رویوران: بسماللهالرحمنالرحیم! نتایج انتخابات عراق همه را غافلگیر کرد. به دلیل این که تمام نظرسنجیها و پیشبینیها هیچکدام با نتیجهای که اعلام شد همخوانی ندارد. الآن که مقداری به عقب برمیگردیم متوجه میشویم که انتخابات تا چه حد مهندسی شده بود و متأسفانه خیلیها به صورت عمیق آن را بررسی نکرده بودند. الآن که خیلیها رأی آوردند بسیاری از شخصیتهای بزرگ رأی نیاوردند. اما افراد گمنام رأی آوردند. ظاهر الانی در بغداد رأی نیاورد. عدنان الزرفی که میخواستند نخست وزیر کنند خودش و برادرش در نجف رأی نیاوردند. غافلگیری درون انتخابات خیلی زیاد است. اکثر افراد بین ۱۰ تا ۲۰هزار رأی آوردهاند. یکی از کارهایی که کاظمی جهت تضعیف حشدالشعبی و فرصت دادن به سائرون کرد، تغییر قانون انتخابات است. در قانون انتخابات قبلاً عراق یک حوزۀ انتخاباتی بود. مثل ایران! در ایران شما در هر استانی هستید میتوانید رأی دهید. الزامی نیست که شما محدود به استان باشید. ولی انتخابات قبلی استانی شد.
زورق: یعنی باید شناسنامه صادره از آن استان باشد؟
رویوران: به طور طبیعی باید صادره از آن استان باشد، یا به صورت انتخابی شماست. میگویید من از این استان به بغداد آمدهام. من را جزء بغداد بگذارید. این طوری است. اتفاقی که افتاده این است که استانها را تبدیل به چهار حوزه کردند. هیچکس نمیتواند در حوزۀ دیگری رأی دهد. این محدودیتها عملاً رأی را پایین آورد.
نکتۀ دوم این که برای نیروهای نظامی و خبرنگاران که روز انتخابات ممکن است در هر استانی باشند استثنا گذاشته شد. آنها در جای دیگر میتوانند به استان خودشان رأی دهند. آقای کاظمی حشدالشعبی که نزدیک به ۲۰۰هزار نفر هستند را از این حق محروم کرد. در حالی که پلیس و ارتش و پلیس فدرال از این حق استفاده کردند. انتخابات روز یکشنبه بود. روز جمعه اینها همه رأی دادند. حشد محروم شد. این عضو حشد الشعبی که سر مرز سوریه است و خودش اهل بصره است نمیتواند رأی دهد. یعنی عملاً فتح را از ۲۰۰هزار رأی مسلم محروم کرد. این اولین کاری بود که انجام داد. نکتۀ بعدی در تقسیمات اداری است. یعنی استانها محدودۀ استانی دارد، اما این را تقسیم بر چهار کنی دست دولت است. این دولت است که باید اعلام کند این چهار تا چی هستند. تقسیم بندی به گونهای صورت گرفته بود که همه چیز به نفع جریان سائرون باشد. تجمعی که به نفع حشد بود را سرشکن کرده و گاهی بعضی از شهرها را دو قسمت کرده است. و نهایتاً آنچه الآن اتفاق افتاده نتیجۀ یک نوع مهندسی انتخابات است. البته خود جریان سائرون که برندۀ انتخابات است. بازی سیاسی هم انجام داد. ما میگوییم متاسفانه برخی دم دمی مزاج هستند. آدم بدون حساب و کتاب هستند. ولی به نظر من رهبر سائرون کار حساب شدهای انجام داد. گفت من از انتخابات کناره میگیرم. دولت آقای کاظمی آدمهای فاسدی هستند. نمایندههای ما در مجلس هم دستشان در فساد است. من با فساد و با ناکارآمدی دولت موافق نیستم. خداحافظ رفتم. چون من هم ضد فساد و ناکارآمدی هستم احتمالاً همین روزها است که من را شهید میکنند. از همه حلالیت میطلبم. کلی احساسی برخورد کرد. حدود دو ماه بعد گفت: درخواستها خیلی زیاد شده است من ناچارم با همان شرط مقابله با ناکارآمدی و فساد برگردم. یعنی تمام آنچه به اسم خودش و با دست خودش انجام شد را از خودش دور کرد و دولت کاظمی با صدریها کنارآمد. پیشنهاد مقتدا بود که کاظمی بیاید. فتح و دولت قانون و همۀ اینها را خود آقای صدر وادار کرد که به آقای کاظمی رأی دهند. آقای کاظمی که گرایشهای کاملاً ضد حشد الشعبی و تمایل به آمریکا دارد. متأسفانه آقای صدر با ترفندی که انجام داد کاملاً خودش را از این سابقه پاک کرد. لذا آنچه اتفاق افتاده نتیجۀ یک فرآیند است. یک بخش آن ساختاری است که بحث انتخابات است. یک بخش آن سیاسی است که همان تصمیمگیریهایی است که آقای کاظمی در محروم کردن حشدالشعبی در رأی دادن انجام داد. یک بخش هم کارکرد جریان سائرون و صدری است. ولی الآن که این نتیجه اعلام شده مسابقه بین جریانهای سیاسی برای ایجاد فراکسیون یا ائتلاف بزرگ است. آقای مالکی جلسهای گذاشت. خیلیها را دعوت کرده است. تا حالا ۷۹نماینده این ائتلاف را امضأ کردند. جریان صدری که ۷۳رأی آورده نمیتواند ساکت بماند. آن هم به دنبال ائتلاف میرود. ابتدا ائتلاف درون شیعی است. ولی ممکن است در آینده برون شیعی شود. یعنی به دنبال سنی و کرد و همه چیز باشند. چون طبق تفسیر قانون، ائتلاف بزرگ میتوانند نخست وزیر معرفی کند. اگر مالکی توانست همچنان جلوتر از مقتدا در ائتلافسازی حرکت کند میتواند نخست وزیر معرفی کرده و آنچه در انتخابات اتفاق افتاده را به گونهای جبران کند. اما اگر نتوانست و قرار شد صدریها بیایند به نظرم عراق در آستانۀ بحران امنیتی خواهد بود. چرا؟ قبل از این جلسه من مقالهای را از حاکم ضامنی خواندم. او رئیس فراکسیون صدری در مجلس است. این آقا میگوید ما اکثریت هستیم. یعنی از مرجعیت تا حوزه، متولی عتبات، خطبههای نماز جمعه همۀ اینها باید در اختیار جریان سائرون قرار بگیرد. این یعنی تضاد! به نظرم با این خیزی که برداشتند تضاد ایجاد میکند. عراق در آستانۀ یک رویارویی گستردۀ اجتماعی است. مخصوصاً این که متأسفانه عقلانیتی بر رفتار سائرون حاکم نیست. یک جریان توده وار مبتنی بر نوعی تعصب است. آدمهایی هستند که بدون هیچ گونه محاسباتی به هر اقدامی دست میزنند. خود رهبر سائرون بعد از اعلام نتایج کنفرانس مطبوعاتی داشت. اولین بحثهایی که کرد گفت سفارت خانهها محترم اما در تشکیل دولت آینده نباید دخالت کنند. بعد از سخنرانی کاروانی متشکل از ۳۰۰ماشین از کنار کنسولی ایران رد شدند و کلی سنگ پرتاب کردند. گفتند آنچه آقای صدر گفته منظورش ایران است. این را در نظر داشته باشید. بعد گفته که ما پیروز انتخاباتیم. نخست وزیر باید معرفی کنیم. اگر این کار نشود ما به زور میکنیم. حالا منظور او از به زور چیست؟ ممکن است جنگ باشد. احتمال این که عراق در آستانۀ تنش باشد خیلی زیاد است. یک نفر از حشدالشعبی اعلام کرد ما این وضعیتی که به وجود آمده را قبول نداریم. حالا این قبول نداریم یعنی چی؟ متأسفانه بهرغم این که انتخابات در کمال امنیت برگزار شد اما نتایج خطرناکی به دنبال داشت. بسیاری از ناظران خارجی معتقدند ۴۱درصد مشارکت گفته شده دروغ است. مشارکت بسیار پایینتر از این بوده است. بعضیها تا حد ۲۱درصد صحبت میکنند که نمیتواند از مشروعیت کافی برخوردار باشد. آقای خزعلی گفته باید شمارش دستی انجام بگیرد. بعد نتایج اعلام شود که ما تکلیفمان را بدانیم.
لذا با اعلام نتایج عراق شرایط سیاسی عراق رو به حذف بحران نیست. بلکه به سمت بحرانسازی حرکت میکند. در حالیکه همه معتقد بودند آقای کاظمی برای یک دورۀ انتقالی آمده برای این که انتخابات برگزار شود و پایان بحران باشد. لذا من شرایط عراق را خاص و ویژه پیشبینی میکنم.
آقای سیستانی در انتخابات قبل اعلام کرد شرکت در انتخابات یک حق اکتسابی است. هر کس دوست دارد شرکت کند. هر کس دوست ندارد شرکت نکند. مردم را نمیتوانید اجبار کنید. این بار آقای سیستانی بر شرکت تأکید کرد. اما مشارکت زیاد نشد. مردم اینقدر نا امید هستند که شرکت نکردند.
اشعری: احتمال تقلب داده نمیشود؟
رویوران: تا الآن کسی تقلب را نگفته است. بالاترین آن را آقای خزعلی گفته است. آقای خزعلی گفته شمارش دستی در کنار الکترونیک باید انجام بگیرد. در این حد! چیزی فراتر از این تا کنون نگفته است. متأسفانه این یکی از مراحل بسیار حساس و خطرناک است. دیروز سائرون در خیابان ریختند. آقای برهم صالح یک نفر را که در حک کردن وارد بود آورد و پرسید آیا این سیستم قابل نفوذ هست یا نیست؟ آیا میشود دادههای آن را تغییر داد یا نه؟ میگوید ظرف یک دقیقه وارد سیستم شد و دادهها را عوض کرد. این جملۀ رئیس جمهور عراق است. بر همین اساس از دستاندرکاران انتخابات درخواست کرد که مواظب باشید. خود همین شک و تردیدها را خیلی زیاد میکند.
کاظمزاده: همانطور که آقای رویوران گفتند واقعیت راضی کننده نبود. یعنی از پارسال که کاظمی سر کار آمد بلافاصله قانون انتخابات عوض شد. تقریباً مشخص بود که نتایج این دفعه با دورههای قبلی تفاوت خواهد داشت. دورههای قبلی بر اساس استان و احزاب بزرگ بود. لذا طرفداران آزادی عراق هم در سطح کلان مدیریت ویژه داشتند. فرآیند جوری بود که نتیجه مطابق خواست اکثریت مردم باشد. اما وقتی از استان به شهرستان تبدیل شد از همان ابتدا جلوی ائتلافهای بزرگ گرفته شد. دوم این که نقش احزاب کم شد. اینجا دیگر قدرت به نمایندگان مستقل داده شد.
رویوران: ولی در نتیجه این طور نیست. دو جریان تشرین و میدان تحریر یکی ۹تا و یکی ۶تا آوردهاند. یعنی پدیده ایکه آمریکا این همه روی آن سرمایهگذاری کرده ۱۵نماینده از ۳۲۹کرسی به دست آورده است. مستقلین زیاد نیستند. همچنان پدیدهها، تشکلهای بزرگ است. صدریها، قدرت قانون، البوسی، فتح، حزب دمکرات کردستان و بقیه مستقلین الآن تبدیل به یک پدیده شدهاند. مثلاً صد نفر مستقل نیامدهاند. تعداد اندکی در جاهای مختلف آمدهاند.
کاظمزاده: یعنی طرف میتوانست هم مستقل باشد و هم پشتوانۀ حزب را داشته باشد. میخواهم بگویم این بحثی که الآن از آن به عنوان تقلب یاد میشود شاید به این معنا نباشد. بیشتر مدیریت انتخابات بوده است. بیشتر به این دلیل بود که ساخت انتخابات عوض شد.
نکتۀ دوم این که تقریباً قابل پیشبینی بود که اگر مشارکت گسترده باشد سائرون پایین میماندند. اما اگر مشارکت کم باشد آنها رو میآیند. علت رو آمدن آنها در انتخابات گذشته به خاطر مشارکت اندک بود. روی این پیشبینی، اتفاقا آیتالله سیستانی دقیق وارد شد و فراخوان مشارکت داد. آیتالله سیستانی فقط یک بار در جریان داعش فتوا داد و معادلات در عراق عوض شد. ولی این دفعه تقریباً در همان حد فراخوان داد ولی مردم خیلی نیامدند. این نشانه مهمی است. یکی از علت هاییکه مردم نیامدند شاید عملکردهای گذشته باشد. یعنی آنقدر بیاعتمادی ایجاد شده که مردم حتی با مرجع هم اینجوری برخورد میکنند. اما میزان مشارکت دو دلیل دیگر هم داشت. یکی به همان شیوۀ کار برمیگردد. قبلاً طرف با همان کارت میتوانست در انتخابات شرکت کند و رأی دهد. این دفعه برای همه یک کارت ویژه الکترونیک درست کردند که هر شخص بتواند فقط یک رأی دهد. یکی از موارد تقلب همین است که مثلاً طرف با شناسنامه میتواند ۱۰۰تا رأی دهد، ولی مهر نخورد. برای این که جلوی این کار گرفته شود برای هر کس یک کارت انتخابات صادر میکردند.
رویوران: کارت را هم نگه میداشتند تا بعد دوباره پست کنند.
کاظمزاده: اما اتفاقی که افتاد تقریباً تا یکی دو روز مانده به انتخابات نصف واجدین شرایط نرفته بودند کارت خود را بگیرند. یا کارت به دست آنها نرسیده بود یا خودشان نرفته بودند بگیرند.
رویوران: نزدیک سه میلیون نفر بودند که خودشان نرفته بودند بگیرند.
کاظمزاده: از آن طرف حدود چهار میلیون عراقی خارج از عراق هستند. من نمیدانم در خارج از کشور به همان اندازه حوزۀ انتخاباتی بود؟
رویوران: بار اول بود. چون عراق یک حوزه بود. زمانی که استانی شد قطع شد. الآن هم نیست.
کاظمزاده: یعنی چهار میلیون عراقی واجد شرایط خارج از کشور از انتخابات محروم شدند. چهار میلیون خارج از کشور بودند و سه میلیون هم نرفتند کارت بگیرند نتیجه این شد که تا حدودی از قبل هم قابل پیشبینی بود. اتفاقا با این پیشبینی که اگر مردم نیایند سائرون میبرند توصیه به مشارکت شد. ولی اگر رودربایستی را کنار بگذاریم جریان کاظمی که پشتش اجماع آمریکا بود برنده شد. جریان مقاومت سقوط کرد. ضمن این که از یک سال پیش که بحث خروج آمریکا از عراق در منطقه مطرح شد این پیشبینی وجود داشت که آمریکا به این سادگی عراق را رها نخواهد کرد. نیروی نظامی خارج میشود ولی تحت عنوان غیر نظامی میماند. در تعهدات راهبردی که با عراق بست در واقع آمریکا به عنوان غیر نظامی در عراق میماند. تجلی گاه این حضور مدیریت انتخابات بود. من میخواهم از این برای یک انتخابات دیگر نتیجه بگیرم. به احتمال زیاد همین اتفاق در لبنان تکرار خواهد شد.
زورق: باهم رخداد ها را مرور کنیم
اولی شهادت حاج قاسم سلیمانی است. این خلأ راحت جبران نمیشود. شهید بهشتی که شهید شد همه شعار دادند آمریکا در چه فکریه؟ ایران پر از بهشتیه. اما بهشتی، بهشتی بود. ایران پر از بهشتی نبود. کسانی که به جای آقای سلیمانی هستند خیلی ارزشمندند ولی آیا اقتداری که شهید سلیمانی داشت را دارند یا نه؟ بالاخره این ضربهای بود که وارد شد.
قدم دوم تضعیف حشدالشعبی بود. اول سر فرماندهی آن بازی در آوردند. بعد هم تعدادی از نیروهای آن را بازنشسته کردند و همۀ مسائلی که گفته شد.
سومین گام آوردن کاظمی است.
چهارمین گام تغییر قانون انتخابات است. اینها را کنار هم بگذارید مثل قطعات پازل تصویری را نشان میدهد.
پنجمین گام تحولات نظامی در سوریه و عراق است. مدتی بود ما اقدامات تروریستی از طرف داعش در عراق نداشتیم. الآن فعالیت داعش بیشتر شده است. هرقدر حشدالشعبی تضعیف شود فعالیت آنها بیشتر میشود. بخشی از ارتش آمریکا هم قرار شده به عنوان نیروهای آموزشی در عراق بمانند. بخشی هم که از عراق میروند به آمریکا برنمیگردند. به سوریه منتقل میشوند. یعنی تقریباً در مرز عراق هستند. چون جغرافیا یکی است ظرف یک روز میتوانند به عراق برگردند.
ششمین مسئله جَوی است که از نظر روانی در عراق به وجود آوردند. تبلیغات شدیدی که علیه مقاومت و علیه مرجعیت و شیعه میشود. وجود محافل گوناگون فساد و ناکارآمدی یک عده از نیروهای اجتماعی را منفعل کرده است.
قدم هفتم نحوۀ اجرای انتخابات به صورتی است که آقای کاظمزاده توضیح دادند که هیچ احتیاجی به کارت هوشمند نبود. شناسنامهها را مُهر میزدند. همه شناسنامه دارند و اگر مُهر بخورد نمیتوانند در دو جا رأی دهند.
رویوران: در آنجا شناسنامه حذف شده و آن کارت ملی است. کارت ملی هم نمیگرفتند. به همین دلیل میتوانست جای دیگر برود.
زورق: حاشیه کارت ملی را میتوانند پانچ کنند. درنتیجه عدهای کارت نگرفتند. عدهای خارج از کشور بودند. طوری شده که مشارکت پایین بیاید. این هفت قدم را که کنار هم بگذاریم به اینجا میرسیم. حالا باید دید که قدم هشتم چیست؟ به رسانهها هم که نگاه کنید. جای پای اینها را شما روی زمین میبینید که تا حالا این کارها را کردهاند. قدم بعدی چه میتواند باشد؟ جناب آقای رویوران اشاره کردند که قدم بعدی ممکن است جنگ داخلی باشد. این یک احتمال است. آیا مرجعیت قدرت جلوگیری از این جنگ را دارد؟ حتی شما در صدا و سیما نقشآفرین هستید. قدم بعدی در عراق چیست؟ هر چقدر در مورد آینده ما فکر کنیم از مخاطرات آن کم میشود.