اشاره: فاطمه سادات طباطبایی آل مجتبی از شعرای متعهد معاصر است و با او به گفتگو نشسته ایم.
فرهنگ اسلامی: با عرض سلام و ارادت لطفا خود را برای مخاطبان ما معرفی کنید.
فاطمه سادات طباطبائی آل مجبتی: فاطمه سادات طباطبایی آل مجتبی هستم، دانشجوی رشته زبان و ادبیات انگلیسی و همچنین خلبانی. ساکن شهر مقدس قم ولی خب بخاطر درس، بین قم و تهران در رفت و آمد هستم.
فرهنگ اسلامی: چه شد که به شعر علاقهمند شدید و چند سال است که شعر میگویید؟
فاطمه سادات طباطبائی آل مجبتی: همیشه شعر گفتن را دوست داشتم ولی شروعش از شبی بود که برادرم وزن و هجا را یادم داد وتاکید کرد آن را با کلمات پر کنم و هنوز ذوق آن شب را به یاد دارم که چقدر خوشحال بودم از اینکه من هم به اصطلاح توانسته ام یک جمله آهنگین بگویم و از آن زمان حدود هشت سالی می گذرد.
فرهنگ اسلامی: خانواده چقدر از شما در زمینه شعر حمایت میکند، آیا افراد دیگری هم در خانواده تان شاعر است؟
فاطمه سادات طباطبائی آل مجبتی: بله برادربزرگترم شاعر و نویسنده هستند. خانواده همیشه از بهترین دلگرمی های ادامه دادن این مسیر برای من بوده اند آنقدر که گاهی حس می کنم مادرم از خودم بیشتر برای هر شعر من ذوق دارد و برادرم برای واژه به واژه اش دلسوز تر است.
فرهنگ اسلامی: بفرمایید که از محضر چه استادانی استفاده کرده اید؟
فاطمه سادات طباطبائی آل مجبتی: خب از نظر من در ابتدا تمام شعرای قم، شعرشان را مدیون استاد محمدعلی مجاهدی هستند هرچند ورودم با جلسات پنجره سید حمیدرضا برقعی و سید محمدجواد شرافت شروع شد و الان اگر بخواهم بگویم دنیای شعری ام را از نقد های سختگیرانه این دو بزرگوار دارم و بعد از آن هم چند سالی از محضر استاد سید مهدی حسینی کسب فیض کردم و بعد از آن هم به لطف مجموعه ی شهرستان ادب و دوره های آفتابگردان ها با اساتید ارزشمندی چون استاد مرتضی امیری اسفندقه، استاد میلاد عرفان پور ، استاد ناصر فیض ، استاد علی داوودی و باقی بزرگوارانی که همچنان مشتاق یادگیری از محضرشان هستم.
فرهنگ اسلامی: در کدام قالبها شعر میگویید؟
فاطمه سادات طباطبائی آل مجبتی: بیشتر قالب کلاسیک( غزل و رباعی) اما علاقه زیادی به نوحه و ترانه هم دارم.
فرهنگ اسلامی: به نظر شما شعر آیینی چه نقشی میتواند در دنیای پیرامون ادبی ایفا کند؟
فاطمه سادات طباطبائی آل مجبتی: خب همه ما از تاثیر شعر بر روی ذهن مخاطب، بالخصوص ایرانی ها که پیشنیه بسیار ادبی دارند آگاه هستیم. از نظر من گاهی ممکن است یک بیت شعر سالم اثری همپای یک سخنرانی چند ساعته بر روی مخاطب عام داشته باشد و چه بسا بتوانیم از این فرصت ها به نحو احسن استفاده کنیم.
فرهنگ اسلامی: کمی از نوحهسراییتان برای اهلبیت بگویید.
فاطمه سادات طباطبائی آل مجبتی: چند سالی هست که توفیق نوشتن در این زمینه را پیدا کرده ام … خودم که در حال حاضر مشغول شاگردی در این راه هستم ولی دلم می خواهد آنقدر مسیر نوحه در مسیر حرفه ای و درستی قدم بردارد که شاهد تبلور فرهنگ زندگی حسینی از دل هیئاتمون باشیم.
فرهنگ اسلامی: گفتید که در رشته خلبانی درس میخوانید، چه ارتباطی بین خلبانی با شعر وجود دارد به نظر شما؟
فاطمه سادات طباطبائی آل مجتبی: به نظر من شاعرها کلا در آسمان ها سیر می کنن. ولی خب کلا روحیه بلند پروازی که از کودکی همیشه همراهم بود و شوق پیدا کردن مضامین جدید پایم را به آسمان ها کشاند و مرا وارد این رشته کرد.
فرهنگ اسلامی: از شرکت در گروه محتوایی حرم حضرت معصومه (س) برایمان بگویید؟
فاطمه سادات طباطبائی آل مجبتی: فکر می کنم سال نود و هفت بود که گروهی از شاعران جوان محتوای محیطی حرم را به دست گرفتند و چقدر هم از نظرم آن زمان این کار موثر بود. یادم است بنر یکی از جملات کوتاهم را کنار یکی از درب های ورودی حرم زده بودند و تا مدت ها نگاه می کردم هر آدمی که از آنجا رد میشد چند لحظه را به خواندن جمله می گذراند و من آن زمان از اینکه میشد با چند واژه بر مخاطب تاثیر گذاشت بسیار ذوق زده میشدم.
فرهنگ اسلامی: مجموعه شعر چاپ شده یا دردست چاپ دارید؟
فاطمه سادات طباطبائی آل مجبتی: ان شالله در حال جمع آوری یک مجموعه رباعی هستم که ترکیب موضوعات عاشقانه ، آیینی و اجتماعی ست.
فرهنگ اسلامی: شما حتما اطلاع دارید که تعداد شعر آیینی به زبان انگلیسی خیلی اندک بوده است. آیا در این مسیر هم قلم زدید تا الآن؟
فاطمه سادات طباطبائی آل مجبتی: دقیقا یکی از اهداف من برای انتخاب این رشته ترکیب تفکر ، فرهنگ و احساس ایرانی با ادبیات غرب بود و امیدوارم یک روزی بتوانم از پسش بر بیایم
فرهنگ اسلامی: انقلاب اسلامی زمینه شعر گفتن را چقدر تسهیل کرده است به نظر شما؟
فاطمه سادات طباطبائی آل مجتبی: قطعا علاقه رهبر به شعر و حمایت ایشان از شعرا باعث باز شدن درب های تازه ای در ادبیات شده است این را می شود با بررسی شعر قبل از انقلاب با شعر انقلاب کاملا متوجه شد.
فرهنگ اسلامی: خیلی ممنون از اینکه وقتتان را در اختیار ما قرار دادید. ان شاءالله همواره سربلند باشید و قلمتان نویسا.
نمونه اشعار:
برای امام حسن مجتبی
از درک ما دریای جودت بیکران تر
آقای از مادر به کودک مهربان تر
هر جا گدا باشد کریم بن کریمی
داریم اصلا از شما روزی رسان تر؟
وا بود آغوش پناهت سمت مردم
وقتی که بودی از همه بی هم زبان تر
باران شدی باریده ای بر خاطراتت
صحن دلت از آسمان هم آسمان تر
میراث دار غربت زهرا و حیدر
ای چشمت از زخم برادر خون فشان تر
در خانه ات یک جرعه آب خوش نخوردی
مرد جمل! مظلومیت از این عیان تر؟
آه از غریبی از غریبی از غریبی
در سوگ تو چشم زمین چشم زمان تر
حضرت خدیجه
از خود فراتر همسرت را دوست داری
بال وپرت… بال وپرت را دوست داری
جنگیده ای با کل دنیا بر سر او
اینقدر که هم سنگرت را دوست داری
دینی که داری بعد از این کامل ترین است
از بس که نیمدیگرت را دوست داری
سر لوحه ات شد انفقوا مما رزقنا
اندیشه ی پیغمبرت را دوست داری
مکه و یا شعب ابی طالب مهم نیست
تا هست او دور وبرت را دوست داری
اسلام روح تازه ای در تو دمید و
تا آخرین دم باورت را دوست داری
می ترسی از دوری دلش آتش بگیرد
تو مادری و دخترت را دوست داری
۳
یک لحظه فکرش را بکن با من سهیمی
در یک اتاقی ساده با طرحی قدیمی
آتش به دل دارد چراغ گردسوزش
از پنجره گه گاه می آید نسیمی
دل می بریم از هم در این تاریک و روشن
بی هیچ حرفی یا نگاه مستقیمی
یخ کرده دستانت، نشستی پای کرسی
دو استکانِ چاییِ گرم و صمیمی
وقتی کنارم هستی این خانه چه خوب است
از بدترین ها هم ندارم هیچ بیمی
من پا به پایت در غم و سختی می آیم
حتی اگر در زیر پایم جز گلیمی…
۴
به ضرب و زور مسکن نمی شود بهتر
هزار جور خیال رها شده در سر
همیشه با من دلخسته مهربان بودی
فقط جواب بده پس چرا دم آخر؟
چه خنده ها که فقط محض دلخوشی زده شد
چه بغض ها که شبانه به شعر شد منجر
دلم به درد کسی بعد از این نخواهد خورد
که تند و تیز شدم مثل کاسه ای لب پر
قبول عشق تو را خاک می کنم اما
تو آن غریبه ی سابق نمی شوی دیگر
و بعد چند دقیقه شروع باران و
هجوم خاطره ها و صدای بستن در