ضرورت پایش و پایداری در عرصه افکار عمومی(قسمت اول)

0 184

[میزگرد سیاسی با شرکت :علی اکبر اشعری،حسین رویوران،سعدالله زارعی،محمد حسن زورق،احمد کاظم زاده]

 

محمد حسن زورق: هم علوم رسمی وجود دارد و هم علوم غیر رسمی یا به زبان دیگر یک سری علوم آشکار وجود دارد و یک سری علوم پنهان و حتی می‌شود گفت علوم سری! مثلاً در علوم نظامی حتماً بعضی از تکنولوژی‌هایی که بعضی از کشورها به دست می‌آورند مایل نیستند آن‌ها را افشا بکنند بنابر این تکنولوژی هایشان سرّی می‌شوند اما قوانین کلی که در فیزیک و مکانیک و شیمی وجود دارد که سرّی نیست و در کتاب‌ها هست. انقلاب اسلامی اهمیت افکار عمومی را برای دنیا روشن کرده امروز همه می دانندکسی که افکار عمومی را مدیریت می‌کند می تواند حکومت ‌کند.آن کس که رسماً حاکم است اگر افکار عمومی را نداشته باشد در حقیقت حاکم نیست.

آن کسی حاکم است که بر افکار عمومی حاکم است. در سال ۱۳۵۶ رسماً شاه حاکم بود ولی چون افکار عمومی را به همراه خود نداشت نتوانست دوام بیاورد. در انقلاب اسلامی ایران با نقش تعیین کننده مردم اهمیت افکار عمومی بیش از پیش آشکار شد اگر چه نقش افکار عمومی روشن بود ولی روشن‌تر شد. در این ۴۰ سال که از پیروزی انقلاب اسلامی می گذرد هرچه غرب کوشید برافکار عمومی ملت ماچیره شود،پیروزی کامل پیدا نکرد. اصولا غربی ها وارثان اندیشه اموی درباره پیامبر اسلام (ص) هستند و این اندیشه از طریق امرای شبه جزیرۀ ایبری به آنها منتقل شده است . آنها تصور می کنند پیامبر اسلام با بسیج افکار عمومی از طریق فریب پیروز شد و از این رو تلاش می کنند به هر نحو ممکن بر افکار عمومی پیروز شوند قریش در مقابل پیغمبر از جهت قدرت سخت برتر بودند یعنی در تمام جنگ‌هایی که قریش با پیغمبر کردند نیروی نظامی‌شان ۳ برابرنیروی مسلمین بود مثل جنگ بدر ۳۱۳ در مقابل ۱۰۰۰ نفرجنگ اُحد ۷۰۰ در مقابل ۳۰۰۰ نفرجنگ خندق ۳۰۰۰ در مقابل ۱۰۰۰۰ نفریعنی در تمام این جنگ‌ها قدرت نظامی قریش بیش از ۳ برابر قدرت پیغمبر بود [بحث امدادهای الهی سرجایش خودش باقی است ما داریم در مورد صورت زمینی این جنگ ها صحبت می‌کنیم نه صورت آسمانیش، قریش صورت آسمانی را قبول نداشتند] آنها می پرسیدند که چگونه مسلمین پیروز شدند و ما شکست خوردیم؟

چرا بت ها به ما کمک نکردند؟ چگونه کسانیکه بت ها را آتش می زنند و میسوزانند مورد خشم و غضب بت ها قرار نگرفتند؟پس از این بت ها عملا هیچ کاری بر نمی آید بعد از فتح مکه ابوسفیان که اظهار اسلام کرد در مسجد نشسته بود و داشت فکر می‌کرد و با خود می گفت چه جور این آدم [یعنی شخص رسول الله] بر من پیروز شد پیغمبر داشتند از کنارش رد می‌شدند ظاهرا دست گذاشتند روی شانه‌اش و گفتند «به وسیله خدا» ولی ابوسفیان خدا را قبول نداشت آمدند ابوسفیان و یارانش روی ریشه قدرت پیامبر فکر می کردند و به این نتیجه رسیدند تغییرات ذهنی که پیامبر در مردم ایجاد کرد موجب تغییرات عینی در معادلات قدرت شد از این نگرش معاویه در جنگ های خود با امام علی استفاده کرد سعی کرد قدرت نرم را نیز در کنار قدرت سخت بکار گیرد و جغرافیای اندیشه مردم در کوفه و شام را رصد کند و بر اساس آن برنامه ریزی نماید.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.