مقدمه و طرح مساله
بررسی تحولات فلسطین نشان می دهد که در طرف فلسطینی بعد ازشکست کامل روند سازش، جریان مقاومت روزبه روز تقویت می شود و گروه های جدید التاسیس مقاومت در مناطق مختلف کرانه باختری اعلام موجودیت می کندو این موج حتی به شهر اریحا که نماد سازش بود رسیده است اما در طرف اسرائیلی تلاش می شود در داخل طرح های یکجانبه با بهره گیری از تشکیل دولت راستگرا و یکدست سرعت و شتاب گیرد اما در عین حال جریان عادی سازی روابط با کشورهای اسلامی و عربی کماکان حفظ و ادامه یابد. دراین میان با وجود اینکه دولت بایدن در ظاهرا به گونه ایی وانمود می کند که مخالف تشکیل دولتی یکدست و راستگرا در اسرائیل است و همچنان از طرح تشکیل دو دولت حمایت می کند اما در عمل با دولت جدید نتانیاهو همراهی می کند و شاهد مثال آن سفر اخیر آنتونی بلینکن وزیر امورخارجه دولت بایدن به تل آویو است که در جریان آن تلاش می کرد محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان را به پذیرش طرح امنیتی جدید امریکا متقاعد کند که در آن مقابله با گروه های جدید مقاومت در کرانه باختری بر دوش این تشکیلات گذاشته شده است و در واقع بلینکن در این سفر نشان داد که دولت بایدن به شدت از اینکه تشکیلات خودگردان همکاری های امنیتی خود را با اسرائیل قطع کرده است به شدت نگران است و برای احیای این همکاری ها تلاش می کند.
تبدیل اریحا از نماد سازش به پایگاه “کتیبه مخیم عقبه جبر”
اولین قرارداد سازش در فلسطین به نام غزه- اریحا معروف شد اما اریحا اکنون به زادگاه گروه مقاومتی نوظهورموسوم به «کتیبه مخیم عقبه جبر» (گردان اردوگاه عقبه جبر) شناخته می شود.
بعد از آن که ارتش صهیونیستی به یورش گسترده ای دراردوگاه جنین دست زد که در جریان آن ۹ نفر شهید و ۲۰ نفر دیگر زخمی شدند، شهرهای مختلف کرانه باختری به کمک این شهر آمدند و در این راستا چند عملیات انفرادی مسلحانه صورت گرفت که از جمله آن ها می توان به عملیات خیری علقم ۲۱ ساله اشاره کرد که به تنهایی ۹ صهیونیست را در جلوی کنیسه بنی یعقوب واقع در قدس از پای در آورد.
دراین راستا چند جوان فلسطینی در اریحا به سمت رستوران شهرک نشینان واقع در ساحل بحرالمیت تیراندازی کردند که تا آن موقع از امن ترین مناطق کرانه باختری محسوب می شد.
یک هفته بعد از این تیراندازی، ارتش صهیونیستی برای بازداشت عوامل آن به اردوگاه عقبه جبرواقع در جنوب اریحا یورش برد و و اقدام به برپایی پست های ایست و بازرسی در ورودی های شهر اریحا کرد.
ارتش صهیونیستی بعد از چند روز محاصره از شنبه گذشته( ۴ فوریه برابر با ۱۵ بهمن)برای ورود به داخل اردوگاه برای بازداشت عوامل تیراندازی اقدام کرد اما با مقاومت مسلحانه شدید مبارزان فلسطینی مواجه شد و بلافاصله بعد از آن گروه ناشناخته «کتیبه مخیم عقبه جبر» (گردان اردوگاه عقبه جبر) اعلام موجودیت کرد.
غافلگیری رژیم صهیونیستی از گروه نوظهور “کتیبه مخیم عقبه جبر”
یکی از تحولات جدید درعرصه فلسطین، ظهورگروه های ناشناخته جدید است که تا پیش ازاین که اعلام موجودیت کنند هیچ کس از وجود آن ها خبری نداشتند.
از مشهورترین این گروه ها می توان به گروه عرین الاسود یا بیشه شیران و یا گردان جنین اشاره کرد که مهمترین فعالیت آن ها در شهرهای نابلس و جنین است و به همین دلیل این دو شهرهمواره مورد آماج حملات ارتش صهیونیستی قرار می گیرد.
هرچند هیچ کس اطلاعات دقیقی ازماهیت این گروه ها ندارد و اغلب به عنوان گروه هایی شناخته می شوند که وابستگی خاصی به جریان های شناخته شده ندارند اما دیدگاه غالب بر این است که این گروه ها به جنبش جهاد اسلامی وابسته هستند.
اما براساس اطلاعات منتشرشده گروه جدید التاسیس «کتیبه مخیم عقبه جبر» (گردان اردوگاه عقبه جبر) وابسته با شاخه نظامی حماس یعنی گروه عزالدین قسام است واین از دو جهت برای ارتش صهیونیستی و نیروهای اطلاعاتی و امنیتی این رژیم غافلگیرکننده است: نخست اینکه از شناسایی این گروه قبل از اعلام موجودیت آن اطلاعی نداشت و دوم اینکه توجه خود را به جنبش جهاد اسلامی متمرکز کرده بود و نمی دانست که حماس نیز می تواند همانند جهاد اسلامی به تاسیس گروه های مسلحانه جدید اقدام کند. براین اساس، احتمال اینکه سرویس های اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی با غافلگیری جدید از سوی گروه های مسلحانه وابسته به سایر جریانات سیاسی و مقاومتی در فلسطین مواجه شود بسیار بالاست.
بیم و هراس صهیونیست ها از انتقام فلسطینی ها بعد از کشتار اردوگاه عقبه جبر
ارتش صهیونیستی بعد از آن که نتوانست در جریان یورش به اردوگاه جنین به اهداف نظامی خود دست یابد به کشتاردر اردوگاه دست زد که ۹ شهید و ۲۰ زخمی برجای گذاشت و متعاقب آن جوانان فلسطینی دستکم به سه عملیات مسلحانه دست زدند و تلفات انسانی صهیونیست ها را به اندازه تلفات فلسطینی ها در اردوگاه جنین رساندند که این از برقراری توازن جدیدی حکایت می کند.
برهمین اساس هم ارتش صهیونیستی بعد از آن که نتوانست به اهداف از پیش تعریف شده در اردوگاه عقبه جبر دست یابد به کشتار فلسطینی ها دست زد که در جریان آن دستکم ۵ فلسطینی به شهادت رسیدند. ازاینرو می توان گفت که هر آن این احتمال وجود دارد که حماس به یک انتقام سخت جدید دست بزند و دیگر گروه های مقاومت فلسطینی اعم از قدیمی و نوظهور نیز به کمک آن بر آیند.
تحولات اریحا و اعلام ظهور گروه “کتیبه مخیم عقبه جبر” بیانگر شکست و ناکامی سفر بلینکن
با آمدن دولت بایدن درعمل هیچ تغییری در سیاست های امریکا نسبت به دوره بایدن اتفاق نیفتاد و با تشکیل دولت ائتلافی لاپید و گانتس، زمینه مساعدتری برای همکاری دولت بایدن با تل اویو در مقایسه با دولت نتانیاهو فراهم شد. با برگزاری انتخابات جدید درفلسطین اشغالی که به بازگشت مجدد نتانیاهو به قدرت با مشارکت احزاب راستگرا انجامید، تصور می شد که روابط دو طرف دوباره متشنج شود اما در جریان سفر اخیر سه مقام دولت بایدن شامل جیک سالیوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید، ویلیام برنز رئیس سازمان سیا و آنتونی بلینکن وزیر امورخارجه به فلسطین اشغالی گرچه در مواردی نشانه های از تنش و اختلاف نظر در روابط دو طرف اشکار شد اما شدت ان در مقایسه با دوره های قبل کم بود و در عین حال در جریان این دیدارها مشخص شد که دولت بایدن قصدی برای اعمال فشار بر دولت راستگرای جدید صهیونیستی ندارد درجریان این سفرها و دیدارها درباره مسائل مختلفی گفتگو شد و درباره ایران هر دو طرف تلاش کردند مواضعی واحد از خود نشان دهند در خصوص اوکراین دولت جدید نتانیاهو وعده داد که ارسال سامانه گنبد آهنین به اوکراین را بررسی کند و در عین حال وزیر امورخارجه این رژیم به کیف سفر کند و در مورد فلسطین هم هرچند بلینکن گفت امریکا به طرح تشکیل دو دولت متعهد است اما به نوشته هارتض بلینکن از صحبت و حتی اعلام زمان افتتاح مجدد کنسولگری آمریکا در شرق قدس یا حتی بازگشایی دفتر سازمان آزادی بخش در واشنگتن اجتناب کرد. همچنین در جریان سفر مقامات امریکایی مشخص شد که ان ها از اینکه تشکیلات خودگران به قطع همکاری های امنیتی خود با رژیم صهیونیستی ادامه دهد به شدت نگران هستند و در تلاشند دوباره این تشکیلات را در خط مقدم مقابله با گروه های جدید التاسیس مقاومت همچون عرین الاسواد ( بیشه شیران) قرار دهند تا از این طریق هم جلوی افزایش تلفات نظامی صهیونیست ها را بگیرند و هم اینکه جنگ فلسطینی- اسرائیلی را به جنگ فلسطینی – فلسطینی تبدیل کنند که این هم مسئولیت تشکیلات خودگردان را در قبال توطئه جدید بیشتر می کند و همینکه لزوم حفظ و تقویت وحدت ملی فلسطینی ها را بیش از پیش ضرورت می بخشد.
امریکا ، راه نجات رژیم صهیونیستی را همچنان در ادامه عادی سازی روابط جستجو می کند
بلافاصله بعد از سفر وزیر امورخارجه دولت بایدن به فلسطین اشغالی سفارت چاد در تل آویو افتتاح و سودان از توافق برای عادی سازی روابط با این رژیم خبر داد.
ازدوره دوم ریاست جمهوری باراک اوباما زمانی که توافق هستهای ایران علیرغم مخالفت رژیم صهیونیستی و برخی از کشورهای عربی مانند عربستان حاصل شد برقرای ائتلاف میان مخالفان این توافق از سوی دولت اوباما برای برقراری موازنه منطقه ای تجویز شد و نشستی هم در کمپ دیوید با حضور آمریکا و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس برگزار شد که در آن مقطع چندان با استقبال این کشورها بخصوص از جانب عربستان و متحدان آن همراه نشد.
اما بعد از تجاوز نظامی عربستان و امارات به یمن که این دو کشور را به لحاظ تجاوزگری به یک کشور عربی و اسلامی در شرایط مشابه رژیم صهیونیستی قرار داد و در عین حال با قدرت گیری بن سلمان در عربستان و بن زاید در امارات و همینطور ترامپ در آمریکا بتدریج زمینه ترمیم و بهبود روابط میان این دسته از کشورهای عربی و متحدان آن ها با رژیم صهیونیستی فراهم شد و در سال ۲۰۲۰ در پوشش توافقنامه های موسوم به توافقنامه ابراهیمی خود را نشان داد.
با وجود اینکه ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ آمریکا شکست خورد واز صحنه سیاسی خارج شد اما میراثی که از خود برجای گذاشت از سوی دولت بایدن دنبال شد و همینکه بلافاصله بعد از سفر سه مقام دولت بایدن به فلسطین اشغالی شامل: جیک سالیوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید، ویلیام برنز رئیس سازمان سیا و آنتونی بلینکن وزیرامورخارجه به تل آویو سفارت چاد در اسرائیل با حضور رئیس جمهور این کشور افتتاح می شود و یا در جریان سفر وزیر امور خارجه دولت راستگرای نتانیاهو به خاطوم خبر توافق عادی سازی روابط دو طرف اعلام میشود نمی تواند تصادفی باشد و این نشان می دهد که دولت بایدن نمی خواهد از قافله بسترسازی برای پروژه راه دادن رژیم صهیونیستی به کشورهای عربی و اسلامی بدون حل مسئله فلسطین عقب بماند تا بتواند از حمایت مافیای صهیونیستی در داخل برخوردار باشد.
کشاندن خارطوم به عادی سازی رابطه با اسرائیل با زور سرنیزه هصورت گرفته نه با میل و اراده
سودان از جمله کشورهای اسلامی و عربی است که در حمایت از حقوق مردم فلسطین و مقابله با تجاوزگری های رژیم صهیونیستی همواره نقش داشته است و به همین دلیل همواره مورد خشم و غضب این رژیم بوده و به شیوه های مختلف با مقابله با آن پرداخته است.
یکی از این شیوهها ایجاد چالش آبی برای سودان از طریق کمک به کشورهای فرادست رود نیل برای مهار آب های رودخانه نیل بود. از دیگر شیوه ها دامن زدن به جنگ داخلی با هدف تجزیه سودان بود که در نهایت به تشکیل سودان جنوبی انجامید. از دیگر شیوه ها تشکیل پرونده ارتکاب جنایات جنگی علیه عمرالبشیر رئیس جمهور سابق این کشور است که در نهایت به حذف وی از صحنه سیاست انجامید. همچنین سودان در معرض موج دوم پروژه موسوم به بهار عربی قرار گرفت که همانند سایر کشورهای عربی گرفتار ناامنیها و بیثباتی های داخلی شد و در واقع گرایش امروز خارطوم برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی حاصل این روند مدیریت شده است که بی تردید نمی تواند تصادفی باشد و می توان نقش مستقیم و یا غیرمستقیم این رژیم را در جای جای تحولات سودان مشاهده کرد.
ازسرگیری روابط چاد و رژیم صهیونیستی مقدم بر توافقنامه ابراهیمی است
دورجدید تلاش ها برای ازسرگیری روابط تل آویو و آنجامنا از سال ۲۰۱۶ در جریان بوده و نتانیاهو در دوره نخست وزیری قبلی خود چهار بار به آنجامنا سفر کرد و در مقابل ادریس دبی رئیس جمهور سابق نیز در سال ۲۰۱۸ به تل آویو سفر کرد. وی در آوریل ۲۰۲۱ ترور شد و پسرش محمد دبی جانشین وی شد اما روابط دو طرف ادامه یافت و در مه ۲۰۲۰ سفیر جدید رژیم صهیونیستی در چاد استوار نامه خود را تسلیم رئیس جمهور این کشور کرد.
با چنین پیشینه ای سفر محمد دبی به تل آویو و گشایش سفارت این کشور در فلسطین اشغالی گرچه تازگی ندارد اما در این مقطع زمانی که حتی دولت های غربی در تعامل با دولت راستگرا و ضد صلح نتانیاهو با احتیاط برخورد می کنند برای این رژیم از اهمیت خاص برخوردار است و می تواند اعتماد به نفس بیشتری به این رژیم برای اجرای برنامههای اعلامی خود بدهد و از این دید هر کشوری که وارد جرگه عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی می شود و یا در گذشته در این مسیر گام گذاشته است خواسته یا ناخواسته در جنایات این رژیم شریک است چراکه شواهد موجود حاکی از این است که به هر میزانی که کشورهای عربی و اسلامی در قبال این رژیم نرمش نشان داده اند سیاست های توسعه طلبانه و سرکوب گرانه آن در فلسطین افزایش یافته است.
نتیجه گیری
به هر میزانی که رژیم صهیونیستی که ازطرح های صلح دور می شود و به اقدامات یکجانبه روی می آورد، فلسطینی ها نیز به این باور می رسند که هیچ راهی جز مقاومت برای احقاق خود پیش رو ندارند و در نتیجه عزم خود را برای تقویت رویکرد مسلحانه جزم می کنند و لذا شهرهای مثل اریحا که زمانی به مثابه نماد سازش محسوب می شدند اکنون به کانون مقاومت مسلحانه تبدیل شده اند و یکی از گروه های نوظهور فلسطینی را به خود اختصاص داده است. در این میان هرچند رژیم صهیونیستی به روند عادی سازی روابط با کشورهای عربی به مثابه فرشته نجات خود نگاه می کند اما اتخاذ این رویکرد از سوی دولت های نوسازشکار عربی هیچ خللی بر اراده جریان مقاومت فلسطینی بجا نگذاشته است و لذا مشاهده می شود که بعد از اغاز این حرکت شهرهای مختلف فلسطینی یکی پس از دیگری به عرصه تولد گروه های مقاومت نوظهور تبدیل شده است.