بر اساس تجربیات انقلاب اسلامی، «باید سعی کنیم که از حیث اقتصادی قوی و بدون وابستگی باشیم.»[۱] استحکام از یک منظر اشاره به پایداری دارد. پایداری درونی حاصل کارکرد و روابط پیچیده عناصر سیستم است و چون کم و کیف این عناصر از سیستمی به سیستم دیگر متفاوت است، کارکرد و در نتیجه آن پایداری سیستم ها نیز با یکدیگر تفاوت دارند. بعلاوه، پایداری درونی روابط پیچیده ای با پایداری بیرونی دارد که مساله را بسیار پیچیده می سازد. به عبارت دیگر، کارکرد عناصر درونی و پایداری آن، امکان پایداری بیرونی را فراهم می آورد و شرایط محیطی و پایداری بیرونی، روی کارکرد و پایداری درونی اثر می گذارد. در عین حال، پایداری مستلزم انطباق و در همان حال، انعطاف پذیری و همه جانبه گری و آینده مداری است.[۲] از منظری دیگر، استحکام ناظر بر صلابت و استواری در اصول است. به این معنا که در مولفه های بنیانی و پایه ای نظیر عدالت، حقیقت و مقولاتی از این دست که از مولفه های قدرتِ مشروع اسلامی هستند و شاهکله جامعه اسلامی را تشکیل می دهند، باید صیانت نمود و با استواری از این ارزش ها کوتاه نیامد و به مقابله با آسیب ها در این حوزه پرداخت. به عنوان مثال، شهید مطهری می فرمایند: «اسلام پاسدار درستى و حقیقت و عدالت است. اصلًا فلسفه اسلام این است، باید در اینجور جهات صلابت و استحکام داشته باشد.»[۳] در تعبیری دیگر، استحکام به مثابه صبر و ثبات است که نشان دهنده قدرت مقاومت روح و جسم مومن در برابر ناملایمات است. به این ترتیب، «وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ. صبر در قرآن مجید به شهادت آیات خود قرآن به معناى ثبات و استحکام و قدرت مقاومت روح است.»[۴] علی رغم مباحث فوق، باید اذعات داشت که استحکام داشتن چیزی فراتر از خشونت و اجبار فیزیکی در امور است؛ در عین حال ناظر بر صلابت و استواری در برابر دشمنان نظام اسلامی و حاکمیت اسلامی است به گونه ای که هیچ هراسی در برابر قدرت های پوشالی و مادی جریان کفر وجود نداشته باشد. شهید مطهری در تعبیری زیبا، استحکام را به شمشیری صیقل داده شده تشبیه می کند که در عین صلابت در برابر جریان کفر، نرمش در برابر خودی ها دارد و نکته کلیدی استحکام را، نترسیدن از غیرخدا و سر تسلیم فرودآوردن در برابر الله می دانند. به اعتقاد ایشان، «یک شمشیر صیقل داده شده، نرمش دارد به گونهاى که مثل فنر تاب مىخورد، ولى درعین حال صلابت هم دارد. مسأله صلابت داشتن، استحکام داشتن، شجاع بودن، نترسیدن از کسى غیر از خدا، غیر از مسأله خشونت داشتن است. پیامبران در عین اینکه منت هاى تواضع و نرمش را در برخوردها و گفتارها و در اخلاق خودشان با مردم داشتند اما در راه خودشان هم قابل انعطاف نبودند، جز خدا از احدى بیم نداشتند، از احدى نمىترسیدند.»[۵] در یک جمع بندی از مفهوم استحکام باید اذعان داشت که دارای چند لایه مفهومی است که عبارتند از؛ استواری در اصول راهبردی، صلابت در برابر عوامل سست کننده، پیوند عمیق میان عناصر و مفصل ها، شجاعت و صبر در برابر ناملایمات، ایستادگی برای پاسداشت ارزشها و منافع، و نهراسیدن از غیرخدا.
استحکام بخشی ساخت درونی قدرت به معنای تقویت تمامی عناصر سخت افزاری و نرم افزای قدرت درونی در هر کشوری، از جمله بدیهیات اولیه برای مصون ماندن از تکانه ها و نوسانات بین المللی و همچنین، لازمه ای اساسی برای پیشبرد امور در هر مملکتی محسوب می شود. به بیان دیگر، همانگونه که در علم فیزیک از مفهوم جرم بحرانی به عنوان حداقل انرژی لازم برای ادامه حیات و حفظ ساختار یک اتم نام برده می شود، در حوزه مسائل سیاسی – اجتماعی و اداره امور مملکتی نیز می بایست این جرم بحرانی موجود باشد که در ارتباط با بحث مملکت داری معادل همین مفهوم استحکام بخشی ساخت درونی قدرت است؛ بدین معنا که همانگونه که یک اتم برای حفظ ساختار خود به جرم بحرانی نیازمند است، یک مملکت نیز برای حفظ انسجام خود و انجام بهینه کارویژه های اساسی خود به حداقلی از انرژی و ظرفیت نیاز دارد که از آن به استحکام یافتگی ساخت درونی تعبیر می کنیم. بنابراین مشخص است که استحکام یافتگی ساخت درونی لازمه حفظ ساختار جامعه و پایه ای اساسی برای انجام کارویژه های حفظ همبستگی اجتماعی، تطبیق با شرایط متحول محیطی، دستیابی به اهداف، حل منازعه و غیره است که از آنها به عنوان کارویژه های اساسی نظام اجتماعی نام می برند. با این اوصاف، ساخت درونی قدرت متشکل از اجزا و واحدهای به هم پیوسته ای است که برآیند افزایش توان هر یک از این واحدها می تواند منجر به تقویت مقوله اقتدار ملی در یک کشور گردد. اجزای ساخت درونی قدرت هم در حوزه های نرم افزاری و هم در حوزه های سخت افزاری با تکیه بر ظرفیت های بومی و توانمندی های داخلی قابل تعریف هستند. این رویکرد به مقوله اقتدار ملی در برابر نظریات وابستگی و وابستگی متقابل قرار دارد و اگر چه به ظاهر تابعی از درون گرایی است اما در پی ایجاد موازنه برای تعاملات استراتژیک به منظور گریز از رویکردهایی است که تغلب قهریه را ترجیح می دهند. در دنیای امروز اگر چه وانمود می شود که اقتدار ملی کشورهای مختلف تابعی از قوه قهریه نیست اما کشورهای مقتدر به نحو هوشمندانه ای با ترکیب قدرت های سخت و نرم به دنبال همان غلبه قهری سنتی هستند. از این رو، ساخت بیرونی قدرت نیز تهدید محور می باشد و نقظه عزیمت خود را تهدید مشخص و معین قرار می دهد و برای مقابله با آن، منابع و آمادگی های لازم را تمهید می کند و همین امر سبب پر هزینه و انفعالی بودن این رویکرد نسبت به قدرت می گردد. این در حالی است که در ساخت درونی قدرت، صرفاً یک تهدید مشخص مورد توجه نیست بلکه به منابع راهبردی توجه می شود تا امنیت سازی و قدرت سازی به وجود آید.[۶] یکی از بخش هایی که اقتصاد مقاومتی باید امنیت سازی نماید، تحریم های بیرونی و ایجاد توانمندی قدرت ملی در برابر چالش های درونی است.
اتکا به داخل و نیروی های خودی برای توسعه و ساخت قدرت درونی از خواسته های دینی است که به وفور می توان برای آن از آیات و روایات استناد کرد. آیاتی نظیر آیه مبارکه نفی سبیل و طریق برای سلطه کفار بر مسلمانان، آیه «واعدولهم مااستطعتم من قوه و من رباط الخیل» و غیره در راستای ساخت درونی قدرت و کاهش از وابستگی به بیرون بسیار پرکاربرد هستند. دلایل اتخاذ این رویکرد به شرح زیر می باشد:
- مغایرت وابستگی با استقلال و عزت ملی
- وجود نظام سلطه و سلطه جویی و استثمارگری قدرت های غربی
- اعتماد به کفایت و کارایی نیروها و ظرفیت های داخلی
- نگاه به تجربه عواقب وابستگی سایر کشورها به غرب
- نگاه به تجارب موفق کشورهای متکی به فرهنگ و ظرفیت های داخلی
- ضرورت ایجاد توان کنش و واکنش مقتدرانه در برابر فشارهای دولت های قدرت محور
- حفظ پرستیژ و توان الهام بخشی به سایر ملت ها و دستیابی به هدف بلند تمدن سازی بویژه در بین کشورها و ملت های برخوردار با سابقه تمدنی
- ضرورت توازن قوا و تداوم توسعه قدرت به نفع نظام با استفاده از ظرفیت های درونی.
در این میان، نقش انقلاب اسلامی در ظهور و تقویت ایده استحکام بخشی ساخت درونی قدرت عبارت است از؛ ایجاد اعتماد به نفس در ملت و جامعه، بازگشت به هویت اسلامی و ایرانی و ضرورت استکبارستیزی و مقاومت مغایر با پذیرش سلطه و هژمونی قدرت ها، اثبات کارایی تفکر متکی به ساخت درونی قدرت، الهام بخشی به دیگران مبنی بر مقدور بودن اتکا به خود و عبور از ایده اتکا به قدرت بیرونی، تکرار و تعمیم مدل اتکا به درون در عرصه ها و حوزه های مختلف و تثبیت آن(مقابله با بحران های امنیتی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی، پیشرفت علم و فناوری)، ارائه مدل عملیاتی استحکام بخشی به ساخت درونی قدرت در قالب مدیریت جهادی، مرکزیت بخشی و تبدیل شدن ارزشهای انقلاب اسلامی به کانون الهام بخش در منطقه و جهان.
با این اوصاف، ضرورت استحکام بخشی ساخت درونی قدرت در دهه چهارم انقلاب اسلامی را می توان در مولفه هایی همچون استمرار بخشی و بقای هویت و آرمان های انقلاب اسلامی، ضرورت دستیابی سند چشمانداز ادامه مسیر پیشرفت در شرایط سخت تحریم و فشار، تجربه ناکامی تئوری های برونزای توسعه در سه دهه گذشته، قرارداشتن در دهه چهارم به عنوان دهه پیشرفت و عدالت و بسترسازی برای تحقق الگوی ایرانی – اسلامی پیشرفت، افزایش آسیبپذیری نظام در حوزه اقتصادی به دلیل غفلت های داخلی و دشمنی های بیرونی، حفظ امید و ترسیم آینده روشن مبتنی بر خودباوری، نیاز به قدرت ملی برای مقابله با تهدیدات با اتکا به منابع داخلی، شرایط گذار از پیچ تاریخی و سرنوشت ساز و جایابی در معادلات قدرت جهانی، دستیابی به آرمان ها و اهداف بلند تمدن سازی نوین اسلامی-ایرانی، حفظ و تداوم دستاوردهای ارزشمند انقلاب در منطقه و جهان(احیای اسلام، خیزشهای اسلامی برای مبارزه با استبداد و استعمار، استکبارستیزی و روحیه شهادت طلبی)، الگوسازی انقلاب اسلامی، تجربه به بنبست رسیدن الگوی غرب و در سراشیبی فروپاشی قرار گرفتن قدرتهای لیبرالی خلاصه نمود و آثار و نتایج استحکام بخشی ساخت درونی قدرت عبارتند از: افزایش قدرت ملی و توان چانه زنی در دیپلماسی و ایفای نقش تعیین کننده در تحولات منطقه ای و جهانی، افزایش مقاومت در برابر هر نوع فشار و باج خواهی بیرونی، توسعه و پیشرفت، ضمانت بخشی به روند رشد و پیشرفت کشور با اتکا به منابع و ظرفیت های داخلی، حل مسائل اساسی و مشکلات پیش روی کشور، تبدیل جمهوری اسلامی ایران به الگویی برای دیگر ملتها، حفظ استقلال و عزت ملی.[۷] با تحلیل و بررسی اندیشه ها و آراء مقام معظم رهبری، برای ساخت درونی می توان چند معنا متصور شد که عبارتند از:
- ظرفیت های درونی و ملی یک نظام ملی،
- مقاومت درونی در برابر تغییرات مختلف بیرونی،
- قدرت درونی ملت،
- عزم و اراده جدی ملت،
- آرمان های جمهوری اسلامی ایران نظیر عدالت و کرامت انسانی،
- اقتدار همه جانبه و درونزا.
ایشان در تعریفی جامع، ساخت درونی را این گونه تشریح می نمایند: «این ساخت حقوقى در حکم جسم است؛ در حکم قالب است، آن هویت حقیقى در حکم روح است؛ در حکم معنا و مضمون است. اگر آن معنا و مضمون تغییر پیدا کند، ولو این ساخت ظاهرى و حقوقى هم باقى بماند، نه فایده اى خواهد داشت، نه دوامى خواهد داشت؛ مثل دندانى که از داخل پوک شده، ظاهرش سالم است؛ با اولین برخورد با یک جسم سخت در هم می شکند. آن ساخت حقیقى و واقعى و درونى، مهم است؛ او در حکم روح این جسم است. آن ساخت درونى چیست؟ همان آرمان هاى جمهورى اسلامى است: عدالت، کرامت انسان، حفظ ارزش ها، سعى براى ایجاد برادرى و برابرى، اخلاق، ایستادگى در مقابل نفوذ دشمن؛ این ها آن اجزاء ساخت حقیقى و باطنى و درونى نظام جمهورى اسلامى است.»[۸] براساس آراء رهبر معظم انقلاب اسلامی، دو نوع ساخت درونی قدرت وجود دارد:
الف) ساخت درونی پوک و شکننده؛ ظاهری مستحکم ولی باطنی پوشالی و پوک داردند.
ب) ساخت درونی مستحکم و باثبات؛ ظاهر و باطنی استوار و مستحکم دارند.
بنابر دیگاه فرمانده کل قوا، «خیلى از نظام ها، ظاهر مستحکم و باطن پوکى دارند؛ به تشر و قدرت ظاهرى و قبض و بسط حکومتى وابستهاند و مردم به عنوان مبناى حقیقى قدرت، در آن نظام ها مطلقاً حذف شدهاند و حضورى ندارند. آن نظام ها هرچند ظاهر باثباتى هم داشته باشند، اما باطن پوکى دارند. غالب نظام هاى مرتجع و وابسته به قدرتهاى جهانى، مخصوصاً امریکا از این قبیلند. نظامى که باطن قوى و قابل اتکایى دارد، نظامى است که مبناى حقیقى قدرت؛ یعنى آراء و اراده و حضور مردم در آن تأمین شده باشد. اگر به نظام هاى دنیا نگاه کنید، خواهید دید که غیر از جمهورى اسلامى، هیچ کشور دیگرى تا این اندازه به آراء و اراده و حضور مردم متکى نیست، و این وسیلهى استحکام نظام ماست. وظیفهى یکایک مسئولان و مردم این است که حضور قوى و ارادهى مستحکم عمومى را با تمام وجود حفظ کنند.»[۹] از این رو، آرایش یا ساخت درونی زمانی با قدرت ملی همراه می شود، معنای آمادگی روحی و فیزیکی و حصار مستحکم را می دهد که برطرف کننده ناامنی ها و مولفه های اضمحلال کننده قدرت می باشد. بر اساس فرمایش امام خامنه ای، «خداى متعال می فرماید: «وَ کَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِىٍّ عَدُوًّا شَیاطِینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ یُوحِى بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً وَ لَوْ شاءَ رَبُّکَ ما فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَ ما یَفْتَرُونَ» « وضع موضعگیرى و آرایشِ پیرامون نبى این است. «عَدُوًّا شَیاطِینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ»؛ هم شیطان جنى، هم شیطان انسى به طرفش حمله میرکنند. خب، اگر بناست من و شما تبلیغ رسالات الهى را بکنیم، منتظر شیاطین انسى و جنى باشیم. به ما حمله میرکنند؛ آماده بشویم. از لحاظ روحى، در درون خود حصار مستحکمى به وجود بیاوریم، که این حصار، حصار ایمان و توکل است، تا مغلوب نشویم و از درون شکست نخوریم. فرار و هزیمت بیرونى، ناشى از فرار و هزیمت درونى است. شکست درون انسان است که شکست بیرونى را نصیب انسان می کند، بر انسان تحمیل می کند. اگر شما در دلت شکست نخورى، هیچ کس نمی تواند شکستت بدهد. حصارى که باید در دل شما به وجود بیاید، حصار ایمان به خدا و توکل علىاللَّه است؛ «وَ عَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ»، «وَ عَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ»، «وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ»، «أَ لَیْسَ اللَّهُ بِکافٍ عَبْدَهُ»؛ این، یک جور آمادگى است. یک آمادگى دیگر هم آمادگى بیرونى است.»[۱۰]
آرایش درونی قدرت ناظر بر این است که نظام ملی و تمامی سیستم های خرد و کلان آن که مرتبط با قدرت جمهوری اسلامی ایران هستند، و آرایش درونی قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران باید «خود را وابسته کند بوحدت حقیقى ذاتى که استحکام آن بخودش هست و هیچ دستاویز محکم و موثقى با آن برابرى نمىکند و همهى استحکامات وابستهى باو است.»[۱۱] با عنایت به کلید واژه “درونی” در نظر مقام معظم رهبری به نظر می رسد برای دستیابی به کشور یپیشرفته و مقتدر باید به طور جدی به آرایش درونی در همه بخش ها اعم از نهادها، موسسات و سازمانهای خرد وکلان توجه نمود و نیاز است برای درک دایره مفهومی آرایش درونی اشاره به مفاهیمی همچون؛ درک درستی ازالگوی پیشرفت اسلامی ایرانی، هدف های آرمانی جمهوری اسلامی(عدالت، کرامت انسان، حفظ ارزشها، سعى براى ایجاد برادرى و برابرى، اخلاق، ایستادگى در مقابل نفوذ دشمن)، افزایش مهارت های گوناگون، عزم و اراده جدی بر توانایی علمی و تدین، اقتدار علمى، ساخت حقیقى و باطنى در آرایش درونى نظام جمهورى اسلامى است.[۱۲] این آرایش درونی قدرت و استحکام ساخت درونی با اقتصاد قوی در ارتباط وثیقی قرار دارد.
استحکام در حوزه اقتصاد به معنای قوی بودن تولید، توزیع، مصرف و فرایندهای اقتصادی است که در برابر فشارهای بیرونی و خواسته های درونی قوی و پایدار است به گونه ای که معضلات و آسیب های اقتصادی نتوانند بر اقتدار و امنیت داخلی تاثیر منفی بگذراند. رهبر انقلاب اسلامی در این خصوص بیان می دارد: «اگر ما توانستیم تولید داخلى را رونق ببخشیم، مسئلهى تورم حل خواهد شد؛ مسئلهى اشتغال حل خواهد شد؛ اقتصاد داخلى به معناى حقیقى کلمه استحکام پیدا خواهد کرد. اینجاست که دشمن با مشاهدهى این وضعیت، مأیوس و ناامید خواهد شد. وقتى دشمن مأیوس شد، تلاش دشمن، توطئهى دشمن، کید دشمن هم تمام خواهد شد. بنابراین همهى مسئولین کشور، همهى دستاندرکاران عرصهى اقتصادى و همهى مردم عزیزمان را دعوت مىکنم به این که امسال را سال رونق تولید داخلى قرار بدهند…ما باید بتوانیم از کارِ کارگر ایرانى حمایت کنیم؛ از سرمایهى سرمایهدار ایرانى حمایت کنیم؛ و این فقط با تقویت تولید ملى امکانپذیر خواهد شد. سهم دولت در این کار، پشتیبانى از تولیدات داخلىِ صنعتى و کشاورزى است. سهم سرمایهداران و کارگران، تقویت چرخهى تولید و اتقان در کار تولید است و سهم مردم که به نظر من از همهى اینها مهم تر است. مصرف تولیدات داخلى است. ما باید عادت کنیم، براى خودمان فرهنگ کنیم، براى خودمان یک فریضه بدانیم که هر کالائى که مشابه داخلى آن وجود دارد و تولید داخلى متوجه به آن است، آن کالا را از تولید داخلى مصرف کنیم و از مصرف تولیدات خارجى بهجد پرهیز کنیم.»[۱۳] همان طور که قبلاً بیان شد اقتصاد مقاومتی به مثابه نظریه ای نوین در عرصه اقتصاد می باشد که توسط جمهوری اسلامی ایران مطرح گردیده است و در محافل علمی و آکادمیک، پیرامون آن مباحثی علمی انجام پذیرفته است اما این موضوع در سطح نظریه و ایده پردازی باقی نمانده است و در حوزه اجرا و عملیاتی سازی به آن توجه شده است و در اسناد فرادستی جمهوری اسلامی ایران نظیر سیاست های کلی برنامه ششم توسعه و سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی به مولفه های آن اشاره شده است و مسئولین موظف هستند در سیاست گذاری ها به این اصول و مولفه ها پایبند باشند. توجه به سیاست های اقتصاد مقاومتی زمینه های ارتقاء امنیت و تقویت دفاع ملی را فراهم می آورد؛ از این رو، برخی از اندیشمندان، اقتصاد دفاعی را بخشی از اقتصاد مقاومتی می دانند. اقتصاد مقاومتی براساس پذیرش اصل نفی سبیل اقتصادی و اهمیت عزت مسلمین، زمینه های خوداتکایی، استحکام ساخت درونی قدرت و اقتصاد ملی، مقاوم سازی اقتصاد و مدیریت تحریم ها را فراهم می آورد که این مولفه ها نیز تاثیر ایجابی بر دفاع ملی در برابر تهدیدات اقتصادی و سیاسی دارد[۱۴] که دستاورد آن، استحکام اقتصادی و سیاسی است. لاجرم نگاه به درون و ظرفیت های داخلی و ساخت درونی اقتصاد حائز اهمیت می باشد، همانگونه که در کلام و بیانات رهبر انقلاب اسلامی تبلور یافته است: «ملّت توجّه داشته باشد. ببینند که باید یک کشور اقتدار درونى خود را حفظ کند؛ این توصیهى همیشهى ما به مسئولین است. مشکلات کشور را تنها یک چیز حل مىکند، آن هم عبارت است از نگاه به ظرفیّتهاى درونى، که این ظرفیّتها هم بحمداللَّه بسیار است، بىشمار است و استفادهى از این ظرفیّتها به شکل حکیمانه. خوشبختانه مسئولین اقتصادى دولتى به این معنا توجّه کردهاند، به این نتیجه رسیدهاند. راه برطرف کردن مشکلات اقتصادى کشور، حالا این بخش از مشکلات نگاه به بیرون نیست، نگاه به برداشتن تحریم دشمن و مانند اینها نیست؛ خوشبختانه مسئولین اقتصادى کشور به این معنا توجّه کردهاند. راه آن این است که به درون نگاه کنند؛ ساخت درونى اقتصاد را تقویت کنند؛ این کار را بنا دارند بکنند و انشاءاللَّه همین است که پیش خواهد رفت و در این توفیق پیدا خواهند کرد. به دشمن نمىشود چشم دوخت؛ از دشمن نمىشود انتظار داشت. آمریکایىها در برخى از اظهارات و لفّاظىهایشان مىگویند ما دوست ملّت ایرانیم؛ دروغ مىگویند، در خلال کارهایشان مىشود فهمید. ایران را تهدید مىکنند، آنوقت توقّع دارند که جمهورى اسلامى از قدرت دفاعى خود بکاهد؛ این خندهآور نیست؟ این مسخره نیست؟ درعیناینکه تهدید مىکنند، درعینحال مىگویند شما قدرت دفاعىتان را کم کنید؛ نه، مسئولین گوناگون و بخشهاى مختلف و نیروهاى مسلّح، به توفیق الهى روزبهروز بر قدرت دفاعى خودشان خواهند افزود. آنچه کشور را نجات مىدهد، تکیه به نیروى داخلى و نگاه به درون است؛ هم در زمینهى اقتصاد، هم در زمینهى مسائل گوناگون اجتماعى و سیاسى، هم در زمینهى مسائل فرهنگى.»[۱۵]
مسأله اقتصاد و توسعه اقتصادی در جهان امروز به یکی از اولویتهای مهم در سیاستگذاریهای کلان دولتها تبدیل شده است. انقلاب اسلامی ایران که از سالهای اولیه انواع فشارها را از جانب استکبار متحمل شده، در سالهای اخیر با موج جدیدی از فشارها در تمامی حوزهها به ویژه حوزه اقتصاد مواجه شده است. استکبار جهانی با آگاهی از نقاط آسیبپذیر اقتصاد ملی، شیوه جدید خود برای جلوگیری از این پیشرفتها را بر تشدید تحریمهای اقتصادی متمرکز کرده و جنگ اقتصادی را علیه ایران رقم زده است.[۱۶]در این راستا، اقتصاد مقاومتی بهعنوان ضلع اول مثلث قدرت جمهوری اسلامی محسوب میشود که در کنار فرهنگ و علم در کنار آن قرار دارند.[۱۷] اقتصاد مقاومتی می تواند دارای سه نقطه اصلی باشد؛ مقاوم بودن، دانش بنیان و علمی بودن، و فرهنگ اقتصادی. این سه عنصر در کنار هم بر استحکام نظام ملی می افزایند: «سه نقطهى اصلى وجود دارد: یکى اقتصاد است که تکیه روى اقتصاد مقاومتى در آن برنامه باید تجلّى پیدا کند. یکى مسئلهى فرهنگ است؛ …و سوّم علم؛ حرکت علمى در کشور خوب آغاز شده است؛…این حرکت مطلقاً نباید کُند بشود، بلکه باید سرعت و شتاب بگیرد. خیلى از افتخارات ملّى و بخش مهمّى از عزّت ملّى و بخش قابل توجّهى از ثروت ملّى به برکت علم بهدست مىآید؛ مسئلهى علم و تحقیق و پیشرفت در بخشهاى گوناگون علمى و کشف سرزمینهاى ناشناختهى دانش، براى کشور خیلى مهم است.»[۱۸]
اقتصاد مقاومتی به معنای مقاوم ساختن اقتصاد و استحکام اقتصادی است؛ «اقتصاد مقاومتی به معنای مقاوم ساختن پایههای اقتصاد، یکی از وظایف عمومی امروز ما است و همه می توانند در آن نقش ایفا کنند، هم مسئولین و مسئولین قوای سهگانه، هم آحاد مردم، هم کسانی که دارای مهارت کارند، هم کسانی که دارای سرمایهاند، هم صاحبنظران.»[۱۹]
اگر استحکام اقتصادی صورت گیرد، تحریم و تهدیدات اقتصادی از سوی دشمنان نمی تواند قدرت اقتصادی جمهوری اسلامی ایران را تضعیف نماید: «اگر در کشور اقتصاد مقاومتی باشد، هیچکدام از این تکانههای بینالمللی نمی تواند به زندگی مردم آسیب وارد کند. اقتصاد مقاومتی یعنی این؛ یعنی در داخل کشور، ساختِ اقتصادی و بنای اقتصادی جوری باشد که از نیروهای مردم استفاده بشود، کمک واقعی گرفته بشود، برنامهریزی بشود، بنای اقتصادی استحکام پیدا کند…تکیهی مسئولان کشور بر این باشد که حرکت اقتصادی کشور را اینجوری قرار بدهند. اگر این شد، شکوفایی خواهد شد؛ اگر این شد، از تهدید دشمن دیگر نمیترسیم، از تحریم دیگر تنمان نمی لرزد، از پایین افتادن قیمت نفت عزا نمی گیریم؛ این اقتصاد مقاومتی است. تکیهی عمدهی اقتصاد مقاومتی هم باز روی مردم است؛ روی تولید داخلی است.»[۲۰] از این رو، قوی شدن جامعه ایرانی در افق ۱۴۰۴ ارتباط نزدیکی با اقتصاد دارد و صرفاً توانمندی نظامی نمی تواند یک کشور را توانمند سازد و باید به مولفه هایی نظیر اقتصاد توجه ویژه شود: «قوی شدن یک ملّت فقط به این نیست که تسلیحات جنگی پیشرفتهای داشته باشد؛ البتّه تسلیحات هم لازم است، امّا فقط با تسلیحات هیچ ملّتی قوی نمی شود…این سه عنصر اگر مورد توجّه قرار گرفتند، یک ملّت قوی می شود: یکی اقتصاد، یکی فرهنگ، و سوّمی علم و دانش.»[۲۱] باید توجه داشت اگرچه تامین امنیت از مهمترین کارویژه های هر نظام سیاسی است اما مانایی مبتنی بر شاکله اصلی و طی طریق در مسیر پیشرفت و تعالی همه نظام ها در گرو آن است که امنیت؛ نه موضعی(از منظر مکان) و نه نقطه ای(از نظر زمان) و نه متکی بر انگاره ها و یا سازه های متزلزل، بلکه به صورت پایدار و مستحکم حاصل شود. امنیت در مواجهه با تغییرات محیطی که تلاطم آن متاثر از تقاطع تنش آفرین منافع حیاتی بازیگران متعدد با مبانی ارزشی متعارض است، بسیار شکننده خواهد بود و از همین رو است که تامین امنیت همه جانبه و مستحکم دغدغه همه دولت ها و به ویژه دولت هایی است محیط امنیتی آنها نامطمئن و ناپایدار است. دولت ها برای کنترل گسل های امنیتی درونی و پیشگیری از گسست های ناشی از ضربه های مستقیم یا تکانه های غیرمستقیم محیطی، راهبردهایی از قبیل ایجاد محیط پلیسی و امنیتی، تکیه بر ستون های قدرت بیرونی و نیز بازی انطباقی غیر ارزشی را اتخاذ می کنند اما جمهوری سالامی ایران، استحکام ساخت درونی قدرت را به عنوان نسخه راهبردی تحقق امنیت پایدار خود انتخاب کرده است. استحکام ساخت درونی در گرو به کار گرفتن عقل، معنویت و توکل، نگاه به ظرفیت های درونی، وحدت کلمه و حضور موثر، مستمر و هوشمندانه مردم در صحنه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و غیره است که ملات آن ایمان و آمادگی برای مجاهدت و اولویت آن ساخت درونی و باطنی خود (درون شخصی افراد و درون کلیت جامعه) است و با تکیه بر مفهوم ولایت که تقرب خلال ناپذیر میان امام و امت در چارچوب ارزش های اسلامی را مطرح می سازد، امکان پذیر می شود.
استحکام ساخت درونی با افزایش ضریب نفوذ ناپذیری نظام، سلب اراده تهاجمی دشمن و در نتیجه بازدارندگی را محقق می سازد، سطح تعادل سیستم را گسترش می دهد، نوسان ها و موج های طبیعی برآمده از جریان های داخلی را هضم میی نماید، منشور امنیت را چندوجهی می سازد، شبکه گسترده ای از رصد، پایش و مقابله را با پیوند هم افزا و اثر بخش میان تک تک سلول های مردمی شکل می دهد و مسئولیت امنیت را از دولت به ملت-دولت شکل یافته در یک قالب واحد منتقل می کند. استحکام ساخت درونی قدرت، مبنای امکان سازی پایداری امنیت جمهوری اسلامی ایران بر پایه دو مکمل دین اسلام و امت مومن، و دو عرصه ساخت حقوقی به معنای چارچوب ها و فرایندهای ملی تحقق آرمان ها و ساخت حقیقی که حفظ آرمان ها و جهت گیری های ارزشی به عنوان جوهر و روح حاکم بر ساخت حقوقی را شامل می شود، دنبال می کند.[۲۲]
مردم، نخبگان و نظام سه رکن الگوی استحکام ساخت درونی نظام هستند و کارآمدی، پاسخگویی، اقتدار درونزا، هویت ملی قوی، نبود فقر و فساد و تبعیض، عدالت، بالابودن سرمایه اجتماعی، تقویت نهاد خانواده، قانون گرایی و انسجام درونی از اصول عام استحکام قدرت ملی می باشد و مردم سالاری دینی، بصیرت مردم و نخبگان، سبک زندگی، همراهی اقوام و مذاهب و پرهیز از اشرافی گری اصول خاص این الگو هستند. در این میان، اگر تدابیر امنیتی به پیش از بحران، حین بحران و پس از بحران تقسیم شوند، الگوی استحکام ساخت درونی نظام، متعلق به دوران پیش از بحران است و دارای ماهیتی پیشگیرانه و بازدارنده می باشد؛ به عبارتی، این الگو معطوف به جلوگیری از شکل گیری زمینه ها و بسترهای ناامنی است. کارکرد این الگو به گونه ای است که باعث هم افزایی بخش ها و نهادهای گوناگون در غرصه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی می باشد. در عین حال، فعال شدن تهدید خارجی و یا تبدیل چالش و تهدید بیرونی به فرصت، ارتباط مستقیمی با سطح توانمندی داخلی دارد. به عبارتی، زمانی که دشمن در داخل اختلاف و یا سستی مشاهده کند، توان خود را برای تهدید کشور به کار می گیرد.
کارآمدی مهمترین اصلی است که در حوزه نظام قابل طرح می باشد و در بین مردم، بصیرت اصل اساسی به شمار می آید و وجود این دو اصل، موجد برقراری ارتباط، انسجام، پیوستگی و همدلی بین دو رکن مردم و نظام می گردد. با توجه به این واقعیت، استحکام ساخت درونی مبتنی بر همدلی و همزبانی می تواند باعث ارتقای ضریب امنیتی کشور شده و توان بازدارندگی را افزایش می دهد و به یک معنا، امنیت همه جانبه و جامعه امن را به ارمغان خواهد آورد. جامعه امن ناشی از استحکام ساخت درونی نظام، جامعه ای است که در آن زمینه های آسیب پذیری به حداقل خواهد رسید و بسترهای شکوفایی مادی و معنوی کشور فراهم می شود. از آنجایی که اقتدار، نتیجه مرتفع نمودن آسیب ها و ضعف ها و تقویت نقاط قوت است، بنابراین برایند اقتداردرون زا، تحقق جامعه امن می باشد.[۲۳]
یکی از مولفه های استحکام درونی قدرت ملی، قدرت ممانعت از مداخله گری قدرت های بیگانه در سیاست، فرهنگ و اقتصاد است که یکی از مهمترین پایه های قدرت ملی، اقتصاد است که جمهوری اسلامی باید از رخنه، نفوذ و آسیب به آن جلوگیری نماید و علت این امر، تضعیف ساختار قدرت اقتصادی ایران در پرتو این تهدیدات می باشد. از این رو، باید از اقتصاد ملی محافظ کرد و براساس فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامی؛ «به هیچ قیمتى اجازه ندهیم اینها در اقتصاد ما، در فرهنگ ما، در سیاست ما، در سرنوشت و مقدرات ما دخالت کنند؛ این احتیاج دارد به این که استحکام درونى و داخلى پیدا کنیم. این استحکام درونى، یکى از پایههاى مهمش اقتصاد است. بنابراین اینکه می گوئیم اول بشویم، به خاطر این است؛ نه به خاطر اینکه حالا یک هوسى است که ایران در منطقه اول بشود؛ نه، سرنوشت ملت به این وابسته است. بنابراین تلاش مستمر، هوشمندانه، مخلصانه و اثرگذار، که طبعاً همهى ظرفیت کشور هم باید در آن به کار گرفته شود، در این زمینه مؤثر است.»[۲۴] ایشان در جایی دیگر بیان می دارند: «یک ملت مىتواند اثرگذار باشد و مىتواند خودش را مستحکم کند. این استحکام ادامه پیدا خواهد کرد. ما انشاءاللَّه در علم پیشرفت مىکنیم، در اقتصاد پیشرفت مىکنیم، در سازندگى پیشرفت مىکنیم. این ملت، این جوانان، این همت ها، این استقامت ها، کشور را مثل دستهى گل خواهد ساخت و انشاءاللَّه الگوئى خواهد شد براى دنیاى اسلام. آنچه که ما لازم است دنبال بکنیم همین است که خط صحیح، صراط مستقیم، صراط اللَّه، راه خدا، راه اسلام، راه دیانت، راه شریعت را دنبال کنیم؛ هوشیار باشیم، بیدار باشیم، به وظائفمان عمل کنیم.»[۲۵]
به هر حال، اجرای سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی از طریق تقویت زمینه های امنیت و ثبات اقتصادی، سلامت اقتصادی، عدالت اقتصادی، مردمی کردن اقتصاد، افزایش توان و مقاومت اقتصادی، ایجاد خوداتکایی راهبردی، رشد پویای اقتصادی، افزایش تنوع اقتصادی و گسترش نفوذ اقتصادی می تواند اقتصادی عدالت بنیان، تاب آور و دانش بنیان را تحقق بخشیده و زمینه اقتصادی لازم را برای تحکیم ساخت درونىِ نظام جمهوری اسلامی ایران فراهم سازد. اثر نهایی این نتایج، ایجاد شرایط برای توانمندسازی درونی، پایدار سازی قدرت ملی و الهام بخشی آن بوده و این خود اهمیت راهبردی این سیاست ها را آشکار ساخته و علّت تاکیدات رهبر معظم انقلاب بر اجرایی شدن این سیاست ها را روشن می سازد.[۲۶]
[۱]. صحیفه امام، جلد ۱۷، ص۳۳٫
[۲]. شمس السادات زاهدی و غلامعلی نجفی، «بسط مفهومی توسعه پایدار»، فصلنامه مدرس علوم انسانی، دوره دهم، شماره چهارم، ۱۳۸۵، ص۶۶ و حسین دری نوگورانی و اصغر صالح اصفهانی، اقتصاد مقاومتی در جمهوری اسلامی ایران، پیشین، صص۲۳۲-۲۳۱٫
[۳]. مجموعه آثار شهید مطهری، جلد۲۱، ص۵۹٫
[۴] . مجموعه آثار شهید مطهری، جلد۲۲، ص۳۷۶٫
[۵] . مجموعه آثار شهید مطهری، جلد۱۷، ص۳۵۶٫
[۶]. سیدمحمدجواد قربی و حسین ظریف منش، «نقش همدلی در استحکام ساخت درونی قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران»، همایش استحکام ساخت درونی قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران، تهران، دانشگاه عالی دفاع ملی،۱۳۹۴ و معاونت امور راهبردی و اشراف فرماندهی، ساخت درونی قدرت ملی؛ الگوی سه لایه ای و رمز گشایی از پیچیدگی مرکب(ویراست مقدماتی)، تهران، معاونت امور راهبردی و اشراف فرماندهی، حوزه معماری دانا،۱۳۹۳، صص۱۵-۱۴٫
[۷]. روزنامه کیهان، «انقلاب اسلامی و استحکام بخشی ساخت درونی قدرت»، روزنامه کیهان، ۱۹ بهمن ماه۱۳۹۲، ص۸٫
[۸] . بیانات رهبر معظم انقلا اسلامی در تاریخ ۲۴/۰۹/۱۳۸۷٫
[۹] . بیانات رهبر معظم انقلا اسلامی در تاریخ۱۴/۰۴/۱۳۶۸٫
[۱۰] . بیانات رهبر معظم انقلا اسلامی در تاریخ۲۰/۰۷/۱۳۹۰٫
[۱۱] . ابراهیم عاملى، تفسیر عاملى، به تحقیق على اکبر غفارى، تهران، انتشارات صدوق،۱۳۶۰، جلد۱، ص۵۱۷٫
[۱۲].Mohammad Ali Javaheri,”The internal arrangement and Farhangian Universityand”, Spectrum: A Journal of Multidisciplinary Research, March, Vol. 3, Issue 3, 2014, p156.
[۱۳]. پیام نوروزى رهبر معظم انقلاب به مناسبت حلول سال۱۳۹۱٫
[۱۴].سیدمحمدجواد قربی، «دفاع ملی و اقتصاد مقاومتی: بررسی تاثیر اقتصاد مقاومتی بر روند دفع تهدیدات اقتصادی جمهوری اسلامی ایران»، مجموعه مقالات پنجمین کنفرانس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، تهران، مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت،۱۳۹۵٫
[۱۵]. بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروى هوایى ارتش در سالروز بیعت تاریخى همافران با حضرت امام خمینى(رحمهاللهعلیه) در تاریخ۱۹/۱۱/۱۳۹۲٫
[۱۶]. اله مراد سیف و دیگران، الگوی اقتصاد مقاومتی جمهوری اسلامی ایران در برابر تحریم های استکبار جهانی، تهران، دانشگاه دفاع ملی،۱۳۹۳٫
[۱۷]. حمیدرضا فرتوک زاده و جواد وزیری، گذار به اقتصاد مقاومتی، تهران، دانشگاه دفاع ملی،۱۳۹۳، ص۳٫
[۱۸]. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار نمایندگان مجلس شوراى اسلامى در تاریخ۰۴/۰۳/۱۳۹۳٫
[۱۹] . بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در حرم مطهر رضوی در تاریخ۰۱/۰۱/۱۳۹۳٫
[۲۰] . بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در تاریخ۲۹/۱۱/۱۳۹۳٫
[۲۱] . بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در حرم مطهر رضوی در تاریخ۰۱/۰۱/۱۳۹۳٫
[۲۲] . حسین ظریف منش، «استحکام ساخت درونی، نسخه راهبردی جمهوری اسلامی ایران برای تحقق امنیت پایدار»، چکیده مقالات همایش سراسری مکتب امنیتی جمهوری اسلامی ایران، تهران، دانشگاه جامع امام حسین(ع)،۱۳۹۴، صص۴۰-۳۹٫
[۲۳] . محمود عسگری و حسن سعید کلاهی، «استحکام ساخت درونی نظام: الگوی نیل به جامعه امن»، ماهنامه اطلاعات راهبردی، سال دوازدهم، شماره۱۰، مرداد و شهریور۱۳۹۳، ص۲۷٫
[۲۴] . بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار فعالان بخشهاى اقتصادىکشور در تاریخ۲۶/۰۵/۱۳۹۰٫
[۲۵] . بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مردم آذربایجان در تاریخ۲۶/۱۱/۱۳۹۰٫
[۲۶]. اله مراد سیف، «نقش اقتصاد مقاومتی در استحکام ساخت درونىِ قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران»، همایش استحکام ساخت درونی قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران، تهران، دانشگاه دفاع ملی،۱۳۹۴٫