سید احمد حسینی متخلص به شهریار شاعر پاکدل و پاک طینت و بزرگوار پاکستانی است. باید عرض بکنم که حدود هفت هشت ده سال هست که من با سید احمد حسینی افتخار آشنایی را دارم و آشنایی ما از جلسات شعری که در شهر مقدس قم برگزار میشوند و در منزل استاد بزرگوار استاد مجاهدی که خیرات و برکات بسیار زیادی داشته است و تولیدات شعر بسیار زیادی آنجا رقم خورده است و اساتیدی بزرگی را ایشان تربیت کردهاند. در همین جلسات من با سید احمد آشنا شدم و در آن جلسه از ایشان درخواست کردیم که ایشان خودشان را معرفی بکند و شعر بخواند.
ایشان خودشان را معرفی کردند و شعر خواندند و گفتند که من به زبان اردو شعر میگفتم و شعر میگویم و به تازگی وارد حیطه زبان فارسی شدهام. آن استعدادی که لازمهی شعر گفتن هست، آن حس و حال و آن خلاقیتی که شعر لازم دارد و آن حالتی که در یک شاعر باید باشد، همه را در وجود ایشان دیدیم و دیدند.
راجع به شعرِ سید احمد اگر بخواهم ایشان را معرفی بکنم، شعر سید احمد حسینی تلفیقی هست از شعر اقبال لاهوری و بیدل دهلوی. سبکی که دنبال میکند و سبکی که با رگ و پوستش با آن سبک آشنا هست، سبک هندیست. بسیار استادانه و پخته شعر میسراید. در حیطههای مختلفی وارد شده است. جالب است که بدانید در حیطه طنز وقتی وارد میشود، بسیار نمکین و ملیح شعر میگوید، وقتی در حیطه شعر آیینی و ولایی و اهلبیت وارد میشود، میبینیم که زبان بسیار فاخر و گرانمایهای دارد. وقتیکه در حیطه شعر اجتماعی یا شعر اعتراض یا شعر عاشقانه قرار میگیرد، میبینیم که باز هم حرفهای بسیار زیادی برای گفتن دارد. وقتیکه تخلص ایشان را میشنویم که یک شاعر غیر ایرانی اهل پاکستان تخلص شهریار را برای خودش انتخاب میکند، این نشان از علاقهی ایشان به استاد شهریار دارد و تأثیری که قاعدتا از شعر استاد شهریار در وجود این شاعر آیینی شکل گرفته است.
سید احمد حسینی یکی از بیست چهره برتر ادبی جوان کشور پاکستان در سالهای گذشته بوده است و برای جماعت ادبی کشور پاکستان یک چهره بسیار شناخته شده است. در جلسات و جشنوارهها و کنگرههای مختلف بسیاری در کشور ایران حائز رتبه شده است و برگزیده شده است و جزو میهمانان خاص بوده و حس و حالِ زلالش هر بیننده و هر شنوندهای را به وجد میآورد و همه از شعرش لذت میبرند.
یکی از سختترین سبکهایی که برای سرودن شعر در اختیار ما هست، سبکِ هندی است که یک سبک لایهلایهای هست که باید مفهوم و شیرینیها و حلاوتهایش در لایههای پنهان شعر برای غواصان معنی و برای گوهر شناسانِ واژگانِ فاخرِ زبان و ادبیات فارسی شناخته شده است و خیلی از شعراء ورود پیدا نمیکنند به این زبان، اما سید احمد با آن پیشینهی ادبی که دارد و آن مطالعاتی که داشته است و آن تاثیری که از بیدل دهلوی و صائب تبریزی گرفته است، در این سبک بسیار درخشان ظاهر شده است.
تضمینهایی که از اشعار حافظ دارد، بسیار بسیار شنیدنیست بخصوص آن تضمینی که راجع به امام حسین (ع) دارد. اما یکی از اتفاقاتی که خدا را شکر میکنم به واسطه آن، این بوده است که بعد از اینکه برای چند جلسه آمد و شرکت کرد، دیدیم که سید احمد یکدفعه غیبش زد و ما ایشان را زیارت نکردیم. حدود چهار سال ایشان نبودند و ما همه فکر کردیم که ایشان به کشور خودشان پاکستان برگشتند و دیگر در ایران نیستند. در یکی از سفرهایی که در یکی از روستاهایی شهر قم داشتم، تصادفا ایشان را بعد از چند سال دیدم. جلو رفتم. سلام علیک کردم. ایشان را در آغوش گرفتم. نشستیم و گرم صحبت شدیم و گفتم شما کجا بودید؟ گفت: هیچی. من انگیزه زیادی نداشتم برای اینکه در جلسات شرکت بکنم. احساس میکنم که جایگاهی هست که جایگاهِ من نیست و من شاید نتوانم به رشد و کمال در این زبان برسم.
آنجا مفصل با سید احمد صحبت کردم و از ایشان خواهش کردم که به جلسات برگردد و در کنار ما باشد و شمارهای از ایشان گرفتم و باهم ارتباط پیدا کردیم و سید احمد از آن روز مردومردانه قدم به میدان و جولانگاهِ شعر فارسی گذاشت و روز به روز شاهد شکوفایی و عزتمندی این شاعر عزیز کشور همسایه هستیم. تا آنجایی که میدانم، سید احمد حسینی به زبان فارسی، به زبان اردو و به زبان انگلیسی احاطه و تسلط بسیار خوبی دارد و زبان عربی را هم تا حدودی، بخاطر طلبه بودن، تسلط دارد. این ژن شعر و شاعری در وجود ایشان هست. فرزند دلبند و گرانقدرشان و دخترخانم ایشان هم تا آنجایی که اطلاع دارم، از سن شش هفت سالگی سرودن شعر را شروع کرده است و بسیار بسیار عالی مثلِ پدر بزرگوارش شعر میگوید که امیدوارم از شعرهای ایشان هم بیش از پیش استفاده بکنیم و لذت ببریم.
زبان فارسی حلقه اتصال ما و شاعرانی هست که به این زبان شعر میگویند. برایمان هیچ تفاوتی ندارد که شاعر اهل کشور عزیز افغانستان باشد، اهل پاکستان باشد، اهل تاجیکستان باشد. کما اینکه در تمام این کشورها شاعرانی هستند که برایمان حکم برادر را دارند و آثارشان ما را بر سرِ ذوق میآورد. شاید بشود اینگونه گفت که زبان فارسی اصیل و فاخر در کشورهای همسایه که تا حدودی با زبان فارسی آشنایی دارند و بعضی از ساکنانشان به زبان فارسی صحبت میکنند، هنوز اصالت پیشین خودش را حفظ کرده است و مثل زبان محاورهای که ما استفاده میکنیم، این همه کلمات غریبه و کلمات لاتین واردش نشدهاند.
امیدوارم که این سرمایهی گرانبهای زبان شیرین فارسی را قدر بدانیم و ان شاءالله صحیح و سالم به دست آیندگان بسپاریم. شاعران پیغمبران زمانه خویش هستند و شغلشان و پیشهشان و عشقشان پیامبر بودن هست. امیدوارم پیامبرانِ خوبی در عرصه شعر باشیم.