آقا سیدِ هندوستانی

0 31
آقا سیدِ هندوستانی

خبرگزاری فارس_تبریز- کتایون حمیدی: وقتی اسم هندوستان می‌آید، فکر همه مان می‌رود به شاهرخ خان و سلمان خان و شاید یادِ فیلم های هندی بیافتید که نقش اولش تیر خورده ولی همچنان دارد گلوله‌های شلیک شده به سمتش را روی هوا می‌گیرد و بدون هیچ وسیله هوایی از این طرف دره به آن طرف دره می‌پرد. در این میان اگر هم جزو افراد علاقمند به فرهنگ و جغرافیا باشید قطعا ذهنتان به سمت جنگل‌های سرسبز، آب و هوای شرجی و لباس‌های رنگ و وارنگ توری و موهای بلند و سیاه زنان هندو و خال قرمز وسط دو ابرو شان خواهد رفت. خلاصه که هندوستانِ یک و نیم میلیارد نفری برای تک به تکمان پُر است از پندار و تصورات فرفری که تا اسمش می‌آید، همه شان خود را به پشت پلک‌هایمان می‌رسانند.

اما الان از شما می‌خواهم تا همه این تصورات و ذهنیات راجع به هندوستان را کنار گذاشته و با “مسافری از هند” شهرمان آشنا شوید. توسط یک دوست مشترک از آمدنش با خبر شدم و سریع تا از ایران نرفته برای یکی از روزهای پایانی اسفند قرار یک گفت و گو را می‌گذارم.

 میهمانمان عاشق ایران است و سالی چند دفعه به ایران می‌آید. روز مصاحبه کت و شلوار و کراوات سرمه‌ای با پیراهن سفید بر تن دارد و به خاطر علاقه‌اش به ایران تلاش دارد تا فارسی یاد بگیرد.

فارس: Namaste (سلام به هندی)، خیلی خوش آمدید به تبریز، البته من فقط همین یک کلمه از هندی را بلدم و شما هندی صحبت نکنید.

سلام به همه مردم ایران؛ من مدتی هست که تلاش می‌کنم تا فارسی یاد بگیرم ولی فکر نکنم بتوانم منظورم را به خوبی برسانم پس بیشتر گفتگو اگر به زبان انگلیسی باشد، بهتر است.

فارس: کمی از خودتان بگویید؟ ایران کجا؟ شما کجا؟

من زید رضوی (Zaid Rizivi) هستم، یک بیزینس‌من و بشردوست که کارهای تجاری زیادی با کشورهای مختلف انجام می‌دهم و در کنار آن در بخش توریسم سلامت هم کار می‌کنم یعنی مابین دو کشور آفریقا و هندوستان. هندوستان از نظر پزشکی سطح خوبی دارد ولی متاسفانه این شرایط برای آفریقا مهیا نیست از این رو من پل ارتباطی هستم؛ البته فکر نکنید این کار برای سود و منفعت است بلکه عین ایرانی‌ها که معروف به انجام کارهای خیر هستند من هم این کار را برای نجات بشریت انجام می‌دهم.

من عاشق ایران هستم و خودم را هم یک ایرانی می‌دانم/ ایران خانه همه شیعیان است

فارس: آقای رضوی، چقدر فامیلی‌تان ایرانی است؟

چند روز پیش که در نیمه شعبان در قم بودم، یک نفر جلو آمد و به من گفت که هندوستانی؟ من خیلی سریع به او گفتم نه من ایرانی! هندوستانی تو هستی؛ من عاشق ایران هستم و خودم را هم یک ایرانی می‌دانم؛ البته شاید این حرفم برای شما خنده‌دار باشد ولی من همیشه ایران را وطن خودم می‌دانم و خواهم دانست، اینجا خانه همه شیعیان است، اینجا خانه جد من یعنی امام هشتم، آقای مهربانمان است.

فارس: با این حساب شما یک سید هستید؟

بله من از دو طرف (مادری و پدری) سیدرضوی هستم؛ افتخار می‌کنم که جزو نوادگان امام رضا(ع) می‌باشم.

فارس: تصورات من از هندوستان، به فیلم و رقص و آواز و لباس های رنگ و وارنگ اش بر می‌گردد حالا اگر از خیلی‌ها هم سوال کنید که به نظرتان مردم هندوستان به چه چیزی اعتقاد دارند به پرستش گاو اشاره کنند، الان عجیب است که یک سید هندوستانی جلویم نشسته است!

 کاملا حق دارید، این قدرت تبلیغات را نشان می‌دهد ولی همان طور که قبل مصاحبه هم با هم صحبت می‌کردیم، جمعیت هندوستان چند میلیارد است و نمی‌توان اصلا در مورد علایق و فرهنگ و آداب و رسوم تک به تک آنها صحبت کرد؛ هندوستان جمعیت زیادی از مسلمانان و شیعیان را دارند که در حال زندگی و کار هستند.

فارس: با تصورات رفتار غربی‌ها نسبت به مسلمانان در غرب آیا این مشکل در هندوستان هم برای شما پیش آمده است؟ مخصوصا که شیعه هم هستید؟

به هیچ وجه! در هندوستان کسی کاری با دین و اعتقادات هیچ کسی ندارد و همه فقط از قانون می‌ترسند؛ تا مادامی که قانون را رعایت کردی هیچ مشکلی نخواهی داشت ولی اگر قانون را زیر پا بگذاری دیگر مسلمان و مسیحی و یهودی و هندو و غیره نمی‌شناسند. من در بمبئی زندگی می‌کنم و منطقه زندگی ما محله مسلمانان است که همه در شادی و آرامش زندگی‌شان را می‌کنند.

به خاطر علاقه مادرم به ۷۲ تَن، تاریخ تولد من را ۱۹۷۲ گرفته‌اند

فارس: آقا سید چند سالتان است؟ متاهل، مجرد؟ بچه دارید؟

ماجرای سن من خنده‌دار است، من در واقع ۳۸ سالم است ولی به خاطر علاقه مادرم به ۷۲ تَن، تاریخ تولد من را ۱۹۷۲ گرفته‌اند و به خاطر همین شناسنامه ام با سن واقعی‌ام جور نیست، خلاصه کنم که تاریخ تولد من نشانه‌ای از عشق مادرم به ۷۲ تن است.

متاهل هستم و یک فرزند دختر هم دارم که ۷ سالش است.

فارس: یک موضوعی که کل جامعه بشریت را درگیر خودش کرده است، تربیت بچه خوب است، شما هم یک دختر دارید، در هندوستان یک و نیم میلیارد جمعیتی زندگی میکنید که طبق گفته خودتان پُر است از فرهنگ و آداب و رسوم؛ چگونه دخترتان را با ارزش های اسلامی بزرگ می‌کنید؟

سئوالتان خیلی عمیق است، از آن سئوال‌هایی که آدم را به فکر زیاد وا می‌دارد؛ ولی جوابش لااقل برای شیعیان سخت نیست! می‌دانید چرا؟ زیرا ما آنقدر ارزش‌ها و الگوهای فراوانی داریم که نیازی به هیچ مشاوره و دویدن نیست! مگر می‌شود الگوی دختر نمونه‌ای مثل حضرت زینب(س) را داشت و غصه بزرگ کردن بچه دختر را داشت؟ مگر می‌شود حضرت معصومه (س) را داشت و غم خورد که بچه‌ام را می‌خواهم چطور بزرگ کنم؟ اینها شعار نیست اینها همه نعمت هستند که خدا در اختیارمان گذاشته است که من هندوستانی حسرت تک به تک شان را می‌خورم.

فارس: چند دفعه به ایران آمده‌اید و معمولا به کدام شهرها سفر می‌کنید؟

خیلی زیاد به ایران سفر کردم و بیشتر به شهر قم و شهر جدام آقا امام رضا(ع) می‌روم؛ مشهد انگار شهر من است، یعنی انگار نه! واقعا که شهر من است. اما این اولین بار است که به تبریز آمدم و امیدوارم بتوانیم کارهای بزرگی هم انجام دهیم.

تبریز عین شهر گجورات هندوستان است/ هندوستان کمبود سیب دارد تبریز بهشت سیب در ایران

فارس: منظورتان چه کارهای؟ تجاری؟

بله کارهای تجاری؛ تبریز عین شهر گجورات هندوستان است، همانقدر زیبا و همانقدر صنعتی. در این مدتی که در تبریز بودم و تحقیق کردم این شهر قابلیت زیادی برای صادرات دارد که یکی از آنها سیب است. شاید باورتان نشود ولی ما در هندوستان کمبود سیب داریم ولی تبریز بهشت سیب در ایران است و این ظرفیت بسیار خوبی برای ایجاد یک تجارت پرسود می باشد. در این مدتی که در ایران بودم همه ظرفیت‌ها را سنجیدم که در قدم اول همین تجارت سیب را سرجایش خواهم گذاشت و در گام های بعدی تجارت سنگ و سپس زعفران را انجام خواهم داد.

مشکل ایران در دنیا!

فارس: حالا این برنامه‌ریزی تجاری‌تان به نفع خودتان و هندوستان است یا نفعی برای ایران و تبریز هم خواهد داشت؟

قطعا برای هر دو! این یک تجارت است و هر دو طرف قرار است به سود برسند؛ در ایران همه چیز خیلی ارزان و به وفور است اما ایراد کار در نشناساندن این ظرفیت‌هاست؛ من در این مدتی که در ایران بودم با انواع صنایع و تولیدات آشنا شدم که اصلا باور نمی‌کردم که اینها در ایران تولید می‌شود مثل تولیدات مبل، تولیدات صنایع دستی، تولید آبمیوه و سایر موارد. باور کنید این ظرفیت ها را نتوانستید در دنیا بشناسانید. می‌دانید چند صد نفر از ایرانی‌ها در هندوستان هستند که در رشته های مختلف اعم از پزشکی و دندانپزشکی درس میخوانند؟ خُب چه اشکالی دارد این برعکس هم شود و بچه های هندوستان از ظرفیت های ایران آشنا شود برای داشگاه به ایران بیایند و تحصیل کنند.

فارس: این روزها، به نام شهدای ایران است، از شهدای ایران چیزی می‌دانید؟

من ارادت دارم به همه آنها، به این جوانان. به شهدایی مثل باکری. اینها غرور جوامع اسلامی هستند، اینها ویژه بودند که خداوند آنها را برای خودش برداشت. شهدا تاجران بزرگی هستند که بهترین تجارت را با بهترین معامله گر انجام دادند.

لطفا رهبرمان نگویید، انحصارا برای خودتان نبینید

فارس: خُب نظرتان در مورد رهبرمان چیست؟ حضرت آیت الله خامنه ای.

لطفا رهبرمان نگویید و ایشان را انحصارا برای خودتان نبینید، ایشان نه تنها رهبر کل جامعه اسلامی هستند بلکه رهبر کل جامعه بشریت هستند. حضرت آیت الله خامنه ای یک انسان بزرگی است که راهش درست و بهترین راه می باشد. ایشان یک عالم، دانشمند، فرهیخته و دانا هستند و اگر تاریخچه ۴۰ و چند ساله ایران را مرور کنید خواهید دید که او همیشه راست حرف زده است، همیشه مسیر اصلی را نشان داده است.

یک لحظه دقت کنید و به ۴۵ سال پیش بروید! آن زمانی که تازه انقلاب شده بود، همه علیه ایران بودند و فقط کارشان تهدید بود و مدام وعده نابودی همین الان ایران، یک هفته بعد، یک سال بعد را می دادند ولی ۴۵ سال است که آب از آب تکان نخورده است و ایران هر روز قدرتمندتر از قبل میشود؛باور کنید روزی همه تسلیم خواهند شد چراکه این مسیر حق است و ایران خانه شیعیان و پناهگاه مسلمانان مظلوم است. خلاصه همه این اقتدار، راه حق به خاطر درایت شخص رهبر معظم انقلاب می باشد. این حرف‌هایم را شعارگونه نبینید زیرا من خانه و زندگی خودم را دارم و در یک کشور دیگر زندگی می‌کنم ولی به عنوان یک خارجی میگویم که خوش به حالتان که رهبر کل جامعه بشریت در کنار شماست؛ یک هوا را نفس می‌کشید.

فارس: آقا سید کربلا هم رفتید؟

سفر زیادی به کربلا داشتم؛ یعنی هر سال پیاده روی اربعین آنجا هستم و همیشه این سفر پُر بود از خاطرات قشنگ حک شده در ذهنم.

عشق  تنها سیدالشهدا

فارس: آقا سید شما هم عین ما ایرانی ها هر جا گیر کردید اسم یک امام را می‌گویید؟ مثلا یا علی(ع)، یا امام حسین(ع) یا حضرت عباس(ع)، اصلا به کدام ائمه توسل می‌کنید؟

بله همه ما مسلمانان و شیعیان هندوستان هم هر جا گیر کنیم با یکی از امامان ارتباط  قلبی برقرار می‌کنیم؛ امامان هم منحصرا برای مسلمانان ایرانی نیست ما هم حق داریم. اما من به سه امام بیشترین توسل را دارم؛ یکی سیدالشهدا که هر چقدر از بزرگی و کرامت ایشان بگویم باز هم کم است و فقط کافیست دستت را به طرف ایشان دراز کنی. امام دیگر هم پدربزرگم( امام رضا(ع)) است که به رئوفی و محبت شهره می باشد اما یک توصیه برای شما جوانان دارم با خانم معصومه(س) درد و دل کنید مطمئن باشید دست خالی برنخواهید گشت. امتحانش مجانی است پس امتحان کنید و مطمئن باشید از من تشکر خواهید کرد.

فارس: یک سوالی هم الان به ذهنم رسید؛ اینکه شما از آن دست پولدارهای مهاراجه هندی هستید که در فیلم هایتان دیده ایم یا نه؟ آن پسر فقیری هستید که جوانمرد محله شان است؟

هیچ کدام! مهاراجه چیه بابا! اینها همگی فیلم هستند و زندگی‌های واقعی متفاوت. من هم جزو یک قشر متوسط به بالا هستم که تلاش کردم، درس خواندم و الان دوست دارم تا با همه در ارتباط باشم و تبادل انسانیت کنیم.

توصیه هندوستانی به ایرانی‌ها: قدر رهبر انقلاب را بدانید/ فریب فیلم غربی‌ها را نخورید

فارس: سئوالی بوده که من نپرسیدم و یا نتوانستم منظورم را به خوبی برسانم؟

همه سئوالات برای این مدت محدودی که داشتیم خوب بود و فقط می‌خواهم یک چیزی بگویم؛ البته من در حدی نیستم که به ایرانیان توصیه کنم چراکه ایران خود پناه مسلمانان کل جهان است فقط چند نکته را از من به عنوان برادر هندوستانی شان بدانند: اول اینکه قدر رهبر انقلاب را بدانید و یقین داشته باشید که حرف و رفتار ایشان درست ترین و صحیح ترین است و دوم اینکه فریب فیلم های زندگی در لندن و پاریس و لس آنجلس را نخورید که آنجا مهد انسانیت و آزادی و حقوق بشر است؛ این حرف را از من بشنوید هیچ جای بهتر از اینجا نیست، ایران خودِ بهشت است و این شامل اهل تشیع و کل بشریت می‌شود زیرا اینجا پاکیزگی، انسانیت، برکت موجود است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.