[ میزگرد فرهنگی با شرکت : علی اکبر اشعری،مهدی باقری،محسن چینی فروشان،سیدمحمد رضا دربندی،حسین رویوران،محمد حسن زورق،احمد کاظم زاده ]
محمد حسن زورق:لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَه اما در حد وسع و اندازه خودمان هم میتوانیم کار کنیم و هم باید کار کنیم توماس هابزبحثی دارد در علوم سیاسی تحت عنوان لویاتان توماس هابز معتقد است که انسان گرگ انسان است. توماس هابز انگلیسی است و طبیعتا در فضای سیاسی انگلیس مطالعه کرده است . لویاتان نام یک هیولا و اژدهای عظیم الجثه است و در تورات فعلی نیز این نام آمده است و در مجموع به معنی یک هیولای بزرگ پیکر ترس انگیز است . امروز در پیش خوان کتابفروشی هائی که دارند یک نسل پرخاشگر را تربیت می کنند در حال ترویج اصطلاحی بنام لویاتان اسلامی هستند آنها که می کوشند دو مرتبه ایران را به بند استعمار و انقیاد غرب در آورند با آینده نگری ،پایش محیط فرهنگی و برنامه ریزی و سیستماتیک کار می کنند ولی ما چطور ؟ ما چگونه آینده نگری می کنیم؟ ما تا چه اندازه محیط فرهنگی را پایش می کنیم وتا چه حد اهل برنامه رزی هستیم؟ آیا ما اصلا نظریه عمومی سیستم ها را یک دور مطالعه کرده ایم ؟ یا مشغول خط بازی و جنگ جناحی و حسادت های گروهی و تضعیف یکدیگر هستیم؟ و در حالیکه به هم مشغول و از دشمن غافلیم،دشمن در حال برنامه ریزی علیه ماست.
چه بسا ایادی و عیون دشمن هم در میان ما در ایجاد این غفلت راهبردی نقش دارند.اسرائیل اعلام کرده که باید از استراتژی هزار چاقوعلیه جمهوری اسلامی و مردم ایران استفاده کنیم استراتژی هزار چاقو یعنی وارد آوردن زخم های متعدد ولو کم اثر به یک قربانی که در مجموع تاثیر گذار شود. یک وقت هست که شما با یک ضربه میزند و حریف را از پا در میآورد مثلاً داعش سر قربانی را از تنش جدا میکند اما یک وقت هست نه حریف خیلی قوی است اینقدر به او ضربه های پی در پی وارد می کنند تا این زخمهای کوچک کار ضربه بزرگ را بکند این استراتژی هزار چاقو فقط در حوزۀ امنیت نیست مثلا دانشمندان و متفکران ما را ترور بکنند ، در حوزه فرهنگ هم هست: زخم های فرهنگی کوچک ولی فراوان کتابها،نشریات،روزنامه ها،فیلم ها،سریال ها و…. که هریکذره ای و ضربه ای به بنیادهای فکری و فرهنگی جامعه وارد آورد تا در مجموع ضربه بزرگ زده شود. هریک زخمکوچک است که شاید خیلی هم نتوان به آن پرداخت ولی مجموعه آنها می تواند یک ضربه بزرگ محسوب شود. هدف غرب ایجاد یک نسل بی دین ،بی عفت،بی دانش،بی امید و پچرخاشگر در ایران است که بتواند همه بنیادهای اجتماعی را تخریب کند نسل مایوسی که برای او آزادی به معنی بی بند و باری است و خوشبختی به معنی ولگردی است و آسایش به معنی تن پروری است . نه امیدی نه ایمانی،نه سابی،نه کتابی . چنین موجودی بهترین وسیله برای تسلط بر کشوری است که می خواهد آزادی و استقلال خود را حفظ کند.بر اساس استراتژی هزار چاقوکنشهای ضد فرهنگی متعددی در جامعه صورت میگیرد که هریک به تنهائی مسئله نیست ولی مجموع آنها به تدریج تبدیل به مسئله میشود مثل قطرههای آب است که تک تک بیرنگ هستند ولی دریا آبی است.بعنوان مثال وقتی که توصیه می شود انحصار زبان انگلیسی بعنوان زبان یک کشور استعمارگر شکسته شود. ممکن است مسئولین مربوطه به سراغ زبان فرانسه بروند که آنهم زبان یک کشور استعمارگر است ولی سراغ دهها زبان دیگر مثل ژاپنی،چینی و اردو نروند.
صدها میلیون نفر از برادران و خواهران مسلمان ما به زبان اردو تکلم می کنند چرا ما نباید زبان آنها را بفهمیم؟ اگر کارگردانی اثری بسازد که بنحوی با مبانی و ارزش های انقلاب اسلامی زاویه بسازد زیر نورافکن تبلیغات قرار می گیرد و اگر هنرمندی شاهکاری در حوزه ادبیات و فرهنگ انقلاب اسلامی بسازد ممکن است در مورد او توطئه سکوت شود و این البته طبیعی است که امپریالیزم غرب پول خود را در جهت منافع خود خرج می کند. ۲۶۵ میلیون نفر در اندونزی یک تعدادی هم در مالزی به زبان مالائی تکلم می کنند چرا ما نباید با زبان آنها آشنا باشیم؟چرا فقط باید زبان استعمارگران را بدانیم؟ دنیای مالایی زبانها، دنیای بزرگی است.زبان ژاپنی، زبان چینی، زبان عربی که زبان قرآن است چرا نباید مورد توجه باشد؟مقدسترین دانشگاههای ما تافل انگلیسی میخواهند ولی زبان عربی را به عنوان زبان علمی بعید میدانم به رسمیت بشناسند چرا آموزش و پرورش به فکر زبان فرانسه افتاده؟که یک انگارهای را ایجاد کردند که ما به وسیله زبان انگلیسی با جهان علم آشنایی پیدا میکنیم دارند به ۸۰ میلیون نفر زبان انگلیسی یاد میدهند که اگر درمیان اینها ۸ تا دانشمند پیدا بشود بتوانند به منابع انگلیسی دسترسی داشته باشند و بقیه با زبان سطحی که فرا گرفته اند فقطحلقوم خود را بروی لقمه های تهاجم فرهنگی باز کنند در حالی که ژاپنیها آمدند یک مرکز ترجمه درست کردند کل مقالات علمی در هر جای دنیا به هر زبانی منتشر بشود یک نسخهاش را به زبان ژاپنی تهیه میکنند حتی مقالات به زبان فارسی را به ژاپنی ترجمه می کنند آقای دکتر مرادی مدیر کل آرشیو صدا و سیما بود او میگفت در دهه هفتاد شمسی از من دعوت کردند و از بانک اطلاعات NHK بازدید داشتم گفتند که هر مقالهای به هر زبانی در هر جای دنیا باشد یک نسخهاش را ما تهیه کرده ایم و داریم گفتم میشود مقالاتی که ایرانیها در زمینه الکترونیک نوشتند را فهرستش را به من بدهید فکر میکردم که ایرانیها که در زمینه الکترونیک چندان مقاله ای ندارند، گفتند دو سه روزی طول میکشد در همین سفرتون بشما میدهیم بعد از سه روز یک جزوه ۱۰۰ صفحهای به من دادند فقط عنوان مقالاتی بود که هر ایرانی در هر جای دنیا در زمینه الکترونیک نوشته، ودر بانک اطلاعات NHK موجود است.
در دانشگاههای ژاپن به زبان ژاپنی به دانشجوها درس میدهند دانشجوهای خارجی میتوانند هم درس بخوانند ولی باید اینقدر ژاپنی یاد گرفته باشند که بفهمند. ما مهمان رادیو و تلویزیون چین بودیم در رأس در آنجاتلویزیون چین آموزش زبان انگلیسی میداد ما در آن شرایط که زمان جنگ داشتیم تلویزیون ما آموزش زبان انگلیسی داشت به خرج خودش و فحش هم شب و روز از انگلستان میخوردیم از آنها پرسیدیم چطور دارید زبان انگلیسی آموزش میدهید؟ گفتند ما به ازای پخش این فیلمها ی آموزش زبان انگلیسی از انگلیس لوازم یدکی میگیریم من آن موقع به خودم گفتم ما چقدر بدبخت هستیم شب و روز انگلیس به ما فحش میدهد به دشمنان ما بمب میدهد ما به خرج خود زبانش را آموزش میدهیم خیلی هم خوشحال هستیم خیال میکنیم داریم به کشورمان خدمت میکنیم در حالیکه چین می داند آموزش زبان انگلیسی راه نفوذ انگلیس را باز میکند در مقابلش یک چیزی می گیرد. این است که چین می تواند قدرت اقتصادی اول جهان در نیمه اول قرن جاری شود خوش بینی افراطی به استعمارگران و نشناختن غرب از جهت فلسفی و تاریخی یکی از نقاط ضعف بزرگ ما مسلمانان و مخصوصا ما ایرانیان است در مقابل نقاط ضعف فرهنگی،نقاط قوت فرهنگی نیز داریم که یکی از آنها عشق بی پایان ملت ما به پیامبر و اهل بیت اوست که درود خا بر آنان باد! یکی از پدیدههای فرهنگی مثبت سرود سلام فرمانده است این سرود اصلاً شعر قوی و طراز اولی ندارد و تهی از صنایع ادبی است ولی زبان دل مردم ایران است: «بیا من یارت میشم هوا دارت میشم» خیلی با زبان ساده حرف دل مردم را گفته است ودر تمام استانهای ایران اجرا شده غیر از مراکزاستانها در بعضی از شهرهای کوچک نیز اجرا شده وحتی در بعضی از روستاها هم اجرا شده و از طرف دیگر در کشورهای دیگر نظیر پاکستان اجرا شده ودر افغانستان اجرا شده ودر سنگال اجرا شده ودر عراق متعدد اجرا شده ودر بحرین اجرا شده ودر کشورهای دیگر اجرا شده و نشان داد که طرح NationState که بعد از قرار داد وستفالیبه اجرا در آمد یک نقش روی آب است.
زیر این نقش،واقعیت امت اسلامی است که اگر زنده بشود تمام این تمهیدات ۳۰۰ ساله استعمار را بهم میریزد ۳۰۰ سال تلاش کردند که NationState را به عنوان قفسهای آهنین و آتشین جا بیندازند ولی یک سرود آمده نشان داد ملت اسلام دهها ملت نیست بلکه فقط یک ملت است خوب این از آن پدیده هائی است که خیلی درس دارد و جای بررسی و مطالعه دارد خوب است که به آن دقت کنیم که چرا چنین سرودی می تواند پرده از روی صورت واقعیت ملت اسلام بردارد و چنین جاذبهای میتواند به وجود بیاورد. اتفاق دیگری که از نظر فرهنگی مهم است فیلمی است که در انگلیس به نام بانوی بهشت بوسیله جریان شیرازی ساخته شده است. این جریان انگلیسی در انگلیس مستقرند و حدود ۲۰ شبکه تلویزیونی دارند کارگردان فیلم یک فرد انگلیسی است اما تهیه کننده و بقیه عوامل از همینها هستند این فیلم آمده دست گذاشته روی بحث اینکه خلیفه دوم با لگد درب را به پهلوی حضرت زهرا زد و بعضی از کشورهای عربی این فیلم را تحریم کردند بهرحال تحولات فرهنگی وسیع است. و آنچه گفته شد نمونه ای کوچکی از تحولات مثبت و منفی از دیدگاه فرهنگی است.