شرکتهای نت فلیکس (Netflix) و آمازون پرایم (Amazon Prime) از جمله شرکتهایی هستند که در کشورهای مختلف دنیا در کنار فعالیتهای دیگری که دارند، روی ساخت سریالها سرمایهگذاری میکنند که به نام “وب سیریز” (Webseries) شهرت دارند. هر یکی از این شرکتها روش کارشان این است که یا خودش سریال را میسازد و یا سریالهایی که در یک کشور ساخته میشوند و طبق معیارات این دو شرکت هستند، را خریداری میکنند.
برخی از نکات اصلی که همگی یا بخشی از آنها تقریبا در هر یک از سریالهای این شرکتها دیده میشوند و این را میتوان در سریالهای خارجی و سریالهای هندی به وضوح دید، نشاندادن هرجومرج، کشتوکشتار، فحشهای رکیک، اعتیاد و صحنههای جنسی و غیره است که سریالهای امروزی دنیا و مخصوصا هند میتوان دید که این سریالهای بسیار معروف شده و پرمخاطب هم هستند متاسفانه. فحشهای رکیک، عشق و عاشقی پسر و دختر زیر دوازده سال و ترویج عشقهای کودکانه، کشت و کشتارهای خیابانی، نشاندادن خون، نشاندادن سلاح، نشاندادن افراد در حال کشیدن حشیش و هروئین و صحنههای جنسی و غیره چیزهایی هستند که در سریالهایی که نت فلکس و آمازون و دیگر شرکتهای مشابه از آن حمایت میکنند و امتیاز آنها را خریداری میکنند و یا خودشان ساختهاند، بهوضوح دیده میشوند.
مدتی هست که در ایران سریالهای خانگی باب شدهاست. سریالهایی که اولین آن هاتوسط یک کارگردان مشهور ساخته شد که هر هفته به یکی از بینندگان و مخاطبان این سریالها یک آپارتمان جایزه میداد برای این که بینندگان به سمت این سریالها بیایند، آنها را از کافینتها بهطور هفتگی خریداری کنند، و نگاه کنند.
اولین نکتهای که در ذهن هر مخاطب میتواند بیاید، این است که اینهمه پول و اینهمه سرمایه برای یک سریال از کجا میآید که بهطور هفتگی و آنهم در تهران یک آپارتمان به یکی تعلق بگیرد، فقط برای اینکه سریال را نگاه کردهاست؟ این اصلاً منطقی نیست و انسان را به شک و شبهه میاندازد. چیزهایی که در این سریالها نشان داده میشوند را وقتی بررسی میکنیم، به این نتیجه میرسیم که پشت این سریالهای خانگی هم بهطور مخفی همان شرکتهایی مانند نت فلیکس و آمازون و غیره هستند، چرا که بیشتر صحنههایی که در این سریالها نشان داده میشوند، همانهایی هستند که در سریالهای خارجی در سریالهای هندی که توسط شرکتهای نت فلیکس یا آمازون ساخته و یا خریداری شدهاند، بهطور شدیدتری نشان داده میشوند. ازآنجاکه ایران کشور اسلامی است و در سریالهای صداوسیما همیشه حجاب حرف اول را میزده است، و نیز تأکید داشته است روی اینکه صحنههایی از قبیل فحش دادن، سیگار کشیدن، سلاح سرد و خون و خونریزی نشان داده نشوند و اگر هم در متن داستان آمده باشند، از یک زاویهای نشان داده شوند که باعث ترس و دلهره و نگرانی و تشویش اذهان افراد جامعه نشوند. اما در این سریالهایی که بهعنوان سریال خانگی ساخته شدهاند، اینها را تا حدودی زیادی به وضوح نشان میدهند و از نظر شدت اصلا با سریالهای صدا و سیما قابل مقایسه نیست.
مثلاً سریالهایی که اخیراً ساخته شدهاند، را اگر مورد بررسی قرار بدهیم، خواهیم دید که نشان میدهد که چگونه یک پدری که بعد از سالها از زندان آزاد شده است، به سراغ دختر جوانِ خود که مادرش با مرد دیگری ازدواج کرده است، میرود و برای ابراز محبت پدرانه او را با خود به شمال میبرد ولی در راه برگشت توسط افراد ناشناسی بیهوش میشود و آنها دخترش را میکشند و میسوزانند، نشان میدهد که این فرد هرکی را دلش میخواهد، کتک میزند، به مامور پلیسی که مسئول پرونده دخترش هست، بدوبیراه میگوید و پلیس هم در هشت قسمت اول اصلا موفق به ردیابی قاتل زنجیرهای که حتی دختر خود مسئول پرونده را هم کشته است، نمیشود. یکی از اهداف این سریالها این است که بگوید پلیس در جامعه ایرانی خیلی ضعیف عمل میکند و نمیتواند جلوی جرم و جنایت و دعواهای خیابانی را بگیرد و نمیتواند رد قاتلین و جنایتکارها را بزند. همین اتفاق در سریال دیگری هم میافتد که در این سریال یک نفر قاتل زنجیرهای را نشان داده است که ظاهرا دکتر پزشکی قانونی است و اتفاقاً با یک مأمور پلیس هم دوست صمیمی هست ولی بیخ گوش مأمور و هر از گاهی یک نفر را به قتل میرساند ولی کل اداره پلیس اصلا نمیتواند این فرد را شناسایی کرده و دستگیر کنند.
نکته دیگری که در بیشتر این سریالها بهوضوح به چشم میخورد، عادی نشاندادن کشیدن سیگار هست. مثلاً در طول یک سریال نقش اول سریال را نشان میدهد که درحال سیگار کشیدن است، گاهی در حال استرس، گاهی درحال خوشحالی و این در جای جای سریالهای مختلف نیز دیده میشود.
مسئلهای دیگری که چنین سریالهایی سعی دارد عادی سازی کند، این است که فاصله نشستن زن و مرد را خیلی کمتر کرده است مثلاً روی مبل زن و مرد طوری بنشینند که بدنهایشان تقریبا با هم تماس پیدا کنند یا در یکی از صحنهها نشان میدهد که یک خانم پشت سر یک آقا روی موتور سوار شدهاست و فاصله بینشان بسیار کم است که در سریالهای صداوسیما اصلا چنین چیزهایی را نشان نمیدهند و سابقه ندارد.
چیز دیگری که این سریالها روی آن تأکید فراوانی دارند، کشت و کشتار و نشاندادن خون است که در سریالهای خانگی به صورت عادی و در صحنههای مختلف سریال و در طول این سریالها نشان میدهند. برای مثال دریک سریال کسی که به ظاهر دکتر اداره پزشکی قانونی هست ولی در واقع یک قاتل زنجیرهای و حرفهای، هر کسی را که برای کشتن با خودش به مخفیگاه خودش میآورد، اول رگهای دستش را میبرد و بعد از کشتن او خونش را میریزد داخل جدولهای اطراف سلاخخانهای که برای این کار ساخته است و بعد جسدها را دفن میکند یا توی یک بشکه انداخته و رویشان اسید میریزد و از این طریق از بین میبرد. چنین صحنههایی قطعا در جامعه خشونت را بیشتر میکند و همینطور سلاح سرد و سلاح گرم که به وفور در این سریالها نشان داده میشوند. مثال در یک سریال نشان میدهد که نقش اصلی سریال یکی از دوستانش را که قصد جان او را کرده است، با ضربات متعدد چاقو به قتل میرساند. این اتفاق را از زاویه نزدیک نشان میدهد و این را در جامعه و در ذهن افراد جامعه و مخصوصا در ذهن نوجوانهای جامعه جای میدهد که عادیسازی بشود.
خیانت یکی دیگر از مسائلی هست که در بسیاری از این سریالها دیده میشود و انگار سازنده این سریالها از سریالهای ترکیه الگوبرداری میکنند. خلاصه اینکه سریالهایی که امروز ساخته میشوند، را دیگر نمیشود کنار خانواده دید و معلوم نیست روی چه حساب اسم این سریالها را سریال خانگی گذاشتهاند؟! قطعاً دیدن چنین سریالهای تبعات بدی خواهد داشت و تأثیر منفی روی جامعه خواهد گذاشت و اهالی فرهنگ و افراد دلسوز جامعه باید پیگیر این قضیه باشند و در صدد اصلاح محتوای چنین سریالها باشند تا فردا خدای نکرده این خشونتها از سریالها به افراد جامعه منتقل نشوند و ما شاهد خشونتهایی در جامعه نباشیم.