ناگهان خبرگزاری آسوشیتدپرس گزارش داد سلمان رشدی، نویسنده مرتد کتاب آیات شیطانی که به ساحت پیامبر اسلام(ص) اهانت کرده بود هنگامی که قصد سخنرانی در نیویورک داشت مورد حمله واقع شد.
براساس این گزارش که یک مرد جوان با سرعت بهسمت جایگاه سخنرانی سلمان رشدی حمله برده و با چاقو یا مشت به سلمان رشدی ضربه وارد کرده است که باعث شده است وی روی زمین بیفتد.
رویترز بهنقل از یک منبع درباره ماجرای حمله به سلمان رشدی نوشت: با وضعیت اورژانسی مواجه هستیم.
حادثه ساعت ۱۱ صبح بهوقت محلی نیویورک اتفاق افتاده است.
بنا بر این گزارش، سلمان رشدی با بالگرد به بیمارستان منتقل شده است.
رویترز و آسوشیتدپرس نوشتند که از حال او فعلاً اطلاع دقیقی در دست نیست.
رویترز بهنقل از سخنگوی مؤسسه شتوکوا (Chautauqua) نوشته است که “ما با یک وضعیت اورژانسی مواجه هستیم. فعلاً نمیتوانم جزئیات بیشتری بیان کنم”.
نکته جالب توجه آنکه ناشر کتاب آیات شیطانی که سراسر توهین به اسلام و مسلمانان است یک ناشر انگلیسی است و این کتاب به زبان انگلیسی منتشر شده است . کتاب آیات شیطانی نقطه آغاز یک جنگ جدید روانی غرب علیه اسلام و مسلمانان جهان بود.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، زمستان سال ۱۳۶۷ جهان اسلام صحنه اعتراضات و واکنشهای مختلف است. ۲۴ دی ۶۷ برابر ۱۴ ژانویه ۱۹۸۹ مسلمانان شهر “برادفورد” در شمال انگلستان اقدام به تظاهرات کردند.
در پاکستان رئیس جمعیت علمای اسلام، مولانا “عبدالستار نیازی”، “نوابزاده نصرالله خان” و “مولانا کوثر نیازی” اعلام کردند برای حفظ ناموس رسالت در روز یکشنیه ۲۲ بهمن در اسلام آباد تظاهرات خواهند کرد.
در شهر سرینگر هندوستان در روز دوشنبه ۲۴ بهمن در تظاهراتی گسترده سه نفر شهید و ۴۰ نفر از مردم مجروح شدند. تظاهرات روز بعد نیز ادامه یافت و پلیس هند با مردم مسلمان با باتوم و گاز اشک آور روبرو شد و حدود ۵۰ نفر از مردم مجروح شدند.
خبر به ایران میرسد. روز چهارشنبه ۲۶ بهمن ماه به دستور حضرت امام(ره) عزای عمومی اعلام میشود. مراجع تقلید درس خود را تعطیل کردند و نمایندگان مجلس شورای اسلامی در نطقهای خود واکنش نشان دادند. واکنش جمهوری اسلامی به اینجا ختم نشد. روز ۲۵ بهمنماه فتوای قتل سلمان رشدی توسط امام خمینی انتشار یافت؛ این فتوا موجب شد تا تظاهرات مسلمانان در همه جای دنیا گسترش پیدا کند و جریان مقابله با آیات شیطانی تا امروز ادامه یابد.
سِر احمد سلمان رشدی در سال ۱۹۴۷ در بمبئی هندوستان در خانوادهای مسلمان متولد شد. در ۱۳ سالگی به انگلستان مهاجرت کرد و تابعیت انگلیسی گرفت. وی نویسندگی را با کتاب گریموس شروع کرد که در واقع نخستین تجربه وی است اما با «بچههای نیمه شب» به شهرت رسید و توانست در سال ۱۹۸۱ جایزه کتاب «بوکر» را کسب کند. سایر آثار وی عبارتاند از رمان «شرم» و «لبخند به یوزپلنگ» که گزارش سفر سههفتهای او به نیکاراگوئه و تمسخر حرکت ضد استعماری ساندنیستها و انقلابیون این کشور است. البته این آثار همه پیش از آیات شیطانی منتشر شده و وی در سالهای اخیر «دلقک شالیمار» (۲۰۰۵) «افسونگر فلورانس» (۲۰۰۸) و «لوکا و آتش زندگی» را نوشته است.
رشدی عضو هیئت انستیتوی فیلم انگلستان، عضو هیئت مشاورین انستیتوی هنرهای معاصر و عضو انجمن سلطنتی ادبیات انگلستان است. جوایزی که در طول این سالها به رشدی تعلق گرفته حاکی از بذل عنایت خاندان سلطنتی انگلستان به اوست.
خمیرمایه داستانهای سلمان رشدی همواره بر چند اصل میچرخد. یکی از آنها حمله به تمدن و فرهنگ اسلامی، ضد ارزش نشان دادن مفاهیم و شخصیتهای اسلامی و بطور کلی دینی، حمله به جنبشهای استقلالطلبانه کشورها و ملل تحت سلطه است.
برای مثال در رمان «بچههای نیمهشب» حضرت مسیح علیهالسلام این پیامبر مقرب الهی را فردی اسیر شکم و شهوت به تصویر میکشد. در رمان شرم برخی نمادها و اماکن مقدس مسلمانان کاربرد دیگری پیدا میکند.
رمان «بچههای نیمه شب» علیه هند، آزادی و دموکراسی و فرهنگ هند نوشته شده است و رمان شرم علیه پاکستان و نهضت مسلمانان این کشور است. تیغ حمله رشدی به آزادی ملتها به آسیا خلاصه نمیشود و او در «لبخند به یوزپلنگ» انقلاب نیکاراگوئه را به سخره میگیرد.
در داستانهای رشدی یک نکته دیگر نیز هست و آن فساد اخلاقی شخصیتهای داستان است. «حرامزادگی» محور رمانهای رشدی است. در رمان بچههای نیمه شب «سلیم سینایی» شخصیت اول داستان حاصل ارتباط نامشروع یک افسر بریتانیایی با یک زن هندی است. در رمان «شرم» نیز زنا و ارتباط نامشروع یکی از جریانهای جدی داستان است و چندبار تکرار میشود.
اگر این نکته را در نظر داشته باشیم که رمان در واقع حاکی از عوالم درونی نویسنده است که باید در نقطهای سرریز شود و این «باید» همان التزامی است که سببساز خلق یک اثر میگردد، میتوان به ذهن رشدی پی برد که چرا همواره سرخوردگی در برابر غرب، فحشا و فساد اخلاقی در داستانهایش سرشار میشود.
آیات شیطانی رمانی است در ۵۴۷ صفحه که توسط انتشارات وایکینگ جزو گروه انتشاراتی پنگوئن در سال ۱۹۸۸ در انگلستان منتشر شده است. این کتاب در ۹ فصل تنظیم شده است. روایت اصلی مانند دیگر داستانهای رشدی شامل ترک وطن کردگان هندی در انگلستان میشود. شخصیتهای اصلی داستان دو هنرپیشه هندی مسلمان هستند.
حکایاتهای فرعی داستان نیز شامل توهین به مقدسات مسلمانان است. برای مثال بازگویی زندگی حضرت محمد(ص) با نام مستعار «محوند» و یا شهر مکه با نام «جاهلیا» است. بخش دوم داستان زندگی دختری به نام عایشه، رعیت هندی را به تصویر میکشد که مدعی میشود از جبرئیل به او وحی میشود. او همه عوام روستایش را اغفال میکند تا با پای پیاده سفری برای زیارت بهسوی مکه آغاز کنند!
بخش دیگر کتاب یک رهبر مذهبی متحجر با نام «امام» را در اواخر قرن بیستم به تصویر میکشد. این شخصیت کنایهای شفاف به زندگی حضرت امام خمینی در زمان تبعیدش در پاریس دارد ولی همچنین با دستمایههای اصلی راوی بازگشت کننده به شخصیت پیامبر در ارتباط است. آیات شیطانی سه مضمون و سه مقوله اصلی دارد:
۱- دین و اندیشه دینی مضمونی است که در همه نوشتههای سلمان رشدی مورد توجه قرار گرفته و نویسنده در سرانجام کار قهرمان قصه را از دین جدا میکند و شخصیتهای داستان که عمدتاً از خانوادهای مسلمان به دنیا آمدهاند به انکار دین میرسند.
۲- اسلام به عنوان یک دین خرافی عقب مانده از تمدن و دموکراسی و آزادی مطرح میشود و پیامبر اسلام بارها مورد افتراء و توهین قرار میگیرد.
۳- انقلاب اسلامی به عنوان پدیدهای موثر در دنیای امروز مورد توجه قرار میگیرد و امام خمینی بهعنوان رهبر انقلاب اسلام تخطئه میشود. در واقع همه مضامین آثار پیش از آیات شیطانی یکباره جمع و در این کتاب متبلور میشود.
با انتشار این کتاب جهان اسلام به یکباره صحنه اعتراضها و واکنش به این کتاب شد. اولین جرقه اعتراض نیز از زادگاه رشدی آغاز شد. ۴ مهر ۶۷ کتاب آیات شیطانی در لندن منتشر شد و در تاریخ ۱۴ آبان هند و چند کشور مسلمان دیگر فروش این کتاب را ممنوع کردند. تظاهراتی در پاکستان و هند رخ داد اما اقدام عملی از یک شخصیت و یا نهاد مهم اسلامی لازم بود تا هم اعتراضات به دولت انگلستان برای حمایت از رشدی بیشتر شود و هم دیگر کسی نتواند به این راحتی به مسلمانان توهین کند.
پس از پذیرش قطعنامهی ۵۹۸ و پایان جنگ، فعالیتهای دیپلماتیک ایران برای ارتباط با کشورهای مختلف شدت گرفته بود. ۱۹ آبانماه ۱۳۶۷ اعلامیه برقراری مجدد روابط دیپلماتیک میان جمهوری اسلامی ایران و انگلستان در وین منتشر شد و اروپاییها و خصوصاً انگلستان تصور میکردند ایران بهخاطر بهبود روابط اعتراض شدیدی علیه انتشار کتاب آیات شیطانی نخواهد کرد. اما واقعهی کشتار مسلمانان معترض توسط پلیس پاکستان باعث طرح بیش از پیش این موضوع در ایران میشود.
حجتالاسلام انصاری عضو دفتر امام راحل درباره چگونگی صدور فتوای امام میگوید: “وقتی که مسئله کتاب سلمان رشدی به امام رسید، بنده خدمت ایشان رسیدم و گفتم آقا این اهانت اتفاق افتاد، شما چه تصمیمی دارید؟ امام فرمودند که من همین الان میخواستم به شما بگویم که بروید به دولت بگویید که فردا عزای عمومی اعلام کنند و هنوز من واسطه پیام به دولت بودم که یک مرتبه دیدم که اعلامیه امام صادر شد و حکم اعدام سلمان رشدی را امام با قاطعیت دادند.“(روزنامه کیهان، ۶۸/۱/۲۴)
متن فتوای امام خمینی مبنی بر ارتداد سلمان رشدی به این شرح است: به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان میرسانم مؤلف کتاب «آیات شیطانی» که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم و چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام میباشند. از مسلمانان غیور میخواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعاً آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس در این راه کشته شود، شهید است انشاءاللّه. ضمناً اگر کسی دسترسی به مؤلف کتاب دارد ولی خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرفی نماید تا به جزای اعمالش برسد. والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته.(صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۸۶)
سردرگمی غرب و اجماع امت اسلام برای فتوای امام
غربیها که همواره شناخت درستی از اسلام و انقلاب اسلامی و شخصیت امام خمینی نداشتند در برابر حرکت امام دچار سردرگمی میشوند و تعادل خود را از دست میدهند. «جفری هاو» وزیر خارجه انگلستان در مصاحبهای گفت که “هنوز مسئله روشن نیست و تا روشن شدن زمینه و سوابق امر سخنی نخواهد گفت.” برخی نیز تلاش کردند تا فتوای امام را کم اعتبار جلوه دهند. برای مثال جرالد کافمن سخنگوی یهودی امور خارجه حزب کارگر انگلیس نظرات امام را تهدیدی برای همه ملتهای متمدن خواند و گفت: “چنین عقایدی در جوامع اسلامی چندان پشتیبان و طرفداری ندارد!”
پیدا بود که همه تیرهای غربیها به سنگ خورده است. با اینکه این فتوا توسط یک مرجع شیعه صادر میشد اما حمایت تمام قد همه مذاهب اسلامی را در بر داشت. رهبران حزب «تحریک اخوت اسلامی» در یک کنفرانس مطبوعاتی اعلام کردند که از نظر فقه حنفی، رشدی واجبالقتل است و فتوای امام خمینی مطابق قران و سنت میباشد.
مولانا سید عبدالله بخاری امام جماعت اهل سنت دهلی پایتخت هندوستان گفت: فتوای امام در مورد واجبالقتل بودن نویسنده و ناشرانی که متن آن مطلع بودهاند نشانگر آگاهی و نبوغ رهبر انقلاب اسلامی بوده و بسیار قابل توجه است. در دهلی مردم پس از پایان نماز جمعه به حرکت درآمدند و با فریاد «رشدی باید اعدام گردد» و «مرگ بر انگلیس» و «زند باد خمینی» شعار سر دادند.
دامنه فتوای امام به کشورهای عربی هم رسید. شیخ احمد کفتارو مفتی اعظم وقت سوریه در روز چهارشنبه ۱۰ اسفند ۶۷ فتوایی مبنی بر لزوم محاکمه و مجازات رشدی صادر کرد.
در لبنان شیخ سعید شعبان رهبر اهل سنت جنبش توحید اسلامی با انتقاد از سکوت سران کشورهای مرتجع عرب اظهار داشت: امت بزرگ اسلامی در پشت سر رهبر شجاع و بزرگ خود امام خمینی مشت محکم اسلام را بر دهان کفار وارد آورده است. علامه سید محمدحسین فضلالله از مراجع شیعه در جنوب لبنان نیز گفت: بدون شک حکم شرعی امام در مورد سلمان رشدی ضربه بزرگی به جهان استکبار و غرب بود.
جنبش اسلامی مصر نیز اعلام کرد از فتوای محکومیت رشدی به مرگ حمایت میکند. دامنه اعتراضات مسلمانان و حمایت از فتوای امام راحل به اروپا هم کشیده شد. در انگلستان علاوه بر اعتراض رسمی و فرستادن نامه برای مقامات دولت انگلیس به تظاهرات پرداختند. سید عبدالقدوس دبیر شورای مساجد شهر برادفورد در شمال انگلستان اعلام کرد که مسلمانان انگلستان سوگند باد کردهاند، در اولین فرصت فتوای رهبر انقلاب اسلامی ایران را اجرا کنند.
بشر انصاری نائب رئیس سازمان تبلیغات اسلامی انگلستان اظهار داشت: اعمال مجازات نه تنها برعلیه مولف بلکه علیه هرکس که در انتشار این کتاب دخالت داشته موجه است! جمعیت اسلامی اندلس اسپانیا نیز با در بیانیهای از حکم امام خمینی حمایت کرد.
حضرت علی (ع) در حدیثی میفرمایند«یا ایهالناس؛ فانی فقات عین الفتنه» ای مردم من چشم فتنه را از چشمخانه درآوردم! حرکت امام راحل در برابر کتاب آبات شیطانی مصداق همین حدیث امیرالمومنین علیه اسلام بود. در واقع فتوای امام منجر به این شد تا مسلمانان بدانند در برابر این حرکت موهن بک عکسالعمل دارند و آن اعدام رشدی است.
با بالاگرفتن اعتراضات مردمی در سطح جهان و استقبال از حکم امام، سلمان رشدی و موسسهی ناشر کتابهای او در بیانیهای از لغو سفر او به آمریکا خبر دادند. دبیر اول سفارت انگلیس در پاکستان اعلام میکند انتشارات پنگوئن انگلیس که ناشر کتاب آیات شیطانی است، نسخههای این کتاب را از انگلستان جمعآوری کرده است. ناشر آلمانی و ناشر فرانسوی کتاب نیز اعلام کردند ترجمهی آن را منتشر نخواهند کرد.
با اینکه تصور میشد جمهوری اسلامی بعد از جنگ و پذیرش قطعنامه در عرصه بینالملل با احتیاط حرکت کند اما در اقدامی انقلابی در تاریخ ۱۶اسفند ۶۷ وزارت امور خارجه ایران طی بیانیهای در پایان مهلت یکهفتهای به دولت انگلیس برای اصلاح مواضع خود در قبال کتاب موهن آیات شیطانی، به علت عدم تحقق خواسته مجلس شورای اسلامی، قطع کامل روابط سیاسی ایران با انگلیس را اعلام کرد.
سلمان رشدی در مصاحبهای با روزنامه انگلیسی «دیلیمیل» به بخشی از پیامدهایی که نوشتن کتاب موهن برای او داشت اشاره میکند. وی در ابتدای این مصاحبه از اولین احساسش پس از آنکه فتوای امام خمینی(ره) را شنید، میگوید: «حس خوبی نبود. حس کردم که من یک مرد مردهام… قدم زدن بدون یک محافظ شخصی، رفتن به خرید، دیدن خانواده، پرواز با هواپیما و تمام اینها در آن زمان برای من غیرممکن بود».
سلمان رشدی تا سال ۱۹۹۸ تحت حفاظت بسیار شدید قرار داشت و زندگی پنهانی داشت. پلیس انگلیس سالانه یک میلیون دلار برای محافظت از سلمان رشدی هزینه میکرده و همین امر انتقادات زیادی را متوجه رشدی کرده است. رشدی در این باره میگوید: «بزرگترین مشکلی که بود و من همیشه به آن فکر میکردم، این بود که من نمرده بودم. اگر من مرده بودم هیچکس در انگلیس به هزینههای امنیت من اعتراض نمیکرد».
۱۴مرداد ۱۳۶۸ مصطفی مازح جوان ۲۱ سالهی لبنانی که قصد به مجازات رساندن سلمان رشدی را داشت، دقایقی زودتر از اینکه به طبقهی سوم هتل محل استقرار سلمان رشدی نزدیک شود، به شهادت میرسد. عوامل محیطی و حرارت ناشی از پوشش و تحرک زیاد شهید، موجب عمل کردن زودتر از موعد چاشنی و انفجار زودهنگام مواد منفجره قبل از رسیدن به رشدی مرتد میشود. پیکر این شهید هشتماه بعد توسط دولت انگلستان تحویل خانوادهاش میشود.
رشدی در ژوئن سال ۲۰۰۷ از ملکه انگلستان لقب شوالیه دریافت کرد که این اقدام باعث واکنشهای گسترده در کشورهای مختلف ازجمله در برخی محافل داخلی انگلیس شد. با اینحال هزینههای محافظت از او به اندازهای زیاد است که یک بار شاهزاده چارلز، ولیعهد انگلستان اعلام کرد: سلمان رشدی سرباری پرخرج برای مالیاتدهندگان انگلیسی است!
شرکت هواپیمایی بریتیش ایرویز حضور رشدی را در هواپیماهای خود تا سال ۱۹۹۸ ممنوع اعلام کرده بود و شرکت هواپیمایی ایرکانادا تا چند سال از سفر رشدی با پروازهای خود جلوگیری نمود. در کتاب خاطرات «ران اوانس»، یکی از محافظان سلمان رشدی درباره ترس او از فتوای امام راحل مینویسد: سلمان رشدی از بیم جان خود جرأت نداشت هیچ کدام از دوستان و آشنایانش را ملاقات کند و حتی اجازه نمی داد پسر ۱۰ سالهاش به نام ظفر به دیدار او بیاید.
وی در همه این سالها با انبوهی از ترس و حشت زندگی میکند چراکه مقامات جمهوری اسلامی بر لازمالاجرا بودن فتوای امام تأکید دارند. امام خامنهای رهبر معظم انقلاب پس از رحلت امام خمینی در پاسخ به سؤالات مسلمانان مناطق مختلف جهان در مورد تغییرناپذیری حکم مزبور، در آذرماه ۱۳۶۹ چنین اعلام نمودند: حکم تاریخی و تغییرناپذیر حضرت امام «رضوان الله تعالی علیه» در مورد نویسنده کتاب کفرآمیز آیات شیطانی و تعهد مسلمانان در سراسر جهان به اجرای این حکم اسلامی، نخستین ثمرات خود را در صحنهی رویارویی اسلام با کفر جهانی نشان میدهد و استکبار غرب که حمله به مقدسات یکمیلیارد مسلمان جهان را مقدمهای برای تحقیر مسلمین و از بین بردن انگیزههای خیزش اسلامی در جهان قرار داده بود، به صورت مفتضحانه و گامبهگام مجبور به عقبنشینی شده… .
شبکههای رسانهای غرب تاکنون بارها اعلام کردهاند که حکم اعدام این نویسنده از طرف ایران پس گرفته شده است که هر بار با واکنش سریع رهبر معظم انقلاب اسلامی این مسئله تکذیب و اعلام شد که حکم شرعی یک مرجع، قابل نقض نمیباشد و حتی پس از فوت او نیز بر همه مسلمانان لازمالاجراست. آخرین بار نیز در پیام آیتالله خامنهای به حجاج بیتالله الحرام در سال ۱۳۸۳ بر مهدورالدم بودن سلمان رشدی و لزوم اجرای حکم خداوند تأکید شد.
آنچه مسلم است هر مسلمانی که در راه دفاع از حقیقت و حقانیت اسلام و برای دفاع ازمسلمانان در جنگ سخت و یا جنگ روانی جان بسپارد شهید است ولی امروز پرسش اصلی این است آیا سلمان رشدی مرده است؟ زنده است؟زخمی است؟سالم است؟آیا خبری که درباره مضروب شدن او منتشر شد صحت داشته است؟راستی از سلمان رشدی چه خبر؟!
اگر سالانه یک میلیون پوند خرج حفاظت از سلمان رشدی می شود پس در موقع حمله به او محافظی در کنارش نبوده که او را حفاظت کند؟
سلمان رشدی یک مهره سوخته است چه بسا بخواهد از شرش خلاص شوند
احتمالا،به احتمال زیاد
این جهان کوه است و فعل ما ندا
سوی ما آید نداها را صدا
سلمان رشدی از همان لحظه که خود را به دشمنان اسلام فروخت مرد
کاملا موافقم
من هم با نظر سمیرا موافقم دیدن پولی که هزینه میشه برای محافظتش بیشتر از سودشه تاریخ مصرفش هم تمام شده گفتن یک حمله براش درست کنیم تا ربطش بدهند به ایران
حتما میخواهند یک پرونده جدید (بعد از توافق احتمالی برجام) در موردحمایت ایران از مخالفین آزادی بیان و حقوق بشر درست کنند. گفتند بکشیمش این که دیگه برای ما سودی نداره فقط داریم براش هزینه میکنیم