افشای مدارک جدید ازنقش امریکا در انفجار خطوط لوله نورد استریم؛ امریکا دو رقیب بین المللی خود را در جنگ اوکراین وارد بازی باخت- باخت کرده است.
مقدمه و طرح مساله
هرچه از جنگ اوکراین می گذرد ابعاد بیشتری از نقش مستقیم و غیرمستقیم امریکا در ایجاد و استمرار این جنگ خانمان سوز آشکارمی شود. یکی از نشانه ها و شاخص های جدید در این زمینه افشای اسنادی جدیدی از نقش امریکا در انفجار خطوط لوله نورد استریم است که قرار بود گاز روسیه را به مقصد اروپا و بخصوص آلمان منتقل دهد. با وجود اینکه روسیه در همان ابتدای انفجار این خطوط انگشت اتهام را به سمت امریکا گرفت اما به تازگی در داخل امریکا نیز به دلیل رقابت های حزبی اطلاعات جدیدی منتشر شده که این اتهام را به یقین نزدیک کرده و درپی افشاگری سیمورهرش درباره نقش امریکا در منفجر کردن خط لوله نورد استریم ۱و۲، روسیه با اطمینان بیشتر بار دیگر خواستار برگزاری نشست شورای امنیت و انجام تحقیقات بین المللی درباره این انفجارها شده است.
شواهد دال بر نقش آمریکا در انهدام خط لوله نورد استریم ۱و۲
چهارم مهرماه گذشته بود که خبررسید خطوط لوله نورداستریم ۱و ۲ واقع در بستر دریای بالتیک که وظیفه انتقال حجمی برابر با ۱۱۰میلیارد مترمکعب گاز از مبدا روسیه به اروپا را برعهده داشتند، منفجر شدند. قرار بود خط لوله نورد استریم۲ به طول ۱۲۳۰ کیلومتر سالانه ۵۵ میلیارد مترمکعب گاز را از روسیه به اروپا منتقل کند که میتواند نیاز انرژی ۲۶ میلیون خانوار را تأمین کند.
ازهمان ابتدا روسیه امریکا را عامل این انفجارها دانست و اکنون سیمور هرش روزنامهنگار آمریکایی که افشاگری درباره کشتار جمعی غیرنظامیان در ویتنام و شکنجه زندانیان در زندان ابوغریب در عراق را در کارنامه خود دارد، با انتشار مقالهای فاش کرد که ایالات متحده انفجار خطوط لوله «نورد استریم» در دریای بالتیک را سازماندهی کرده است و این حمله توسط نروژیها در سپتامبر گذشته و در آبهای سرزمینی آن ها انجام شده است.
سیمورهرش روزنامهنگار تحقیقی و نویسنده آمریکایی به نقل از یک منبع آگاه در تشریح جزئیات این خرابکاری نوشته است : «در تاریخ ژوئن ۲۰۲۲ (خرداد ۱۴۰۱) غواصان نیروی دریایی آمریکا به بهانه رزمایشهای ائتلاف نظامی ناتو، مواد منفجرهای را در خطوط لوله نورد استریم جاسازی کردند… این بمبها سه ماه بعد در ۲۶ سپتامبر(۴ مهرماه ) با سیگنالی از راه دور توسط شناور سونار منفجر شدند. این شناور توسط یک هواپیمای تجسسی پی۸ نیروی دریایی نروژ در نزدیکی خطوط لوله نورد استریم به زمینانداخته شد…. به طور کلی آمریکا پس از چندین ماه برنامهریزی توانست این نقشه را بدون آنکه اثری از خود بر جای بگذارد، به سرانجام برساند… دولت جو بایدن، خطراتی را علیه خطوط لوله نورد استریم ایجاد کرد. او ابتدا از طریق تحریمها و در نهایت با چنین خرابکاری مستقیم به هدف خود رسید. جدای از این مورد، تا زمانی که اروپا برای گاز طبیعی ارزان به این خطوط لوله وابسته بود، واشنگتن میترسید که کشورهایی نظیر آلمان تمایلی به ارسال پول و تسلیحات مورد نیاز اوکراین جهت شکست روسیه نداشته باشند.”
یان اوبرگ مدیراندیشکده بنیاد فراملی برای صلح و تحقیقات آینده در سوئد نیز در مصاحبه با خبرگزاری چینی «شینهوا» گفت: «نورد استریم طبعا توسط ایالات متحده و متحدانش در ناتو منفجر شد”. یان اوبرگ در ادامه تصریح کرد: «تحلیل دقیق سیمور هرش نشان میدهد که این تخریب چگونه برنامهریزی و اجرا شده است، اما نتیجه غافلگیرکننده نبود: ایالات متحده با کمک بسیار مهم نروژ، این جنایت را علیه دوست و متحد آلمان و دیگر کشورهای اروپایی مرتکب شد”.
مقامهای آمریکایی در گذشته هم این را به صورت واضح بیان کرده بودند که ادامه کار نورداستریم ۲ را به صلاح منافع خود نمیدانند. به عنوان مثال در سال ۲۰۱۸، تنش لفظی سختی بین دولت دونالد ترامپ و آلمان بر سر تحریمهای واشنگتن علیه صادرات خودرو از آلمان به آمریکا در گرفت. خواسته اصلی ترامپ از آلمان این بود که نورداستریم ۲ را تعطیل کند.
بایدن هم سه هفته قبل از حمله روسیه به اوکراین گفته بود چنانچه حملهای از سوی روسیه به اوکراین آمریکا اطمینان حاصل خواهد کرد که نورداستریمی در کار نخواهد بود. او در یک کنفرانس خبری در روز ۷ فوریه سال ۲۰۲۲ یعنی ۱۷ روز قبل از حمله روسیه گفت: « اگر روسیه حمله کند نورد استریمی در کار نخواهد بود. ما کار آن را تمام خواهیم کرد.”
رئیسجمهور آمریکا در پاسخ به سوال یک خبرنگار که پرسیده بود آمریکا چطور میخواهد کار نورد استریم ۲ را تمام کند به هیچ جزئیاتی اشاره نکرد و گفت: «به شما قول میدهم که ما قادر خواهیم بود این کار را انجام بدهیم.»
تاکر کارلسون، مجری مشهور شبکه خبری فاکسنیوزنیز با بیان اینکه بایدن چندی قبل وعده منفجر کردن این خط لوله را داده بود، تصریح کرد که بایدن را میتوان به جرم “تروریسم محیطزیست” مورد حاکمه قرار داد. او به اظهاراتی از “ویکتوریا نولاند” از مقامهای وزارت خارجه آمریکا نیز اشاره کرد که حدودا یک ماه قبل از آغاز تهاجم روسیه گفته بود که چنانچه روسیه به هر طریقی به اوکراین حمله کند این خط لوله گاز نمیتواند به کارش ادامه بدهد.
رادک سیکورسکی نماینده لهستان در پارلمان اروپا و وزیر خارجه پیشین این کشورنیز در توئیتی که مصور به نشت گاز از خطوط لوله نورد استریم است نوشته بود: «تشکر از ایالات متحده آمریکا».
کارشناسان زلزلهشناسی هم گفتهاند که قبل از نشت، لرزشهای ناشی از انفجار در منطقه ثبت شده است.
اهداف امریکا از خرابکاری در خط لوله نورد استریم ۱و۲
برای آمریکا بمبگذاری در خط لوله نورد استریم ۱ و ۲دستکم از سه جهت حائز منفعت بود.
نخست اینکه انجام این کار در بحبوحه تنشآفرینی نظامی ناتو علیه روسیه در اوکراین به ترویج بیشتر تبلیغات علیه روسیه کمک میکرد؛
دوم اینکه آمریکا از این طریق به دنبال وابسته کردن بیشتر اروپا به واردات گاز طبیعی از آمریکا بود. واشنگتن در نگاه حداکثری خواستار جایگزینی گاز خود به جای روسیه در بازار اروپاست و چنانچه این امر با سوپرتانکرهای آمریکایی میسر نشود، مقامات کاخ سفید در نگاه حداقلی خود خواستار کاهش نفوذ روسیه در بازار انرژی اروپا هستند.
انگیزه سوم اینکه آمریکا از طریق خرابکاری در این خط لوله انتقال گاز به دنبال اثرگذار کردن تحریمهای اقتصادی علیه روسیه بود.
اما به گفته سرگئی لاوروف وزیر امورخارجه روسیه، واشنگتن این خرابکاری را برای از بین بردن اتحاد قدرتمند مبتنی بر منابع انرژی روسیه و فناوری آلمان انجام داد زیرا موقعیت انحصاری بسیاری از شرکتهای آمریکایی را مورد تهدید قرار میداد.
امریکا پس از دستیابی به جایگاه صادرکننده انرژی و تغییر وضعیت از یک کشور واردکننده به کشور صادرکننده انرژی درجهان، با طراحی راهبرد مدیریت انرژی، تلاش دارد با ایجاد یک معادله متناسب با منافع بلند مدت خود، عمدهترین کشورهای تولیدکننده نفت جهان را یا تحت کنترل بگیرد یا تولیدکنندگان سرکش (ونزوئلا، روسیه، ایران) را از بازار نظام مدیریت انرژی بیرون کند و یا در دایره مدیریت خود محدودکند. از این رو در جنگ اوکراین به دنبال آن است که روسیه- به عنوان بزرگترین صادرکننده نفت و گاز در جهان و ابرقدرت انرژی- را با اتخاذ تدابیرمحدودکننده و کنترلی، تابع سیاستهای کلان خود کند یا از بازار حذف نماید.
آمریکا بعد از آغاز جنگ اوکراین حدود ۲۵ درصد انرژی گاز (ال ان جی) اروپا را تأمین مینماید. به سادگی میتوان نتیجه گرفت که ایالات متحده با ایجاد سیاست تنش، تداوم درگیری و جنگ اوکراین منافع متنوعی را مدنظر داشته است. در واقع سود حاصل از جنگ اوکراین به جیب شرکتهای نفت و گاز آمریکایی رفته و آمریکا با ایجاد آشفتگی ژئوپلیتیکی بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار منافع را تأمین کرده که این نرخ سود از سال ۱۹۹۰ تاکنون در آمریکا بیسابقه بوده است.
تخریب خطوط نورد استریم ۱و ۲ اعلام جنگ اقتصادی آمریکا علیه اروپا
تضعیف روسیه به عنوان یک رقیب ژئوپلیتیک برای امریکا، تنها یکی از انگیزههای امریکا برای ادامه جنگ در اوکراین است. امریکا قصد دارد با تداوم جنگ اوکراین هم روسیه را تضعیف کند و هم بر سیاست، اقتصاد و امنیت اروپا اثر بگذارد تا قاره سبز را همچنان در منظومهای از مدیریت جهانی خود حفظ کند.
امریکا تلاش دارد، به موازات اتخاذ رویکرد تضعیف جایگاه روسیه و یا حذف آن، اروپا را در بحث انرژی به امریکا وابسته کند و این کشورها را ذیل یک ائتلاف جهانی به رهبری خود قراردهد. به گفته سخنگوی وزارت خارجه چین بعد از بحران اوکراین قیمت گاز در اروپا ده برابر قیمت آن درامریکاشد. شرکتهای امریکایی بیش از ۱۰۰ میلیون دلار در هر محموله گاز طبیعی به اروپا سود کردند.
انفجار در خطوط نورد ا در عمل اروپاییها را واداشت تا برای عبور از شرایط بحران انرژی و زمستان سخت میلیاردها یورو هزینه کند.
خبرگزاری رویترز به نقل از گزارشاندیشکده بلژیکی «بروگل»، مجموع یارانهای که کشورهای اروپایی برای کاهش آثار گرانی انرژی به مصرف کنندگان خانگی و مشاغل پرداخت کردهاند نزدیک به ۸۰۰ میلیارد یورواعلام کرده است. به نوشته ایناندیشکده، از سپتامبر ۲۰۲۱ (شهریور ۱۴۰۰)کشورهای اتحادیه اروپا ۶۸۱ میلیارد یورو به بحران انرژی اختصاص دادهاند. انگلیس نیز ۱۰۳ میلیارد یورو در این زمینه هزینه کرده است.بروگل در ماه نوامبر (اواسط پائیز) پیشبینی کرده بود که مجموع یارانه انرژی کشورهای اروپایی به ۷۰۶ میلیارد یورو برسد.در جدول کمک هزینه انرژی، آلمان با اختصاص ۲۷۰ میلیارد یورو در صدر قرار داشته و پس از آن انگلیس، ایتالیا و فرانسه بیشترین یارانه را به مصرف کنندگان انرژی پرداخت کردهاند.از لحاظ سرانه دریافت یارانه انرژی، کشورهای لوکزامبورگ، دانمارک و آلمان در جایگاه نخست تا سوم قرار دارند.
پیش از این «بلومبرگ» از خسارت سنگین اروپا از ناحیه انرژی و در جریان جنگ اوکراین خبر داده و نوشته بود «کشورهای عضو اتحادیه اروپا به خاطر بحران انرژی تقریباً یک تریلیون دلار خسارتدیدهاند.» این خبرگزاری آمریکایی در ادامه توضیح داده بود که «این تازه آغاز ماجرا است چون افزایش قیمت انرژی در کشورهای اروپایی احتمالا سالها طول خواهد کشید.”
چارلز میشل، رئیس شورای اروپا در گفتوگو با روزنامه ایتالیاییِ “کوریِر دِلا سِرا” با انتقاد از رویکرد آمریکا در جنگ اوکراین تأکید کرد واشنگتن در جنگ اوکراین همیشه منافع اقتصادی خود را در اولویت قرار می دهد، اما کشورهای اروپایی بیشتر از آمریکا از این جنگ خسارت دیدند و متحمل هزینه شدند.
به گفته چارلز میشل، در جنگ اوکراین همه چیز برای آمریکا راحتتر است، چون صادرکننده منابع انرژی است و از افزایش قیمتهای نفت و گاز سود میبرد، در حالیکه اتحادیه اروپا باید هزینه سنگینی بپردازد. ادامه تأکید کرد: ما با خطر تورم اقتصادی روبرو هستیم. صنایع اروپایی باید هزینههای بیشتری برای انرژی بپردازند و با رقابت شرکتهای آمریکایی مواجهه هستند.
برونو لومر در مجلس ملی فرانسه گفت که نگران است آمریکا از وضعیت کنونی به ضرر منافع اروپا منتفع شود. وی تصریح کرد، آمریکا گاز طبیعی مایع (LNG) خود را با «چهار برابر» قیمت به اروپا میفروشد.وی بر لزوم ایجاد «روابط اقتصادی متعادلتر در موضوع انرژی میان آمریکا و قاره اروپا» تاکید کرد.اظهارات لومر چند روز پس از آن بیان شد که امانوئل ماکرون رئیسجمهور فرانسه، نارضایتی خود را از واردات گاز ال ان جی از آمریکا و نروژ ابراز کرد
نشریه پولیتیکو نیز پیش از این در گزارشی اعلام کرده بود کشورهای اروپایی به علت منفتطلبی آمریکا در جنگ در اوکراین، از واشنگتن عصبانی هستند. یک مقام ارشد اتحادیه اروپا در گفتوگو با این نشریه گفته بود: آمریکا از این بحران نهایت سود را میبرد، چون آنها گاز بیشتر و با قیمتهای بالاتر به اروپا میفروشند، چون دولت آمریکا سلاحهای بیشتری میفروشند.
با توجه به بررسی وضعیت کشورهای اروپایی و اختلافات و مشکلات مختلف، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و. ناشی از جنگ اوکراین اینگونه به نظر میرسد که سیاستگذاری پویا و عملیاتی برای خروج از بحرانهای جدی متصور در سال ۲۰۲۳ میلادی وجود نداشته و یک سردرگمی در سیاستگذاری راهبردی قابل تصور است. این سردرگمی سیاسی میزان آسیبپذیری کشورهای مختلف اروپایی را در سال ۲۰۲۳ میلادی بالاتر خواهد برد.
نتیجه گیری
مدت هاست که هژمونی امریکا به خطر افتاده و این کشور را به فکر برخورد با رقبای بین المللی انداخته است. اگرچه از چین به عنوان رقیب اصلی امریکا یاد می شود که هژمونی امریکا در در ابعاد مختلف به چالش گرفته است اما این تمام ماجرا نیست و هژمونی اقتصادی امریکا از سوی اتحادیه اروپا و هژمونی نظامی امریکا ازسوی روسیه نیز به چالش گرفته شده است و مدتهاست که امریکا با این سه بازیگر و رقیب درگیر است. در خلال نزدیک به یک دهه تمام تلاش امریکا بر مهار چین متمرکز بود و این کار از دولت دموکرات اوباما شروع شد و در دوره ترامپ به اوج رسید اما با روی کار آمدن دولت بایدن اولویت چین با اندکی تغییر همچنان در اولویت مقابله جویانه امریکا باقی ماند اما در کنار ترفندی بکار گرفته شد که دیگر رقبای بین المللی امریکا همچون روسیه و اتحادیه اروپا از فضای تنش امریکا و چین برای تقویت خود استفاده نکنند. این ترفند با اغاز و استمرار جنگ اوکراین صورت عملی به خود گرفت که در اصل دو رقیب بین المللی امریکا یعنی اتحادیه اروپا و روسیه را به جان هم انداخته و به تحلیل توان هر دو رقیب انجامیده است. لذا این جنگ هرچند برای امریکا برد است اما برای روسیه و اتحادیه اروپا باخت- باخت است و و در واقع امریکا این دو رقیب خود را وارد بازی باخت- باخت کرده است و به همین دلیل امریکا از هیچ پیشنهادی برای حل بحران و جنگ اوکراین از طریق مذاکره استقبال نمی کند و به همین دلیل هم طرح پیشنهادی اوئلیه هنری کیسنجر وزیر امورخارجه اسبق امریکا نیز در داخل امریکا مورد استقبال قرار نگرفت و وی مجبور به تعدیل و بازنگری در طرح پیشنهادی خود شد.