مقدمه و طرح مساله
در روزهای اخیر مناطق شمالی و شرقی و غربی سوریه خبرساز بوده است. در بخش شمالی ابتدا بحث ها روی عملیات نظامی جدید ترکیه متمرکز بوده که به یکباره جای خود را به روند آشتی ترکیه و سوریه داد که با میانجی گری ایران و روسیه و متعاقب نشست های سه جانبه سران سه کشور ایران، ترکیه و روسیه در تهران و همچنین دیدار پوتین و اردوغان در سوچی اتفاق افتاد. در پی آن رشته حملات متقابل بین نیروهای امریکایی و نیروهای مقاومت در مناطق شرقی سوریه اتفاق افتاد جایی که نیروهای امریکایی در مناطق نفتی این منطقه به طور غیرقانونی حضوردارند و به غارت منابع نفتی ان ادامه می دهند. در مناطق غربی سوریه، رژیم صهیونیستی از سمت دریای مدیترانه به حملاتی علیه مراکز سوریه دست زد که با پدافند شدید هوایی سوریه روبرو شد وارتش سوریه بیشتر موشک ها و بمب های هدایت شونده را رهگیری و نابود کرد و این در حالی بود که منابع اسرائیلی اعلام کردند روسیه سامانه پدافند هوایی اس-۳۰۰ را از مناطق غربی سوریه به اوکراین منتقل کرده است که حتی اگر این خبر درست باشد به این معنی خواهد بود که این کار بعد از تقویت پدافند هوایی سوریه صورت گرفته است. این رخدادها در حالی روی داده که از یک سو امریکا و رژیم صهیونیستی با روند آشتی ترکیه و سوریه به شدت مخالفند و در مسیر ان سنگ اندازی می کنند و تقارن این روند با آخرین تلاش ها برای احیای برجام بر نگرانی های رژیم صهیونیستی افزوده و دولت بایدن مجبور شده از یک طرف مذاکرات هسته ای با ایران را به پیش ببرد و از دیگر سو برای رفع نگرانی ها و دغدغه های اسرائیل به اقدامات نمایشی همانند حمله به مراکز خالی نیروهای مقاومت در سوریه دست بزند. در این نوشتار ابتدا به روند اشتی ترکیه و سوریه که متغیری مهم در تحولات سوریه و منطقه محسوب می شود پرداخته می شود و سپس سایر رخدادهای اخیر از جمله حملات امریکا و اسرائیل به مناطق غربی و شرقی بررسی می شود که برخلاف ظاهر ماهیت انفعالی داشته و دارند.
سوریه و ترکیه در مسیر آشتی و موانع پیش رو
پس از نشست های تهران و سوچی روند آشتی بین ترکیه و سوریه شتاب گرفته است. فیصل مقداد وزیر امورخارجه سوریه درمصاحبه مطبوعاتی مشترک با سرگئی لاوروف همتای روسی خود در مسکو با بیان اینکه برای ترمیم روابط با ترکیه باید اقداماتی انجام شود تاکید کرد: «ما شرایط خاصی مدنظر نداریم ولی باید اشغالگری ترکیه پایان یابد”. وی همچنین تصریح کرد که توافق با ترکیه به معنای پایان حضور تروریست ها در ترکیه و سوریه است. درهمین حال مولود چاوش اوغلو وزیرامورخارجه ترکیه با تاکید براینکه ” ما هیچ پیش شرطی برای گفتوگو با سوریه نداریم” تصریح کرد: گفتوگوهایی میان سرویسهای اطلاعاتی سوریه و ترکیه در حال انجام است. در این میان برخی از رسانه ها از احتمال وساطت ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه برای انجام دیدار بین روسای جمهور ترکیه و سوریه در حاشیه نشست سران سازمان همکاری شانگهای خبرداده اند. قراراست این نشست در روزهای ۲۴ و ۲۵ شهریور ماه برابر با ۱۵ و ۱۶ سپتامبر در ازبکستان برگزار شود.
اخبار منتشره در ارتباط با نزدیکی روابط بین آنکارا و دمشق حاکی از آن است که در روزهای اخیر در جریان دیدار یکی از مقام های ترکیه با «سالم المسلط» رئیس ائتلاف ملی معارضان سوری ضمن اعلام مصمم بودن آنکارا برای تجدید روابط با دمشق از آنان خواسته شده تا خود را با این واقعیت تطبیق دهند. در دیدار مزبور از تروریست های ساکن در شمال سوریه درخواست شده است تا یا به دنبال یافتن کشور جایگزین جهت مهاجرت باشند و یا این که باید کلیه فعالیتهای سیاسی و رسانهای خود در داخل ترکیه را متوقف کنند. براساس اعلام منابع خبری، ترکیه بیشتر به دنبال مهاجرت تروریست های مزبور است چرا که هرگونه حضور آنان در مناطق مرزی و یا در شهرهای ترکیه می تواند امنیت و ثبات این کشور را بر اساس تجارب گذشته و بمب گذاری های که در گذشته برای تسویه حساب سیاسی صورت گرفته است، برهم بزند. دراین ارتباط دو کشور عربستان و اردن به تروریست ها و مخالفان ساکن در شمال سوریه برای مهاجرت پیشنهاد شده است. با اینحال این احتمال وجود دارد که عربستان و امارات با توجه عادی سازی روابط خود با ترکیه و همچنین نیازی که برای پیشبرد اهداف اشغالگرانه خود در یمن دارند خواهان انتقال این نیروها از ترکیه و سوریه به یمن باشند تا از ان در کنار دیگر نیروهای مزدور بکار بگیرند.
با توجه به حضورمیلیونی آوارگان سوری درترکیه و مشکلاتی که از نظر اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و فرهنگی برای این کشور به دنبال داشته اند، خبرهای رسیده حاکی از تغییر لحن برخورد با آوارگان نیز بوده تا آنان نیز تصمیم خود را برای بازگشت به کشورشان بگیرند . بر اساس آخرین آمار رسمی، شمار پناهندگان سوری در ترکیه ۳ میلیون و ۷۰۱ هزار و ۵۸۴ نفر است و شهر استانبول با حضور ۵۳۰ هزار و ۲۳۴ پناهنده سوری در رتبه اول قرار دارد.
درترکیه به موازات تلاش های حزب حاکم عدالت و توسعه برای ترمیم روابط خود با سوریه تلاش هایی از سوی احزاب رقیب هم در جریان است. رسانه های ترکیه اعلام کردند که هیئتی از حزب جمهوری خلق ترکیه درخواست روادید برای سفر به سوریه را به کنسولگری این کشور در استانبول ارائه داده است. به گفته سی ان ان تُرک ( CNN Türk)، حزب جمهوریخواه خلق به رهبری «کمال قلیچدار اوغلو» ۲۵۰ هزار نوشته تحت عنوان «برادران و خواهران سوریمان را ظرف ۲ سال به کشورشان برمیگردانیم» آماده کرده است. این کارزار که توسط «داوطلبان قلیچدار اغلو» انجام خواهد شد، بر استانهای میزبان تعداد بیشتری از پناهندگان سوری نظیر غازی انتپ ، کیلیس، هاتای، اورفا و استانهای بزرگی چون استانبول، آنکارا و ازمیر تمرکز خواهد داشت. قلیچدار اوغلو پیشتر از طرح جدید خود برای بازگرداندن پناهندگان سوری به کشورشان در صورتی پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده خبر داده و در نشست با نمایندگان و روسای سازمانهای غیر دولتی در آنکارا تاکید کرده بود: ” ما از حضوری سوریها در ترکیه ناخرسندیم و به زودی آنها را به کشورشان بازخواهیم گرداند، ما طرحی ۴ مرحلهتی برای این منظور آماده کردهایم”. به گفته رهبر حزب اپوزیسیون ترکیه، مرحله نخست این طرح، «نشستن با دولت اسد پشت میزهای مذاکره و بازگشایی سفارتخانهها» است و مرحله دوم بر تضمین سلامت جانی پناهندگان و حفظ اموال آنها به هنگام ترک ترکیه با نظارت ارتش سوریه و ترکیه و نیروهای امنیتی «همانند وضعیت قبرس» تمرکز دارد. قلیچدار اوغلو همچنین بر تامین امنیت «اماکن اقامت پناهندگان» در مرحله سوم تاکید کرد و افزود: در مرحله پایانی نیز بازرگانان و سرمایهگذاران استان غازی عنتاب کارخانههای جدید در سوریه خواهند ساخت و پناهندگان در کشورشان فرصت شغلی خواهند داشت.
پیش ازاین دوغو پرینچک رهبر حزب «وطن» ترکیه از سفر قریب الوقوع خود به دمشق و دیدار با بشار اسد رئیس جمهورخبر داده بود. به گفته وی دولتمردان و شخصیتهای مهمی از ترکیه او را در سفر به دمشق همراهی خواهند کرد. پرینچک در ماه مارس سال ۲۰۱۵ نیز در صدر هیأتی با رئیسجمهور سوریه و تعدادی از مقامات دمشق دیدار کرده بود. او در سال ۲۰۱۵ پس از دیدار با بشار اسد گفته بود: «اکثریت قاطع در ترکیه دوستان سوریه هستند و تروریسم را برنمیتابند. آنها میدانند که هرگونه بیثباتی در سوریه باعث بیثباتی ترکیه خواهد شد و آتشی که در سوریه شلعهور شده است، خانههای ما را نیز در کام خود فرو خواهد برد.”
از سوی دیگر، دمشق خواهان یک نقشه راه روشن است که تضمین کننده بازگرداندن کنترل خود بر تمام نقاط کشور و تبدیل ترکیه از یک طرف درگیری به یک عنصر کمکی در راه حل باشد. هر دو خواسته بخشی از یک مسیر طولانی را نشان میدهد که نیازمند توافقها در مورد بسیاری از نقاط در هم تنیده به ویژه در سایه وضعیت پیچیده در شمال سوریه است. جایی که آنکارا، از طریق گروههای وابسته به خود، حومه حلب و رقه را کنترل میکند، در زمانی که هیئه تحریر الشام (جبهه النصره) که هنوز به ترکیه وابسته است، با کنترل ادلب که بزرگترین پایگاه گروه های “جهادی” است، تکروی میکند. همچنین سوریه از گفت و گو و آشتی با ترکیه می خواهد روند احیای حاکمیت ملی و تمامیت ارضی خودرا در مناطق اشغالی به طرق غیرنظامی و از طریق مسالمت امیز محقق سازد. توسل به اقدام نظامی با توجه به اشغال حدود ۹ درصد از خاک سوریه توسط دولت ترکیه و نیروهای مسلح وابسته به آن می تواند خطر رویارویی نظامی دو کشور را به همراه داشته باشد ضمن اینکه حضور نظامیان امریکایی در ۲۸ پایگاه نظامی واقع در شرق و شمال شرقی سوریه می تواند ابعاد درگیری را با توجه به فضای ناشی از جنگ اوکراین به خارج از سوریه و در سطح نظام بین الملل نیز گسترش دهد. از این دید گفت و گو و آشتی بین ترکیه و سوریه هم از درگیری بین دو کشور جلوگیری می کند و هم اینکه عرصه را بر حضور غیرقانونی نیروهای امریکایی در مناطق نفتی سوریه و همچنین نیروهای تحت حمایت آن ها تنگتر می کند.
به نوشته روزنامه لبنانی الاخبار، در پی دیدار طولانی «فیصل المقداد» وزیر امور خارجه سوریه و «سرگئی لاوروف» همتای روس در مسکو هر دو، اظهارات همسویی را با محوریت دو موضوع آوارگان سوری و حضور آمریکا در سوریه بیان کردند و با تاکید بر ضرورت خروج نیروهای آمریکایی به عنوان شرط لازم برای حل بحران سوریه، اعلام کردند که این امر به منزله ستون فقرات برای تلاشهای کشورهای ضامن روند آستانه ( یعنی روسیه، ایران و ترکیه) است و علاوه بر آن، موجب ایجاد زمینه مناسب برای باز شدن درهای بسته بین آنکارا و دمشق خواهد شد. در همین راستا، هر دو وزیر نقش خرابکارانه نیروهای آمریکایی که بیشتر مناطق نفتی سوریه را تحت تصرف دارند، و نیز حمایت آنها از پروژه جداییطلبی کردها را یادآور شدند که یکی از بارزترین موانع برای دستیابی به یک راه حل سیاسی مطابق با قطعنامههای سازمان ملل است و نیز تهدیدی برای تمامیت ارضی سوریه و ممانعت ازروند بازگشت پناهجویان به خانههای خود به دلیل فشارهای معیشتی و اقتصادی تحمیل شده از سوی واشنگتن بر دمشق به شمار میرود. سخنان المقداد نشانههای روشنی از آنچه سوریه در سر دارد، چه از نظر پایان دادن به حضور نظامی ترکیه در اراضی خود، چه از نظر توقف حمایت آنکارا از گروه های مخالف، که دمشق آن را بیمعنا کردن پروژه «راه حل سوریه» می داند، نشان می دهد. به نظر میرسد که سوریه در این دیدگاه از سوی متحدان روسی و ایرانی خود حمایت میشود، به ویژه با توجه به اینکه هر دو متحد مذکور به صورت مستمر، هرگونه حمله نظامی جدید ترکیه به مناطق سوری را رد میکنند. چیزی که لاوروف در کنفرانس خبری اخیر نیز به صراحت بیان کرد و توافقات بین دمشق و آنکارا (توافق آدانا که در سال ۱۹۹۸ امضا شده) که از طریق آن میتوان نگرانیهای امنیتی ترکیه را از راه های دیپلماتیک برطرف کرد، را یادآور شد. بررسی این موضع و قبل از آن اظهارات «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور ترکیه علیه سیاستهای ایالات متحده، از وجود یک توافق اولیه بین ترکیه و سوریه خبر میدهد که می توان از آن به سمت گفتوگوهای سیاسی پیش رفت که در حال حاضر دستگاههای اطلاعاتی سوریه و ترکیه در تلاشند آن را توسعه دهند.
به نظر می رسد حزب حاکم عدالت و توسعه و شخص اردوغان از گفت و گو و آشتی با سوریه می خواهد از شکست این حزب در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده ترکیه جلوگیری کند. بحران سوریه ازچند جهت با سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری ترکیه گره خورده است. نخست اینکه انتقاد از عملکرد حزب حاکم عدالت و توسعه به رهبری اردوغان به یکی از برگه های انتخاباتی احزاب مخالف تبدیل شده است و دوم اینکه حضور حدود سه میلیون و ۷۰۰ هزار آواره سوری در ترکیه علاوه برنگرانی های امنیتی، بار مالی سنگینی برای دولت ترکیه بخصوص درشرایط وخامت اقتصادی به همراه داشته است و حزب حاکم عدالت و توسعه فکر می کند از طریق گفت و گو و آشتی با دولت سوریه می تواند هم برگه سوریه را از دست مخالفان بگیرد و هم اینکه با بازگشت اوارگان سوری از بار مالی آن ها بکاهد. از این دید اردوغان به دنبال آن است تا از طریق بازسازی روابطش با کشورهای منطقه به هر ترتیب که شده ورود سرمایه به ترکیه را عملیاتی کند و بحث تورم را کاهش دهد؛ چراکه او و تیمش در شرایط فعلی به دنبال آن هستند تا به هر ترتیب که شده تورم را پایین بیاورند و مردم را برای رأیدهی به سمت خود جذب کنند. به نوشته روزنامه الاخبار لبنان وضعیت کنونی را میتوان آغاز چرخش ترکیه به سمت سوریه دانست که از طریق آن، آنکارا برای دستیابی به دستاوردهایی چه در قالب یافتن راه حلی برای مشکل پناهجویان و چه از طریق درو کردن دستاوردهای میدانی و سیاسی عجله دارد تا اردوغان از آن در رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری در ترکیه هزینه کند. با نزدیک شدن به تاریخ این رقابت ها در ژوئن سال آینده، این رویکرد تشدید خواهد شد
نشریه میدلایستآی دلیل چرخش ترکیه را در شکست سیاست های کلان آن در سوریه و فراتر از آن در قبال خیزش های موسوم به بهار عربی می داند که ترکیه با فرصت طلبی می خواست به آرمان های نوعثمانی گرایی خود جامه عمل بپوشاند. این نشریه با تصریح به این موضوع می نویسد : ” اردوغان در چند ماه اخیر تقریباَ تمام سیاستهایش در قبال بهار عربی را تغییر داده و سعی کرده در روند روابطش با کشورهایی چون عربستان سعودی و امارات متحده عربی تغییراتی ایجاد کند؛ به نظر میرسد وقت تجدیدنظر در سیاستهای ترکیه در قبال سوریه نیز فرا رسیده است. دیدار اخیر مولود چاووشاوغلو وزیر امور خارجه ترکیه با همتای سوریاش فیصل مقداد نشان میدهد که آنکارا وارد مسیر احیای روابط با دمشق شده است.در شرایطی که اردوغان در موضوع جنگ اوکراین با مهارت تمام میان شکافهای موجود میان ناتو و روسیه مانور داده؛ در معادله سوریه اما نصیبی جز شکست و ناکامی نبرده است. در این میان فعالیتهای نظامی در مناطق شمالی سوریه نیز نتوانسته دستاوردهای ملموسی برای ترکیه و رئیس جمهورش به ارمغان آورد. از این منظر، برای اردوغان در شمال سوریه راهی نمانده جز انعقاد توافق با دولت سوریه. ترکیه در جنگ اوکراین سود زیادی برده- که حاصل بهرهگیری اردوغان از شکافهای میان روسیه و ناتو در راستای منافع ترکیه بوده است. با این حال شکافهای موجود در معادله سوریه چنان وسیع بودهاند که اهرمهای فشار یا تاثیرگذاری ترکیه را عملاً محو کرده و باعث شدهاند آنکارا در موقعیت نامناسبی قرار گیرد. حالا در شرایطی که ترکیه مثل گذشته دیگر نمیتواند ایفای نقش کنشگرانه خود در خاک سوریه را به عنوان مبارزه با تروریسم توجیه کند؛ مسیرهای دیگر کنشگری نیز به روی آنکارا مسدود شده و به عنوان مثال این کشور دیگر نمیتواند مانند ده سال پیش روند گفتگوها را با این کشور پیش ببرد. از سوی دیگر آنکارا در رابطه با موضع روسها در سوریه نیز قادر به ایجاد توازن نیست. در واقع اردوغان به خوبی میداند که پوتین بهرغمِ روابط چندلایه روسیه با ترکیه، هیچگاه از بشار اسد به نفع اردوغان نخواهد گذشت. این مساله با توجه به اتحاد استراتژیک پنجاه ساله سوریه با روسیه از اهمیت بیشتری نیز برخوردار است. به خصوص که اردوغان قدرت دفاع از جنبشها و تحرکات اسلامگرایانه منطقه را از دست داده و همین هم اقدامات اخیر دولت ترکیه در زمینه عادیسازی روابط با امارات متحده عربی و عربستان سعودی را بیش از پیش آشکار کرده است”.
اما عبدالباری عطوان نویسنده سرشناس عرب تغییر رویکرد ترکیه را از منظر دیگری می بیند و معتقد است که ترکیه نیز همانند سوریه در معرض توطئه مشابهی قرار دارد. به گفته وی اردوغان به این موضوع پی برده است که آمریکا برای برپایی دو دولت سنی مذهب در شمال سوریه تلاش می کند. یکی از این دولت ها در شرق فرات مستقر خواهد بود که کردها اعضای آن را تشکیل خواهند داد. دولت دیگری هم در شمال سوریه مستقر خواهد شد. اردوغان به این موضوع پی برده است که تنها سوریه هدف کاخ سفید نیست بلکه ترکیه هم هدف واشنگتن است. «پوتین» رئیس جمهوری روسیه هم در نشست اخیر سوچی هشدار داد که سوریه و ترکیه با یک توطئه روبرو هستند و باید با همکاری بتوانیم با این دسیسه ها مقابله کنیم. آمریکا با برپایی دو دولت می خواهد سوریه را تجزیه کند. این هدف اساسی آمریکا است زیرا منطقه شرق فرات در سوریه دارای منابع نفتی و گازی بسیاری است.
مخالفان روند آشتی ترکیه و سوریه عاملان اصلی حملات و ناامنی های اخیر در سوریه
اگر بخواهیم یک نقطه شروعی برای دور جدید ناامنی ها و حملات در شمال سوریه پیدا کنیم شاید بتوان این نقطه را در حملات مشکوک به اهداف نظامی سوریه و ترکیه دید که در جریان ان تعدادی از نظامیان دو طرف زخمی شدند. این دو کشور ابتدا یکدیگر را به این حملات متهم کردند اما بعدا مشخص شد که دست های دیگری در کار بوده که به درگیری میان دو کشور دامن زده شود. تقارن اخبار مربوط به تدارک ترکیه برای عملیات نظامی جدید در شمال سوریه با برخی اخبار مشکوک درخصوص درخواست از ساکنان مناطق جنوبی ترکیه برای ماندن در منازل و همینطور حمله مشکوک به پایگاه نظامی ترکیه در شمال سوریه که با پاسخ متقابل ارتش ترکیه به مقر نظامیان سوریه همراه شد، این ذهنیت را پدید آورد که گویا دو طرف به سمت تشدید تنش و درگیری پیش میروند، اما مدیریت سریع تنشها از هر دو طرف نشان داد که تمایلی برای تشدید تنش و درگیری وجود ندارد و آن چه اتفاق افتاد امکان دارد حاصل اقدامات تکی یا جمعی بازیگرانی باشد که از روند ترمیم و بهبود روابط سوریه و ترکیه احساس نگرانی و خطر میکنند.
سه شنبه گذشته( ۱ شهریور) ارتش آمریکا اعلام کرد مواضعی را در سوریه هدف قرار داده است. ارتش آمریکا اعلام کرد این حملات، به تلافی حمله ۲۴ مرداد علیه آمریکا در سوریه صورت گرفته است. در ۲۴ مرداد ۱۴۰۱، یک هواپیمای بدون سرنشین (پهپاد) ناشناس به پایگاهی در سوریه حمله کرد اما کشته یا زخمی نداشت. این پایگاه، تحت اداره ائتلاف نظامی آمریکا و نیروهای سوری مخالف تحت حمایت امریکاست. با این حال یک روز بعد در شامگاه چهارشنبه چند حمله به پایگاههای آمریکایی در سوریه گزارش و اعلام شد که دو پایگاه نظامی آمریکا در میدان نفتی «العمر» و میدان گازی «کونیکو» در شرق سوریه، چند بار در فواصل زمانی مختلف هدف حملات راکتی قرار گرفتند. رسانههای آمریکایی بامداد پنجشنبه نیز از زخمی شدن چند نظامی این کشور در پی حمله راکتی به دو پایگاه آن ها در شرق سوریه خبر دادند. شبکه «اِنبیسی نیوز» به نقل از یک مقام دولتی آمریکا گزارش داد: «تعداد نامعلومی از نظامیان آمریکایی در دو حمله راکتی جداگانه به تأسیسات محل استقرار نیروهای آمریکا در سوریه، زخمی شدند». البته ساعتی بعد ستاد فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا موسوم به «سنتکام» طی بیانیهای تأیید کرد که سه نظامی آمریکایی در این عملیاتها زخمی شدند. سنتکام همچنین مدعی شد: «نیروهای ما به حملات موشکی که از دو منطقه در سوریه انجام شد، پاسخ دادند و سه خودرو و تجهیزات را منهدم کردند. ارزیابی اولیه ما این است که ۲ یا ۳ شبهنظامی کشته شده باشند.”
درهمین حال، حملات هوایی رژیم صهیونیستی به یک مرکز تحقیقات سوری در مصایف با پدافند شدید هوایی سوریه مواجه شد و ناکام ماند. خبرگزاری رسمی سوریه ( سانا) به نقل از منابع نظامی این کشورنوشت: پدافند هوایی ما ساعت ۱۹:۱۵ شامگاه پنجشنبه با حمله هوایی دشمن اسرائیلی از سمت دریا در جنوب غرب استان طرطوس مقابله کرد و بیشتر موشک های شلیک شده از سوی جنگنده های صهیونیست که حومه شهر حماه و طرطوس را هدف قرار داد، رهگیری شدند. وزارت دفاع روسیه نیزبه نقل از نیروهای ارتش این کشور در سوریه اعلام کرد، پدافند سوریه موشکها و بمبهای هدایت شونده اسرائیل را رهگیری و منهدم کردند. جنگندههای اسرائیلی با موشکهای کروز و بمبهای هدایت شونده، مرکز تحقیقاتی سوریه در مصایف را هدف قرار دادند. رژیم صهیونیستی احتمالا با این پیش فرض که انتقال سامانه دفاع هوایی اس – ۳۰۰ از غرب سوریه به اوکراین زمینه را برای حملات این رژیم فراهم کرده است به این حملات دست زد؛ غافل از اینکه ارتش سوریه پیشاپیش به یک چنین سامانه هایی مجهز شده اند و این بدان معنی است که روسیه مازاد سامانه های خود را از سوریه به اوکراین انتقال کرده است( البته اگر ادعای منابع صهیونیستی دال بر انتقال سامانه های پدافند هوایی اس-۳۰۰ روسی از سوریه به جنگ اوکراین درست باشد).
شرکت اطلاعات فضایی رژیم صهیونیستی روزجمعه ۴ شهریورماه با انتشار تصاویری اعلام کرد که روسیه سامانه دفاع هوایی پیشرفته اس- ۳۰۰ را از سوریه به اوکراین منتقل می کند. به گفته منابع صهیونیستی رادار این سامانه به پایگاه هوایی حمیمیم روسیه واقع در غرب سوریه و آتشبار آن هم به بندر طرطوس منتقل شده و در آنجا بر روی یک کشتی روسی به مقصد بندر نووراسییسک واقع در دریای سیاه بارگیری شده است. روسیه در سال ۲۰۱۸ سامانه پدافند هوایی پیشرفته اس- ۳۰۰ را به طور رایگان در اختیار ارتش سوریه قرار داد و سه گردان با ۸ بمب افکن را علیرغم مخالفت های شدید آمریکا و اسرائیل به سوریه منتقل کرد. این اقدام پس از ان صورت گرفت که پدافند هوایی سوریه در نتیجه جنگ الکترونیکی امریکا و رژیم صهیونیستی یک فروند هواپیمای روسیه را به اشتباه مورد هدف قرار داد که در جریان آن ۱۵ خدمه روسی کشته شدند.
جانبداری صریح رژیم صهیونیستی ازاوکراین در برابر روسیه در دوره یائیر لاپید نخست وزیر موقت، تنش های موجود میان مسکو و تل آویو را علنی تر کرد و روسیه را برآن داشت از یک سو شکوائیه ای را علیه فعالیت های غیرقانونی آژانس یهود در این کشور مطرح کند و از دیگر سو دست سوریه را برای پاسخ به حملات و تعرضات این رژیم باز بگذارد و ازسیاست حزم و احتیاط فاصله بگیرد. همچنین به نظرمی رسد رژیم صهیونیستی با حملات اخیر به غرب سوریه می خواست با حملات امریکا به اهداف ارتش سوریه و نیروهای مقاومت درشمال شرق سوریه همراهی نشان دهد و آتش درگیری ها را شعله ورتر کند.
به نظرمی رسد افزایش و تقارن حملات امریکا و رژیم صهیونیستی در مناطق شرقی و غربی سوریه با دو موضوع در ارتباط بوده است: نخست پاسخ امریکا به جواب ایران به متن پیشنهادی جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اروپا برای احیای برجام است و از این دید امریکا به نوعی می خواسته این اطمینان را به رژیم صهیونیستی بدهد که بازگشت به برجام به منزله چشم پوشی ازامنیت این رژیم نیست ضمن اینکه تل آویو هم در پی این بوده و هست که از هر فرصت ممکن برای جلوگیری از بازگشت امریکا به برجام استفاده کند. دوم اینکه هردوی امریکا و رژیم صهیونیستی به شدت با روند آشتی میان ترکیه و سوریه مخالفند( که به ابتکار ایران و روسیه شروع شده) و حملات اخیرمی تواند واکنشی به این تحرکات آشتی جویانه دمشق و آنکارا هم باشد.
درمجموع آن چنان که از قراین و شواهد موجود برمی آید روند آشتی بین ترکیه و سوریه هرچند با توجه به پیچیدگی های موجود می تواند زمان بر باشد اما با توجه به متغیرهای موجود جدی به نظر می رسد و تحقق آن علاوه بر دو کشور به نفع منطقه و حتی جهان است. با این حال چهار طیف با آن روند به شدت مخالفت می کنند و به هر طریق ممکن در قبال ان سنگ اندازی می کنند: ۱- امریکا، ۲- رژیم صهیونیستی ، ۳- کردهای تجزیه طلب و ۴- گروه های تکفیری و دیگر نیروهای معارض مسلح سوری. رژیم صهیونیستی از این نگران است که با ترمیم روابط ترکیه و سوریه مثلث ایران، سوریه و روسیه به مربع ایران، سوریه، ترکیه و روسیه تبدیل شود و تنگناهای جدیدی برای تعرضات و تجاوزات آن به سوریه ایجاد کند.آمریکا از این نگران است که با ترمیم روابط ترکیه و سوریه، روند اعاده حاکمیت ملی دولت مرکزی سوریه بر مناطق اشغالی تسریع شود و امریکا مجبور شود به حضور خود در مناطق اشغالی و سرقت و غارت منابع نفتی آن پایان دهد. “ویدانت پاتل» معاون سخنگوی وزارت امور خارجه ایالات متحده به صراحت مخالفت خود را با روند آشتی ترکیه و سوریه اعلام کردو گفت: “هدف ایالات متحده تقویت روابط دیپلماتیک با نظام اسد نیست و ما از سایر کشورها برای عادی سازی روابط با دمشق حمایت نمیکنیم”. این مقام آمریکایی، همچنین از عدم تمایل کشورش برای لغو تحریمها علیه سوریه خبر داد و خاطرنشان کرد که هیچ پیشرفتی در جهت راه حل سیاسی نمیبیند. کردهای شمال سوریه هم که نزدیک به یک دهه است با طرف های مختلف خارجی نظیر آمریکا در این منطقه وارد معاملات سیاسی و توافق برای خودمختاری و افزایش قدرت خود شده بودند، اکنون از تسلط دوباره دولت سوریه بر سراسر این کشور به خصوص مناطق کردی ابراز نگرانی می کنند. در این میان، گروههای نیابتی تحت حمایت ترکیه از این نگران هستند که در صورت ترمیم و بهبود روابط میان ترکیه و سوریه وجه المصالحه قرار گیرند. براین اساس می توان از امریکا، اسرائیل، نیروهای کرد وابسته به امریکا و اسرائیل و همچنین نیروهای تکفیری وابسته به ترکیه به عنوان چهار گروه مخالف سرسخت روند آشتی دمشق و آنکارا نام برد که احتمال دارد چه به صورت تکی و چه در همکاری و ائتلاف بایکدیگر موانعی را در سر راه آشتی ترکیه و سوریه ایجاد کنند که این هوشیاری و همکاری مضاعف دو کشور را برای مقابله با این تلاش های مخرب می طلبد.