بگزارش ویکی پدیا نِلسون رولیهلاهلا ماندِلا (زاده ۱۸ ژوئیه ۱۹۱۸ – درگذشته ۵ دسامبر ۲۰۱۳) نخستین رئیسجمهور آفریقای جنوبی است که در انتخابات دموکراتیک عمومی برگزیده شد. وی پیش از ریاست جمهوری از فعالان برجسته مخالف آپارتاید در آفریقای جنوبی و رهبر کنگره ملی آفریقا بود. او به خاطر دخالت در فعالیتهای مقاومت مسلحانه مخفی محاکمه و زندانی شد. مبارزه مسلحانه، برای ماندلا، آخرین راه چاره بود؛ او همواره پایبند به عدم توسل به خشونت بودماندلا در طول ۲۷ سال زندان، که بیشتر آن را در یک سلول در جزیره روبن سپری کرد، مشهورترین چهره مبارزه علیه آپارتاید در آفریقای جنوبی شد. گرچه رژیم آپارتاید و ملتهای طرفدار آن وی و کنگره ملی آفریقا را کمونیست و تروریست میدانستند، مبارزه مسلحانه بخشی جداییناپذیر از مبارزه علیه آپارتاید بود. ماندلا پس از آزادی از زندان در سال ۱۹۹۰، سیاست صلحطلبی را در پیش گرفت، و این امر منجر به تسهیل انتقال آفریقای جنوبی به سمت دموکراسیای شد که نماینده تمامی قشرها مردم باشد. وی قبل از کار به عنوان وکیل در ژوهانسبورگ، در دانشگاه فورت هار و دانشگاه ویتواترزند تحصیل کرد.
وی پس از دریافت جوایزی در طول چهار دهه، یک چهره سرشناس دولتی بود که تا اواخر عمر خود در مورد مسائل مهم عقاید خود را ابراز میکرد. او را در آفریقای جنوبی اغلب تحت عنوان مادیبا میشناسند، این عنوان افتخاری را بزرگان خاندان ماندلا به او دادهاند. این عنوان دیگر مترادف با نام نلسون ماندلا است. بسیاری از مردم آفریقای جنوبی نیز به نشانه احترام وی را مخولو (پدربزرگ) صدا میزنند. وی بنیانگذار بنیاد ریشسفیدان میباشد.
زندگینامه
آغاز
ماندلا در یک خانواده در روستای کوچک موزو در ناحیه متاتا، مرکز استان کیپ تاون از آفریقای جنوبی به دنیا آمد. پدر ماندلا، گادلا هنری مپهاکانییسوا، عضو شورای سلطنتی مردم تمبو بود، او از زمان تولد این مقام را به ارث برده بود و ماندلا نیز قرار بود چنین مقامی را به ارث ببرد. پدر ماندلا نقشی اساسی در به سلطنت رسیدن جونگینتابا دالیندیبو در تمبو داشت، دالیندیبو نیز پس از مرگ گادلا با به فرزندی گرفتن ماندلا به صورت غیررسمی این لطف وی را جبران کرد. در مجموع، پدر ماندلا چهار همسر داشت، که از این تعداد در مجموع سیزده فرزند (چهار پسر و نه دختر) داشت. ماندلا از نوسکنی فنی سومین (‘سومین’ از نظر نظام رتبهبندی پیچیده سلطنتی) همسر گادلا، در «اومزی» یا مزرعهای که ماندلا بیشتر دوران کودکی خود را در آن سپری کرد به دنیا آمد.
رولیهلاهلا ماندلا در هفت سالگی، نخستین عضو خانواده خود بود که به مدرسه پا گذاشت، وی در مدرسه توسط یک معلم متدیست، با تبعیت از نام هوراسیو نلسون دریاسالار انگلیسی «نلسون» نام نهاده شد. پدر رولیهلاهلا وقتی وی نه ساله بود در نتیجه بیماری سل درگذشت، و جونگینتابا، نایب السلطنه سرپرستی وی را بر عهده گرفت. ماندلا در یک مدرسه تبلیغی وسلی در همسایگی محل زندگی نایب السلطنه مشغول به تحصیل شد. بر اساس رسوم تمبو، او در شانزده سالگی تشریف، و در مؤسسه شبانهروزی کلارک بری، مشغول به تحصیل فرهنگ غرب شد. او به جای سه سال، در دو سال مدرک مقدماتی خود را اخذ کرد.
ماندلا در نوزده سالگی، در سال ۱۹۳۷، به هلدتون، دانشکده وسلی در فورت بیوفورت که بیشتر خانواده سلطنتی در آن مشغول به تحصیل بودند عزیمت کرد، و به ورزشهای بوکس و دو و میدانی علاقهمند شد. پس از شرکت در کنکور او شروع به تحصیل در مقطع کارشناسی علوم انسانی در دانشگاه فورت هار کرد، او در این دانشگاه با اولیور تامبو، آشنا شد و آنها تبدیل به دوست و همکار پایداری شدند.
ماندلا در پایان سال اول تحصیلات خود، در تحریم شورای نمایندگی دانشجویان که در اعتراض به سیاستهای دانشگاه انجام گرفت شرکت کرد، و پس از آن از فورت هار اخراج شد. کمی پس از آن، جونگینتابا به ماندلا و جاستیس (پسر نایب السلطنه که وارث تاج و تخت بود) اعلام کرد که قصد دارد برای هر دوی آنها مراسم ازدواج ترتیب دهد. هر دو مرد جوان با ناراحتی از این مسئله به جای آنکه ازدواج کنند، تصمیم گرفتند راحتی قلمرو نایبالسلطنه را رها کرده و به تنها جایی که امکانش بود بگریزند: ژوهانسبورگ. ماندلا به محض ورود به ژوهانسبورگ، به عنوان نگهبان معدن شروع به کار کرد. اما، بلافاصله پس از آنکه کارفرمای وی پی برد که ماندلا پسر ناتنی نایبالسلطنه است که از خانه گریخته وی را اخراج کرد. پس از آن ماندلا به لطف ارتباطی که با دوست و همکار خود والتر سیسولو داشت به عنوان منشی یک شرکت حقوقی شروع به کار کرد. ماندلا در حین کار، تحصیلات خویش را به صورت مکاتبهای در دانشگاه آفریقای جنوبی (UNISA) به اتمام رساند، و پس از آن شروع به تحصیل در رشته حقوق در دانشگاه ویتواترسرند کرد. ماندلا در این مدت در شهرکی به نام الکساندرا زندگی میکرد.
فعالیت سیاسی
پس از آنکه حزب ملیگرا که اکثریت اعضای آن را آفریکانسهای طرفدار سیاست جدایی نژادی آپارتاید تشکیل میدادند در انتخابات ۱۹۴۸ پیروز شد، ماندلا در مخالفت کنگره ملی آفریقا در سال ۱۹۵۲ و مبارزات کنگره خلق در سال ۱۹۵۵، که اتخاذ منشور آزادی توسط آن برنامه بنیادین آرمان ضد آپارتاید را فراهم میکرد نقشی اساسی داشت. در این زمان، ماندلا و همکارش اولیور تامبو شرکت حقوقی ماندلا و تامبو را مدیریت میکردند، و خدمات حقوقی رایگان یا ارزان قیمت در اختیار آن دسته از سیاهانی که قادر به برخورداری از نمایندگی قانونی نبودند قرار میدادند.
ماندلا که در آغاز طرفدار مبارزه عمومی غیر خشونتآمیز بود، در ۵ دسامبر ۱۹۵۶ به همراه ۱۵۰ تن دیگر دستگیرشده، و متهم به خیانت شد. محاکمه به اتهام خیانت از ۱۹۵۶ تا ۱۹۶۱ ادامه یافت، و همگی آنان تبرئه شدند. از سال ۱۹۵۲ تا ۱۹۵۹ با روی کار آمدن طبقه جدیدی از فعالان سیاهپوست (آفریکانیست) در شهرکها که خواستار اتخاذ تدابیر جدیتری علیه رژیم حزب ملیگرا بود، فعالیت کنگره ملی آفریقا با اختلالات زیادی همراه بود. رهبران کنگره ملی آفریقا یعنی آلبرت لوتولی، اولیور تامبو و والتر سیسولو نه تنها احساس میکردند که تحولات با سرعت زیادی در حال رخ دادن است، بلکه رهبری خود را نیز در خطر میدیدند. در نتیجه آنان در تلاش برای جلب موقعیتی بهتر از آفریکانیستها بر آن شدند که موقعیت خود را از طریق اتحاد با احزاب سیاسی کوچک سفیدپوستها، رنگینپوستها و هندیها بهبود بخشند. آفریکانیستها کنفرانس منشور آزادی را که در سال ۱۹۵۵ در کلیپتون برگزار شد به باد تمسخر گرفتند. دلیل آنها برای این کار آن بود که کنگره ملی آفریقا که بیش از ۱۰۰ هزار عضو داشت در اتحادیه کنگره تنها یک حق رأی داشت. در این اتحادیه چهار دبیرکل از پنج حزب حاضر از اعضای حزب کمونیست آفریقای جنوبی (SACP) داشت، که به شدت به سیاستهای مسکو پایبند بودند.
در سال ۱۹۵۹، پس از آنکه بیشتر آفریکانیستها، با حمایت مالی از غنا و پشتیبانی چشمگیر سیاسی از جانب باسوتو مستقر در ترنسوال از این کنگره جدا شده و تحت رهبری رابرت سوبوکوه و پوتالکو لبالو، کنگره پان آفریکانیست را تشکیل دادند کنگره ملی آفریقا بیشتر حمایت نظامی خود را ازدست داد. پس از قتلعام حامیان کنگره پان آفریکانیست، در مارس ۱۹۶۰، و تحریم کنگره پان آفریکانیست و کنگره ملی آفریقا، کنگره ملی آفریقا و حزب کمونیست آفریقای جنوبی به متابعت از جنبش مقاومت آفریقا (شورشیان لیبرال) و کنگره پان آفریکانیست پرداختند. لوتولی، که متهم به بیاعتنایی شده بود، به حاشیه کشانده شد، و کنگره ملی آفریقا و حزب کمونیست آفریقای جنوبی به کنفرانس فراگیر آفریقا در سال ۱۹۶۱، که تمامی احزاب در آن گرد آمدند تا به راهبرد مشترکی دست یابند متوسل شدند و در این کنفرانس ماندلا با اعلام تشکیل اومخونتو وسیزوه، که بر اساس ایرگو، نهضت چریکی یهودیان، تشکیل شده و رهبری آن را ماندلا و دنیس گلدبرگ، لیونل «راستی» برنشتاین، و هارولد ولپه فعالان یهودی حزب کمونیست آفریقای جنوبی بر عهده داشتند دعوت به مبارزه نظامیکرد.
پس از آن ماندلا پنهانی کشور را ترک کرد و با رهبران آفریقا در الجزایر و دیگر نقاط دیدار کرد. ماندلا که از پی بردن به عمق حمایت از کنگره پان آفریکانیست و عقیده عموم مبنی بر آنکه کنگره ملی آفریقا یک انجمن کوچک وابسته به قبیله خهوسا و تحت کنترل سفیدپوستان کمونیست قرار دارد شگفت زده شده بود، به آفریقای جنوبی بازگشت و مصمم شد تا بخش ملیگرای آفریقا را در اتحاد کنگره تقویت کند. تصور بر این است که بحث ماندلا با رهبران حزب کمونیست آفریقای جنوبی بر سر این مسئله منجر به دستگیری وی در نزدیکی هوویک شد. ویلیام بلوم، یکی از کارکنان سابق وزارت امور خارجه آمریکا، گفتهاست سازمان سیا محل اختفای ماندلا را به پلیس اعلام کرده بود.
دستگیری و زندانی شدن
در سال ۱۹۶۱، ماندلا رهبری اومخونتو وسیزوه (به معنای «نیزه ملت»، و نیز با علامت اختصاری “MK”) شاخه نظامی کنگره ملی آفریقا (ANC) را که خود یکی از بنیانگذاران آن بود بر عهده گرفت. او مبارزات خرابکاری علیه اهداف نظامی و دولتی را رهبری کرده، و طرحهایی تدوین کرد تا در صورتی که خرابکاری نتوانست به آپارتاید خاتمه دهد به جنگ چریکی متوسل شود. چند دهه بعد، خصوصاً در دهه ۱۹۸۰، اومخونتو وسیزوه تبدیل به جنگ چریکی علیه رژیم حاکم شد. ماندلا همچنین در خارج از کشور مبادرت به جمعآوری کمکهای مالی برای MK کرد، و در دیدار با برخی از دولتهای آفریقا ترتیباتی برای آموزش شبه نظامی داد.
در ۵ اوت ۱۹۶۲، ماندلا پس از هفده ماه گریز دستگیرشده و در دژ ژوهانسبورگ زندانی شد. ویلیام بلوم، یکی از کارکنان سابق وزارت امور خارجه آمریکا، گفتهاست سازمان سیا محل اختفای ماندلا را به پلیس اعلام کرده بود. سه روز بعد، در حضور ماندلا در دادگاه وی متهم به رهبری اعتصاب کارگران در سال ۱۹۶۱ و ترک غیرقانونی کشور شد. در ۲۵ اکتبر ۱۹۶۲، ماندلا به پنج سال زندان محکوم شد. دو سال بعد در ۱۱ ژوئن ۱۹۶۴، به اتهام شرکت ماندلا در کنگره ملی آفریقا (ANC) برای وی حکم دیگری صادر شد.
در حالیکه ماندلا در زندان بود، پلیس در ۱۱ ژوئیه ۱۹۶۳، رهبران کنگره ملی آفریقا را در مزرعه لیلیسلی، در ریوونیا، واقع در شمال ژوهانسبورگ دستگیر کرد. ماندلا نیز به محاکمه ریوونیا کشانده شد، و در این روند ماندلا، احمد کاترادا، والتر سیسولو، گووان مبکی، آندرو ملانجلی، ریموند مهلابا، الیاس موتسوئالدی، والتر مکوایی (که در حین محاکمات از زندان گریخت)، آرتور گلدریچ (که قبل از محاکمه از زندان گریخت)، دنیس گلدبرگ و لیونل «راستی» برنشتاین توسط قاضی پرسی یوتار متهم به خرابکاری و اتهاماتی معادل خیانت، که اثبات آن برای دولت سادهتر بود شدند.
ماندلا در بیانیه خود که از جایگاه متهم در آغاز جلسه دفاع خود در محاکمه ۲۰ آوریل ۱۹۶۴ در دیوان عالی پرتوریا بیان کرد، به تبیین دلیل توسل کنگره ملی آفریقا به استفاه از تاکتیک خشونت پرداخت. بیانیه وی نشان میداد که چگونه کنگره ملی آفریقا تا پیش از قتلعام شارپویل سالها از طریق صلحآمیز به دنبال مقابله با آپارتاید بودهاست. این حادثه که همزمان با برگزاری همهپرسی تأسیس جمهوری آفریقای جنوبی و اعلام وضعیت فوقالعاده همزمان با ممنوعیت فعالیت کنگره ملی آفریقا بود تنها چارهای که برای کنگره ملی آفریقا باقی گذاشت توسل به خرابکاری بود. هر اقدام دیگری معادل تسلیم بیقید و شرط بود. ماندلا به ارائه توضیحاتی در مورد طراحی Manifesto of Umkhonto در تاریخ ۱۶ دسامبر ۱۹۶۱ به منظور افشای شکست سیاست کنگره ملی آفریقا پس از امتناع بیگانگان از سرمایهگذاری در کشور پرداخت. اوبا این عبارات یه اظهارات خود خاتمه داد:
کاریکاتوری از کارلوس لاتوف که ماندلا را با زندانیان فلسطینی مقایسه میکند.
«در طول زندگیام خود را وقف مردم آفریقا کردهام. با استیلای سفیدپوستان مبارزه کردهام، و با استیلای سیاهان نیز مبارزه کردهام. به دنبال آرمان جامعهای آزاد و دموکراتیک که همه بتوانند در آن در توازن و با فرصتهایی برابر زندگی کنند بودهام. این آرمان من است که امیدوارم با آن زندگی کرده و بدان دست یابم. اما اگر نیاز باشد آمادهام برای این آرمان بمیرم.»
برام فیشر، ورنون بران، خوئل جوفه، آرتور چاسکالسون و جورج بیزوس اعضای تیم وکلای مدافع متهمان بودند. هارولد هنسون در پایان جریان محاکمه برای درخواست تخفیف در مجازات به جمع وکلای مدافع پیوست. همگی متهمان به استثنای راستی برنشتاین گناهکار شناخته شده، اما از مجازات مرگ گریخته و در تاریخ ۱۲ ژوئن ۱۹۶۴ محکوم به حبس ابد شدند. از جمله موارد اتهامات آنان میتوان از این موارد نام برد: شرکت در اقدامات نظامی، خصوصاً چهار مورد اتهام خرابکاری، که ماندلا همه آنها را پذیرفت، و توطئه برای کمک به دیگر کشورها در جهت حمله به آفریقای جنوبی، که ماندلا این اتهام را نپذیرفت.
ماندلا در جزیره روبن زندانی شد و از بیست و هفت سال زندان متعاقب آن هیجده سال را در این زندان به سر برد. در این زندان بود که ماندلا زندگینامه خود را، تحت عنوان راه طولانی به سوی آزادی نوشت. اما، ماندلا هیچ چیزی در مورد همدستی فردریک دکلرک در خشونتهای دهههای هشتاد و نود، یا نقش همسر سابق خود وینی ماندلا در آن قتلعام افشا نکرد. اما، او بعدها در همکاری با دوست روزنامهنگار خود آنتونی سمپسون به بررسی این مسائل در ماندلا: زندگینامه تأیید شده پرداخت. ماندلا در مدتی که در زندان بود، همچنان با کنگره ملی آفریقا در ارتباط بود، و این کنگره در تاریخ ۱۰ ژوئن ۱۹۸۰ بیانیهای از جانب وی منتشر کرد، که بخشی از آن به شرح زیر است: «متحد شوید! بسیج شوید! بجنگید! باید آپارتاید را در بین سندان اقدامات تودههای متحد و چکش مبارزه مسلحانه در هم بکوبیم!»
در فوریه ۱۹۸۵ رئیسجمهوری آفریقای جنوبی پیشنهاد آزادی مشروط او را به شرط محکوم کردن بیقید و شرط خشونت به عنوان ابزاری سیاسی را داد. وزرا با این پیشنهاد مخالف بودند زیرا معتقد بودند ماندلا هرگز در ازای آزادی شخصی به این متعهد نخواهد شد که سازمانش مبارزه مسلحانه را خاتمه بدهد. ماندلا پیشنهاد را قویاً رد کرد و از طریق دخترش زیندزی در اعلامیهای گفت «چه آزادی به من پیشنهاد میشود در حالیکه سازمان مردم ممنوع باقی میماند؟ تنها مردم آزاد میتوانند مذاکره کنند. یک زندانی نمیتواند قرارداد ببندد.»
نلسون ماندلا از نمادهای برجسته مبارزه برای آزادی و برابری سیاهپوستان و از زمینهسازان وحدت آفریقای جنوبی جدید بهشمار میرود.
آزادی
ماندلا تا فوریه ۱۹۹۰ که تلاش کنگره ملی آفریقا و مبارزات بینالمللی با شعار «نلسون ماندلا را آزاد کنید!» منجر به آزادی وی شد همچنان در زندان باقیماند. فردریک د کلرک رئیسجمهور نیز همزمان دستور آزادی ماندلا، و پایان ممنوعیت فعالیت کنگره ملی آفریقا را صادر کرد.
ماندلا در روز آزادی خود یعنی ۱۱ فوریه ۱۹۹۰، به ایراد سخنرانیای خطاب به ملت پرداخت. وی همزمان با اعلام پایبندی خود به صلح و آشتی با اقلیت سفیدپوستان کشور، به وضوح اعلام کرد که مبارزه مسلحانه کنگره ملی آفریقا هنوز به پایان نرسیدهاست:
«توسل ما به مبارزه مسلحانه در سال ۱۹۶۰ با تشکیل (اومخونتو وسیزوه) شاخه نظامی کنگره ملی آفریقا صرفاً اقدامی دفاعی در برابر خشونت آپارتاید بود. عواملی که ایجابکننده مبارزه مسلحانه بود امروز همچنان باقی است. ما چارهای جز ادامه نداریم. امیدواریم به زودی شرایطی برای حل این مسائل از طریق مذاکره فراهم شود، تا دیگر نیازی به مبارزه مسلحانه نباشد.»
اما وی اعلام کرد که توجه وی معطوف به برقراری صلح برای اکثریت سیاهپوست و دادن حق رأی به آنان چه در انتخابات کشوری و چه در انتخابات محلی است.
ریاست کنگره ملی آفریقا و ریاست جمهوری آفریقای جنوبی
نخستین انتخابات دموکراتیک آفریقای جنوبی که در آن همه افراد میتوانستند شرکت کنند در تاریخ ۲۷ آوریل ۱۹۹۴ برگزار شد. کنگره ملی آفریقا اکثریت را در انتخابات به خود اختصاص داد، و ماندلا، به عنوان رهبر کنگره ملی آفریقا، به عنوان نخستین رئیسجمهور سیاهپوست کشور برگزیده شد، و در دولت اتحاد ملی دکلرک از حزب ملیگرا به عنوان معاون رئیسجمهور برگزیده شد. ماندلا به عنوان رئیسجمهور از مه۱۹۹۴ تا ژوئن ۱۹۹۹، رهبری انتقال از فرمانروایی اقلیت و آپارتاید را بر عهده داشت، و به خاطر حمایت از صلح ملی و بینالمللی تحسین بینالمللی را به دست آورد. اما خصوصاً زمانی که آفریقای جنوبی در سپتامبر ۱۹۹۸ و در زمان ریاستجمهوری وی به لسوتو حمله کرد، انتقاداتی از دولت وی به عمل آمد.
زمانی که آفریقای جنوبی میزبانی جام جهانی راگبی ۱۹۹۵ را بر عهده داشت، نلسون ماندلا اتباع غیر سفیدپوست آفریقای جنوبی را به حمایت از تیم اتحادیه ملی راگبی آفریقای جنوبی که پیش از آن مورد نفرت همگان بود دعوت کرد. پس از آنکه تیم اسپرینگبوک با پیروزی بر نیوزیلند به قهرمانی رسید، ماندلا با پوشیدن لباس اسپرینگبوک جام قهرمانی را به کاپیتان سفیدپوست این تیم، فرانکو پینار اهدا کرد. این اقدام ماندلا گامی مهم در راستای برقراری آشتی میان سیاهان و سفیدپوستان آفریقای جنوبی محسوب شد.
برخی گروهها نیز از پیشرفت اجتماعی دولت ماندلا، خصوصاً در زمینه ناکارآمدی دولت در رویارویی با بیماری ایدز انتقاد کردند. ماندلا پس از بازنشستگی، اذعان کرد که عدم توجه کافی وی به همهگیری HIV/AIDS ممکن بود عواقب وخیمی برای کشورش به همراه داشته باشد. وی در فرصتهای مختلف اهمیت این بحران آفریقای جنوبی را گوشزد کردهاست.
سفر به ایران
ماندلا یک بار در دوره ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی و بار دیگر در دوره محمد خاتمی به ایران سفر کرد. او در دیدار با مقام معظم رهبری او را رهبر خود خواند مقام معظم رهبری نیز تلاش های او را مورد ستایش قرار داد.
مرگ
وی روز پنجشنبه ۵ دسامبر ۲۰۱۳ (۱۴ آذر ۱۳۹۲) در شهر ژوهانسبورگ در آفریقای جنوبی در سن ۹۵ سالگی درگذشت. جیکوب زوما، رئیسجمهور آفریقای جنوبی در بیانیهای تلویزیونی این خبر را اعلام کرد و گفت که آقای ماندلا اکنون «ما را ترک کردهاست.» زوما گفت که ماندلا در ساعت هشت و ۲۰ دقیقه به وقت محلی درحالی که اعضای خانوادهاش در کنارش بودند در آرامش درگذشت.
آثار
ماندلا کتابها و مقالات متعددی منتشر کردهاست. خاطرات وی با نام راه دشوار آزادیبا ترجمه مهوش غلامی به فارسی منتشر شدهاست. آخرین کتاب در مورد وی با نام انگلیسی Conversation with Myself – “خودگوییهای من”- که در سال ۲۰۱۱ از سوی بنیاد ماندلا مشتمل بر ناگفتههای زندگی وی انتشار یافته در سال ۱۳۹۰ در زبان فارسی با عنوان پندارها و گفتارها[ با ترجمه علیاکبر عبدالرشیدی انتشار یافتهاست و در سال ۱۳۹۵به زبان کردی باترجمه مهرداد رحیمیان منتشر شد.
جوایز و افتخارات
- عفو بینالملل سفیر جایزه وجدان (۲۰۰۶)
- جایزه صلح نوبل (۱۹۹۳)
- عضو افتخاری کانادا
- حکم سنت جورج
- مدال آزادی ریاستجمهوری
- جایزه صلح لنین (۱۹۹۰)
- بهارات رانتا (۱۹۹۰)
- حکم لیاقت
- آزادی شهر از ژوهانسبورگ(۲۰۰۴)
ابراهیم یعقوب زَکزاکی(زاده ۵ مه ۱۹۵۳) روحانی و رهبر شیعیان نیجریه است.وی که از ۶ سال پیش به همراه همسرش در حصر خانگی و زندان بسر میبرد ۲۸ ژوییه ۲۰۲۱ آزاد شد. دادگاه عالی ایالتی «کادونا» در نیجریه با صدور حکمی دبیرکل جنبش اسلامی این کشور و همسر وی را از تمام موارد اتهامی تبرئه و حکم آزادی آنها را صادر کردزندگیوی در پنجم ماه ۱۹۵۳ میلادی در شهر زاریا در ایالت کادونا، شمالِ غربی نیجریه به دنیا آمد. در سال ۱۹۷۹ در رشتهٔ اقتصاد از دانشگاه احمدو بلو لیسانس گرفت. پیش از دانشگاه، دو سال در مدرسهٔ استانی عربی و چهار سال (۱۹۷۱–۱۹۷۵) در مدرسهٔ معروف مطالعات عربی در کانو درس خوانده بود. آموزش اولیهٔ اسلامی–قرآنی را نزد علمای مختلف در حوزههای زاریا به پایان رسانده بود.فعالیت سیاسیزکزاکی از بدو ورود به دانشگاه فعالیت سیاسی را آغاز کرد. سالهای ۱۹۷۷ و ۱۹۷۸ دبیرکل انجمن دانشجویان مسلمان نیجریه در پردیس اصلی دانشگاه احمدو بلو بود. سال ۱۹۷۹، معاون امور بینالملل کمیته ملی همین انجمن شد. چیزی به پایان دوران دانشجوییاش نمانده بود که در ایران انقلاب شد. همزمان جنبشِ اسلامیِ نیجریه هم که تحت تأثیر روحالله خمینی بود، شکل گرفت.زکزاکی از چهرههای اصلی اعتراضهای سراسری دانشجویی بود که میخواستند قوانین شرع در بازبینی قانون اساسی نیجریه لحاظ شود. فعالیت زکزاکی در دوران دانشجویی به دانشگاه محدود بود، اما بعد از فارغالتحصیلی به شهرها و روستاها گسترش یافت.زندگی شخصیهمسر زکزاکی، زینتالدین ابراهیم نام دارد. گزارشهای حاکی از این بود که در جریان محاصره خانه او گلوله خورد و کشته شد، هرچند ارتش این خبر را تکذیب کرد. زکزاکی مجموعاً ۹ فرزند دارد که هفت نفر آنان پسر و دو نفرشان دختر بودهاست. سه پسر دیگرش حماد، حمید و علی در ژوئن ۲۰۱۴، هنگام راهپیمایی روز قدس به دست نظامیان، کشته شدند. از فرزندان زکزاکی دو دختر به نامهای نصیبه و سهیلا و یک پسر به نام محمد باقی ماندهاست.زندان و دستگیریزکزاکی چندینبار به اتهام فتنه و اخلال در نظم عمومی زندانی شده. زکزاکی در همهٔ حکومتهای نیجریه از اوباسناجو و شاجاری و بوهاری گرفته تا بابانگیدا و آباچا او را حبس کردهاند. روی هم رفته، ۹سال در ۹ زندان کشور به سر برده – از جمله زندان انوگو (۱۹۸۱–۱۹۸۴)، زندان پورت هارکورت، و زندان کادونا. سپتامبر ۲۰۰۹، حکومت آباچا وی را زندانی و مرکز اسلامی و محل سکونتش را در زاریا خراب کرد.در روز ۱۳ دسامبر ۲۰۱۵ بر اثر حملهٔ ارتش نیجریه به حسینیهٔ بقیهالله و منزل، ابراهیم زکزاکی نیز زخمی شد و توسط ارتش دستگیر و زندانی شد. ارتش نیجریه علت را تلاش هواداران او برای ترور رئیس ستاد ارتش نیجریه در منطقه زاریا اعلام کرد.حمله ارتش علیه جنبشکشتار روز قدس ۲۰۱۴در ۲۵ ژوئیه ۲۰۱۴، در تظاهرات روز قدس در شهر زاریا ۳۵ تن از همراهان ابراهیم زکزاکی مورد هدف تیراندازی قرار گرفتند که سه تن از آنها سه فزرند او بود. کمیسیون حقوق بشر اسلامی بریتانیا در اکتبر ۲۰۱۴ گزارشی از این کشتار منتشر کرده و به نقش ارتش اشاره کرد.کشتار زاریا ۲۰۱۵در جریان این کشتار، زکزاکی همراه با همسرش و صدها نفر از طرفدارانش و سه فزرند دیگرش توسط ارتش نیجریه زخمی و دستگیر شدند.بازداشت و دستور آزادیبر اساس نظر دادگاه نیجریه در ۲ دسامبر ۲۰۱۶، دستور آزادی زکزاکی از ادارهٔ استخبارات نیجریه به بازداشت پلیس برای ۴۵ روز صادر شد. همچنین زکزاکی و همسرش موظف به پرداخت ۵۰میلیون واحد پول نیجریه شدند قاضی اعلام کرد که این توجیه خوبی نیست که او را برای محافظت خودش نگه میداریم. از دسامبر ۲۰۱۵ تا ۱۳ ژانویهٔ ۲۰۱۸ او و همسرش در جای نامشخصی تحت بازداشت بودند و تنها دکتر او مجاز به ملاقات بود.در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹ آنها تحت نظارت شدید امنیتی به دادگاه مراجعه کرده و دادخواست رسیدگی دادند.در ژوئیۀ ۲۰۱۹، بهمنظور تقاضای آزادی زکزاکی، صدها نفر از طرفداران او خارج ساختمانهای دولتی اجتماع کردند و پلیس با استفاده از تیراندازی و گاز اشکآور برای پراکندهکردن آنها اقدام کرد. در این درگیریها ۲نفر کشته و بیش از ۴۰نفر دستگیر شدند. رهبر جنبش اسلامی نیجریه، گفت که تا زمانی که از آزادی زکزاکی اطمینان پیدا نکنیم، این تظاهرات ادامه دارد؛ چرا که او فورًا به درمان و اعزام به خارج از کشور نیاز دارد.نادیده گرفتن حکم دیوان عالی نیجریهبر اساس حکم دیوان عالی نیجریه، زکزاکی رهبر جنبش شیعیان باید فوراً آزاد شود. ولی همچنان حکومت از آزادی او سر باز میزند. این حکم توسط گابریل کولاول در دوم دسامبر سال ۲۰۱۶ صادر شد. در هنگام صدور حکم، وی استدلال مخالفان مبنی بر تحت حفظ بودن وی برای محافظت از وی را رد کرد.آزادی قطعی در ژوئیه ۲۰۲۱وی که از ۶ سال پیش به همراه همسرش در حصر خانگی و زندان بسر میبرد ۲۸ ژوئیه ۲۰۲۱ آزاد شد. دادگاه عالی ایالتی «کادونا» در نیجریه با صدور حکمی دبیرکل جنبش اسلامی این کشور و همسر وی را از تمام موارد اتهامی تبرئه و حکم آزادی آنها را صادر کرد.ماندلا و زکزاکی دو مبارز راه آزادی آفریقا بوده اند ماندلا از دنیا رفت ولی زکزاکی زنده است و شرایط سختی را تحمل می کند. آیا غرب اجازه خواهد داد که زکزاکی سازش ناپذیر به مبارزات خود تا آزادی آفریقا ادامه دهد.
نظر شما چیست؟
مدتی است که چشمان مردم ستم کشیده دنیا باز شده و در مقابل زور و ظلم می ایستند
کاملا موافقم
بیداری اسلامی تنها به کشورهای عربی محدود نیست کشورهای آفریقای نیز دارند به این جریان می پیوندند
دامنه محور مقاومت داره به بسیاری از نقاط گسترش پیدا میکنه