[ میزگرد فرهنگی با شرکت: علی اکبر اشعری،محسن چینی فروشان،حسین رویوران،سید محمدرضا دربندی،احمد کاظم زاده،محمد حسن زورق]
محمد حسن زورق:جوانان در ایران امروز یک طیف را می سازند.یک سر طیف جوانان انقلابی پاکباخته ای هستند که در راه دفاع از اسلام و انقلاب اسلامی در ایران جانفشانی می کنند و شوق شهادت تمام وجود آنها را تحت کنترل خود درآورده است و یک سر دیگر طیف جوانانی هستند ناامید،بی آینده،بی اعتقاد،بی تفکرو بی منطق که جز هوس های زود گذر آرمانی ندارند و بصورت عروسک های کوکی خیمه شب بازی رسانه های فارسی زبان خارجی در آمده اند شاید اگر این ها هم زیر چتر تعلیم وتربیت صحیح قرار می گرفتند به گروه نخست می پیوستند از اینها در داخل کشور هستند موج عنان گسیختگی اخلاقی،فرهنگ ستیزی،اعتیاد،بیگانه پرستی و خیانت به خود و کشور خود گروه دوم را فرا گرفته است. بعضی از آنها نظیر معصومه علی نژاد قمی حتی پیوندهای خانوادگی خود را گسیخته اند و بطور کامل عنان گسیخته شده اند و کاملا در اختیار دشمنان کشور قرار گرفته اند. این موج ارتداد از انقلاب یک موج سطحی و ناپایدار است که با دستکاری خارجی ایجاد شده و گرنه اعتقاد به اسلام و انقلاب و امام خمینی و جمهوری اسلامی ایران در اعماق جامعۀ ایران ریشه دوانده است.
مسئله را از یک روی دیگر نیز باید دید. اگر نبود اختلاس ها،حقوق های نجومی،سرمایه داری غربی و سایر انحرافاتی که در حوزه اقتصاد رخ داد و عملا دستورالعمل های غربی مورد توجه واقع شده و رهنمودهای امام خمینی،مقام معظم رهبری،شهید سید محمد باقر صدر،شهید مطهری،شهید بهشتی در حوزه اقتصاد چندان مورد توجه واقع نشد،اگر این عوامل ناسازگار با ذات انقلاب اسلامی ایران وجود نداشت شاید اقلیت دوم یا بوجود نمی آمد و اگر هم بوجود می آمد از حالت باالقوه خارج نمی شد و فعال نمی گردید و آلت دست بیگانگان قرار نمی گرفت .
درفرآیند پذیرش اولین مرحله آگاهی است دومین مرحله جلب توجه است سومین مرحله ارزیابی نظری است چهارمین مرحله آزمون عملی است و پنجمین مرحله پذیرش است. در مرحله دوم پیشداوری های منفی موجب عدم توجه به پیام می شود . در مرحله سوم پیام گیرنده سئوال هائی دارد که پاسخ آنها را نگرفته است درمرحله چهارم پیام گیرنده به حق و یا به ناحق و در اثر تبلیغات منفی احساس می کند که پیام در عمل نتیجه بخش نبوده است. جوانانی که در اغتشاشات اخیر مشارکت داشته اند احتمالا به این سه مرحله اخیر] دوم،سوم،چهارم [ تعلق دارند یا پیشداوری های منفی نسبت به اسلام و انقلاب و جمهوری اسلامی پیدا کرده اند یا پرسش های بی پاسخ دارند که به آنها پاسخ داده نشده است و یا احساس می کنند که این انقلاب در عمل مشکلات را حل نکرده و این احساس ممکن است با واقعیت ها تناسب نداشته باشد ولی بهر حال درک آنها از شرایط موجود چنین شده است . ما باید از خود بپرسیم آیا برای عبور جوانان از این سه مرحله دشوار برنامه ای داشته ایم یا نه ؟
جوانانی که توسط رسانه های بیگانه گرفتار پیشداوری منفی نسبت به انقلاب اسلامی،نظام اسلامی و روحانیت شده اند یک برنامه تبلیغی خاص خود نیاز دارند. جوانانی که گرفتار پیشداوری منفی نشده اند ولی پرسش های پاسخ داده نشده ای در ذهن خود دارند به برنامه تبلیغی دیگری نیازمندند و جوانانی که در فضای ادراکی تصور می کنند نظام اسلامی پاسخگوی نیازهای جامعه نیست برنامه تبلیغی دیگری احتیاج دارند درمورد گروه اول شاید روش های شرطی مفید باشد و در مورد گروه دوم باید برنامه های ارشادی و ضد اغوائی داشت و در مورد گروه سوم باید فضای ادراکی آنها را به فضای واقعی نزدیک نمود حال اگر صاحبان و گردانندگان رسانه ها اصولا با این مباحث آشنائی نداشته باشند نمی توانند در این جنگ رسانه ای که بین انقلاب اسلامی و استکبار جهانی در گرفته است به کمک جوانان که قربانیان اصلی این جنگ هستند بیایند و از اسلام و ایران و انقلاب دفاع کنند.
در این جنگ رسانه ای که در گرفته است یک قشر اجتماعی از جوانان در حال پدیدار شدن است که به هیچ مکتبی معتقد نیست. امیدی به آیند ندارد. گرفتار شکم و زیر شکم خود شده است. از آدم کشی لذت می برد. از آتش زدن اموال عمومی احساس رضایت خاطر می کند. کتک می زند. قمه می کشد و به نوعی خودش را بایک نوع جنون ارضا می کند و احساس می کند که دارد انتقام ناکامی های خودش را از جامعه می گیرد . تبدیل به یک عروسک کوکی شده که bbc فارسی و ایران اینترنشنال و منوتو آن را کوک می کنند و او را در خیابانها به اغتشاش و شورش و ارهاب و ارعاب و ترور وا می دارند. ما باید توجه کنیم که این قشر اجتماعی معلول است نه عامل. تسخیر شده است نه تسخیر کننده . قربانی فضای ادراکی خویش است و مسئولیت پیدایش چنین پدیده ای تنها رسانه های دشمن نیستند، نقاط ضعف رسانه ای موجود نیز تاثیرگذار بوده اند. درگیری های بی مورد جناحی،کوته نظری،پیگیری منافع شخصی و حزبی،اختلاس ،حقوق های نجومی و فراموش کردن اقتصاد تجویز شده در قانون اساسی نیز در پیدایش این پدیده می تواند تاثیر گذار بوده باشد. بنابر این یک برنامه بخشی برای حل معضل موجود کافی نیست که باید ابر برنامه داشت و مسئله را همزمان در همه ابعاد آن مورد مطالعه قرارداد.
محمدرضا دربندی: استفاده کردیم آقای دکتر عرض شود که من چند تا نکته در حاشیه صحبتهای شما عرض میکنم در جهت تکمیل این بحثهاست یکی اینکه یک استراتژی جدیدی اسرائیل اخیراً مطرح کرده در مورد زدن سر اختاپوس یعنی آن هزار چاقویی که تا حالا داشته این هزار چاقو تاحالا دنبال این بوده که پاهای هشت پا را دائما میزده الان گفته که استراتژی جدید ما زدن سر اختاپوس است که ایران است و باید با ضربه نهایی سر محور مقاومت اسلامی را در منطقه بزنیم .