سید حسن نصرالله:حاج قاسم شهیدی در ابعاد جهانی است/دربرابر چالش ها به الگویی مانند شهید سلیمانی نیازمندیم/حزب الله در حل مشکلات مردم جدیت دارد/توطئه های آمریکا علیه منطقه ادامه دارد
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صداوسیما به نقل از شبکه تلویزیونی المنار، سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در مراسم اهداء جایزه جهانی ادبیات مقاومت شهید حاج قاسم سلیمانی در منطقه الغبیری ضاحیه جنوبی بیروت لبنان در تاریخ ۲۷ دیماه ۱۴۰۱ گفت: من در سخنرانی امشب به دو موضوع اشاره میکنم. بخش نخست در ارتباط با مناسبتی است که این نشست برای آن برگزار میشود و بخش دوم که ممکن است زیاد با این مناسبت ارتباط نداشته باشد، اما باید به آن پرداخته شود و آن، موضوع انتخابات ریاست جمهوری، پرونده برق و نشست هیئت دولت لبنان در روز چهارشنبه (فردا) است.
سید مقاومت افزود: ما میدانیم که مجموع شهدا در هر نبرد، پیروزی آفرین و باعث ایجاد تحول بوده اند. هنگامی که از غزوه احد و هر نبرد دیگری در صدر اسلام سخن میگوییم، این گونه بوده است و اکنون نیز در دوران معاصر متوجه میشویم که مجموع شهدای مقاومت در لبنان، پیروزی را به لبنان هدیه کردند.
مجموع شهدا در غزه در پیروزی آزادسازی غزه نقش داشتند. مجموع شهدا فلسطین را روی ریل پیروزی انداخته اند. مجموع شهدا در عراق باعث شدند که اشغالگران آمریکایی در سال ۲۰۱۱ از این کشور اخراج شود و مجموع شهدا در عراق همان کسانی بودند که پس از سال ۲۰۱۴ داعش را شکست دادند؛ و مجموع شهدا در سوریه، یمن و سایر کشورها به همین ترتیب. ما نمیخواهیم میان شهدا تبعیض قائل شویم بلکه معتقدیم که مجموع شهدا همه این دستارودها را کسب کرده اند.
اما شهدای فرمانده، ویژگیهای خاصی در الهام بخشی داشتند. آنها شهدایی هستند که تأثیرگذاری شان به محیط جغرافیایی و مرزهای مشخصی محدود نمیشود. برخی شهدا در تأثیرگذاری و الهام بخشی، فرا زمانی و فرا مکانی هستند. برخی شهدا بر روی یک نسل و نسلهای پیاپی و برخی شهدا تا روز قیامت بر روی بشریت تأثیر میگذارند. ما بسیاری از شهدا را میشناسیم که تحولاتی را در میان خانوادههای خود ایجاد کردند. ما این خانوادهها را قبل از شهادت عزیزان خود و پس از شهادت آنها میشناسیم و به تأثیرگذاری شهدا پی میبریم.
برخی دیگر از شهدا در میان همسایه ها، روستاها یا شهرها و اطراف شهرها و روستاها یا شهرهای محل زندگی خود و برخی دیگر از آنها در وطنهای خود یا دورتر و فراتر از وطنهای خود تأثیر گذار بوده اند. اما دامنه تأثیرگذاری برخی شهدا، امت و سطح جهان بوده است. در تاریخ شهدایی هستند که بنیان گذار بوده اند و تأثیر آنها تا روز قیامت ادامه دارد. مانند شهدای احد و بدر. همچنین شهدای کربلا و امام حسین (ع) و امام زید بن علی که الهام بخش بسیاری از انقلابیون در تاریخ بودند و این تأثیرگذاری همچنان ادامه دارد و تا روز قیامت ادامه خواهد داشت.
امروز هنگامی که سیره حاج قاسم سلیمانی و شهادت او را بررسی میکنیم، میبینیم که او یک شهید فرا مکانی بوده است. او فقط شهید ایران یا عراق که در خاک این کشور به شهادت رسید، نبود. او همچنین شهید سوریه، لبنان، فلسطین، یمن یا حتی افغانستان و بحرین یا هر مظلومی که حاج قاسم سلیمانی یاریگر آنها بود، نیست؛ بلکه او شهیدی در سطح امت بلکه در سطح جهان است. حاج قاسم همچنین یک شهید فرا زمانی است. ما معتقدیم الهام بخشی و تأثیرگذاری حاج قاسم به عنوان یک فرمانده عظیم، برای نسلها باقی خواهد ماند.
تأثیرگذاری حاج قاسم به مجموعهای از علتها و عوامل بر میگردد، از جمله شخصیت این شهید و بخشش ها، دستاوردها و عملکرد او. این موضوع بسیار مؤثر بوده و بخشی از قدرت شخصی حاج قاسم برای الهام بخشی نسل ها، مقاومان، رزمندگان و مظلومان است.
من در سالگرد شهادت فرماندهان پیروزی گفتم حاج قاسم سلیمانی فرمانده بزرگ، عظیم و محوری در نبرد طی دو دهه اخیر بود. او در فاصله زمانی سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ فرمانده نبردی بود که آمریکاییها را از اشغال کشورهای منطقه ما منع کرد. مقامات آمریکا در آن دوره یک مجموعه دیوانه بودند که به صورت جدی به اشغال همه کشورهای منطقه ما فکر میکردند.
آنها وقتی متوجه شدند اشغال افغانستان و عراق آسان است به این نتیجه رسیدند که میتوانند طرح و برنامه خود را در مورد سایر کشورها عملی کنند. اما جبههای که شکل گرفت و مقاومتی که در عراق آغاز شد و محوری که در منطقه شکل گرفت، به شکست و سرنگونی این برنامه آمریکایی منجر شد. ما نقشه محدوده سیطره داعش که به رنگ سیاه درآمده بود و همچنین محدوده جغرافیایی که قصد رسیدن به آن را داشت، به یاد داریم.
داعش قصد داشت به همه مناطق سوریه، عراق، لبنان کشورهای حاشیه خلیج فارس و شمال آفریقا برسد و این نفوذ همچنان ادامه داشته باشد و این یک برنامه بسیار خطرناک بود. همچنین باید به محوری اشاره کرد که با برنامه داعش جنگید و حاج قاسم سلیمانی در آن یک فرمانده بزرگ و اساسی و حلقه اتصال و روح پیوند دهنده و در قلب این محور بود. اینها دستاوردهای بسیار بزرگی است.
حاج قاسم سلیمانی، فرمانده بزرگ و اساسی در شکست دادن طرح اسرائیل بزرگ و یاریگر و پیروزی بخش برای طرح مقاومت بود که دشمن اسرائیلی را مجبور کرد امروز در پشت دیوارها و فراتر از دیوارها و سیم خاردارها پنهان شود و در بحران، هراس، ضعف، ذلت، ضعف، سردرگمی و سرآسیمگی خود غوطه ور شود. اما موضوع مهمتر درباره حاج قاسم سلیمانی به عنوان فرمانده این محور و این نبردهای تاریخی و بزرگ، این است که نقش حاج قاسم فقط به حمایت لجستیکی که جمهوری اسلامی تقدیم کرده است، محدود نمیشد.
موضوع مهمتر، قدرت معنوی است که حاج قاسم سلیمانی در میان تمام همرزمان خود ایجاد کرد و روحیه و شجاعت بی نظیری بود که برانگیخت. گویا ترس هیچ راهی برای نفوذ در قلب قاسم سلیمانی نداشت و ما در همه تجربهها و حوادث شاهد این واقعیت بودیم که او چگونه به استقبال مرگ میرفت، در خطوط مقدم حضور مییافت، ماجراجویی میکرد، خود را به خطر میانداخت و در میان گلوله ها، خمپاره ها، راکت ها، موشکها و بمب راه میرفت.
ایجاد روحیه و قدرت معنوی، شجاعت، فداکاری، اخلاص، صداقت، عقلانیت و برنامه ریزی راهبردی، انتقال از مرحله روزمرگیها به سطح راهبردی نبرد، گشودن افقهای وسیعتر و آمال و آرزوهای بزرگتر، بخشی از مکتب و فداکاریهای حاج قاسم سلیمانی بود. از جمله مسائلی که درباره خصوصیتهای این فرمانده شهید باید به آن اشاره کرد این است که او چگونه به شهادت رسید، چه کسی او را با رفیق و عزیزش و فرمانده شهید ابومهدی المهندس به شهادت رساند و در چه سرزمینی به شهادت رسید و اصلا چرا به شهادت رسید. همه این موارد، با عظمت جایگاه حاج قاسم و قدرت الهام بخشی او و ایجاد انگیزه و قیام در میان امت برای نسلهای پیاپی ارتباط دارد.
این وظیفه ما است که یادبود و شخصیت این فرماندهان شهید را گرامی بداریم، اسامی آنها را زنده نگه داریم، درباره سیرت و اعمال آنها سخن بگوییم، اقوال و مواضعشان را یادآوری کنیم و دستاوردها و پیروزیها و آنچه به امت تقدیم کردند را به یاد داشته باشیم تا همیشه فضیلت و برکت آنها احساس کنیم و آنها را الگو و الهام بخش بدانیم. در هر نسل و هر شهر ما به این نوع فرماندهان شهید نیاز داریم.
ما در لبنان فرماندهان شهیدی داریم که قدرت بالایی در تأثیرگذاری و ایجاد قیام دارند. در فلسطین، سوریه، عراق، ایران، یمن و بسیاری از عرصهها فرماندهان شیهد در سطح ملی وجود دارند که باید اسامی و سیرت آنها را یادآوری و اقوال آنها را مرتب تکرار کنیم تا فرزندان، نوه ها، کودکان و همه نسلهای آتی آن را حفظ کنند. زیرا شهدا بیانگر همه این جهادها، مقاومت ها، فداکاریها و دستاوردها هستند و ثروت فکری، فرهنگی، روحی و معنوی بسیار بزرگی تشکیل میدهد که به هیچ عنوان جایز نیست نادیده گرفته شود و هدر برود. ما اگر چنین کردیم به خاطر خود این کارها را انجام میدهیم نه به خاطر سود رساندن به شهدا.
امام خامنهای دام ظله در مناسبتهای مختلف فرموده است دشمنان از شهید قاسم سلیمانی بیشتر از سپهبد سلیمانی هراس دارند. هنگامی که شخصیت فرمانده شهید حاج قاسم را تشریح میکنیم و درباره آن توضیح میدهیم و افعال و سیرت او را برای نسل ها، امت و همه جهان ارائه میکنیم، باعث ایجاد شرایطی میشود که قبل از شهادتش این گونه نبوده است. شهید قاسم سلیمانی در سالهای اخیر شناخته شد، اما او دههها به دور از رسانهها و شناخته شدن به جهاد و مقاومت و جان فشانی پرداخت. امروز هنگامی که او را معرفی میکنیم یک نمونه عالی، پیشرفته و الهام بخش واقعی را ارائه میکنیم و ما درباره او اسطوره بافی و شخصیت پردازی غیر واقعی نمیکنیم.
یادبود شهدا باید به اشکال مختلف گرامی داشته شود. هنگامی که از حاج قاسم سلیمانی سخن میگوییم و تصویر او را بالا میبریم، برخیها از اینکه تصاویر حاج قاسم در پایتختها و شهرهای متعدد عربی و اسلامی و جهان بالا برده میشود، ناراحت هستند، زیرا از پیامهای بالا رفتن این تصاویر آگاه هستند. باید به وسیله داستان، روایت، قصیده، سرود، سناریو، تئاتر، فیلم کوها و سینمایی، سریال تلویزیونی، عکس، حتی موسیقی، سخنرانی، جشن، راه انداختن موکب، برپایی مناسبتها و تجهیزات معاصر، سیرت و اعمال فرماندهان تببین و یاد و خاطره آنها گرامی داشته شود تا فداکاریهای آنها در اذهان باقی بماند و در وجدان و ضمایر رسوخ کند و در برانگیختن روحیه قیام در میان امت تأثیر گذار باشد.
از همه برگزار کنندگان و شرکت کنندگان در این مراسم اعم از شعرا و نویسندگان و همچنان هیئت داوران قدردانی میکنم و به برندگان نیز تبریک میگویم. ما امروزه به تأکید بر این مفهوم و الگوی والا، الهام بخش، مجاهد، مخلص، فداکار و مفکر یعنی حاج قاسم سلیمان نیاز داریم، زیرا امت و ملتهای منطقه ما همچنان با بسیاری از چالشها مواجه هستند و ما همچنان در قلب نبرد قرار داریم.
من در سالگرد یادبود حاج قاسم از دو نسخه طرح آمریکایی در منطقه سخن گفتم. نسخه سوم همچنان و سال هاست که ادامه دارد و در جبهههای مختلف، فعال و مرگبار است. این نسخه علاوه بر فشاهای نظامی و امنیتی بر فشارهای اقتصادی، معیشتی و رسانهای تمرکز دارد. این طرح آمریکا در زمینه مقابله با ایران، سوریه، لبنان و اکنون در عراق جریان داشته و بر فشارهای اقتصادی و معیشتی تمرکز دارد تا منجر به تسلیم شدن این کشورها در بخش سیاسی شود. محاصره ملت یمن و محاصره ملت فلسطین چه در غزه و کرانه باختری و حتی در خارج از فلسطین با فشار بر نهادهای بین الملی حامی فلسطین، در راستای این طرح آمریکایی قرار دارد.
نبرد در فلسطین همچنان در حال تشدید بیشتر است و هر روز شاهد تجاوزات اسرائیل و مظلومانی هستیم که به شهادت میرسند. هر روز عملیات قهرمانانه انجام میشود و مجاهدانی شهید میشوند. این در حالی است که همه احتمالها درباره یمن همچنان مطرح است. در لبنان نیز آمریکا در همه چیز دخالت میکند و از برخاستن این کشور و بهبود اوضاع جلوگیری میکند. همه این چالشها در منطقه ما وجود دارد و ما برای مقابله با همه این چالشها به روحیه، عزم، اراده، عقل، فکر و حضور فرمانده شهید حاج قاسم سلیمانی و فرماندهان بزرگ امثال او نیاز داریم که در تمام دهههای نبرد در کنارش حضور داشتند.
امت ما همیشه شهدا، نسلها و فرماندهان را پرورش میدهد و قادر است جای خالی این فرماندهان شهید بزرگ را پر کند؛ هر چند ما جای خالی این فرماندهان را در همه عرصهها احساس میکنیم. اما این امت که در بخش منابع انسانی ثروتمند است و این امت سرزنده که امکان ندارد تضعیف و شود و عقبگرد کند، این روحیه و این نمونههای عظیم و الهام بخش را با خود حمل خواهد کرد و این مسیر را ادامه خواهد داد.
سید حسن نصرالله در ادامه سخنرانی در مراسم توزیع جایزه جهانی ادبیات مقاومت شهید حاج قاسم سلیمانی در منطقه الغبیری گفت: اجازه بدهید به صورت خلاصه درباره مسایل لبنان اظهارنظر کنم. در مسئله انتخابات ریاست جمهوری، ما تمایل بعضی مراجع دینی برای انتخاب رئیس جمهور و پایان خلاء ریاست جمهوری را در سریعترین زمان ممکن درک میکنیم. این دیدگاه خوب است و ما آن را درک میکنیم.
ما همچنین این موضوع را درک میکنیم که بعضی مراجع دینی، فشارهای روانی، سیاسی و رسانهای بر نمایندگان، فراکسیونهای پارلمانی و گروههای سیاسی حاضر در مجلس اعمال میکنند تا رئیس جمهور سریعتر انتخاب شود. اما باید توجه داشت که از نوع سخنان و ادبیاتی که باعث تحریک احساسات طایفهگرایانه به عمد یا به غیر عمد میشود، اجتناب کرد. یعنی از سخنانی که نتیجه آن، تحریک احساسات طایفهگرایانه است، باید دوری کرد.
مثلا زمانی که گفته میشود عدهای در لبنان برای حذف جایگاه نخست مسیحیان تلاش میکنند یا میخواهند جایگاه نخست مارونیها را از بین ببرند، این ادبیات درست نیست. یعنی در این ادبیات، اینطور به نظر میرسد که مسلمانان و گروههایی از مسلمانان که در مجلس نمایندگانی دارند، متهم میشوند که میخواهند جایگاه مسیحیان را حذف کنند. زمانی هم که سخن از حذف مارونیها زده میشود، اتهامات گستردهتر میشود و علیه مسلمانان و مسیحیان غیرمارونی است. میخواهم تاکید کنم نه فقط حزب الله، بلکه هیچ کسی نه متحدان و نه مخالفان حزب الله قصد ندارد، چنین کاری انجام دهند.
با قاطعیت میگویم هیچ گروه سیاسی در لبنان یا هیچ فراکسیون پارلمانی امروز در لبنان وجود ندارد که به عمد به دنبال حذف جایگاه نخست مسیحیان یا جایگاه نخست مارونیها باشد. همه واقعا خواهان انتخاب رئیس جمهور در سریعترین زمان ممکن، هستند و همه میخواهند خلا ریاست جمهوری پایان یابد و همه میخواهند به اوضاع طبیعی بازگردیم، زیرا در سایه انتخاب رئیس جمهور، دولت تشکیل خواهد شد و فعالیت نهادهای حکومتی به مسیر طبیعی باز خواهد گشت.
اما واقعیت آن است که مجلس فعلی بر اساس قانون اساسی، در صورت به حد نصاب رسیدن تعداد اعضای حاضر در جلسه میتواند، به نامزد ریاست جمهوری رای بدهد. واقعیت اوضاع فعلی اینطور است که بیان میکنم و امیدوارم کسی فراتر از این نرود. فراکسیونهای متعدد در مجلس در نتیجه انتخابات پارلمانی، حضور دارند و هیچ طرفی در مجلس، اکثریت دو سوم ندارد که حد نصاب لازم برای انتخاب رئیس جمهور و آرای کافی برای نامزدان در دور نخست را تضمین کند. در عمل و تا این لحظه، هیچ طرفی ۶۵ رای برای نامزد علنی و یا ضمنیاش ندارد. حق طبیعی همه آن است که برای به قدرت رساندن شخصیتی که برای کشور و منافع لبنان مناسب میدانند، تلاش کنند. نباید درباره این حق طبیعی بحثی وجود داشته باشد.
من همچنین میگویم این حق طبیعی ماست که میگوییم رئیس جمهوری میخواهیم که از پشت سر به مقاومت خنجر نزند. هر چند که عدهای حتی پس از سخنرانی اخیر من اصرار دارند که بگویند، سید حسن نصرالله میگوید باید رئیس جمهوری انتخاب شود که پشتیبان مقاومت باشد. عدهای مقالههایی در این باره نوشتند و به نظر نمیرسد که حرف ما را نمیشنوند و نمیخوانند. حق طبیعی هر فراکسیونی است که بگوید ما نمیخواهیم رئیس جمهوری انتخاب شود که نزدیک حزب الله باشد. این حق طبیعی آنهاست و ما بحثی بر سر این حقوق نداریم.
همچنین طبیعی است که این فراکسیونهای پارلمانی با یکدیگر و با نمایندگان دیگر تماس بگیرند و رایزنی کنند تا به دست آوردن ۶۵ رای برای انتخاب رئیس جمهور را تضمین کنند. این واقعیت است. نباید مسئله را فراتر از این برد، زیرا حساسیتهای طایفهای در کشور بر خواهد انگیخت و کشور هیچ نیازی به این حساسیتها ندارد. همچنین این حرف که گفته میشود برنامه ریزی برای ایجاد خلا در جایگاه نخست متعلق به مارونیها در لبنان صورت میگیرد، درست نیست و تاکید میکنم هیچ کسی در این زمینه، برنامهای ندارد. هیچ کسی به دنبال آن نیست که خلا ریاست جمهوری ادامه پیدا کند تا جایگاه نخست مارونیها در کشور هم دچار خلا شود.
زیرا این خلاء اگر ادامه پیدا کند، جایگاه نخست اداری بقیه طایفهها در لبنان هم خالی خواهد ماند و بعضی از آنها هم خالی مانده است؛ بنابراین خلاء جایگاههای اداری نتیجه طبیعی و غیرعمدی است که برنامهریزی برای آن از سوی هیچ کسی صورت نگرفته است و این شرایط نتیجه آن است که ما رئیس جمهور نداریم و دولت هم موقت است و نمیتواند جایگزینها را معرفی کند. این واقعیت است و فراتر از آن درست نیست. نه مسلمانان و نه مسیحیان غیرمارونی را در این باره نباید متهم کرد.
امروز یکی از پیامدهای مشکل اصلی مربوط به انتخاب نشدن رئیس جمهور، مربوط به مارونیها و فراکسیونهای پارلمانی مارونیها و گروههای سیاسی مارونی است. بار دیگر تاکید میکنم همه ما خواهان آن هستیم که رئیس جمهور انتخاب شود و هیچ کسی از خلاء ایجاد شده در کشور و مشکلات ناشی از آن و مناقشههای مطرح درباره قانون بودن اقدامات مختلف، خرسند نیست. به ویژه که کشور با بحرانهای زیادی روبروست. باید به صورت جدی تلاش کرد.
قبلا گفته ایم و بار دیگر میگوییم و الحمدالله امروز میشنویم که طرفهای زیادی همین حرف را میزنند که حتی فقط از دوستان و متحدان ما نیستند و حتی از دشمنان و مخالفان حزب الله هم این سخن را میشنویم که جهان سرگرم مسایل خودش از جمله اوکراین، انرژی و مشکلات متعدد است و هیچ کسی، زمان زیادی ندارد که به لبنان بپردازد و لبنانیها باید به اوضاع خودشان توجه کنند.