اولین سفرخاورمیانه ای جوبایدن رئیس جمهور آمریکا با نقد و انتقادهای گسترده روبرو شده است. این سفر چهارشنبه از فلسطین اشغالی آغاز و روز جمعه به عربستان ادامه یافت و بانی گشایش مسیرهوایی بین اسرائیل و عربستان شد. این سفر دارای ابعاد و جوانب مختلف است و در این نوشتار به برخی از این جوانب پرداخت می شود که به نوعی لایه های زیرین این سفر را نشان می دهد.
تقارن حساب شده سفر بایدن با ایام حج
سفر جو بایدن رئیس جمهور امریکا به سرزمین های اشغالی فلسطین و عربستان با نقدهای زیادی مواجه شده است اما شاید در بین نقد و انتقادهای وارده تقارن این سفر با ایام حج است که انتخاب چنین زمانی برای این سفر نمی تواند تصادفی باشد. چارچوبی که طراحان و مجریان دور جدید روند سازش و عادی سازی روابط میان رژیم صهیونیستی و برخی از کشورهای عربی و اسلامی منطقه انتخاب کرده اند این است که به توافقنامه هایی که در این روند صورت می گیرد توافقنامه های آبراهامی اطلاق کنند. علت اتخاذ این رویکرد این است که پیش از آغاز دور جدید سازش بنا بود طبق طرح مصوب سران عرب در نشست بیروت در سال ۲۰۰۰میلادی که بانی و پیشنهاد دهنده آن امیرعبدالله ولیعهد وقت عربستان بود هرگونه عادی سازی روابط با اسرائیل به تشکیل دولت فلسطینی به پایتخی بیت المقدس و خروج اسرائیل از بقیه سرزمین های عربی طبق قطعنامه های ۲۴۲ و ۳۳۸ شورای امنیت مشروط شود. اما دور جدید سازش در اواخر دوره ترامپ درست پس از آن شروع شد که اسرائیل نه تنها به این شروط اعراب عمل نکرد بلکه با حمایت دولت ترامپ به الحاق رسمی اراضی اشغالی جولان به فلسطین اشغال اقدام کرد و در عین حال برای اقدام مشابه در کرانه باختری با الحاق شهرک های یهودی نشین واقع در این اراضی به اراضی اشغالی سال ۱۹۴۸ موسوم به اسرائیل دست بکار شد. درعین حال آمریکا با زیرپاگذاشتن تعهدات خود به انتقال سفارت خود از تل اویو به بیت المقدس اقدام کرد و عملابیش از گذشته در کناررژیم صهیوینستی قرار گرفت. در یک چنین شرایطی برای اینکه به دور جدید سازش مشروعیت و مقبولیت داده شود از عبارتی تحت عنوان توافقنامه های ابراهیمی استفاده شد تا بلکه اینبار افکار عمومی جهان عرب و جهان اسلام با امکان رابطه با رژیم صهیوینستی کنار بیایند. این موضوع از آن جهت برای طراحان و مجریان دور جدید روند تسلیم وسازش و عادی سازی روابط میان اعراب و رژیم صهیونیستی اهمیت و ضرورت دارد که در دور اول علیرغم گذشت چند دهه از روابط میان برخی از دولت های عربی مانند مصر با اسرائیل هنوز روابط به عرصه مردمی کشیده نشده است و هنوز هم سفارت امریکا در قاهره در طبقه فوقانی یک ساختمان تجاری قرار دارد و البته وضعیت مشابهی نیز در بحرین حاکم است که به تازگی به این جرگه اضافه شده است. این وضعیت برای عربستان که از یک سو بانی طرح سران عرب بود و از دیگر سو تاکنون خود را به عنوان باصطلاح«رهبر جهان اسلام» معرفی کرده بود بسیار سخت و دشوار است و هزینه های سنگینی می تواند برای این کشور به همراه داشته باشد و به همین دلیل این کشور علیرغم اینکه به صورت پنهانی انواع روابط و همکاری ها را با رژیم صهیونیستی طی سال های سال داشته است اما در آشکار سازی روابط خود با احتیاط عمل می کند. در مقابل ،رژیم صهیونیستی که به شدت و سرعت بر آشکار سازی روابط تل اویو- ریاض تاکید و پافشاری می کند به لطایف الحیل می خواهد عربستان را به آشکارسازی روابط دیرین خود با این رژیم متقاعد بکند تا از این طریق زمینه را برای تشویق و تهییج دیگر کشورها برای پیوستن به دور جدید سازش فراهم کند. یک از این ترفندها همزمان کردن سفر جوبایدن به اسرائیل و عربستان با ایام حج است تا از این طریق آن را در ادامه توافقنامه های ابراهیمی معرفی و تبلیغ کند. با این حال به نظر می رسد این ترفند می تواند نتایج عکس به همراه داشته باشد به دلیل اینکه به طور آشکارا سوء استفاده سیاسی از حج برای مقاصد سیاسی است که طبق آن رژیم صهیونیستی می خواهد برای همیشه به امکان تشکیل دولت فلسطینی آن هم بدست آن دسته از دولت های عربی و اسلامی که به این جرگه می پیوندند مهر تایید بزند و آمریکا و دولت بایدن هم می خواهد به نفت عربستان و درآمدهای نفتی آن برای مقابله با چالش های ناشی از جنگ اوکراین دست یابد.
چرایی پوشش گسترده سفر بایدن به تل آویو و ریاض در رسانه های غربی
از چند هفته پیش از آغاز سفر بایدن، رسانه های غربی و صهیونیستی و همپیمانان عرب آن ها به استقبال این سفر رفته و به برجسته سازی آن اقدام کردند. حال سوال این است که عامل یا عوامل اتخاذ چنین رویکری از سوی این رسانه ها چیست و چه هدف یا اهدافی را در این زمینه دنبال می کنند؟
یک عامل این است که وقتی امریکا در زمان اوباما راهبرد خروج از خاورمیانه و تمرکز بر شرق اسیا را برای مهار چین در دستورکار قرار داد اسرائیل و عربستان به شدت با آن مخالفت کردند و نهایت تلاش خود را برای جلوگیری از این راهبرد بکارگرفتند. درزمان ترامپ برای مدتی خیال این دو بازیگر ازحمایت امریکا راحت شد اما با پیروزی بایدن باز نگرانی برهر دو بازیگر مستولی شد . اکنون که روند تحولات به گونه ایی رقم خورده که بایدن با پای خود راهی تل آویوو ریاض شده لذا در سایه نفوذ سیاسی مافیای یهودی و نفوذ مالی سعودی بر رسانه های غربی و بیگانه زمینه برای تبلیغات گسترده درباره سفر بایدن و ایجاد هیاهو درباره آن فراهم شده است.
عامل تاثیرگذاردیگراین است که برقراری پل ارتباطی بین رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی سازشکار و نوسازشکار(عربستان و همپیمانان و دست نشاندگان)در پساخروج امریکا از خاورمیانه به هدف مشترک دوحزبی در امریکا تبدیل شده است و کلید آن در دوره اوباما با دعوت از اعضای شورای همکاری خلیج فارس برای نشست کمپ دیوید برای فرونشاندن اعتراض عربستان به امضای برجام زده شد و در دوره ترامپ با امضای توافقنامه های موسوم به توافقنامه های آبراهامی ادامه یافت و اکنون در دوره بایدن به ایجاد سامانه دفاع هوایی منتهی شده است. این امر موجب شده هم رسانه های وابسته به حزب دموکرات و هم رسانه های وابسته به حزب جمهوریخواه و همچنین همپیمانان خارجی و منطقه ای آن ها هرکدام از زاویه دید خاص خود به پوشش و انعکاس گسترده سفر بایدن به منطقه بپردازند.
ازدیگرعوامل تاثیرگذاردر این زمینه می توان به ترمیم روابط امریکا و اروپا و به تبع آن تقویت همگرایی در درون ناتو بعد از به قدرت رسیدن بایدن و بخصوص بعد از جنگ اوکراین اشاره کرد که در پوشش رسانه ای سفر بایدن نیزموثر بوده است چراکه این سفر به طور مستقیم و غیرمستقیم با یارگیری ها و صف بندی های بین المللی که بعد از جنگ اوکراین در حال شکل گیری است ارتباط پیدا می کند.
آدرس غلط کاخ سفید به رسانه های غربی
سفر بایدن به خاورمیانه دستکم از سه جهت با رویکردهای اعلامی حزب حاکم دموکرات و همچنین شعارهای انتخاباتی بایدن تضاد و منافات دارد: نخست اینکه وی در مبارزات انتخاباتی وعده ترمیم اصلاح وجهه آمریکا را به سبب مشارکت در جنگ یمن و مجازات نکردن محمد بن سلمان را به سبب دست داشتن در قتل فجیع جمال قاشقچی مخالف سعودی داده بود که در عین حال تابعیت امریکا ر ا نیز داشت و ستون نویس روزنامه واشنگتن پست بود. دوم اینکه بایدن در زمان انتخابات وعده بازگشت به برجام را داده بود اما اکنون در جریان سفر به منطقه با تلاش برای احداث سامانه موسوم به پدافند هوایی همانند ترامپ در پی فروش های تسلیحاتی جدید است و برای توجیه آن به ماهیت دفاعی این تسلیحات تاکید می شود حال آنکه هیچ اطمینانی درباره وضعیت تدافعی آن وجود ندارد. سوم اینکه آمریکا همواره از طرح تشکیل دو دولت در فلسطین حمایت می کرد اما در دوره ترامپ این مواضع دچار چرخش اساسی شد و در حالی که تصور می شد با آمدن بایدن مواضع آمریکا به قبل بازخواهد گشت اما بایدن عملا پاجای پای ترامپ گذاشته است. برای پاسخ به این انتقادها جوبایدن ابتدا به درج مقاله در روزنامه واشنگتن پست کرد اما بعد از اینکه نتیجه ای از آن نگرفت در آستانه سفر بایدن از خبر فروش پهپادهای ایرانی به روسیه خبرداد و اغلب رسانه های بیگانه با دستورالعملی که دریافت کرده بودند آن را در دستورکار و اولویت خبری خود قرار دادند تا بدین ترتیب با توجه به جوضد روسی که در غرب و امریکا بعد از جنگ اوکراین شکل گرفته است توجیه روانی لازم برای این سفر فراهم شود.رسانه ها در حالی با آب و تاب فراوان به پردازش و برجسته سازی فروش پهپادهای ایرانی به روسیه اقدام کردند و ایران را در جنگ اوکراین در کنارمسکو قرار دادند که امریکا بزرگترین حامی تسلیحاتی این جنگ به شمار می رود و همین باصطلاح کمک های آمریکا،اوکراین را به عنوان انبارغلبه جهان به یک ویرانه تبدیل کرده است و در حالی که خود این رسانه ها در هفته های گذشته بارها ابعاد و گستره حمایت های تسلیحاتی امریکا را از اوکراین منعکس می کردند اما در ماجرای اخیر از انعکاس و یادآوری آن خودداری کردند و بر فروش پهپادهای ایرانی به روسیه در جهت انحراف افکار عمومی از انتقادهای وارده بر سفر بایدن به خاورمیانه متمرکز شدند
همراهی رسانه ها با کاخ سفید برای توجیه اولین سفرپرحاشیه و جنجالی بایدن به خاورمیانه با یاداوری داعش
گاهی رسانه ها با فضا سازی های که انجام می دهند تصمیم گیرندگان و سیاستمداران را با خود همراه می سازند اما گاهی هم در زمین سیاستمداران بازی می کنند و به مجری سیاست های آن ها تبدیل می شوند. نقشی که رسانه های بیگانه در یکی دو روز اخیر درباره سفر جوبایدن ایفاء می کنند از این قماش به شمار می رود. با توجه به اینکه اولین سفر خاورمیانه ای جوبایدن به خاورمیانه آنهم با دیدار از اسرائیل و عربستان در تعارض با : ۱- راهبرد امریکا در چرخش از خاورمیانه به سمت شرق چین برای مهارچین؛۲- طرح تشکیل دو دولت در سرزمین های اشغالی؛ ۳- بازگشت به برجام ؛ و۴- تنبیه محمد بن سلمان به دلیل صدوردستور قتل فجیع جمال قاشقجی ستون نویس روزنامه واشنگتن پست( که تابعت امریکا را هم داشت)قرار دارد و به همین دلیل با انتقادهای مختلف روبرو شده است لذا کاخ سفید ابتدا خبر فروش پهپادهای ایرانی به روسیه را مطرح کرد که در راس اخبار رسانه های غربی و صهیونیستی و بیگانه قرار گرفت و سپس خبرکشته شدن رهبرداعش در سوریه را از سوی سنتکام مطرح کرد که این خبر نیزبه نظرمی رسد با دستور العمل داده شده از سوی اغلب رسانه های آمریکایی و همپیمانان اسرائیلی و عربی آن مورد توجه قرار گرفت و علاوه بربخش های خبری در سایت اغلب این رسانه ها نیز درج شد. همچنانکه ملاحظه می شود کاخ سفید برای توجیه سفر بایدن روی مواردی انگشت گذاشته که برای افکارعمومی آمریکا ملموس و قریب به ذهن باشد. روی روسیه و پوتین از این جهت تمرکز می شود که مسکو بعد از جنگ اوکراین به عنوان عامل افزایش بهای سوخت و موادغذایی در جهان از جمله امریکا معرفی می شود و داعش نیز با جنایاتی که ] بدستور عربستان سعودی و هم پیمانانش [ در عراق و سوریه انجام داد و بهره برداری هایی که دولت ها و رسانه های غربی از این جنایات برای مخدودش کردن چهره اسلام کردند برای افکارجهان هنوز چهره شناخته شده است اما نکته قابل توجه و تامل در این زمینه این است که آمریکا همچنان داعش را برای مقاصد سیاسی مورد استفاده قرار می دهد و به اصطلاح در آب نمک خوابانده و هر زمان که منافع اش ایجاد می کند از حاشیه به متن می آورد و لذا همزمانی قتل رهبرداعش در سوریه با سفر پرحاشیه و جنجالی بایدن به منطقه نمی تواند تصادفی باشد.
تل آویو چگونه بایدن و رسانه ها را فریب داد؟
رژیم صهیونیستی که همواره مخالف خروج آمریکا از خاورمیانه بوده برای اولین سفر خاورمیانه ای بایدن فرش قرمز پهن و مراسم ویژه برای استقبال از وی برگزار کرد. این لطف هم به پاس تشکر از عملکرد بایدن در خلال ۱۸ ماه گذشته درارتباط با این رژیم و هم برای بهره برداری حداکثری از این سفر در جهت اهداف و منافع تل آویو صورت گرفت. در این راستا شبکه ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی در یک اقدام از قبل برنامه ریزی و مدیریت شده یک مصاحبه اختصاصی با جوبایدن برگزار کرد اما سوالات مربوط به برجام را به گونه ایی طراحی کرد که بایدن مجبور به آری یا نه شود گویی که از بایدن آزمون تست گرفته می شود. در واقع آن چه که رسانه های غربی و صهیونیستی به طور اعم و رسانه های بیگانه به طور اخص از بایدن نقل و قول کردند عین کلمات و جملات بایدن نبود بلکه بخشی از سوال برنامه ریزی و مدیریت شده مجری کانال ۱۲ تلویزیون اسرائیل بود که بایدن با پاسخ آری بر ان مهر تایید زد و رسانه های اسرائیلی آن را به حساب بایدن گذاشتند و بقیه رسانه های غربی و بیگانه نیز همان راه را ادامه دادند. البته این به مفهوم این نیست که بایدن با بازگشت به برجام ولو با خروج همه یا بخشی از سپاه از لیست سیاه آمریکا موافق است و یا مخالف توسل به گزینه نظامی تحت هر شرایطی ولو با شکست کامل برجام است بلکه تاکید بر این است که چگونه محافل صهیونیستی حرف در دهن مسئولان امریکایی آن هم در عالیترین سطح می گذارند و آن ها را زیرچترو کنترل خود در می آورند و در عین حال نشان می دهد که رژیم صهیونیستی برخلاف ادعا و مواضع اعلامی کاخ سفید از سفر بایدن درست در جهت دامن زدن به تشنج و بی ثباتی در منطقه استفاده می کند. هرچند امکان دارد امریکا در راستای اولویت بندی تهدیدهای جدید خود که روی چین و روسیه متمرکز شده در پی برقراری ثبات به نفع رژیم های سلطنتی و دیکتاتوری در خلیج فارس باشد تا امنیت صدور انرژی از این منطقه که یکی از اهداف اعلامی سفر بایدن محسوب می شود، تضمین شود اما بی تردید رژیم صهیونیستی برای اینکه برخی از کشورهای نوسازشکار را در کنار خود نگه دارد به بی ثباتی و تشنج در منطقه نیاز دارد و می کوشد مثل گذشته امریکا را نیز در این مسیر با خود شریک و همراه سازد تا حداقل بخشی از هزینه های نظامی و غیرنظامی آن را متوجه آمریکا سازد و این درست برعکس رویکرد و راهبرد امریکا طی دستکم یک دهه اخیر بوده است که حداقل در مواضع اعلامی خود ادعا می کرد که نمی خواهد دیگر مثل گذشته از جیب مالیات دهندگان آمریکایی برای امنیت دیگران یعنی رژیم های دست نشانده غرب استفاده کند .
مخاطب رئیس شورای امنیت ملی اسرائیل، ایران بود یا بایدن
جمعه (۲۴ تیرماه) همه رسانه های فارسی زبان بیگانه به انعکاس سخنان رئیس شورای امنیت ملی رژیم صهیونیستی پرداختند که برای اولین بار به عملیات نظامی این رژیم در داخل ایران اذعان و اعتراف کرده است. بی بی سی فارسی و صدای امریکا هر دو در سایت خود یک تیترمشترک انتخاب کردند و نوشتند: رئیس شورای امنیت ملی اسرائیل انجام عملیات در خاک ایران را تایید کرد. رادیو فردا با نقل قول مستقیم نوشت: ” مشاور امنیت ملی اسرائیل: به دفعات در یک سال گذشته در ایران عملیات انجام دادهایم”. در این میان، ایران اینترنشنال در راستای رویکرد آتش بیار معرکه، عملیات های اسرائیل را معطوف به آینده نیزکرد و نوشت:” مشاور امنیت ملی اسرائیل: صرفنظر از اختلاف خود با آمریکا، علیه ایران اقدام میکنیم”.
حال سوال مهم که هیچ یک از رسانه ها ی بیگانه به آن نپرداختند این است که چرا این اظهارات در این مقطع زمانی بیان شد و ارتباط آن با سفر بایدن به فلسطین اشغالی چیست؟
در ظاهر چنین به نظر می رسد که سفر بایدن موفقیت آمیز بوده و رئیس شورای امنیت ملی اسرائیل به پشتوانه این سفر به این اغان و اعتراف دست زده است اما ایران اینترنشنال در لابه لای گزارش خود به موضوعی اشاره کرده که می تواند راز قضییه را روشن کند. به گفته این شبکه، کانال ۱۲ تلویزیون اسرائیل به نقل از منابع امنیتی گزارش داد که مقامهای اسرائیلی طی سفر بایدن به این کشور در «تغییر مواضع آمریکا در قبال ایران ناکام ماندهاند» که این موضوع منجر به ناامیدی آن ها شده است. گفتنی است، کانال ۱۲ تلویزیون اسرائیل در بدو ورود بایدن با طرح سوالات کلیشه ای و چهارچوب بندی شده از جوبایدن تلاش کرده بود این حرف را از زبان بایدن بیرون بکشد که حتی به بهای نابودی برجام ، سپاه از لیست سیاه امریکا خارج نخواهد شد که این عبارت در تیتراغلب رسانه های غربی از جمله رسانه های فارسی زبان بیگانه قرار گرفت. اما ظاهرا این تلاش ها انتظار اسرائیلی ها را براورد نکرده و مسئولان اسرائیلی در پاسخ به بایدن مصاحبه ای را بین کانال ۱۳ تلویزیون اسرائیل با رئیس شورای امنیت ملی این رژیم ترتیب داده اند که در جریان آن مجری شبکه با استفاده از سوالات چارچوب بندی شده رئیس شورای امنیت ملی را به بیان ادامه عملیات در خاک ایران هدایت کرده است. به گفته رادیو فردا ، ایال خولاطا در مصاحبه با کانال ۱۳ در پاسخ به این پرسش که آیا اسرائیل به تنهایی و حتی در صورت فشار آمریکا علیه ایران اقدام خواهد کرد، گفت که اسرائیل در یک سال گذشته به دفعات در ایران دست به عملیات زده است. اظهاراتی که می تواند جو یاس سیاسی را در میان رژیم های دست نشانده غرب در منطقه تا حدی کاهش دهد.
در مجموع از برایند تحولات چنین برمی آید که مسئولان صهیونیستی به شدت با استفاده از رسانه های داخلی خود سفر جوبایدن را کنترل و مدیریت می کردند و در عین حال به رسانه های غربی و بیگانه درباره نحوه پوشش این سفر خط و جهت می دادند. به گونه ایی که از کانال ۱۲ این عبارت را به نقل از بایدن به خورد رسانه ها دادند که حتی به بهای نابودی کامل برجام ، سپاه از فهرست گروه های تروریستی خارج نخواهد شد ودر مقابل از کانال ۱۳ این پیام را به خود بایدن دادند که اسرائیل باز به اقدامات یکجانبه خود دست خواهد زد هرچند که با رویکرد دولت بایدن در تضمین امنیت صدور انرژی از خلیج فارس تعارض داشته باشد.اسرائیلی ها ابتدا فرش قرمز زیر پای بایدن پهن کردند به امید اینکه در جریان این سفر بایدن را در همان دامی بیندازند که ترامپ را انداختند و با سنگی که ترامپ با تحریک و تشویق نتانیاهو در چاه آب برجام انداخته هزاران عاقل نتوانسته اند بعد از چند سال تلاش بیرون بیاورند. اسرائیلی ها دو درخواست مشخص از بایدن دارند : نخست اینکه به برجام برنگردد و دوم اینکه اگر حاصل این کار ادامه و پیشرفت فعالیت های هسته ای صلح جویانه ایران باشد در کنار اسرائیل برای ضربه زدن به این تلاش ها بماند. در این راستا در بدو ورود بایدن به فلسطین اشغالی شبکه ۱۲ اسرائیل مصاحبه اختصاصی با بایدن انجام داد اما سوال های مربوط به برجام را به گونه ای چارچوب بندی و کانالیزه مطرح کرد که بایدن تنها بتواند از بین دو گزینه اری یا نه انتخاب کند. وقتی این ترفند میسر نشد تهدید ضمنی اینبار نه علیه ایران بلکه علیه امریکا و دولت بایدن در دستور کار قرار گرفت. با توجه به اینکه اسرائیل می داند که امریکا چه برای تغییر راهبرد خود از خاورمیانه به شرق اسیا و چه برای تضمین صدورانرژی از منطقه به ثبات و ارامش نیاز دارد لذا عمدا به بی ثباتی دامن می زند و می کوشد از ان به عنوان اهرم فشار علیه امریکا و دولت بایدن استفاده کند.