رویوران: بسم الله الرحمن الرحیم بحث مهم امروز در منطقه در مورد مسائل عراق است. انتخابات عراق واقعاً یک انتخابات پر مسئله مبتنی بر نکات مبهم بود. انتخابات را ال کترونیکی انجام دادند که زیرساخت آن در عراق وجود نداشت. ارتباط یک حوزه انتخابی با حوزۀ دیگر از طریق خارج از کشوراست. ارتباط حوزهها با وزارت کشور عراق نیز از طریق خارج است. آیا سرورهای خارج میتوانند در انتخابات دخالت کنند؟ الآن عمدۀ اتهامات این است که ماموران امارات که سرورهای منطقهای آمریکا آنجاست در انتخابات دست بردهاند. چون اولاً درصد مشارکت که ۴۱درصد اعلام شده دروغ است. ۹میلیون نفر رأی دادند.و ۲۵میلیون نفر واجد شرایط بودند. لذا میخواهم بگویم ۴۱درصد دروغ است. بعضیها از ۳۰درصد پایینتر اعلام میکنند. بعضیها هم بیش از ۳۰درصد میگویند. این یک بحث است. بحث دوم این که اینها بین رأی الکترونیک و رأی دستی گیر کردهاند. توافق قبلی این بوده که کاغذی را که دستگاه بیرون میداد را یکی به نمایندۀ احزاب میدادند و یکی را هم خودشان نگه میداشتند. این نوارها را که حساب میکنی میبینی مثلاً سه هزار است. رأی الکترونیکی که اعلام شده پنج هزار است. تقریباً این وضعیت در تمام حوزهها وجود دارد.
یعنی کسی که دستکاری کرده سرشکن کرده است. الآن این مسئله منجر به اعتراض شده است. اعتراض ابتدا در سطح احزاب و نامزدها بود و الآن به سطح مردم سرایت کرده است. در بصره، ناصریه، دیاله، سلیمانیه، بغداد مردم به اعتراض شروع کردهاند راهها را میبندند و به عنوان یک حرکت عصیان مدنی و میگویند رأی ما چی شد؟ دولت همچنان مقاومت میکند. اول دولت گفت یک نمونه را من در منطقهای از بغداد بررسی میکنم. بررسی کرد و نه تنها اشکالی اعلام نکرد بلکه گفت صد درصد منطبق بر همان است و مشکلی نیست و همان نتیجۀ قبلی را اعلام کرد. یعنی نوعی لجبازی هم از طرف دولت وجود دارد که میتواند شرایط عراق را از سمت اعتراض به سطح امنیت تغییر دهد. هر چند این بحث وجود دارد اما در همین نتایجی که اعلام شد. سال ۲۰۱۸ زمانی که از دادگاه قانون اساسی سؤال شد. چون قیدی هست که نوشته است کتلۀ اکبر، یعنی ائتلاف بزرگ! ائتلاف بزرگ نخست وزیر معرفی میکند. تعریف آن چیست؟ تا کنون پنج بار درعراق انتخابات انجام شده است. سه بار آن ائتلافی است که قبل از انتخابات اعلام شده است. تعریف آن این بوده است. در ۲۰۱۸ دادگاه این را تغییر داد. گفت ائتلافی که پس از انتخابات در اولین جلسۀ پارلمان اعلام میشود. الآن آقای مالکی کمیتهای تحت عنوان کمیته هماهنگی تشکیل داده است. در صحنۀ شیعی انشعابی به وجود آمده است. عدهای طرفدار منحل کردن حشدالشعبی هستند. عدهای طرفدار حشدالشعبی هستند. اصل بر حشدالشعبی گذاشته شده است. این شورای هماهنگی در دفاع از حشدالشعبی است. طرف مقابل صدریها هستند. خود مقتدا میگوید: حشدالشعبی با ارتش باید ادغام شود. یا این که منحل شود. در حالی که خودش نزدیک به هفتاد هزار نفر مسلح به نام سرایای سلام دارد. ما که به عراق رفته بودیم از بغداد تا سامرا همین نیروها هستند. نمیگوید نیروی خودم در ارتش ادغام شود. میگوید حشدالشعبی باید ادغام شود. میخواهم بگویم دوستان مالکی موفق شدند ۹۶نفر را در این ائتلاف جمع کنند. در حالی که صدر ۷۳نفر است. یعنی همین الآن طرفداران حشدالشعبی با شرایط فعلی بدون تغییر در انتخابات ائتلاف بزرگ را ایجاد کردهاند و میتوانند در اولین جلسه پارلمان نخست وزیر معرفی کنند.
کاظمزاده: قانون جدید با تفسیری که از آن شده این اجازه را نمیدهد.
رویوران: قانون جدیدی وجود ندارد. قانون جدید در انتخابات بود. نه در معرفی دولت. الآن چیزی که ما داریم آخرین تفسیر دادگاه قانون اساسی است که در سال ۲۰۱۸ انجام شد.
کاظمزاده: یکی از بندهای قانون جدید هرگونه ائتلاف بندی بعد از برگزاری انتخابات را ممنوع کرده است. چرا؟ چون میدانیم که این قانون جدید برای چه تدوین شد. از زمانی که کاظمی آمد بلافاصله این تظاهرات شکل گرفت. حاصل آن تظاهرات تدوین قانون جدید انتخابات بود. از آن زمان حدس و گمان داده میشد که این ترفندی برای مدیریت انتخابات است. در آن زمان هم خیلی حرف و حدیث در این زمینه مطرح شد.
رویوران: آقای کاظمزاده همۀ حرف شما درست است. دادگاه قانون اساسی تا همین الآن که ما داریم با هم صحبت میکنیم نظری مغایر با ۲۰۱۸ نداده است. اگر نظر دهد شرایط عوض میشود. ولی تا الآن نداده است. ملاک دادگاه قانون اساسی است.
کاظمزاده: فرض کنید تا الآن نظر نداده باشد. ولی وقتی آنها به دادگاه قانون اساسی مراجعه کنند و قانون انتخابات به دادگاه ارائه شود قاضی هم میگوید این مغایرت دارد. یعنی این از آن حاصل خواهدشد. تقریباً نمیشود کسی به مثل دورۀ مالکی دلخوش کند. آن زمان هم این اتفاق افتاد که آنها باختند. علاوی رایادتان هست؟ بیشترین رأی را آورد. ولی مالکی نخست وزیر شد. چرا؟ چون اینها رفتند از بندی استفاده کردند. گفتند قانون اساسی گفته اولین ائتلاف بزرگی که در اولین نشست مجلس تشکیل میشود. اینها هم سریع فراکسیون بزرگ را تشکیل دادند و به جای علاوی مالکی نخست وزیر شد. آنها میدانستند که ممکن است دوباره به آن قضیه دچار شوند، لذا پیشاپیش اقدام کردند.
رویوران: این یک احتمال است. ممکن است یک نفر از دادگاه سؤال کند و آن هم مکلف است چیزی بگوید. تا الآن شرایط این است. جالب این است که علاوی که از شرکت در انتخابات استنکاف کرد و به لندن رفت الآن برگشته و سردمدار جریان اعتراض به انتخابات شده است. یک جنبش مدنی بر ضد انتخابات تشکیل داده و اعادۀ انتخابات را دنبال میکند. به هر حال بحث انتخابات و تفسیر ائتلاف بزرگ فعلاً یکی از مسائل عراق است تا این که تکلیف آیندۀ عراق را روشن کند. سمیناری در لبنان بود. من هم یکی از سخنرانان بودم. خانمی به نام گوهر الخالدی ازبغداد آمده بود. استاد دانشگاه بغداد است. جملۀ خیلی معنی داری گفت. گفت مکتب آمریکا مبتنی بر زر و زور است. این که پول بدهد تظاهرات انجام شود و جو را عوض کند. کار انگلیس مبتنی بر کارهای بنیادین بر اساس فهم شرایط عراق است. آمریکا در بغداد سرمایهگذاری میکند. انگلیس درنجف سرمایهگذاری میکند. نکته اینجاست. من از او سؤال کردم منظورت چیست؟ اگر این نکته را باز کنی ممنون خواهم شد. گفت: انگلیس روی خاندان مراجع سرمایهگذاری میکند. برخی از آقازاده ها با MI6 مرتبط هستند.
الآن جعفر پسر آیتالله شهید سید محمد باقر صدر سفیر عراق در انگلیس است. اصلاً به آقای صدر اباجعفر میگفتند. کاندید مقتدا برای نخست وزیری این آقا است. این خانم داشت به سؤال من جواب میداد. آقای دکتر محسن صالح که رئیس دانشکده ارتباطات لبنان است و فارغالتحصیل فرانسه است گفت: بدبختی این است که این جعفر دانشجو خودم بود. مقداری هم در مورد روحیات لیبرالی این آقا صحبت کرد. این واقعاً نشان میدهد که صحنۀ عراق خیلی پیچیده میشود. من با شنیدن حرفهای این خانم تعجب کردم. در این انتخابات پسر آقای خوئی از انگلیس به نجف برگشته است. فراکسیونی معرفی کرده است. در نجف عدنان الزرفی که میخواست نخست وزیر شود در رأس این فراکسیون است. جالب است که پسر آقای خوئی در نجف سه یا چهارکرسی به دست آورده است.
زورق: کدام پسر آقای خویی ؟
رویوران: عبدالمجید را صدریها و طرفداران مقتدا در صحن حرم کشتند. یکی از مسائلی که در مورد مقتدا گفته میشود این است
پدر مقتدا به نام محمد محمدصادق صدر با آقای خوئی بر سر حوزۀ ناطق و حوزۀ ساکت اختلاف نظر داشتند. لذا پسر آقای خوئی تا برگشت مقتدا گفت اینها حق برگشت به عراق را ندارند. به لندن بروند. زمانی که عبدالمجید ماند او اوباش را فرستاد توی صحن او را جلوی همه با مسلسل کشتند. اتفاقا همه معترض بودند که گستاخی تا این حد است که در حرم حضرت علی این کار را کردند. منظور این است که انگلیس روی ملت کار میکند. این خودش داستانی است. من روی این جعفر حساس شدم. جعفر جزء سه نفری است که مقتدا باید معرفی کند.
زورق: جعفر پسر شهید محمد باقر است؟
رویوران: بله. اگر راستش را بخواهید با شنیدن این حرفها خیلی به من برخورد.
زورق: از کجا معلوم این خانم راست بگوید؟
رویوران: از چند منبع دیگر پیگیر شدم. مثلاً حزبالدعوه که تابع آقای صدر است به شدت مخالف جعفر است. چون او متمایل به غرب میداند.
دومین بحث در مورد لبنان است. در لبنان تظاهراتی بود. تظاهرات از منطقهای از حومۀ جنوبی براه می افتد که تقریباً بین منطقۀ مسیحی و مسلمان است. بین شریعه و عین عمانه است. اتفاقی که افتاد این بود که شب افرادی آمدند بالای پشت بامها مستقر شدند. تیربارها را کار گذاشتند. جالب است که نزدیک به بیست صندوق تیر برای آنها آوردند. یعنی چهارساعت تیراندازی بود. هزاران تیر شلیک شد. نشان میداد که بعضی ازدیوارها سوراخ سوراخ است. این موضوع نشان دهندۀ این است که میلی به ایجاد نا امنی در لبنان وجود دارد. یعنی در کنار فشار حداکثری از لحاظ اقتصادی فشار امنیتی هم به آن اضافه شد. جامعۀ لبنان هم دارای ظرفیت کمی است. واقعاً دارند آنها را به آستانه تحمل میرسانند. دیروز برای اولین بار بود که سید را گفت من اولین بار است که میگویم ما صد هزار نیرو داریم.
ریسک نکنید. اشتباه محاسبه نکنید. بیادب هم نباشید. من تا حالا ندیده بودم سید تا این حد عکس العمل نشان دهد. جالب است که اینها که آمدند ساختمانها را گرفتند کل این محیط را هم بسته بودند که عقبنشینی بکنند. ارتش هم که آمد نگذاشتند جلو بیاید. سنگر بندی کرده بودند و تیراندازی میکردند و ارتش هم جلو نمیآمد. در نهایت بعد از ۵-۶ساعت اینها از منطقه عقبنشینی کردند. ارتش مدعی است تا الآن ۱۹ نفر را گرفته و دارد تحقیق میکند. معمولاً در لبنان تحقیقات خیلی به نتیجه نمیرسد. چون همینها نخست وزیر رشید کرامی را کشتند. رئیس جمهور را کشتند. مفتی خالد را کشتند. تونی فرنجیه پسر رئیس جمهور را کشتند. خیلی آدم کشتند. پسر کمیل شمعون را کشتند. متأسفانه سابقۀ لبنان این است که این نوع تحقیقات به نتیجۀ قطعی نمیرسد و پروندهها همین طوری میماند.
ولی این بار حزبالله خیلی به دولت اصرار می کندکه باید نتیجه مشخص شود. ما اجازه نمیدهیم این پرونده همین طوری بماند. برخی با تیر اندازی به حزب الله می کوشند آن را به جای اسرائیل درگیر مسائل داخلی بکند و آن را تخریب کنند. حزبالله حواسش هست. درگیر نمیشود ولی در عین حال نمیتواند در مورد جان این چند نفری که کشته شدند پاسخگو هم نباشد. لذا حزبالله در شرایط مدیریت میدانی پیچیده سخت، قرار گرفته است.
و اما یمن! تقریباً تصمیم انصارالله برای گرفتن مأرب قطعی شده است. به هر قیمتی باید مارب گرفته شود. اینها پیشروی کردند. تقریباً استراتژی اینها این است که جبهه را گسترش دهند که حملات هوایی آسیب کمتری بزند. لذا جبهه را دو استانی کردند. یعنی استان شبوه و استان مأرب. از استان شبوه دو تا فرمانداری آزاد شد. از استان مأرب یکی آزاد شد.
مشکل عربستان فقط یمن است. یعنی شما چپ و راست با آنها صحبت کنی یمن را مطرح میکنند. چون عربستان در این باتلاق گیر کرده و به دنبال یک راه حل آبرومندانه است که بتواند آبروی خودش را حفظ کند. از پریروز نیروهای زرهی سعودی از مأرب شروع به عقبنشینی کردهاند. خیلیها این را شاخصی در ارتباط با امکان سقوط مطرح میکنند. این که نمیخواهد همۀ امکانات یک مرتبه به دست طرف مقابل بیفتد. در جایی به نام عتان که فرمانداری است و آن را راحت گرفتند. در خیلی از جاها تعداد زیادی هم اسیر گرفتند. یکسری از اسرا مال القاعده هستند. یکسری از داعش هستند که در کنار سعودی میجنگیدند. الآن آمریکا و نماینده سازمان ملل همه میگویند راه حل یمن از طریق آتشبس در مأرب است. اینها همه به دنبال این هستند که اگر مأرب گرفته شود کار یمن تمام است.
تقریباً ۹۰درصد کار تمام شده است. لذا آنها نمیخواهند یکسرهسازی نظامی باشد. میگویند سیاسی باشد ولی اول مأرب متوقف شود تا ببینیم چکار باید بکنیم. انصارالله هم تا الآن قبول نکردند. گفتند مأرب باید یکسره شود.