تحلیل انتخابات اخیر رژیم صهیونیستی و علل ناپایداری سیاسی در این رژیم

0 184

در پنجمین انتخابات زود رس در کمتر از پنج سال در رژیم صهیونیستی ائتلاف راست به رهبری بنیامین نتانیاهو با کسب ۶۴ کرسی از ۱۲۰ کرسی پارلمان پیروز این انتخابات بود. کسب ۶۴ کرسی از سوی ائتلاف راست حتی بیش از پیش بینی ها بود و جریان راست اکنون بدون نیاز به دیگر احزاب میانه یا چپ می تواند کابینه جدید را تشکیل دهد. پرسشی که اکنون مطرح است اینکه با این پیروزی آیا شرایط نا پایدار سیاسی در این رژیم پایان یافته و ما شاهد تشکیل یک کابینه برای ۴ سال تمام خواهیم بود یا اینکه احتمال از هم پاشیده شدن ائتلاف حاکم بعنوان یک رویه جاری ادامه خواهد یافت.

مهمترین ویژگی انتخابات اخیر این است که برخی احزاب سنتی کوچک مانند حزب میرتس و ائتلاف عربی از این انتخابات حذف شدند. صحنه تکثر بیش از حد سیاسی در اسرائیل در سالهای اخیر موجب شد که در صد ورود تشکل ها به پارلمان را بالا برند تا احزاب کمتری وارد پارلمان شده و پایداری به ائتلافهای سیاسی حاکم برگردد. بر اساس این مصوبه تنها  ۱۰ حزب از مجموع ۴۰ در انتخابات اخیر وارد پارلمان شدند. با انتخابات اخیر این هدف یعنی محدود شدن احزاب در پارلمان تحقق یافت و ائتلاف حاکم با احزاب کمتری می تواند تشکیل شود.

در این انتخابات ائتلاف راست ۶۴ کرسی به دست آورد. (حزب لیکود به رهبری نتانیاهو ۳۲ و دو حزب یهودا هاتورات و شاس ۱۸ کرسی و حزب صهیونیزم دینی به رهبری ایتمار بن غفیر ۱۴ کرسی) در حالیکه ائتلاف میانه و چپ به رهبری لپید تنها ۵۱ کرسی به دست آوردند( حزب آینده هست به رهبری لپید ۲۴، حزب اردوگاه ملی بنی گانتز ۱۲ ،اسرائیل بیتونو۶ و لیست متحد عربی۵ و حزب چپ کار ۴ کرسی). همچنین جبهه عربی مستقل ۵ کرسی به دست آورد. این شرایط گرچه  برای تشکیل کابینه راحت تر از گذشته است اما برخی از اقشار از این پس احساس خواهند کرد که در نظام سیاسی نماینده ای ندارند و به سمت بی تفاوتی نسبت به ساختار سیاسی حرکت خواهد کرد.

بسیاری از تحلیلگران سیاسی بر این باورند که نتایج انتخابات اخیر شرایط ناپایدار سیاسی را تداوم خواهد داد و رقابت و اختلاف ازمیان دو جریان راست از یکطرف و جریان چپ و میانه به درون ائتلاف احزاب راست حاکم در این رژیم انتقال پیدا خواهد کرد. آنچه مسلم است عرصه سیاسی رژیم صهیونیستی از سالها پیش تکثر زیادی پیدا کرده و هیچ حزبی به تنهایی قادر به کسب اکثریت کرسی های پارلمان نبوده است. در انتخابات اخیر حزب لیکود به رهبری نتانیاهو تنها ۳۲ کرسی از مجموع ۱۲۰ کرسی پارلمان را به دست آورده است و او همچنان گروگان دیگر احزاب راست خواهد ماند و احتمال بروز اختلاف میان لیکود و احزاب مذهبی دیگر بسیار محتمل است.

در بیست سال گذشته اساسا علت انحلال مکرر پارلمان و حکومت و برگزاری انتخابات زود رس، بروز اختلافات در ائتلاف حاکم بود و اکنون این صحنه در آینده قابل تکرار است.  اختلاف میان نتانیاهو نخست وزیر سابق و لیبرمان رهبر حزب راستگرای اسرائیل بیتونو در سال ۲۰۱۸منجر به انحلال پارلمان و دولت شد و کوچ لیبرمان از جناح راست به طرف مقابل شد. و اختلاف بر سر قانون بودجه میان نتانیاهو و لپید وزیر دارایی در سال ۲۰۲۰ علت اصلی استعفای دولت و انحلال پارلمان بود و کوچ لپید از راست به میانه سیاسی شد. واقعیت این است که احزاب اسرائیل بیتونو به رهبری لیبرمان و حزب آینده هست به رهبری لپید و حزب اردوگاه ملی بنی گانتز از دل ائتلاف راست خارج شده و به سمت احزاب میانه کشیده شدند و این رویداد در آینده نیز ممکن است اتفاق بیفتد و پرسش اصلی این است که چرا اختلاف در میان احزاب در اسرائیل تا این حد شدید است و خیلی ها پیش بینی می کنند که در آینده تکرار خواهد شد؟.

واقعیت این است که ناپایداری سیاسی در اسرائیل بر می گردد به شکافهای اجتماعی عمیقی  که این مهاجران از دهها کشور با آن روبرو اند. بنت نخست وزیر پیشین رژیم صهیونیستی سه ماه پیش در مراسم خدا حافظی خود اعلام کرد که جامعه صهیونیستی از شکافهای اجتماعی جدی رنج می برد و اگر این مشکل حل نشود، آینده خطرناکی در انتظار این جامعه خواهد بود. از زمان اعلام موجودیت رژیم غاصب صهیونیستی جمعیت اشکناز و سکولار اروپایی حاکم بود و سفردیم های شرقی در حاشیه جغرافیا و سیاست اسکان داده شدند اما الان یک تحول بزرگ جمعیتی در این رژیم صورت گرفته و حریدیم ها که عمدتا از قشر سفردیم اند بیشتر شده و خواهان انتقال قدرت به انها هستند و نتانیاهو با سوار شدن بر این موج به آنها وعده سر خرمن می دهد و می گوید ابتدا باید خطر فوری را ازبین برد و سپس مسائل داخلی را سر و سامان داد. این مشکل اکنون با عنوان کردن وجود دشمن خارجی مانند ایران ، حزب الله لبنان و حماس و جهاد در فلسطین که موجودیت  اسرائیل را تهدید می کند عملا جامعه را به سمت  توجه رادیکال دینی و نژاد پرستانه راست حرکت می دهد. این یک وحدت موقتی است که بر عمق مشکلات و شکافها سرپوش می گذارد و انفجار اجتماعی را به تاخیر می اندازد. حرکت جامعه صهیونیستی  به سمت راست دقیقا بر می گردد به این مشکلات که جناح راست سرکوب بیشتر مردم فلسطین را به عنوان اولویت پیشنهاد می کند. ایتمار بن غفیر رهبر حزب صهیونیزم دینی که ۱۴ کرسی در پارلمان جدید به دست آورده است با چه وعده هایی این کرسی ها را به دست آورد؟ او اعلام کرده که فلسطینیها به اردن باید کوچانده شوند و از طریق یکدست کردن جامعه صهیونیستی از این خطر نجات یابند. این هدف تا چه حد قابل تحقق است؟ در حال حاضد حدود دو میلیون از کمتر از نه میلیون جمعیت رژیم صهیونیستی عرب اند و در نوار غزه دو میلیون فلسطینی وجود دارد و در کرانه باختری نیز حدود سه میلیون فلسطینی وجود دارد. به عبارت دقیقتر تعداد فلسطینیان در کل فلسطین اشغالی ۷ میلیون است و بیشتر از جمعیت صهیونیستها است. چگونه می شود در قرن بیست و یکم هفت میلیون انسان را آواره ساخت! رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۴۸ در دوران بی خبری بیش از نیمی از جمعیت فلسطین که اکنون ۸ میلیون نفر اند در کشورهای همجوار آواره ساخت اما تصور امکان انجام چنین جنایتی در عصر انفجار اطلاعات و اطلاع رسانی گسترده جهانی ممکن است؟

در اولین کنفرانس مطبوعاتی پس از اعلام پیروزی انتخاباتی راست، بن غفیر در پاسخ به سئوال خبرنگاری در اینکه نتانیاهو چه وزارتخانه هایی به شما خواهد داد گفت من تعیین می کنم که چه وزارتخانه ای به ما داده شود و نقدا اعلام می کنم که نتانیاهو باید وزارت جنگ را به من  اختصاص دهد تا وعده های انتخاباتی که به مردم داده ام تحقق دهم. این رفتار تا چه حد می تواند در آینده ائتلاف راست حاکم را تهدید کند و اگر هر کدام از احزاب راست به هر دلیلی از ائتلاف خارج شود، آیا  نتانیاهو ناگزیر به انحلال مجدد دولت و پارلمان نخواهد شد. نتانیاهو در گذشته نیز به علت اختلاف با لیبرمان، لپید و بنی گانتز دولت و پارلمان را منحل کرد و اکنون ممکن است یک بار دیگر در معرض چنین شرایطی قرار گیرد.

درست است که غرب به ویژه امریکا از اسرائیل به هر شکلی حمایت کرده اند و می کنند به گونه ای که این رژیم را تنها کشور فرا قانونی جهان در آورده است و در برابر نقض قطعنامه ها و کنوانسیونها محاسبه نمی شود اما همین حمایت مرز دارد و نباید نظم بین المللی که غرب بر آن سوار است برهم بخورد. قتل عام فلسطینیان و کوچ دادن آنها به اردن یا هر کشور دیگر هزینه سنگینی دارد که غرب توان تحمل آن را ندارد به ویژه که غرب تاکنون در جنگ اوکراین به اندازه کافی به خاطر اسرائیل  دچار دوگانگی شده است. غرب با شعار مقابله با اشغال روسیه از رژیم زلنسکی اوکراین حمایت می کند در حالیکه ۷۴ سال است که اشغال فلسطین را نادیده گرفته و می گیرد و این رفتار دوگانه نقاب بشر دوستانه آنها را از بین برده و آنها را رسوا کرده است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.