را در مؤسسه فرهنگی اکو در ایران دیدم. برنامه‌ ادبی بود که فکر می‌کنم شبِ شعر و موسیقی بود و آقای دکتر افتخار عارف آن زمان رئیس مؤسسه فرهنگی اکو بودند؛ یک شخصیتِ بسیار خوب و شاعرِ نامدار از کشور پاکستان و مردِ بسیار صمیمی و خوبی بودند و اکثر برنامه‌هایی هم که من را دعوت می‌کردند، من به احترامِ شخصیتِ ادبی ایشان حضور پیدا می‌کردم.

در یکی از این برنامه‌ها که رفته بودم، شاعری را از کشور پاکستان معرفی کردند به نام سید احمد حسینی متخلص به شهریار. وقتی شعر خواند، من دیدم که جنس شعر این شاعر با جنس شعر شاعرانِ دیگر کشور پاکستان که من آن‌ها را می‌شناختم از قبل، کمی متفاوت است، یعنی می‌توانم بگویم که کمی با آنها فاصله داشت و شعرش امروزی‌تر بود، به زبان معیار نزدیکتر بود و استحکام زبانی و تازگی بیشتری هم داشت.

بعد از بزرگ‌مردِ شعر فارسی در سرزمینِ پاکستان و شبه‌قاره علامه محمد اقبال، ما دیگر شاعرِ بزرگی از آن سرزمین نداشتیم که ظهور کرده باشد در شعر فارسی. البته بودند یکی از شاگردانِ بلافصل علامه اقبال پرفسور محمد ظهیر صدیقی؛ شخصیتِ بسیار عزیز و دوست داشتنی، مرد بسیار با صفا و پیرمردی که من در اولین جشنواره شعر فجر در حدود شانزده سال پیش ایشان را دعوت کردم و در کنگره ما حضور پیدا کردند. ایشان شاگرد اقبال بودند و از لاهور و من بعدها در سفری که به لاهور داشتم و فیلمی که راجع به علامه اقبال می‌ساختیم که به خانه جاوید اقبال پسرِ اقبال رفتیم و به خانه ظهیر صدیقی هم رفتیم و با پرفسور محمد اکرام هم آشنا هستم. در پاکستان شاعران دیگری هم هستند. شاعران نسبتا جوانتری هم در آن شهرِ لاهور و هم شهرهای دیگر مثل خود اسلام آباد، کویته، کراچی و جاهای دیگر. حتی در مولتان هم باز یک شخصیتِ عزیزی جناب آقای محمد اسلم هستند. ولی جنس شعر آقای شهریار شاعر جوان فرق می‌کرد. آدم احساس می‌کرد که این یک ظرفیتی دارد که واقعا می‌تواند در ایران شکفته‌تر بشود و برسد به آن قله‌ای که باید برسد و جای بزرگان را پر کند.

 

یادم هست که همان روز اولی که ایشان را در آنجا دیدم و در همان اول آشنایی ایشان بنده را می‌شناختند و گفتم کجا هستید و گفتند که در قم درس می‌خوانم. گفتم با انجمن‌های ادبی چقدر مرتبط هستید؟ تقریبا ارتباط زیادی نداشتند الا در همان قم و جلسات استاد مجاهدی. من در آن موقع مسؤلیت مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری را داشتم و بسیار از محافل ادبی ایرانی و خارجی و بین المللی که برگزار می‌شد به‌هرحال ارتباط داشتیم و یا برگزارکننده بودیم. از این رو از دوستانم خواستم که بعد از در انجمن‌های ادبی، در محافل ادبی و در کنگره‌ها و شب‌های شعر حتما این شاعر سرزمینِ پاکستان را هم در نظر بگیرند و مراوده‌شان را با ایشان بیشتر کنند.

بعد یادم هست که به دیدار آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب هم آمدند. علاوه بر ایشان دو شاعر دیگر پاکستانی جناب آقای پرفسور ظهیر صدیقی و پرفسور محمد اکرام هم به دیدار حضرت آقا آمدند که حضرت آقا محمد اکرام را کامل می‌شناختند و اصلا با ایشان از سابق یک ارادتی داشتند به خاطر کتاب اقبال که نوشته بودند.

این محصول کار به‌هر حال خودش را داشت نشان می‌داد. من بعد از آن هم در فضای مجازی با آقای شهریار ارتباط بیشتری گرفتم و هم در رسانه‌ها، جراید، خبرگزاری‌ها و محافل ادبی. الحمدلله یک رشد بسیار خوبی می‌کرد در این چند سالی که در ایران بود و به خصوص سرزمین قم مهدِ علوم مختلف است و علوم دینی البته یکی از علوم‌های بسیار والا و بامعنویت هست که  بسیاری از علوم‌های دیگر را هم در دلِ خود دارد و در گذشته ما در کتاب جامع العلوم همایونی تا صد و ده علم را می‎بینیم که شخصی به نام فقید سمرقندی برای همایون پادشاهِ گورکانیان هند نوشته بود.

وقتی امروز نگاه می‌کنیم به شاعران فارسی و شاعران کشورهای دیگر، می‌بینیم که اکثرا تهی از خیلی از علم‌ها هستند. و شاید نهایتا دو سه تا علم بلد باشند. این خیلی کمک می‌کند به آقای شهریار که آن جامعیت را در سرزمین قم به دست بیاورد و مراوده هم با شاعران ایران می‌تواند بسیار به ایشان کمک کند و روز به روز شاهد رشد این شاعر هستیم الحمدلله که بتواند پا جا پای بزرگان بگذارد. من یک بار به ایشان گفتم که «لقب شهریار» انتخاب کردنش دشوار است. آدم هر لقبی را می‌تواند بگذارد، لقبِ حافظ و سعدی را هم می‌تواند روی خودش بگذارد، ولی چگونه می‌خواهد آن را حفظ کند؟! شهریار به‌هرحال شاعرِ بزرگی هست و حواست باید باشد که رشد کنی در این زمینه ان‌شاءالله که مقامی که شهریار در شعر ایران داشت در بین فارسی زبانان، را تو در پاکستان داشته باشی و بتوانی شاگردِ بسیار خوبی برای اقبال باشی و بتوانی جا پای آن بزرگان پا بگذاری.” از این جهت من فکر می‌کنم که هم اینک آقای شهریار تقریبا در سرزمین پاکستان بی‌رقیب است در شعر فارسی و یک جلسه‌ای هم یادم هست در خدمت استاد معلم بودیم و شعر ایشان را شنید و بسیار حیرت کرد و در مورد خوبی‌های شعرش و نقاط قوتِ شعر شهریار حتی در آن جلسه صحبت هم کرد. استاد معلم بسیار شخصیت فرهیخته‌ای هست و تقریبا جامع علوم در بین شاعران معاصری که ما داریم.

از این جهت من فکر می‌کنم که حضور این شاعر در سرزمینِ پاک و در شبه قاره و در بین فارسی زبانان واقعا یک نعمتی‎ست و استحقاق این را دارد که بیش از این‌ها به این شاعر بپردازیم. کتاب‌هایش چاپ بشوند. و خودش هم بسیار باید مواظب باشد که جایگاهی که به‌هر‌حال ایشان در شعر امروز پاکستان دارد در بین فارسی زبانان، بی‌بدیل است، یعنی یگانه هست و باید این یگانه بودن را حفظ بکند و نباید درجا بزند. جوان است. باید همه علوم مورد نیازرا مثل علامه اقبال که علامه علوم بود، یاد بگیرد و با مطالعه‌ی فراوان ان شاء الله به آن قله‌ای که باید برسد، برسد. من خیلی خوشحالم که به‌هرحال چنین جوانانی و چنین چهره‌هایی را در سرزمین هند و پاکستان ما داریم می‌بینیم. و من این نوید را به شما میدهم که تقریبا بعد از آن مشکلات بسیار عمده‌ی شعر فارسی در این سرزمین، الآن جوانانی برخاسته‌اند برومند و اکثرشان هم با من ارتباط دارند و دارند شعر فارسی را کار می‌کنند و یک آینده‌ی خوبی برای شعر فارسی در سرزمین هندوستان و پاکستان و شبه قاره می‌شود متصور بود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.