شکی نیست که تاریخ شناسان بر پایه کاوش ها و کشفیات آثار باستانی و رمز گشایی آنها در جای جای جهان کنونی یک تصویری از تمدن های کهن جهان ترسیم کرده که این اماکن اکنون مورد توجه توریستها جهان قرار گرفته اند. اما این تصویر بر پایه اکتشافات جدید در فلات مرکزی ایران دچار دگرگونی خواهد شدو آثار کشف شده جدید ثابت می کند که یکی ازنخستین تمدنهای بشری در هفت هزار سال پیش در ایران کنونی شکل گرفته و اینگونه تصویر سازی کلان تاریخی از دیرینه ترین تمدنهای جهانی در حال تغییر است.
تمدن جیرفت اسرار آمیزترین تمدن جهان است، تمدنی که ایجاب می کند تاریخ از نو نوشته شود. پیش از تمدن جیرفت تصور می شد تمدن سومر در بین النهرین قدیمی ترین تمدن جهان است، اما در دهه هشتاد شمسی در نتیجه وقوع سیل، تمدنی بسیار کهن تر از سومر در ایران کشف گردید. در نوشته های بابل همواره از تمدنی به نام آراتا صحبت می شود اما از آنجا که مدرکی از آن یافت نشده بود، باستان شناسان تصور کرده بودند که این گفته ها شبیه افسانه است، اما باکشف تصادفی تمدن جیرفت مشخص شد آراتا افسانه نبوده و حقیقت دارد و این تمدن در جیرفت شکل گرفته بود و اکنون تاریخ بشریت از نو باید نوشته شود. در واقع این سیل باعث شده قدیمی ترین تمدن مدفون جهان همراه گنجهای بی نظیر آن آشکار شود. در پنج هزار سال قبل از میلاد مسیح در مرکز ایران که اکنون کویر لوت نام دارد دریای وسیعی به اندازه دریای خزر وجود داشت و به توصیف این دریا در الواح و کتیبه های باستانی اشاره شده است. امروزه پژوهشهای زمین شناسی اثبات می کند که در منطقه مرکزی ایران دریایی وسیعی بوده و تمدن های کهن ایران و شهرهای تمدنی مانند شهر سوخته، جیرفت، تمدن سی یل و تمدن ایلام در اطراف این دریا شکل گرفته بودند اما تغییرات اقلیمی در دوران باستان که باعث خشک شدن این منطقه و شکل گیری کویر لوت فعلی شد. یکی از مهمترین پیامدهای این تحولات از رونق افتادن تمدن های اطراف آن بود که قدیمیترین تمدن همه آنها تمدن آراتا بود که تا هزاران سال با گنجینه های ارزشمند خود در زیر خاک مدفون بود.
داستان کشف این تمدن بدین گونه بود که پس از دو سال خشکسالی منطقه جیرفت کرمان شاهد باران سیل آسا در سال ۱۳۸۰ بود و زمین تشنه را سیراب کرد و با شستن خاک پرده از اسرار این تمدن هزاران ساله برداشته شد و در واقع باران شدید خاک را کنار زد وگنجهای نفیسی را که سالها زیر خاک پنهان بوده آشکار کرد. نخستین مرتبه یکی از روستائیان هنگام عبور از حاشیه هلیل رود ظرفی از جنس روی زمین پیدا کرد که شکل و شمایل آن حکایت از تاریخی بودن آن داشت. مرد روستایی برای اهالی روستا تعریف کرد و آنها که روزگار را در سختی می گذارانده بودند، این اتفاق را به فال نیک گرفته و آن را گشایشی از سوی خداوند تلقی کردند. با اینکه روستائیان از گنجینه های زیر خاک بی خبر بودند اما دست تقدیر، آنها را با گورستانی پر از اشیای باستانی آشنا کرد و تیغه کلنگ آنها یکی از بخشهای این تمدن را نشانه رفت. با این کشف روستائیان با فروش اجناس این گنج بی نظیر در بازار قاچاق با قیمتهای خوب حرفه کشاورزی را کنار گذاشته و تغییر شغل دادند.
مردم روستا از ارزش کهن ترین تمدن جهان بی خبر بودند و شروع به کندن زمین اطراف کردند و تقریبا در گورستان شهر آراتا کند و کاوهای وسیعی انجام گرفت و به این ترتیب شغل کشاورزی به مدت یک سال و نیم به کلی کنار گذاشته شد. روستاییان به یافتن اشیاء باستانی مشغول بودند و اشیاء با قیمت بیش از میلیون دلار را به قیمت های بسیار کم به قاچاقچیان می فروختند. و این آثار سر از موزه های امریکا و اروپا در می آوردند. به علت دور افتاده بودن روستا در حاشیه کویر تا یکسال و نیم خبر این کشف به مقامات دولتی نرسیده بود و مردم در حال حفاریهای غیر مجاز بودند تا اینکه مقامات امنیتی و باستان شناسی محموله بزرگ از اشیاء قیمتی باستانی و عتیقه در حال قاچاق به کشور امارات متحد عرب و برای یکی از شیوخ ثروتمند این کشور کشف می کنند و پس از پی بردن به منبع این اشیا، روستا محاصره می شود و کار جستجوی خانه به خانه اغاز می شود و خوشبختانه هفتصد قطعه از اشیاء عتیقه کشف و به موزه های ملی تحویل داده می شود. کارشناسان میراث فرهنگی برای مردم این روستا که احساس می کردند که راه ارتزاقشان سد شده است، کلاسهایی گذاشته شد و اساتید میراث قرهنگی سعی کردند آگاهی آنها را نسبت به تاریخ و آثار تاریخی بالا ببرند. پس از این تلاش مقدار زیادی از اشیاء تاریخی پنهان شده از سوی روستائیان به دولت تحویل داده شد و دولت به آنها نیز جوایزی داد. پس از یکسال و نیم از کشف این منطقه باستانی از آقای یوسف مجید زاده متخصص خطوط باستانی کهن که در فرانسه زندگی می کرد، دعوت شد تا در عملیات کاوش در این محوطه مشارکت کند.
مجید زاده پس از کاوش در محل به این نتیجه رسید که روستائیان فقط گورستان این شهر باستانی را غارت کردند و اگر غارت نمی شد اطلاعات دقیقتری به باستان شناسان می داد. وجود تپه ای در مرکز این منطقه توجه مجید زاده را به خود جلب کرد که پس از انجام کاوشهای ابتدایی مشخص شد این تپه بزرگترین معبد دنیای باستان است به ابعاد ۴۰۰ متر در ۴۰۰ متر است که با میلیونها خشت ساخته شده است و اکنون پس پنجهزار سال از دل خاک بیرون آورده شده است. این کاوشها با این کشف سرعت پیدا کرد و ناگهان استخوانی پیدا شد که نقشه کامل شهر بر آن کشیده شده بود و جهان باستان شناسی را متحیر کرد. معابد پلکانی که تصور می شد سومریها اولین سازندگان آن بودند در جیرفت نمونه های بسیار بزرگتر آن یافت گردید. شوک دوم باستان شناسی این بود که لوح هایی از دل معبد کشف شد با یک خط ناشناخته هندسی. پیش از این تصور بود که قدیمی ترین خط جهان خط هیروگلیفی مصری بود اما کشف این خط در این منطقه معادلات باستان شناسی جهانی را برهم زد چرا که قدمت این خط هزار سال بیش از تمدن مصر است. اولین تمدن و خط در جهان در آراتا آغاز شد و گروه بزرگی از باستان شناسان و خط شناسان به ایران سرازیر شدند تا راز این خطوط باستانی را کشف و در نهایت اطلاعات دقیقی از تمدن آراتا به دست آورند.
اما پس از بررسی ها متوجه شدند برای رمز گشایی از این خط حد اقل به چهل سال نیاز دارد آنهم با تکنولوژی های امروز. جالب است بدانید رمز و راز سایر خطوط سومری و میخی سرزمین بین النهرین طی مدت حدود صد سال کشف شد. تیم کاوشگران بین المللی جیرفت به این نتیجه رسیدند که آنها به علت وسعت شهر آراتا تاکنون فقط قسمت ورودی شهر را کشف کردند و تکمیل کاوشگری به حدود صد سال دیگر نیاز دارد و آنها تا بحال فقط یک در صد از مساحت شهر گمشده آراتا را حفاری کردند. گروه دیگری از باستان شناسان به این نتیجه رسیدند که احتمالا این تمدن بر اساس یک اتفاق ناگهانی به زیر آب رفته و برخی متون سومری و آکادی به این موضوع اشاره می کنند که تعدادی شهر به ناگاه به زیر آب غرق شده است و این را به داستان حضرت نوح ارتباط دادند و پس از مدتی که دریای مرکزی ایران فعلی بر اثر تغییرات اقلیمی خشک می شود کسی از سرنوشت شهر گمشده خبر نداشت. آنجه از توصیفات دیگر تمدن ها و خطوط باستانی که در دست است اینکه سرزمین آراتا سرزمین بسیار حاصل خیز بوده و مردمان با فرهنگ داشته که در صنعتگری و معماری و ساخت ظروف سنگی مهارت زیادی داشتند. در تصاویری که از روی ظروف مشاهده می شود می توان به پوشش مردان پی برد که بسیار تنومند بودند و تا کمر پوشیده بوده و لباسها آنها تنها نیمه تنه پایین آنها را می پوشاند. همچنین موهای مردان تا کمر بلند بود و جالب اینکه آنها یوز پلنگها را اهلی کرده بودند و از آنها برای شکار استفاده می کردند. در تمدن آراتا تصاویری و یا مجسمه هایی از خدایان دیده نمی شود و به نظر می رسد که آنها خدایی که دیده نمی شد را می پرستیدند که بعدها در دین ابراهیم هم این اعتقاد مود تاکید قرار گرفت و او از پرستش بتها نهی می کرد و به سمت خدایی که از نظرها غایب بود سوق می داد. عده ای از تاریخ شناسان بر این باورند که آریاییها در واقع همان ساکنان اراتا بودند که پس از تغییرات اقلیمی ناشی از زیر آب رفتن شهرها در منطقه مرکزی ایران و سپس خشک شدن دریای مرکزی ایران به ناچار به سمت شمال یا غرب رفته اما بعدها با سرد شدن هوا و آغاز دوره یخبندان در اروپا دوباره به زادگاه خود بازگشتند اما آنچه مسلم است رازهای شهر آراتا هنوز برایمان ناشناخته است و تا زمان کشف شدن کامل و رمز گشایی خطوط باستانی این سرزمین ابهامات زیادی برای ما باقی می ماند اما باستان شناسان اشاره دارند که اگر لوح دوزبانه ای کشف شود شاید بتوانند در مدت پنج سال آینده خط منحصر به فرد این سرزمین و تمدن رمزگشایی کنند چیزی که برای خط هخامنشی اتفاق افتاد و ما با استفاده از کتیبه سه زبانه بیستون به کشف راز تمدن هخامنشی پی بردیم.
در جمعبندی پایانی می توان گفت اکتشافات بیست سال گذشته در شهر آراتا هرچند محدود بوده و بخشی از عظمت و شکوه تمدن یک جامعه بزرگی را نمایان می سازد اما متاسفانه در رسانه ها کمتر انعکاس داشته است. این واقعیت ایجاب می کند مسئولین رسانه ای و میراث فرهنگی اهتمام بیشتری به این مساله داشته باشند و این میراث جامعه بزرگ ایران را منعکس کنند.