مقدمه و طرح مساله
طی هفته ها و ماه های اخیررشته تحولاتی درغرب آسیا( خاورمیانه) روی داده و این سوال مطرح است که آیا این تحولات برله محور مقاومت بوده است و یا علیه آن و پاسخ به این سوال از آن جهت اهمیت دارد که هم بر ترسیم جایگاه واقعی محور مقاومت کمک می کند و در عین حال به این سوال نیز پاسخ می دهد که افزایش هجمه هایی که گاه و بیگاه علیه محور مقاومت صورت می گیرد از ضعف آن ناشی می شود یا واکنش انفعالی به افزایش قدرت و تقویت جایگاه آن محسوب می شود. این نوشتار با تشریح و تبیین تحولات اخیر و جاری می کوشد پاسخ این سوال ها را روشن سازد.
لبنان: جنبش مقاومت اسلامی لبنان به رهبری سیدحسن نصرالله دبیرکل حزبالله به تازگی معادله جدیدی به رژیم صهیونیستی تحمیل کرد و آن اینکه اگر لبنان امکان استفاده از منابع نفت و گاز خود را در دریای مدیترانه نداشته باشد طرف اسرائیلی نیز از این امکان برخوردار نخواهد شد. شاید بتوان از این به عنوان نسخه جدیدی از بازدارندگی تحت عنوان بازدارندگی اقتصادی نام برد که مکمل بازدارندگی های سیاسی و نظامی قبلی به شمار می رود. همچنانکه گروه های مقاومت در فلسطین و سایر مناطق از الگوی بازدارندگی دفاعی و سیاسی حزب الله سرمشق گرفتند و به برقراری معادلات مشابه دست زدند به نظر میرسد در این مورد هم الگوی حزب الله مورد استقبال قرار خواهد گرفت و فلسطینی ها نیز برای حفاطت و صیانت از منابع انرژی و اقتصادی خود و جلوگیری از غارت آنتوسط صهیونیست ها دست بکارخواهند شد و عرصه جدیدی به مبارزه و مقاومت اضافه خواهد شد که با نبرد حقوقی و قضایی نیز همراه خواهد شد.
تیرامریکا و اسرائیل در گره زدن توافقنامه ترسیم مرزهای دریایی با لبنان به توافقنامه های ابراهیمی خطا رفت
بی تردید یکی از اهداف آمریکا از مذاکرات ترسیم مرزهای دریایی میان لبنان و رژیم صهیونیستی این بود که این مذاکرات را به محملی برای عادی سازی روابط میان بیروت و تل آویو تبدیل کند. رژیم صهیونیستی و لبنان پنجشنبه پنجم آبان در پایگاه نیروهای حافظ صلح سازمان ملل مستقر در لبنان (یونیفل) در الناقوره، توافقنامه ترسیم مرزهای دریایی را به صورت جداگانه امضا کردند. هیأت لبنانی مراجعه به الناقوره برای امضای توافقنامه را به خروج قایقهای صهیونیستی از آبهای لبنان مشروط کرده بود. پس از آنکه فرماندهی ارتش لبنان از خروج قایقهای اسرائیلی از آبهای لبنان اطمینان حاصل کرد، هیأت لبنانی نیز عازم الناقوره شد.
الیاس بوصعب، مذاکره کننده ارشد لبنان در یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک با آموس هوکشتاین، میانجی آمریکایی در کاخ ریاست جمهوری در شرق بیروت پایتخت این کشور توضیح داد که رئیسجمهور عون نامهای امضا کرد مبنی بر اینکه لبنان پیام آمریکایی را دریافت کرده و با محتوای آن موافقت کرده است و هیئتی را مأمور کرد که پیام را به ناقوره (مرکز نیروهای سازمان ملل در جنوب لبنان) برساند. وی افزود که نامه دومی نیز از سوی وزارت خارجه لبنان به سازمان ملل خواهد رسید. وی خاطرنشان کرد: نامهای که قبلا منتشر شده بود همان نامهای است که هوکشتاین روز پنجشنبه تحویل داد و برای رسمی شدن امضا شد.
لبنان هرگز وارد مذاکرات مستقیم نشد ولاپید امضای توافقنامه خشک نشده بلوف زد
با اینکه لبنان از اصل مذاکرات در ترسیم مرزهای دریایی خود با فلسطین اشغالی استقبال کرد اما به هیچ وجه وارد مذاکرات مستقیم با رژیم صهیونیستی نشد و کار یا با واسطه سازمان ملل و یا با آمریکا پیش رفت و حتی لبنان اجازه نداد درپای توافقنامه ترسیم مرزهای دریایی خود با اسرائیل امضای مسئولان این رژیم حک شود. در مقابل از شیوههای غیرمستقیم استفاده شد که از یک طرف از شانه خالی کردن تعهدات رژیم صهیونیستی جلوگیری کند و از طرف دیگر بهانه ای بدست تلآویو ندهد که توافقنامه ترسیم مرزهای دریایی را در جهت شناسایی خود معرفی کند و لذا اظهارات لاپید درباره شناسایی این رژیم از سوی لبنان در چارچوب توافقنامه جدید ادعای بیش نیست و در چارچوب اهداف تبلیغاتی آن در مبارزات انتخاباتی پیش رو قابل ارزیابی است که از سوی احزاب رقیب و در راس آن شخص نتانیاهو رهبرحزب لیکود [ که اینک برای تشکیل دولت جدید آماده می شود]به شدت مورد انتقاد قرار گرفته و وی لاپید را به تسلیم در برابر حزب الله متهم کرده است. با وجود اینکه دادگاه عالی صهیونیستی توافقنامه ترسیم مرزهای دریایی با لبنان را تاییدکرده و این توافقنامه با اجماع در کابینه ائتلافی لاپید تصویب شده اما هنوز به تأیید کنست یا همان پارلمان نرسیده ضمن اینکه نظرافکارعمومی صهیونیستی نیز به طور دقیق درقبال این توافقنامه مشخص نیست و از این دید انتخابات اول نوامبر برابر با ۱۰ آبان نوعی همه پرسی در قبال این توافقنامه خواهد بود.
حزب الله پشت دولت لبنان ایستاد اما درجزئیات فنی توافقنامه دخالت نکرد
ورود حزب الله به مذاکرات ترسیم مرزهای دریایی لبنان و اسراییل از سه جهت بوده است: نخست جلوگیری از تبدیل مذاکرات ترسیم مرزهای دریایی به ابزار و بهانه ای برای برقراری سازش میان بیروت و تل آویو؛ دوم ایجاد فضایی برای افزایش و تقویت قدرت چانه زنی لبنان در مذاکرات ترسیم مرزها؛ و سوم برقراری معادله قانا در برابر کاریش به این معنا که اگر لبنان امکان بهرهبرداری از حوزه نفتی قانا را نداشته باشد امکان بهره برداری از حوزه گازی کاریش را به اسرائیل نخواهد داد.
باوجود اینکه حوزه گازی کاریش در داخل مرزهای دریایی فلسطین اشغالی و بخش عمده حوزه نفتی قانا در داخل مرزهای دریایی لبنان قرار دارد و به ظاهر این دو حوزه ارتباطی با هم ندارند اما برقراری ارتباط بین این دو در توافقنامه جدید از این جهت برای لبنان اهمیت دارد که از یک سو رژیم صهیونیستی را مکلف و متعهد می سازد که حقوق لبنان را به رسمیت بشناسد و مانع از بهره برداری لبنان نشود دوم اینکه به تحریم های نفتی آمریکا پایان می دهد که تا پیش از این در جهت تشدید فشارهای اقتصادی بر لبنان مانع از ورود و سرمایهگذاری شرکتهای نفتی در حوزه های نفت و گاز لبنان می شد اما در چارچوب توافقنامه جدید، امریکا پذیرفته است که شرکت فرانسوی توتال کار مطالعات اکتشافی و استخراج از حوزه نفتی قانا را برعهده بگیرد و در پرداخت سهم اسرائیل از این حوزه نیز خودش طرف حساب باشد. همچنانکه ملاحظه می شود در اینجا نیز طوری برنامهریزی شده که باب هرگونه مراوده بین اسرائیل ولبنان ولو در حوزه مشترک نفتی بسته بماند.
حفظ دستاوردهای توافقنامه ترسیم مرزهای مستلزم تشکیل سریع دولت جدید لبنان و توافق بر سر جانشین رئیس جمهوری است
توافقنامه ترسیم مرزهای دریایی بین لبنان و اسراییل در مقطعی صورت گرفته که چند روز بیشتر تا پایان دوره ریاست جمهوری میشل عون تا پایان ماه اکتبر باقی نمانده است و دولت جدید این کشور نیز علیرغم گذشت چند ماه از برگزاری انتخابات مجلس در اردیبهشت ماه گذشته تشکیل نیافته است و لذا اکنون این سوال مطرح است که تاثیر این توافقنامه بر بحران های سیاسی داخلی لبنان چه خواهد بود. با توجه به اینکه سرمنشاء اصلی بحران های داخلی لبنان مداخلات خارجی است لذا قاعدتا باید تاثیر این توافقنامه در مواردی که به قدرت های غربی اعم از آمریکا و اروپا مربوط می شود مثبت باشد چراکه آن ها به ثبات نسبی در لبنان برای کسب اطمینان از دسترسی به منابع انرژی دریای مدیترانه در زمستان سخت پیش رو نیازدارند اما اتخاذ چنین رویکردی برای عربستان و رژیم صهیونیستی قابل تصور نیست چراکه نیاز این رژیم بعد از امضای توافقنامه ترسیم مرزهای دریایی برطرف شده است وهرچه در طرف لبنانی چالش باشد به نفع این رژیم خواهد بود و عربستان نیز بعد از رویگردانی از سعدحریری برای پیشبرد اهداف وسیاست های مداخله گرانه خود روی سمیر جعجع رئیس قوات لبنانی سرمایهگذاری کرده است و این احتمال وجود دارد که وی را برای احراز ریاست جمهوری تحریک کند که این مسئله میتواند باعث تأخیر طولانی در حل این مشکل شود ودر عین حال زمینه را بیثباتی و درگیری داخلی فراهم کند.
براین اساس دستاوردهای لبنان از توافقنامه ترسیم مرزهای دریایی با اسرائیل زمانی میتواند حفظ و تثبیت شود که با تلاش برای حل سریع مسئله ریاستجمهوری وتشکیل دولت جدیدهمراه باشد در غیر این صورت احتمال اینکه دستاوردهای کنونی برای طرف لبنانی ازدست برود وجود دارد.
خیز لبنان برای توافقنامه ترسیم مرزهای دریایی با سوریه با شیوه ای کاملا متفاوت از اسرائیل
سوریه حدود ۲ هزار و ۴۴۶ کیلومتر مرز زمینی و دریایی دارد که از این میان ۱۹۳ کیلومتر طول مرزهای دریایی و ۲ هزار و ۲۵۳ کیلومتر هم طول مرزهای زمینی آن است. از مجموع کل ۲ هزار و ۴۴۶ کیلومتر مرز زمینی و دریایی سوریه، کشور های عراق، اردن، ترکیه و لبنان به ترتیب ۶۰۵، ۳۷۵، ۸۲۲ و ۳۰۷ کیلومتر مرز مشترک با سوریه دارند؛ مرز زمینی سوریه با جولان اشغالی هم حدود ۷۶ کیلومتر است.
با توافق روسای جمهور سوریه و لبنان برای آغاز گفت و گو درباره ترسیم مرزهای دریایی میان دو کشوراین سوال مطرح است که این مذاکرات در مقایسه با مذاکرات دریایی لبنان و اسرائیل از چه ویژگی هایی برخورداراست و چه چشم اندازی می توان برای آن تصور کرد.
ویژگی ها و چشم انداز ترسیم مرزهای دریایی لبنان با سوریه
دریک ارزیابی تطبیقی می توان گفت که تفاوت های اساسی بین مذاکرات ترسیم مرزهای لبنان و سوریه در اینده با مذاکرات قبلی میان لبنان و رزیم صهیونیستی وجود خواهد داشت.
مذاکرات مستقیم و بلاواسطه خواهد بود
اگرمذاکرات میان لبنان و رژیم صهیونیستی غیرمستقیم بود و به واسطه امریکا و سازمان ملل صورت گرفت (و اساسا لبنان نمی خواست این مذاکرات به محملی برای به شناسایی این رژیم تبدیل شود) و حتی مراسم امضای توافقنامه هم به صورت جداگانه و در در دو اتاق جداگانه با واسطه سازمان ملل و امریکا صورت گرفت اما در مقابل مذاکرات میان لبنان و سوریه با توجه به روابط تاریخی دو کشوروهمچنین ترمیم آسیب های ناشی ازپروژه بهارعربی مستقیم و بی واسطه خواهد بود. به نوشته روزنامه الاخبار عون و اسد تاکید کردند که مذاکرات لبنان و سوریه درباره پرونده ترسیم مرزها بدون میانجی انجام میشود و آنچه دو طرف بر سر آن توافق میکنند، به عنوان یک معاهده میان دو کشور مستند خواهد شد و به هیچ وجه مشابه آنچه در روند توافق با رژیم صهیونیستی اتفاق افتاد، نخواهد بود. همچنین به نوشته این روزنامه، پس از توافق عون و بشار اسد مقامات ذیربط در دو کشور شروع به تهیه مختصات و خطوط مناطق انحصاری اقتصادی برای دو طرف کردهاند.عون و اسد با تشکیل هیئتهای رسمی از وزارتخانهها و ادارات رسمی دو کشور و برگزاری جلساتی در بیروت و دمشق موافقت کردند؛ به ویژه اینکه موارد اختلافی میان بیروت و دمشق در پرونده ترسیم مرزهای دریایی غیر قابل حل نیست و فقط نیاز به بحث و بررسی فنی و حقوقی دارند
نقش حزب الله تشویقی و تسهیل کننده خواهد بود
اگردرمذاکرات میان لبنان و رژیم صهیونیستی، حزب الله نقش اعمال فشار و زور را بر طرف اسرائیلی بازی کرد و به اصطلاح به مثابه چماق عمل کرد و به اذعان اغلب کارشناسان اگر اعمال چنین نقشی از سوی حزب الله و جنبش مقاومت نبود این رژیم هرگز زیربار ترسیم مرزهای دریایی خود نمی رفت چراکه اساسا اعتقادی به ترسیم مرز ندارد، اما درخصوص ترسیم مرزهای دریایی لبنان و سوریه، نقش حزب الله تشویقی و تسهیل کننده خواهد بود و روابط خاص حزب الله و شخص سید حسن نصرالله با بشار اسد رئیس جمهوری سوریه و همچنین وزن و جایگاه ویژه حزب الله در داخل لبنان و معادلات سیاسی حاکم بر آن زمینه را برای یک چنین نقش آفرینی فراهم می کند. حزب الله در همان حالی که برای تقویت وحدت سیاسی در داخل لبنان تلاش می کند برای تقویت وحدت و همبستگی میان اضلاع محور مقاومت هم تلاش می کند و لبنان و سوریه دو ضلع مهم این محور هستند و حماس نیز بعد از حدود ۱۰ سال دوری با وساطت حزب الله و شخص سید حسن نصرالله با آغوش سوریه بازگشت.
روسیه می تواند نقش میانجی را بازی کند
درجریان مذاکرات لبنان و رژیم صهیونیستی، سازمان ملل و امریکا نقش میانجی را برعهده داشتند اما درخصوص مذاکرات لبنان و سوریه قرار است این مذاکرات بدون میانجی باشد و اگر نیازی هم به میانجی باشد این نقش برعهده روسیه خواهد بود. به گزارش اسپوتنیک، الکساندر لاورنتیف نماینده ویژه رئیس جمهور روسیه در امور سوریه در سفر خود به لبنان گفت در ارتباط با مرزهای سوریه – لبنان ، چنین درخواستی از طرف لبنان وجود دارد تا ما خدمات میانجی گری ارائه دهیم. طبیعتا ما سعی می کنیم که در این جهت اقدام نماییم. نماینده ویژه رئیس جمهور خاطر نشان کرد که روسیه همواره آماده کمک به لبنان است و همچنین به منافع سوریه نیزتوجه دارد.
مذاکرات طولانی نخواهد بود
اخرین مذاکرات میان لبنان و اسرائیل در دوره ریاست جمهوری ترامپ در سال ۲۰۱۸ آغاز شد و تا رسیدن به نتیجه حدود ۴ سال وقت برد( اصل مذاکرات به سال ۱۹۹۶ برمی گردد) و یکی از دلایل آن متخاصم بودن روابط دو طرف است که مستلزم استفاده از میانجی در مذاکرات بود. علاوه بر این، رژیم صهیونیستی درراستای مطالبات حداکثری خود هیچ تمایلی برای انعطاف در مذاکرات نداشت و تا قبل از تحمیل معادله قانا در برابر کاریش از سوی حزب الله زیربارتوافق نمی نرفت تا اینکه بحران انرژی ناشی از جنگ اوکراین هم کشورهای غربی را در شرایطی قرار داد که برای برخورداری از انرژی دریای مدیترانه درزمستان سخت ، رژیم صهیونیستی را برای پذیرش این توافقنامه تحت فشار دهند. اما با توجه به اینکه مذاکرات لبنان و سوریه مستقیم و بلاواسطه خواهد بود و هیچ از دو طرف خواسته حداکثری ندارند و در گذشته نیز موارد اختلاف حاد ارضی بین دو طرف وجود نداشته است و در عین حال روسیه نیز آمادگی خود را برای ارائه امکانات فنی برای ترسیم مرزهای دریایی دو طرف اعلام کرده است لذا به نظر نمی رسد مذاکرات میان لبنان و سوریه برای ترسیم مرزهای دریایی خود طولانی باشد.
سوریه: دو تحول جدید در ارتباط با این کشور روی داده که هر دو می تواند برای رژیم صهیونیستی نگران کننده باشد. نخست بازگشت حماس به آغوش سوریه است که بعد از ۱۰سال دوری با وساطت سیدحسن نصرالله صورت گرفت و به تازگی دمشق و شخص بشاراسد میزبان هیاتی از رهبران گروه های مقاومت فلسطینی از جمله حماس بود و از حماس نیز فردی شرکت کرد که به شاخه نطامی حماس نزدیک است و از حمایت عزالدین قسام برخوردار است. گفتنی است روابط حماس با سوریه بعد از آغاز حرکت موسوم به بهار عربی که با وعده به قدرت رساندن اخوانالمسلمین در چارچوب پروژه براندازی همراه شد؛ شکرآب شد و بعد از شکست این پروژه در حالی که حماس از سوی ترکیه به عنوان حامی پروپاقرص پروژه اخوانی کردن منطقه طرد شد اما با استقبال سوریه همراه شد و حماس باردیگر به خانه خود در سوریه بازگشت. اما تحول دوم که از پس لرزه های جنگ اوکراین محسوب میشود روسیه از یک سو با انتقال بخشی از نیروها و تجهیزات خود به اوکراین زمینه را برای افزایش قدرت مانور ایران و دولت سوریه را در برابر اسرائیل باز گذاشته است و از دیگر سو خود روسیه به دلیل جانبداری تل آویو از اوکراین و ناتو در این جنگ با اسرائیل چالش جدی پیدا کرده و برای جلوگیری از فراری دادن یهودیان روس تبار جلوی فعالیت آژانس یهود را در روسیه گرفته و آن را غیرقانونی اعلام کرده است.
افزایش حملات هوایی اسرائیل به حومه دمشق ؛ نشانه قدرت یا ترس ؟
رژیم صهیونیستی بامداد پنج شنبه ۵ ابان ۱۴۰۱ برابر با ۲۷ اکتبر۲۰۲۲ بعد از یک ماه توقف برای سومین بار در کمتر از یک هفته گذشته حومه دمشق را بار دیگرمورد حملات هوایی و موشکی قرار داد . این بیست و هشتمین حمله اسرائیل به خاک سوریه از آغاز سال ۲۰۲۲ بود. حال سوالی که مطرح است اینکه علل افزایش این حملات در روزهای اخیر چه بوده است و استمرار ان چه اثار و پیامدهایی می تواند به همراه داشته باشد؟
یکی ازعوامل افزایش حملات هوایی رژیم صهیونیستی به سوریه به فضای انتخاباتی مربوط می شود که در اول نوامبر برای پنجمین بار در خلال سه سال و نیم گذشته برگزار می شود و با توجه به رشد و تقویت گرایشات افراطی در بدنه جامعه صهیونیستی، ائتلاف حاکم به رهبری یائیرلاپید تلاش می کند برای پیروزی مجدد و ابقاء در پست نخست وزیری چهره ای رادیکال و افراطی تر از خود نشان دهد تا از رقبای انتخاباتی خود همچون نتانیاهو عقب نماند و بر همین اساس همزمان با افزایش حملات هوایی به سوریه اقدامات سرکوب گرانه ان در فلسطین نیز تشدید شده است که نمونه بارز ان یورش اخیر به شهرنابلس بود که در جریان آن ۶ جوان فلسطینی شهید و بیش از ۲۰ نفر دیگر زخمی شدند و در واقع لاپید نیز همانند دیگر مسئولان صهیونیستی با ریختن خون جوانان فلسطینی وافزایش تعرضات و تجاوزات به کشورهای همجوار ازجمله سوریه در پی کسب رای است و آن چه این روند را تشدید کرده تن دادن به توافقنامه ترسیم مرزهای دریایی با لبنان با شروط حزب الله بود که باعث هجمه تبلیغاتی از سوی رقبای انتخاباتی همچون نتانیاهو شده است. از این دید حملات رژیم صهیونیستی جنبه تبلیغاتی دارد و این رژیم اهداف خود را در سوریه به گونه ایی انتخاب می کند که هزینه سنگینی برای ان به همراه نداشته باشد.
ازدیگرعوامل موثر در افزایش حملات و تعرضات هوایی رژیم صهیونیستی به سوریه بازگشت مجدد حماس به دامن سوریه است که با وساطت و درایت حزب الله و شخص سید حسن نصرالله صورت گرفت و این رژیم از این نگران است که این تحول به تقویت مقاومت هم در فلسطین و هم در اراضی اشغالی سوریه بینجامد و از این دید افزایش حملات ماهیت انفعالی و واکنشی دارد. دو عامل و شاخص دیگر نیزماهیت انفعالی این حملات را تایید می کند: نخست اینکه روند بازگشت اوارگان سوری از لبنان آغاز شده و تاکنون بیش از نیم میلیون نفر از مجموع دو میلیون و ۸۰ هزار از اوارگان سوری از لبنان بازگشته اند و این روند کماکان ادامه دارد و دوم اینکه دولت سوریه با اجرای برنامه آشتی ملی در ریف دمشق و پایان دادن به وضعیت جنگی شرایط رابرای بازگشت مهاجران فراهم کرده است و از این دید رژیم صهیونیستی با افزایش حملات و تعرضات هوایی خود به حومه دمشق می خواهد در این دو روند اخلال ایجاد کند و از بازگشت اوارگان و عادی سازی امور جلوگیری کند.
با اینحال به نظرمی رسد بخش دیگری ازعوامل موثر بر افزایش حملات رژیم صهیونیستی به سوریه به معادلات بین المللی ناشی از جنگ اوکراین برمی گردد که رژیم صهیونیستی در کنار امریکا و ناتو و در مقابل روسیه قرار گرفته و از آن زمان همواره این احتمال وجود داشت که امریکا و غرب برای منحرف کردن توجهات روسیه از جبهه اوکراین بکوشند در سوریه معادلات را به هم بریزند و از این دید افزایش حملات هوایی اسرائیل به سوریه می تواند با هدف تست زنی شرایط برای برهم زنی اوضاع صورت گرفته باشد. اما این می تواند به مثابه بازی با آتش باشد به دلیل اینکه تعرضات رژیم صهیونیستی همواره با پدافند هوایی سوریه مواجه شده است و احتمال اینکه سوریه نیز به حملات تلافی جویانه دست بزند دور از انتظار نخواهد بود.
کرانه باختری رود اردن : این منطقه که قرار بود به نماد سازش تبدیل شود اکنون بیش از هر مناطق دیگر در فلسطین به کانون نبردهای مسلحانه علیه نیروهای صهیونیستی و مهاجران شهرک نشین تبدیل شده است و با توجه به اینکه اغلب این حملات به صورت شخصی ویا توسط گروه های ناشناخته ویا تازه اعلام موجودیت کرده همچون “عرین الاسود به معنی بیشه شیران” صورت می گیرد لذا رژیم صهیونیستی همچون گذشته نمیتواند مسولیت آن ها را برگردن گروه های مقاومت بیندازد وبا مجبورکردن تشکیلات خودگردان به مقابله با آن ها بین فلسطینی ها درگیری واختلاف بیندازد ضمن اینکه فلسطینی ها اهمیت وضرورت وحدت را بیش از هرزمان دیگر درک کردهاند و طی نشستی در الجزایر سند آشتی جدید امضا کردهاند که اجرای آن می تواند برای همیشه به سوءاستفاده های اسرائیل و طرف های غربی از اختلافات داخلی فلسطینی ها پایان دهد و جبهه فلسطینی را به طور بی سابقهای محکم و تقویت کند.
اسرائیل شروع کننده است اما پایان دهنده نیست
برای بررسی ریشه تحولات و درگیری های که این روزها در کرانه باختری بخصوص جنین و نابلس در جریان است باید به دو تحول مهم در داخل فلسطین اشغالی توجه کرد : یکی رشد جریانات افراطی در فلسطین اشغالی و دومی رویگردانی رژیم صهیونیستی از پیگیری مذاکرات صلح و طرح تشکیل دو دولت . حاصل این تحولات ادامه و تشدید فعالیت های توسعه طلبانه این رژیم در کرانه باختری و افزایش تنگناهای جدید بر ساکنان این مناطق بخصوص کسانی است که در اطراف شهرک های صهیونیست نشین ساکن هستند. این تعرضات و تجاوزات باعث واکنش متقابل فلسطینی های ساکن کرانه باختری شده و جوانان فلسطینی را برآن داشته که به تلافی این تعرضات، عملیات های خود را به داخل ارضی اشغالی موسوم به اسرائیل بکشانند که حاصل این اقدامات اجرای دستکم پنج عملیات در دوره نخست وزیری بنت بود. در مقابل، رژیم صهیونیستی بجای بازنگری در تعرضات خود به اجرای عملیاتی موسوم به “موج شکن” اقدام کرد و با یورش به کرانه باختری به بازداشت های گسترده دست زد و در این راستا زندان ها را توسعه داد. الان نزدیک به یک سال از اجرای این عملیات می گذرد اما هیچ نتیجه و دستاورد مشخص برای این رژیم در پی نداشته است اما در مقابل موجب شده است که کرانه باختری که بنابود به مرکزی برای سازش تبدیل شود به مکانی برای مقاومت تبدیل شده است به گونه ای که اکنون اغلب عملیات های ضد صهیونیستی در این مناطق صورت می گیرد.
اکنون کرانه باختری به کانونی برای شکلگیری گروه های مقاومت تبدیل شده است که پیش از این خبری از این گروه ها نبود. یکی از این گروهها که آوازه آن به گوش فلسطینی ها رسیده عرین الاسود یا همان بیشه شیران است که اسرائیلیها را به شدت کلافه کرده و برای مقابله با آن ها که عموما از جوانان و نوجوانان بین ۱۵تا ۲۵ سال تشکیل شده از شیوه های تروریستی همچون پهپاد و موتورسیکلت بمب گذاری شده استفاده می کند که از شیوه های مرسوم داعش و دیگر گروه های تکفیری محسوب می شود. هرچند طی روزهای اخیر تعدادی از اعضای این گروه به شهادت رسیده اند اما نکته در اینجاست که در مراسم رونمایی از این گروه پنج هزار جوان فلسطینی حضور داشتند ضمن آنکه عرین الاسود تنها یکی از گروه های گمنام و ناشناخته جدید در کرانه باختری است و از دیگر گروه های اعلامی می توان به سلواد، طوباس و روجیب اشاره کرد و امکان دارد ده ها گروه دیگر هم باشد که بنا به مصلحت اعلام موجودیت نکرده و خواسته ناشناخته باقی بماند. مجموعه این تحولات انتفاضه جدیدی را در اراضی اشغالی بخصوص در کرانه باختری رقم زده که با وجود برخی تشابهات تفاوت های زیادی هم با انتفاضه های قبلی دارد که این، مقابله با آن را برای رژیم صهیونیستی بسیار سخت و دشوار و پیچیده کردهاست و از این لحاظ تحولات و درگیرهای جدید در کرانه باختری این رژیم را وارد تونل تاریک کرده است.