گروه خبرخوب- در راه رسیدن به تحریریه بودم که پاییز روی دیگرش را نشان داد و از وزش باد شدید، کار به گردباد رسید که فقط باید میبودید و میدیدید. در خیابان همه میخواستند جایی پناه بگیرند، بعضی مغازهدارها تازه داشتند مغازه را باز میکردند، نگاهشان که کردم هر کسی چند تایی آدم را داشت پناه میداد در مغازه اش. ماشین های عبوری مردم را بدون سوال و جواب سوار میکردند. یکی بساط دستفروشیاش بهم ریخته بود، اما بی خیال آن، داشت به پیرزنی کمک میکرد که زنبیل کوچک پر از میوهاش ریخته و دستپاچه شده بود. پلیس سر چهارراه ، بچههای کار را نزدیک خود نگه داشته بود که گرد و خاک به جانشان ننشیند و … کمی بعد تندباد فروکش کرد اما هیجان و شوق من از تماشای این حجم از فکر خوب و خبرخوب و کمک کردنهای بیتوقع هنوز در درونم ادامه داشت.
شگفت زده بودم از دیدن این حجم از مهربانی آن هم در فاصله بین یک تغییر آب و هوایی، بعد دیدم خبر خوش فقط دیدنی ، شنیدنی و پیدا کردنی نیست، بلکه در ایران ما خبر خوب در دل همه اتفاقات ناخوشایند هم نمود دارد و باز بهانه ای پیدا کردم برای شکرگزاری بیشتر و بیشتر از خدا برای بودن در بین چنین مردمانی.
حال بیایید مشروح کارهایی از هموطنانمان که خوب بودن را سرلوحه زندگی خود قرار داده اند را با هم مرور کنیم، که دانستن و خواندنشان خالی از لطف نیست.
ماجرای پس انداز ۱۵ میلیاردی حاج عباس
در روستای کیسار اردستان هر کجا دست بگذارید، امکان ندارد ردی از وقف های حاج عباس صادقی را در آن نیابید، بس که این مرد دست به خیر است و واقف. در ابتدا او که بیشتر سالهای عمرش را روزی زمین کار کرده، ۷۰درخت گردو که ثمره ۳دهه کشاورزیش است را وقف پذیرایی روز عاشورا از عزاداران امام حسین(ع) کرد. چه پذیرایی دلنشینی، چه میزبانی از جان و دلی.
اما تازه این اول کار وقف کردن هایش بود. حاج عباس با آن دل دریاییاش، بیشتر از این ها جا داشت تا مال و دسترنج کارهایش را در راه خیر هزینه و وقف کند، وقتی دید معماران امامزاده و مسجد روستا، باید جایی ساکن شوند تا کارشان تمام شود و جای درست درمانی برای آنها نیست، خانه اش را وقف کرد و در اختیارشان گذاشت.
ولی فقط روستای کیسار نبود که این همه بزرگواری و بی اعتنایی به مال دنیا را از جانب حاج عباس میدید، مغازه درندشتش در اصفهان هم بی نصیب نماند و شد وقف هیاتانصارالحسین(ع)، درآمدش هم شد برای درمان و تهیه دارو برای بیماران.
ولی حاج عباس خیلی حواس جمع است و همان طور که قلبش برای عزاداران امام حسین(ع) می تپد دلش میخواهد گره ای از گره جوان ها هم باز کند و راه ازدواج شان را هموار. او اهل حرف نیست بلکه مرد عمل است، می پرسید چطور؟ او علاوه بر خانه روستایی، یک خانه دو طبقه هم در اصفهان دارد. یک طبقه اش را وقف دارالقرآن کرده و طبقه ی دیگرش را وقف تازه عروس و دامادها که یک سال رایگان بیایند و در آنجا زندگی کرده و به اصطلاح قدیمی ها زندگی شان را جمع کنند برای آینده. خانه ای پر از برکت و امید که طبقهای از آن کلام خدا را یاد میدهند و در طبقهای دیگر با آسانتر کردن زندگی زوجی جوان، به کلام خدا عمل میشود.
اگر فکر میکنید حاج عباس قصه ما سرش توی حساب و کتاب نیست و الان هم سرش حسابی کلاه رفته است که در مجموعه ۱۵ میلیارد از دارایی را وقف کرده، سخت در اشتباهید چراکه طبق وعده خدا «وقف»، پس انداز و ذخیره آخرت و باقی الصالحاتی که تا قیامت پابرجاست، پس خوش به سعادت حاج عباس و حاج عباس های سرزمین مان ایران.
قهرمانان امروز ، معلمان قهرمانان فردا
خب نوبتی هم باشد، نوبت به قهرمانان و ورزشکاران کشور است، آنان که همیشه با تلاش و سخت کوشی و میهن دوستی شان به همه ما خوشحالی و حس غرور و افتخار هدیه میدهند، حقیقتا مستحق این هستند که توجهای خاص شامل شان شود و خبر خوشی ویژه خود داشته باشند.
این بار ماموریت رساندن خبر خوش برای ورزشکاران را سخنگوی دولت به عهده گرفته و گفته است «با توافق وزارت ورزش و آموزشوپرورش تمامی قهرمانان ورزشی که سربازی نرفتند میتوانند بدون سقف و محدودیت در همان منطقهای که فعالیت دارند بهعنوان معلمان ورزشی و دبیران تربیت بدنی دوره خدمت خود را طی کنند».
توافقی که با اجرایش راه کارآفرینی و انتقال تجربه قهرمانان ورزشی به استعدادهای ورزشی آینده باز میشود، فکرش را بکنید قهرمانان امروز، در دوران سربازی شان قهرمان های آینده ایران را در مدرسه تربیت کنند و به آنها نه تنها خوب ورزش کردن بلکه راه و رسم ورزشکار درست درمان بودن را یاد دهند، چرخهای پر صواب و پر ثواب که در آینده نتیجهاش دیدن دارد.
یک سرمایه گذاری ۱۰ هزار تومانی پرسود
کرمان، شهرستان جازموریان، روستای پنگ، درست در همین مختصات جغرافیایی، کارش را شروع کرد.حجتالاسلام مصطفوی ؛ امام محله این روستا را میگویم همان که در تصاویر بالا، با جمعیتی از جوانان و نوجوانان در اطرافش ایستاده و لبخند از صورتش محو نمیشود. حق هم دارد، آخر میدانید وقتی به این روستا آمد و در مسجد منتظر نمازگزاران بود، تنها ۱۰مرد و زن مسن برای نماز به مسجد آمدند.
روزها می آمدند و میرفتند و او جز امام جماعت مسجد، رصد کننده اوضاع روستا هم بود. با جوان و نوجوانان روستا حرف می زد، گرم میگرفت و دل به دلشان می داد. کم کم، کم و کاستی های روستا و علاقمندیهای جوانان دستش آمده بود، حالا دیگر علاوه بر پیرمرد و پیرزنهای مسجدی، نوجوانها و جوانها هم به مسجد میآمدند و آن جمعیت ده نفره، به صد نفر رسیده بود، جمعیتی که نیمی از آن، نسل جوان بودند.
اما امام محله داستان ما، کلی طرح فرهنگی داشت و برای اجرایش نیاز به کمک مالی. پس طرحی راه انداخت تا هر ماه از مردم، ۱۰هزار تومان برای مسجد کمک بگیرد و آن را برای عمران مسجد و جذب نوجوانان هزینه کرد. هزینه ای که خود سرمایه گذاری بزرگتری است برای نسل جوان. نسلی که نیاز دارد همراهش باشیم و میتواند با آگاهی بخشی و توجه درست در آینده کشور بدرخشد.
بخوان دعای فرج/ دعا اثر دارد
«واکثروا الدعاء بتعجیل الفرج فإنّ ذلک فرجکم» : برای تعجیل در امر فرج ، بسیار دعا کنید که همان فرج شماست.» این جمله را امام زمان عزیزمان، امام زنده و حاضرمان گفته است.
ای کاش همیشه به یاد داشته باشیم و برای تعجیل در فرجش دعا کنیم و در عمل هم هر کاری از دستمان بر می آید برای تعجیل امام عصر (عج) انجام دهیم که به راستی فرج همه گره های دنیا، در فرج امام زمان (عج) است. به امید آن روز که خبر آمدن مهدی موعود به عنوان خوش ترین خبر عالم مخابره شود.
خوش خبر باشید
و اما سخن پایانی، خبرهای خوبتان را در قالب دلخواه خود (عکس، متن، فیلم، صوت و…) تولید کنید و آن را با هشتگ #خبر_خوب در شبکههای اجتماعی منتشر کنید تا هم دیگران را در حال خوش خودتان شریک کنید و هم ما بتوانیم اخبار شما را بازنشر کنیم. اگر هم تمایل داشتید در هریک از شبکههای اجتماعی که فعال هستید، خبرتان را از طریق اکانت khabar_khoub_iran@ یا شماره تلفن ۰۹۳۳۰۸۲۶۳۱۲ برای ما بفرستید. در این جشنواره فرقی نمیکند در ایتا و بله و روبیکا و گپ باشید یا در تلگرام و اینستاگرام و توئیتر و واتساپ؛ مهم این است که سهمی در حال خوش اطرافیانتان داشته باشید. منتظر خبرهای خوب شما هستیم. خوشخبر باشید.