کودکان در صف اول قربانیان تجاوز نظامی عربستان و امارات به یمن؛ مصادیق مجرمانه ائتلاف عربستان و امارات در کشتار کودکان وغیرنظامیان یمنی و راه های پیگرد قضایی آن
مقدمه و طرح مساله
آمارهای منتشره از تلفات ناشی از تجاوز نظامی ائتلاف عربستان و امارات به یمن نشان می دهد که کودکان همچنان در صف اول تلفات انسانی ناشی از این جنگ تحمیلی خانمان سوز قرار دارد. صندوق کودکان سازمان ملل متحد اعلام کرد که بیش از ۱۱۰۰۰ کودک یمنی بعد از تجاوز نظامی عربستان و امارات به این کشور کشته و یا معلول شدهاند. در گذشته نیز آمارهای مشابهی منتشر شده بود و مقایسه این آمارها به وضوح نشان می دهد که با گذشت زمان بر تعداد تلفات غیرنظامیان بخصوص کودکان یمنی اضافه می شود و هر روز عمق و گستره فاجعه انسانی ناشی از تجاوز نظامی عربستان و امارات تشدید می شود. با توجه به استمرار این وضعیت ضد انسانی چند سوال مطرح است: نخست اینکه چرا این دو کشور که عربی و اسلامی را یدک می کشند به جنایاتی دست زده اند که به اصطلاح روی صهیونیست ها را در فلسطین سفید کرده اند. دوم اینکه چرا جامعه جهانی اعم از اسلامی و عربی و غربی در قبال این فجایع و این امارهای تکان دهنده تا این اندازه خونسرد و بی تفاوت عمل کرده اند و سوم اینکه اقدامات عربستان و امارات در تجاوز نظامی به یمن به لحاظ حقوقی چه سرنوشتی پیدا می کند و چه سازوکارحقوقی برای مقابله با ان وجود دارد.
بیشتر قربانیان تجاوز نظامی ائتلاف عربستان و امارات به یمن، کودکان وغیرنظامیان هستند
صندوق کودکان سازمان ملل متحد اعلام کرد که بیش از ۱۱۰۰۰ کودک یمنی بعد از تجاوز نظامی عربستان و امارات به این کشور کشته و [یا معلول شدهاند]. در فهرست یونیسف آمده است که در میان قربانیان، ۳۷۷۴ کودک کشته و ۷۲۴۵ کودک زخمی شدهاند. در این گزارش همچنین به استثمار کودکان یمنی در جنگ اشاره و اعلام شده، ۳۹۹۵ کودک یمنی به خدمت گرفته شدند. همچنین در جنگ یمن ۴۴۵ کودک دستگیر، ۱۵۲ کودک ربوده و ۴۷ کودک مورد خشونت جنسی ناشی از درگیری قرار گرفتهاند. بخش آموزشی در یمن نیز وضعیت وخیمی دارد؛ دو میلیون کودک از مدرسه بازماندهاند و این تعداد ممکن است در آینده به شش میلیون کودک برسد، زیرا حداقل یک مدرسه از هر چهار مدرسه در یمن ویران شده یا آسیب دیده است.
کاترین راسل، مدیر اجرایی یونیسف در گزارشی پس از بازدید از یمن گفت: برای کودکان، زندگی به مبارزه برای بقا تبدیل شده است. هزاران تن از آنها جان خود را از دست دادهاند و زندگی صدها هزار تن دیگر نیز در معرض خطر مرگ ناشی از بیماریهای قابل پیشگیری یا گرسنگی هستند.ازمجموع ۳۰ میلیون یمنی بیش از ۲۳.۴ میلیون تن از جمله ۱۲.۹ میلیون کودک، به کمک و حمایت بشردوستانه نیاز دارند.حدود ۲.۲ میلیون کودک در یمن از سوء تغذیه حاد رنج میبرند که ۵۴۰ هزار تن از آنها زیر پنج سال هستند و بیش از ۱۷.۸ میلیون نفر از جمله ۹.۲ میلیون کودک از کمبود آب، بهداشت و خدمات بهداشتی رنج میبرند.
این اولین آمار تکان دهنده ای نیست که در خصوص تلفات انسانی ناشی از تجاوز نظامی امارات و عربستان به یمن منتشر می شود. پیش ازاین نیز گزارش های مشابه و حتی فاجعه آمیزتراز گزارش یونیسف منتشر شده اما به دلیل وضعیت نابرابر و تبعیض آمیز حاکم بر نهادهای بین المللی نتوانسته در اصلاح امور موثر واقع شود.
مرکز حقوقی عین الانسانیه (چشم بشریت) یمن در ششم آذرماه ۱۴۰۱ گزارش داد، ظرف ۲۸۰۰ روز از جنگ یمن، ۴۷ هزار و ۶۷۳ یمنی از جمله ۸۸۰۰ کودک کشته و زخمی شدند. از این میان ۱۸ هزار و ۱۳ یمنی کشته و ۲۹ هزار و ۶۶۰ تن دیگر زخمی شده اند که از این تعداد ۴۰۶۱ کودک شهید و ۴۷۳۹ کودک دیگر زخمی شده اند ، همچنین از این تعداد ۲۴۵۴ زن کشته و ۲۹۶۶ زن دیگر زخمی شده اند. مقایسه آمار یونیسف با آمار مرکز حقوقی عین الانسانیه یمن نشان می دهد که در این مدت کوتاه ۲۲۰۰ نفر به جمع قربانیان کودک در جنگ یمن اضافه شده اند.
همچنین طبق گزارش عین الانسانیه جنگ در یمن در طول ۲۸۰۰ روز موجب ویرانی ۵۹۸ هزار و ۷۳۷ منزل مسکونی، ۱۸۲ زیرساخت دانشگاهی، ۱۶۷۹ مسجد، ۳۷۹ زیرساخت گردشگری، ۴۱۵ بیمارستان و مرکز بهداشتی، ۱۲۴۲ مدرسه و مرکز آموزشی، ۱۴۰ زیرساخت ورزشی، ۲۵۵ مکان تاریخی، ۶۱ زیرساخت رسانهای و ۱۰ هزار و ۸۰۳ زمین کشاورزی شد. درطول جنگ علیه یمن، جنگندههای ائتلاف سعودی – اماراتی ۱۵ فرودگاه، ۱۶ بندر، ۳۴۴ نیروگاه برق، ۷۰۹۹ جاده و پل را هدف قرار داده و ۶۱۶ شبکه و ایستگاه ارتباطی، ۲۹۷۴ مخزن و شبکه آب ، ۲۱۰۱ زیرساخت دولتی، ۱۰ هزار و ۱۱۲ وسیله نقلیه، ۹۹۸ کامیون مواد غذایی، ۷۰۰ بازار، ۴۸۵ قایق ماهیگیری، ۱۰۱۴ انبار مواد غذایی و ۴۲۵ پمپ بنزین را منهدم کردند. افزون براین، ائتلاف سعودی- اماراتی ۴۰۷ کارخانه، ۳۸۵ تانکر سوخت، ۱۲ هزار و ۳۰ زیرساخت تجاری و ۴۵۴ مرکز پرورش دام و طیور را هدف قرار داد.
طبق گزارش سازمان ملل متحد، تخمین زده میشود که ۳۷۷ هزار یمنی درجریان تجاوز ائتلاف نظامی عربستان و امارات به یمن جان باختهاند که از این میان تقریبا ۷۰ درصد از قربانیان کودکان زیر ۵ سال بودهاند. برنامه توسعه سازمان ملل متحد تخمین می زند که در صورت ادامه جنگ در یمن تا سال ۲۰۳۰، رقم تلفات انسانی در یمن افزایش یافته و ۱٫۳ میلیون نفر جان خود را از دست خواهند داد. طبق گزارش برنامه توسعه سازمان ملل متحد، مرگ حدود ۶۰ درصد از انسانهایی که در طول هفت سال جنگ داخلی یمن جان سپردهاند، ناشی از عوارض جانبی این جنگ، از جمله کمبود آب پاک، گرسنگی و بیماریها بوده است. بر اساس این گزارش اکثر انسانهایی که در اثر عوارض جانبی جنگ جان باختهاند، “کودکانی بودهاند که در معرض گرسنگی و سوءتغذیه قرار داشتهاند”.در گزارش برنامه توسعه و عمران سازمان ملل آمده است، “در سال ۲۰۲۱ در هر ۹ دقیقه یک کودک زیر پنج سال در اثر عوارض جانبی جنگ جان خود را از دست میدهد”.در صورتی که جنگ داخلی یمن همین امروز پایان یابد، میتوان امیدوار بود که این کشور تا سال ۲۰۵۰ از یک درآمد سطح متوسط برخوردار شود. اما وضعیت کنونی حاکی از تشدید درگیریهاست.
همچنین طبق گزارش سازمان ملل تا پایان سال ۲۰۲۱ تجاوز نظامی عربستان و امارات ۱۲۶ میلیارد دلار به اقتصاد یمن خسارت وارد کرده و یکی از بدترین بحرانهای اقتصادی و انسانی جهان را رقم زد به گونه ایی که ۳۰ میلیون یمنی را برای ادامه زندگی خود به کمکهای بشردوستانه وابسته کرده است.
از دیگر سو، مین های بجا مانده از جنگ های گذشته همچنان قربانی می گیرد. دفتر برنامه توسعه سازمان ملل متحد در فرودین ماه ۱۴۰۱آمار تکان دهندهای از تعداد قربانیانی که در اثر مین و مهمات منفجر نشده طی چهار سال از۲۰۱۸ تا ۲۰۲۱ در یمن جان باختند، منتشر کرد. طبق این گزارش در خلال این چهار سال ۱۸۰۰ غیرنظامی بر اثر مینها و مهمات منفجر نشده در تعدادی از استانهای یمن کشته یا زخمی شدهاند که ۶۸۹ نفر از آنان را زنان و کودکان تشکیل می دهد. تیمهای مهندسی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۲۱ موفق شدند ۷۳ هزار و ۹۳۰ مین و مهمات منفجر نشده را از بین ببرند.
نمایی از مصادیق مجرمانه ائتلاف عربستان و امارات در کشتار کودکان وغیرنظامیان یمنی
تردیدی وجود ندارد که آنچه ائتلاف اماراتی و سعودی در یمن انجام می دهد، عناوین مجرمانه متعددی را تشکیل می دهد. از یک سو، اعمال جنایت علیه بشریت است که با توجه به گستردگیاش بدون تبعیض علیه زن، مرد ، کودک ، نظامی و غیر نظامیان انجام می شود. از سوی دیگر این اعمال چون علیه پیروان مذهب یا نژاد خاصی است، حتی نسلکشی هم محسوب می شود که بزرگترین جنایات بین المللی است. در این که این جنایات، جنایت جنگی محسوب می شود هیچتردیدی وجود ندارد چراکه این جنایات در جریان یک جنگ بین المللی انجام شده و بسیاری از اقدامات صورت گرفته مثل حمله به مناطق مسکونی و غیر نظامیان، اشغال کشور دارای حاکمیت و … میتواند از مصادیق جنایات جنگی باشد. از دیگر سو، خود این اعمال میتواند مصداق عنوان مجرمانه دیگری بنام تجاوز ارضی یا سرزمینی است که آن هم در زمره جنایات جنگی شناخته شده است.
ازمنظرقوانین و حقوق بین الملل، در بررسی اوضاع یمن باید رسیدگی به اموری مانند نقض حاکمیت سرزمینی، ورود خودسرانه و تجاوزکارانه به جنگ بدون مجوز سازمان ملل متحد، کشتن غیرنظامیان، نابودسازی اموال و زیرساخت ها در مناطق مسکونی، بمباران مراکز درمانی و پناهگاه های آوارگان، بکارگیری سلاح های کشتار جمعی، محاصره همه جانبه، جلوگیری از رسیدن کمک های بشردوستانه و به طور کلی نقض حقوق بشر و ارتکاب جرایم جنگی در نظر گرفته شود.
اقدامات عربستان و امارات در یمن ناقض صریح اصول حقوق بین الملل بشردوستانه
«حقوق بینالملل بشردوستانه» یا «حقوق بشردوستانه بینالمللی» که به «حقوق جنگ» یا «حقوق مخاصمات مسلحانه» نیز معروف است، مجموعهای از قوانین است که به دنبال روشهای بشردوستانه، برای محدود کردن اثرات مخاصمات مسلحانه میباشد. این شاخه از حقوق از افرادی که در جنگ مشارکت ندارند یا در حال حاضر از جنگیدن کنارهگیری کردهاند، محافظت کرده وخطرات مخاصمه را کاهش می دهد. به عبارت دیگر، حقوق بینالمللی بشردوستانه میکوشد که با وضع مقرراتی از خشونت بیاندازه در جنگها جلوگیری کند. برای رسیدن به این منظور حقوق بشر دوستانه حق دولتها را در استفاده از سلاحها و روشها محدود و از قربانیان درگیریهای مسلحانه حمایت میکند. لذا باید تفکیکی میان حقوق بینالمللی بشردوستانه و حقوق بشر قایل شد. حقوق بشر، برخلاف قوانین بینالمللی بشردوستانه، در زمان صلح اعمال میشود و بسیاری از مفاد آن ممکن است در جریان یک مخاصمه مسلحانه به حالت تعلیق درآید. بعلاوه، حقوق بشر در چهارچوب حقوقی رابطه بین دولت و شهروندان اعمال میشود اما حقوق بشردوستانه عموماً و نه همیشه، به رابطه بین دولت و شهروندان دشمن آن دولت مرتبط است.
نیروهای غیرنظامی طبق قوانین حقوق بینالملل بشردوستانه، به افرادی گفته میشود که عضوهیچ نیروی نظامی نیستند و هیچ نقش خصومتآمیزی در وضعیت جنگی ندارد. چنین اشخاصی در دستهی افراد غیرجنگجو قرار میگیرند و تحت درجهای از حمایتهای قانونی در برابر تأثیرات شرایط جنگی و اشغال نظامی هستند. دررابطه با هدایت عملیات جنگی در مخاصمات مسلحانه بینالمللی و غیر بینالمللی، حقوق بین الملل بشردوستانه بین دو دسته افراد تمایز قائل میشود. دسته اول افرادی هستند که عضو نیروهای مسلح طرفین مخاصمه بوده و نظامی محسوب میشوند و این دسته از افراد عملیات نظامی را انجام میدهند. دسته دوم افرادی هستند که نقشی در عملیات جنگی ندارند به همین دلیل بایستی مورد حمایت قرار گیرند. این دسته از افراد در اصطلاح حقوقی، غیرنظامی نام دارند.
بخش عمدهای از حقوق بینالمللی بشردوستانه در کنوانسیون های چهارگانه ژنو درسال ۱۹۴۹ مطرح شدهاست. ۱۹۶ کشور در سراسر دنیا متعهد شدهاند که از این قوانین پیروی کنند. این کنوانسیونها توسط دو معاهده دیگر یعنی پروتکلهای الحاقی ۱۹۷۷ در مورد حمایت از قربانیان مخاصمات مسلحانه تکمیل شدهاند. کنوانسیونهای ژنو بر پایه احترام به فرد و عزت و شرف وی بنیان نهاده شده است. طبق این کنوانسیون ها باید به حقوق افرادی که به طور مستقیم در درگیریها شرکت نمیکنند و یا اشخاصی که به علت بیماری، جراحت، اسارت و یا هر علت دیگری فاقد توان مبارزه هستنند احترام گذاشته شده، در مقابل اثرات جنگ از این افراد محافظت شوند و در عین حال باید به افرادی که بر اثر جنگ دچار خسارت و ضرر و زیان میشوند بدون هیچگونه تبعیضی کمک شود. بنا بر پروتکلهای الحاقی، کلیه افراد جنگزده بایستی تحت این حمایت قرار گیرند. این پروتکلها همچنین تصریح میکنند که طرفهای درگیر در جنگ و نظامیان نباید به افراد و اهداف غیرنظامی حمله کنند و باید عملیات نظامی خود را مطابق با قوانین و مقررات به رسمیت شناخته شده بشردوستانه هدایت و رهبری کنند. بر طبق کنوانسیونهای ژنو و پروتکل الحاقی یک، هرگونه مقابله به مثل با مجروحان، بیماران، کشتیشکستگان، پرسنل پزشکی و امدادگران، پرسنل و خدمات دفاع غیرنظامی، اسرای جنگی، افراد غیرنظامی مکانهای فرهنگی و غیرنظامی و محیطزیست طبیعی و همچنین تاسیساتی که بر روی انرژیها و نیروهای خطرناک کار میکنند، ممنوع است. در پایان باید گفت باید با تمامی کسانی که سلاح در دست ندارند و عضو هیچ گروه متخاصمی نیستند رفتاری انسانی پیشه کرد.
هنگامی که درگیری مسلحانه آغاز میشود کنوانسیونهای ژنو و پروتکلهای الحاقی آن در هر شرایطی لازمالاجرا هستند. این قوانین حتی در جنگهای غیر بینالمللی که در آن فقط قوانین خاصی قابل اجراست نیز باید رعایت گردد. به طور کلی در هر شرایطی اصول بشر دوستانه باید رعایت شود. طبق کنوانسیون های ژنو و پروتکل های الحاقی اعمال قتل، شکنجه، تنبیه بدنی، قطع عضو، تجاوز به عنف، گروگانگیری، تنبیه دسته جمعی، اعدام بدون محاکمه و کلیه رفتارهای ظالمانه و توهینآمیز در هر زمان و مکانی و به هر شکلی ممنوع است.
یک بررسی تطبیقی ساده هم نشان می دهد که ائتلاف نظامی امارات و عربستان در تجاوز نظامی به یمن به هیچ یک ازاصول حقوق بشردوستانه بین المللی مطابق کنوانسیون های چهارگانه ژنو و پروتکل های الحاقی آن متعهد نبوده است و همه رفتارهای این ائتلاف کاملا برخلاف این کنوانسیون ها بوده است.
دیوان کیفری بین المللی چگونه می تواند به جنایات ائتلاف نظامی عربستان و امارات رسیدگی کند
دادگاه کیفری بین المللی که از سال ۲۰۰۲ در شهر لاهه هلند آغاز به کار کرده است، در صورتی صلاحیت رسیدگی پیدا می کند که یا دولت کشور محل ارتکاب یا دولت متبوع مجرمان، اساسنامه آن دادگاه را پذیرفته باشد که در اینجا نه دولت یمن و نه دولت عربستان، اساسنامه را نپذیرفته اند. با این حال طبق اساسنامه این دادگاه هر دولتی می تواند صلاحیت رسیدگی دادگاه کیفری بینالمللی را به طور موردی درباره جنایاتی که در قلمرو آن یا توسط اتباع آن ارتکاب یافته است، درخواست کند. بنابراین در این مورد دولت یمن می تواند چنین درخواستی از دادگاه کیفری بین المللی داشته باشد. چنانکه پیش از این، دولت فلسطین در رابطه با وقایع غزه به صورت موردی از دادستان دادگاه کیفری بین المللی این درخواست را کرد.
البته راه دیگر صلاحیت یافتن دادگاه کیفری بین المللی ارجاع وضعیت به این دادگاه از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد است. تا پیش از این احتمال می رفت که امریکا در صورت ارجاع موضوع به شورای امنیت آن را وتو کند اما بعد از نزدیکی عربستان به چین به عنوان رقیب و دشمن استراتژیک امریکا و همچنین توافق دو طرف برای کنار گذاشتن دلار از معاملات نفتی احتمال اینکه امریکا بخواهد در مسیر رسیدگی به پرونده جنایات جنگی عربستان در یمن مانع تراشی کند ضعیف شده است.
نتیجه گیری
در مجموع می توان گفت هرچند عامل و مجری تجاوز نظامی به یمن، عربستان و امارات و به طور مشخص محمد بن سلمان و محمد بن زاید هستند اما نمی توان از نقش کشورهای غربی و بخصوص امریکا و همچنین رژیم صهیونیستی دراین زمینه غافل بود. با توجه به اینکه اساس و بنیه تسلیحات عربستان امریکایی و غربی است لذا این کشورها نیز در جنایات ارتکابی عربستان و امارات در یمن شریک جرم هستند. در این میان دلایل و شواهد زیادی وجود دارد که از نقش رژیم صهیونیستی چه در تحریک به تجاوز نظامی امارات و عربستان و چه استمرار و مدیریت این تجاوز نظامی حکایت می کند . همینکه بن سلمان و بن زاید به ارتکاب جنایات جنگی بس عمیق و گسترده تر دست زده اند که جنایات رژیم صهیونیستی را درحاشیه قرارداده و یا شرایطی را فراهم کرده که این دو کشور راه نجات خود را در نزدیکی به تل آویو جستجو کنند برای این رژیم یک دستاورد بوده است. اما در خصوص اینکه چرا جامعه جهانی تا این اندازه درقبال جنایات عربستان و امارات در یمن خود را خونسرد نشان داده از یک سو به دلارهای نفتی و از دیگر سو به رویکرد و معیارهای دوگانه حاکم بر مجامع بین المللی برمی گردد. در این میان عمق و گستره جنایات جنگی و دیگر مصادیق مجرمانه عربستان و امارات در یمن به قدری گسترده است که امکان دارد روزی پای این دو کشوررا به دیوان کیفری بین المللی بکشاند واگرچه ممکن است این مسئله دیر یا زود داشته باشد اما سوخت و ساز ندارد چراکه جنایات جنگی آن هم در این سطح مشمول مرور زمان نمی شود فقط مستلزم تغییر شرایط بین المللی است که دورازانتظار نیست. برای مثال یکی از موانع پیگردهای قضایی جرایم ارتکابی ائتلاف متجاوز سعودی و اماراتی حمایت های امریکا بود و بعد از بروز تنش در روابط عربستان و امریکا و نزدیکی گام به گام عربستان به چین به عنوان دشمن راهبردی امریکا یان احتمال وجود دارد که امریکا نیز در رویکردهای حمایت گرانه خود از ائتلاف متجاوز سعودی و اماراتی بازنگری کند و یا اینکه بکوشد حدقل از ان به عنوان اهرم فشار علیه عربستان استفاده کند. از اینرو می توان ازرژیم صهیونیستی ولابی یهودی آن در امریکا و اروپا به عنوان تنها تکیه اصلی ائتلاف متجاوز سعودی و اماراتی برای ادامه تجاوزگری های خود دریمن وجرایم ناشی از آن ارزیابی کرد.
نویسنده: احمد کاظم زاده